بنفشه زهرایی در گفت و گو با خبرنگار محیط زیست ایرنا با اشاره به شرایط محتمل منابع آب ایران در سال ۱۴۴۰ زیر سایه پدیده گرمایش جهانی و تغییر اقلیم توضیح داد: تا سال ۱۴۴۰، دو درجه سانتیگراد افزایش دمای متوسط سالانه کشور نسبت به متوسط دوره اخیر دور از انتظار نخواهد بود هر چند سناریوهای بدبینانه تا ۲.۵ درجه افزایش دما را نیز محتمل میدانند، با توجه به تغییرات منابع آب تجدیدپذیر کشور در گذشته، کاهش ۱۵ میلیارد متر مکعب از منابع آب تجدیدپذیر کشور ناشی از افزایش تلفات تبخیر و تعرق دور از ذهن نیست، این تغییر ناشی از تشدید روند مشاهده شده در گذشته در راستای تغییر رژیم بارشها به سمت کاهش سهم برف و افزایش سهم بارشهای سبکی است که توان تغذیه منابع آب سطحی و زیرزمینی را ندارند.
وی اظهار داشت: براساس پیش بینی مرکز آمار ایران جمعیت کشور در سال ۱۴۳۰ حدود ۹۳ میلیون نفر برآورد شده است، البته با توجه به نبود پیش بینی جمعیت برای سال ۱۴۴۰، فرض شده همین جمعیت در این سال نیز در کشور مستقر باشد، منابع آب تجدیدپذیر ایران با توجه به برنامههای کشورهای همسایه برای مهار آبهای ورودی به کشور و نیز اثرات تغییر اقلیم احتمالا نزدیک به ۹۰ میلیارد متر مکعب کاهش خواهد یافت، انتظار میرود سرانه منابع آب تجدیدپذیر ایران از حدود ۱۳۰۰ به کمتر از ۱۰۰۰ متر مکعب برای هر نفر در سال کاهش یابد و در سطح ملی پایین تر از آستانه تنش آبی مزمن قرار بگیریم.
استاد دانشگاه تهران افزود: در فلات مرکزی و نوار شرقی ایران که میزبان نیمی از جمعیت کشور است، سرانه منابع آب تجدیدپذیر از بیش از ۶۰۰ به حدود ۵۰۰ متر مکعب برای هر نفر در سال کاهش خواهد یافت، عدد ۵۰۰ برای این شاخص، آستانه کم آبی مطلق نامیده میشود و نشان دهنده مستعد شدن شرایط در نیمی از خاک ایران برای توقف بسیاری از فعالیتهای اقتصادی آببر از جمله کشاورزی و اختلال گسترده در تامین آب سالم و بهداشتی به خصوص در مناطق روستایی است.
وی ادامه داد: افت قابل ملاحظهای در سطح امنیت غذایی (متکی بر تولید داخل) به تدریج شکل خواهد گرفت، مناقشات آبی بین بهره برداران و استانهای بالادست و پایین دست نظیر آنچه در حوضه آبریز رودخانه زاینده رود مشاهده شده، افزایش قابل توجهی خواهد یافت و استانهای بیشتری درگیر مناقشات آبی خواهند شد، طوفانهای گرد و غبار به دلیل افت افزایش قابل توجه مساحت کانونهای گرد و غبار داخلی شدت خواهد گرفت و باعث افت کیفیت زندگی در مناطق گستردهتری نسبت به شرایط موجود میشود.
زهرایی گفت: به دلیل کاهش تغذیه آبخوانها ناشی از تغییر اقلیم، فقدان خواست سیاسی و اولویت ندادن به تخفیف بحران آب توسط سیاستمداران، پیگیری سیاستهای مخرب منابع آب نظیر تامین خودکفایی در محصولات غذایی مختلف از طریق تولید داخل، ادامه اعمال تعرفههای مخفف آب و انرژی برای کشاورزی و صرف بودجههای بخش آب برای افزایش تامین به جای مدیریت مصرف، انتظار میرود توفیق نداشتن دولتها در مهار اضافه برداشتها از منابع آب زیرزمینی ادامه داشته باشد، کسری تجمعی آبخوانهای ایران به بیش از ۳۰۰ میلیارد متر مکعب برسد که به معنی از دست رفتن بیش از ۶۰ درصد کل ذخایر آب زیرزمینی کشور خواهد بود. در این شرایط، پهنههای فرونشست گستردهتر و ضریب ذخیره آبخوانها کاهش خواهد یافت و بخش قابل توجهی از توان آبخوانهای کشور برای ذخیرهسازی آب زیرزمینی برای همیشه از دست خواهد رفت.
وی اظهار داشت: اینکه چه ظرفیتی از دست خواهد رفت، نیازمند مطالعاتی است که تاکنون انجام نشده و خود به نوعی نشان دهنده بیتوجهی به اهمیت منابع آب زیرزمینی کشور است، شوری متوسط منابع آب زیرزمینی در ۴ دهه گذشته ۲ برابر شده و انتظار میرود تا سال ۱۴۳۰، حدود ۴۰ درصد دیگر افزایش یابد، در اثر این روند، بسیاری از آبخوانها از مدار فعالیتهای اقتصادی از جمله تولید بسیاری از محصولات کشاورزی خارج خواهند شد، ارزش زمینهای کشاورزی در مناطق وسیعی از فلات مرکزی ایران افت قابل ملاحظهای خواهد کرد و جمعیت قابل توجهی مجبور به تغییر معیشت از کشاورزی به سایر زمینهها میشوند.
استاد دانشگاه تهران گفت: براساس مطالعات زمان میرایی آبخوانها، انتظار میرود از ۶۱۰ آبخوان کشور، ۱۱۸ آبخوان تا سال ۱۴۴۰ به دلایل افت کمیت و کیفیت آب از چرخه بهره برداری خارج شود، بیش از یک و نیم میلیارد متر مکعب آب شرب از این آبخوانها تامین میشود، با در نظر گرفتن متوسط سرانه تولید آب شرکتهای آب و فاضلاب در سالهای اخیر، میتوان چنین فرض کرد که منبع آب شرب بیش از ۴ میلیون نفر باید جایگزین شود، روستاهای بسیاری فاقد آب شرب و پتانسیل فعالیت کشاورزی خواهند شد و روند مهاجرت از روستاها به شهرها تشدید می شود، بیش از ۲۳۰ میلیون متر مکعب آب مورد استفاده صنعت با از بین رفتن این آبخوانها، قابل تامین نخواهد بود.
وی اظهارداشت: بیش از ۱۵ میلیارد متر مکعب از آب مصرفی کشاورزی نیز از این آبخوانها تامین میشود که منبع جایگزین نخواهد داشت، با یک حساب ساده از سهم اشتغال بخشهای کشاورزی و صنعت به ازای هر متر مکعب آب مصرفی، بیش از یک میلیون شغل از دست خواهد رفت، البته این وقایع به صورت تدریجی در چهار دهه آینده رخ می دهد و اثر تجمعی آنها تا سال ۱۴۴۰ قابل مشاهده خواهد بود.
زهرایی تاکید کرد: آیا این تصویر به اندازه کافی هشدار دهنده به نظر نمیرسد که مطالعه جامعی برای بررسی اثرات محقق شده تغییر اقلیم بر منابع آب و بخشهای اقتصادی کشور انجام شود و اثرات این پدیده بر آینده ایران پیشبینی شود و تا هنوز فرصت باقیست تغییری در سیاستهای کلان آب، کشاورزی و محیط زیست کشور صورت گیرد؟
وی گفت: آنچه در این متن گفتهام نتیجه مطالعه یا تحقیق خاصی برای آینده پژوهی شرایط منابع آب و خاک و امنیت آبی یا غذایی ایران در سال ۱۴۴۰ نیست بلکه برآوردهای کارشناسی از کنار هم قرار دادن دادهها و اطلاعات مختلف است. آنان که باید نگران ایران در سال ۱۴۴۰ باشند و مطالعه و تحقیق در این زمینه را سفارش بدهند، توجهی به این مهم ندارند.
نظر شما