به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، پرونده جشنواره فیلم کودک و نوجوان فردا در اصفهان بسته میشود. ۵ روز تماشای فیلم و حضور کودکان و نوجوانان در اتمسفر جشنواره، به مانند همان حس و حالی است که سینماگران در میانه بهمن ماه هر سال و در زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر تجربه میکنند. اما آنچه اوضاع را برای جشنواره کودک نسبت به جشنواره فیلم فجر متمایز میکند، نحوه اکران فیلم هاست.
برعکس رویهای که هر چند کجدار و مریز اما شرکتکنندگان در جشنواره فیلم فجر برای اکران آثار خود پیش میگیرند، جشنواره فیلم کودک به ویترینی بدل شده که تنها اجناس خوب را میتوان از پشت آن دید و اینکه چه زمانی میتوان آنها را برای همیشه داشت، حساب و کتاب مشخصی ندارد.
با بررسی فیلمهایی که در چند دوره گذشته جشنواره کودک برگزیده شدهاند، میتوان دریافت که بخشی از این فیلمها به نمایش عمومی در نیامدهاند. سال گذشته، ۳ فیلم در بخش فیلمهای بلند داستانی که قابلیت اکران استاندارد در سینماهای مردمی را دارند، برگزیده شدند اما هیچ کدام تا به حال که یک سال از اختتامیه جشنواره میگذرد، در سینماها به نمایش عمومی در نیامدهاند.
با توجه به آنکه اغلب سازندگان و سینماگران کودک از کمبود آثار در این زمینه شکایت دارند و عده ای دیگر معتقدند که سهم سینمای کودک در اکران باید بیشتر از این باشد، اما واقعیت امر این است که فیلمهای مورد وثوق مهمترین جشنواره فیلم کودک سال، هنوز به اکران عمومی نرسیدهاند.
از «ملکه آلیشون» تا «قهرمان من»؛ کدام فیلمهای برگزیده هنوز اکران نشدهاند؟
ملکه آلیشون به کارگردانی ابراهیم نوآور محمد که سال گذشته پروانه زرین بهترین فیلم بلند داستانی را دریافت کرد، هنوز اکران نشده است. جالب آنکه این فیلم، سال گذشته در جشنواره فیلم فجر نیز حضور داشت و با این حال همچنان به اکران عمومی نرسیده است.
دیگر فیلم برگزیده سال گذشته جشنواره کودک، قهرمان من به کارگردانی محمد آتش زمزم بود که پروانه زرین بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را از آن خود کرد. با این حال آتش زمزم امسال نیز با هر چی تو بگی در جشنواره فیلم کودک حضور دارد و با دروغهای زیبا نیز در جشنواره فیلم فجر سال گذشته حضور داشت. سینگو نیز فیلم دیگری بود که سال گذشته جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کرد اما از اکران آن خبری نیست. این حضور جشنوارهای و بعد از آن اکران نشدن آثار، سینمای کودک را بیش از پیش در اکران عمومی کمرنگ میسازد. از آن سو رونق جشنوارهای، دلخوشی کاذبی برای اهالی این گونه سینما ایجاد میکند که نتیجه آن در اکران عمومی دلچسب نیست
علاوه بر فیلم های دوره گذشته باید اشاره کرد که برخی فیلم ها همچون راز قلعه اثر کریم رنانسیان برگزیده دوره سی و پنجم، بچه گرگ های دره سیب اثر مجید برزگر برگزیده دوره سی و چهارم نیز همچنان اکران نشدهاند. این آثار نیز تنها فیلمهای بخش داستانی بلند هستند و به نظر میرسد تعداد فیلمهای برگزیده در بخش های بینالملل و پویانمایی و.. نیز وضعیتی مشابه داشته باشند.
این حضور جشنوارهای و بعد از آن اکران نشدن آثار، سینمای کودک را بیش از پیش در اکران عمومی کمرنگ میسازد. از آن سو رونق جشنوارهای، دلخوشی کاذبی برای اهالی این گونه سینما ایجاد میکند که نتیجه آن در اکران عمومی دلچسب نیست. آنچنان که با نگاهی به فیلم های اکران شده از ابتدای پاییز امسال نیز تنها به ببعی قهرمان که محصول سازمان سینمایی اوج و شهرگربههای۲ که محصول بخش خصوصی است، میرسیم که این دو به نوعی، تمام تدارک سینماها برای مهرماه و فصل بازگشایی مدارس بودند.
حالا امسال و با نزدیک شدن به روزهای پایانی جشنواره فیلم کودک، این نگرانی ایجاد میشود که چرا فیلمهای منتخب جشنواره فیلم کودک به اکران عمومی نمیرسند و گیشه سینمای کودک تا این اندازه از فیلمهای مخاطبپسند خالی است.
بعد از گرفتن پروانه زرین، پخشکننده را از دست میدهید
فرزاد اژدری کارگردان فیلم عملیات مهدکودک در اینباره به خبرنگار سینمایی ایرنا گفت: فیلم هایی که در جشنواره کودک نمایش داده میشوند، مختص مخاطبین جشنوارهاند نه مخاطبین عام و این یک ایراد اساسی و بزرگ برای سینمای ماست. از فیلم جشنوارهای نمیتوان انتظار داشت که در اکران عمومی مورد اقبال واقع شود؛ آن هم یک فیلم هنرمندانه که بهترین شکل نمود هنر سینماست.
اژدری دلیل دیگر اکراننشدن این فیلمها را تفاوت مخاطبان دانست و گفت: معمولا یک گروه خاصی فیلمها را در جشنواره میبینند و پای ثابت جشنواره هستند. جشنواره فیلم کودک در اصفهان، همیشه تماشاگر حرفه ای دارد که فارغ از سبک، ژانر و کارگردان فیلمها را میبینند. پخشکننده دیگر با اثر برگزیده همکاری نمیکند؛ چراکه اگر فیلمی در جشنواره کودک پروانه زرین بگیرد، پخشکننده تصور میکند این فیلم در گیشه نمیفروشد و جشنوارهای است
وی افزود: مخاطب ما در جشنواره همان مخاطب عامِ سینمارو نیست. البته که سینماگران فکر میکنند این دو از هم جداست؛ فکر میکنند فیلم جشنوارهای فقط برای جشنواره است و فیلم گیشه فقط برای گیشه اما اگر فیلم خوب داشته باشیم که هم جنبه هنری داشته باشد و هم جنبه فروش و جذب مخاطب، آن موقع میتوانیم ادعا کنیم که موفق عمل کردیم. کانون پرورش فکری این همه دفتر در سطح کشور دارد، چرا فیلم پخش نمیکند؟ فارابی یا حوزه هنری هم به همین شکل. حوزه هنری این همه سالن دارد اما فقط فیلمهای خودش را پخش میکند
این تهیهکننده سینمای کودک، پخشکنندهها را عامل دیگر این اتفاق دانست و ادامه داد: قوانین نانوشتهای در سینمای ایران وجود دارد که تهیهکننده ها با هنرمندانی که در جشنوارهها مورد اقبال واقع میشوند، کار نمیکنند. حتی پخشکننده هم دیگر با اثر برگزیده همکاری نمیکند؛ چراکه اگر فیلمی در جشنواره کودک پروانه زرین بگیرد، پخشکننده تصور میکند این فیلم در گیشه نمیفروشد و جشنوارهای است؛ در صورتی که این طور نیست. این یک تصور است و واقعیت ندارد.
اژدری ادامه داد: ما در ایران چیزی به نام پخش سینمایی حرفهای نداریم. پخشکننده حرفهای کسی است که میسنجد چند سالن دارد و با این تعداد سالن هایی که دارد، فیلم را در تهران و شهرستان اکران میکند و نتیجه میگیرد اما در حال حاضر نهاد دولتی که پخشکننده باشد، نداریم.
کارگردان سلام بر فرشتگان سینمای کودک را بیپناه خواند و گفت: کانون پرورش فکری این همه دفتر در سطح کشور دارد، چرا فیلم پخش نمیکند؟ فارابی یا حوزه هنری هم به همین شکل. حوزه هنری این همه سالن دارد اما فقط فیلمهای خودش را پخش میکند. هر دفتری فقط فیلمهای خودش را در سینمای خودش پخش میکند و اینگونه سینمای کودک بی پناه میماند.
استقلال رای و عمل نداریم؛ برای فیلمساز کودک، تعین تکلیف میکنند
کارگردان وروجکها اشکال دیگر این مساله را به سینماگران نسبت داد و گفت: ما سینماگران نیز ضعیف شدهایم و عقب ماندیم. مشکل این است که منِ فیلمساز، رغبتی برای ساخت فیلم کودک ندارم؛ چراکه یا از نوستالژی زمانه خودم کمک میگیرم که دیگر برای بچهها کاربردی ندارد یا با علم زمانه بیگانه هستم و نمیدانم که هوش مصنوعی دنیا را پر کرده و باید با آن فیلم بسازم یا نمیگذارند فیلم بسازم. ترجیح میدهم با دو بازیگر فیلم اجتماعی بسازم و هر چه هم بیشتر از خط قرمزها رد شوم، بیشتر فیلمم مورد اقبال مواجه میشود. در سینمای کودک هم که خط قرمز نداریم و بخواهیم کسی را به وسیله آن به سینما بیاوریم
اژدری با اشاره به اینکه در سینمای کودک همیشه عدهای پیشاپیش برای فیلم ها تصمیمگیری میکنند، توضیح داد: سرمایهگذار شخصی باشد یا دولتی تفاوتی نمیکند؛ برای فیلمساز تعیین تکلیف میکنند که فیلم میفروشد یا نه. برخی فیلمسازان نیز مجبورند به تغییرات و خواستههای سرمایهگذار، تهیهکننده، بازیگر، سینمادار و.. تن بدهند تا فیلمشان ساخته شود. به همین دلیل است که تولید فیلم کودک برای فیلمساز رغبتی ندارد.
وی افزود: ترجیح میدهم با دو بازیگر فیلم اجتماعی بسازم و هر چه هم بیشتر از خط قرمزها رد شوم، بیشتر فیلمم مورد اقبال مواجه میشود. در سینمای کودک هم که خط قرمز نداریم و بخواهیم کسی را به وسیله آن به سینما بیاوریم.
این فیلمساز معضل بعدی را نکات آموزشی و محتوایی آثار سینمای کودک دانست و گفت: ما فیلمسازان کودک، ناتوانیم که استقلال رای و عمل داشته باشیم و هنوز در حال جلب اعتمادیم تا نشان دهیم که قرار نیست چیز بدی آموزش دهیم. بدآموزیهای سنگینتری در فیلم های اجتماعی وجود دارد؛ مثلا همین فیلمی که به صورت سریالی درباره دفاع مقدس ساخته میشد و طنز بود، شوخیهای رکیکی داشت و اصلا مناسب دانشآموز نبود اما بسیاری از مدارس برای بردن بچه ها و دیدن این فیلم، همکاری میکردند.
همه میگویند فیلم کودک نمیفروشد
اژدری تاکید کرد: قانونی نانوشته در سینمای ایران وجود دارد که فیلم کودک و نوجوان نمیفروشد، فیلم کودک فقط برای جشنواره فیلم کودک اصفهان است و حتی در فجر نیز به آن توجه نمیشود. خب چرا به آن توجه نمیشود؟ ما باید از هر دری وارد شویم و به این ماجرا کمک کنیم تا فرهنگ تغییر کند؛ البته دو سه سال در هر فصلی در اکران عید و تابستان سهمی برای سینمای کودک در نظر میگیرند اما به همین دلایلی که ذکر آن رفت، هیچ اتفاقی نمیافتد!
نظر شما