انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و فرصت طلایی برای پایان جنگ غزه

تهران- ایرنا- از همان هفته‌های ابتدایی دامنه‌دار شدن جنگ در غزه و اقدامات بی‌سابقه‌ صهیونیست‌ها در نسل‌کشی و تهاجم به زیرساخت‌های انسانی در فلسطین _که به لبنان نیز گسترش یافت_ سیاستمداران بین‌المللی از نقش مستقیم ایالات متحده در ادامه یا توقف جنگ سخن گفتند.

نقشی که به دلیل جایگاه مهم و تاثیرگذار لابی اسرائیلی در این کشور، در برهه‌های مختلف دچار نوسان‌های فراوانی شد؛ گاهی به سمت حمایت مطلق از اقدامات دولت نتانیاهو کشیده شد و گاهی با اظهارات رسانه‌ای، به سمت کاهش تنش پیش رفت. هر چقدر زمان به سمت روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری۲۰۲۴ آمریکا می‌رفت، این نوسان‌ها شدت بیشتری می‌گرفت.

تصمیم انتحاری یا قمار؟
حالا و در کمتر از یک ماه مانده به برگزاری انتخابات، به دلیل نزدیکی شرایط دو نامزد انتخابات و رقابت بسیار تنگاتنگی که در ایالت‌های شناور دارند، مساله «جنگ اسرائیل در فلسطین و لبنان» تبدیل به یک عامل مهم و کلیدی برای پیروزی در انتخابات شده است؛ عاملی ارزشمند که به عنوان مثال در یک نمونه، می‌تواند تاثیر مهمی بر ۱۵ رای الکترال ایالت میشیگان داشته باشد.

مساله «جنگ اسرائیل در فلسطین و لبنان» به یک عامل مهم و کلیدی برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تبدیل شده است؛ و در چنین شرایطی، ۱۵ رای الکترال یک ایالت، می‌تواند نتیجه‌ انتخابات را به طور کامل تغییر دهداین مساله از آنجایی اهمیت چند برابری پیدا می‌کند که بدانیم وضعیت دو نامزد تا چه اندازه به هم نزدیک است و رقابت آنها برای کسب رای الکترال لازم با هدف حضور در کاخ سفید _ یعنی ۲۷۰ رای الکترال کالج _ در حاشیه‌ عددی ۲ یا ۳ رای است و در چنین شرایطی، ۱۵ رای الکترال فقط برای یک ایالت می‌تواند نتیجه‌ انتخابات را به طور کامل تغییر دهد.

در چنین شرایطی، هرگونه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در زمینه جنگ غزه برای هر دو طیف اصلی سیاسی در ایالت متحده _ یعنی احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه به‌عنوان در اختیار دارندگان دولت و کنگره _ در روزهای باقی‌مانده به انتخابات، در حکم انتحار و قمار خواهد بود.

در واقع می‌توان اینگونه گفت که نوعی از بلاتکلیفی خودخواسته در قابل جنگ غزه در ساحت سیاسی واشنگتن وجود دارد که ناشی از همین چند هفته‌ باقیمانده تا انتخابات است و پس از پایان رقابت‌های انتخاباتی، هر نتیجه‌ای که حاصل شود، زمینه را برای تصمیم‌گیری محکم‌تر کاخ سفید فراهم می‌کند. به همین دلیل، بیست و اندی روز باقیمانده تا انتخابات را _ با نوعی تساهل و استفاده از استعاره _ می‌توان روزهای تنهایی استراتژیک رژیم صهیونیستی دانست؛ روزهایی که تل‌آویو باید بدون واشنگتن بگذراند. در این وضعیت، استفاده از راهبردهایی که در نهایت به پایان جنگ غزه منجر شود، امکان عملیاتی‌شدن بیشتری خواهند داشت.

در توصیف این وضعیت، می‌توان به اقدامات تنبیهی علیه اسرائیل اشاره کرد که می‌تواند رژیم را به عقب‌نشینی از راهبرد تهاجمی اخیر خود مجبور کند. اسرائیل در جریان دو عملیات وعده صادق نشان داد که بدون همراهی متحدانش، امکان پیشبرد راهبرد تهاجمی‌ ندارد و حتی در صورت فشار آنها، امکان تغییر در این راهبرد نیز وجود دارد.

تجربه وعده‌ صادق و مهار «سگ هار»
«موشه دایان» یکی از سیاستمدار مطرح رژیم صهیونیستی در یکی از راهبردهای بنیادینش برای ارتقای جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا گفته بود، سران اسرائیل باید روشی را در پیش بگیرند که «تل‌آویو مانند یک سگ هار برای همه جلوه کند و خطری جدی برای سایر واحدهای سیاسی تلقی شود.» روشی که بنیامین نتانیاهو و کابینه جنگی‌اش در یک‌سال اخیر در پیش گرفته‌اند، منطبق بر همین راهبرد است و در همین راستا باید با یک جواب سخت مواجه شود.

تاکید بر مقابله سخت با اسرائیل، کلید اصلی رسیدن به پایان جنگ در غزه است. در واقع، بازنمایی تهران_ و به طور کلی، شبکه مقاومت_ از وضعیت عملیاتی خود باید «صلحِ مسلح» باشد؛ یعنی همان مسیری که هم مقام‌های نظامی و هم مقام‌های دیپلماتیک کشورمان در پیش گرفته و به صراحت از آمادگی تمام‌قد تهران برای واکنش جدی‌تر به صهیونیست‌ها صحبت می‌کنند. هم سرلشگر باقری و هم عراقچی در گفت‌وگوهای رسانه‌ای و سیاسی، به طرف غربی اعلام کردند که لانچرهای موشکی ایران، فعال و نقاط هدف بعدی در خاک سرزمین‌های اشغالی در نظر گرفته شده است تا در صورت هرگونه واکنش طرف اسرائیلی، ضربه بعدی به صورت هدفمندتر وارد شود.

رئیس ستاد کل نیروهای مصلح در ویدئویی که در توضیح فرایند عملیات وعده صادق۲ منتشر کرد، از وجود نقشه اهداف اقتصادی در خاک فلسطین اشغالی سخن گفت و وزیر امور خارجه کشورمان نیز در گفت‌وگو با همتایان آلمانی، انگلیسی و فرانسوی تاکید کرد عدم توقف جنگ در منطقه، ایران را به سمت اقدامات بعدی پیش خواهد برد.

تاکید بر مقابله سخت با اسرائیل، کلید اصلی رسیدن به پایان جنگ در غزه است. در واقع، بازنمایی تهران_ و به طور کلی، شبکه مقاومت_ از وضعیت عملیاتی خود باید «صلحِ مسلح» باشدمنطق نظام بین‌الملل در این زمینه، منطبق بر همین رفتار است؛ یعنی برداشتی که از ایران وجود دارد، از لحظه‌ بعد از اجرای عملیات وعده صادق۲ همچنان باید عملیاتی باقی بماند تا تل‌آویو بداند به‌دلیل ضعف راهبردی خود در تقابل نظامی با تهران، امکان تقابل و ضربه‌زدن به محورهای مختلف در شبکه مقاومت را ندارد.

تحلیل شرایط کنونی منطقه مشخص می‌کند که بر طبق نظریه بازدارندگی، رژیم اسرائیل فقط توانایی اعمال ضربه اول با هدف آسیب‌زدن به ایران را دارد اما ضربه‌ دوم ایران می‌تواند بقای اسرائیل را به خطر بیندازد و به همین دلیل، «دست روی ماشه بودنِ» ایران در روزهای آتی، بزرگترین عامل تامین امنیت کشور خواهد بود.

عملیات وعده صادق۲ تاکنون یک فرآیند موفق و تاثیرگذار را طی کرده اما اگر به دنبال ادامه تاثیرگذاری عملیاتی آن هستیم، باید آن را «یک عملیاتِ ناتمام» ارزیابی کرد که موفقیت نهایی آن در گرو بالا نگه داشتن سطح تنش در برابر اسرائیل است؛ موقعیتی که تحلیلگران بین‌المللی از آن با عنوان مفهومیِ «تنش‌زایی برای تنش‌زدایی» یا «Esclation for de-Esclation» نام می‌برند.

در واقع این یک گزاره‌ شفاف در شرایط کنونی منطقه غرب آسیاست که اگر خواهان کاستن از تهدیدهای امنیتی و نظامی علیه کشورمان هستیم، باید سایه جنگ را حداقل برای مدت زمان «میان‌مدت» بالای سر تحولات نگه داریم.

هراس هریس؛ اشتیاق ترامپ
باید توجه داشت که در حال حاضر، دموکرات‌های ساکن در کاخ سفید به هیچ عنوان خواهان افزایش تنش بیشتر در منطقه غرب آسیا نیستند و این مساله را مترادف با از دست دادن رای در چند ایالت کلیدی همچون میشیگان، ویسکانسین و پنسیلوانیا ارزیابی می‌کنند.

از طرف دیگر، دامنه‌دار شدن درگیری‌ها می‌تواند مورد خوشایندی برای جمهوری‌خواهان باشد تا بتوانند بعد از یک دوره چهار ساله باردیگر به کاخ سفید بازگردند. این مساله یک فرصت طلایی در اختیار شبکه مقاومت قرار داده تا بتواند با تقاطع‌گیری از این دو رویکرد، به نتیجه‌ دلخواه خود در شرایط کنونی _ یعنی پایان جنگ غزه _ دست پیدا کند.

اگر شبکه مقاومت بتواند از الگوی عملیات وعده صادق برای افزایش تنشِ منتهی به پایان جنگ استفاده کند، با مختل‌کردن ساختار تصمیم‌گیری در دو حزب آمریکایی، راهبردش را عملیاتی و تثبیت خواهد کرددر صورتی که شبکه مقاومت بتواند از الگوی عملیات وعده صادق برای افزایش تنشِ منتهی به پایان جنگ استفاده کند، ضمن مختل‌کردن ساختار تصمیم‌گیری در دو حزب آمریکایی، راهبرد خود را عملیاتی و تثبیت خواهد کرد.
این مساله از آنجایی اهمیت دارد که فردای انتخابات ریاست جمهوری و جدا از نتیجه آن، امکان تصمیم‌گیری منسجم و واحد برای پیروز انتخابات بیشتر از گذشته فراهم است و این مساله می‌تواند پیگیری هرگونه راهبرد از سوی شبکه مقاومت را دشوارتر از گذشته کند.

در همین راستا، «یک ماه طلایی» تا روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری می‌تواند به عنوان مسیر اجرایی‌شدن بزرگترین دستاورد شبکه مقاومت بعد از جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ میلادی باشد؛ دستاوردی که ضربه آن به منافع راهبردی اسرائیل، کمر رژیم را خم خواهد کرد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha