«چگونگی حمله به ایده» از خود «ایده» مهم‌تر است

تهران- ایرنا- بیست‌ویکمین جلسه از فصل نهم پاتوق فیلم‌کوتاه با اکران و بررسی فیلم‌های کوتاه «سرمای سرد»، «آلاگارسون»، «اکو»، «اثر انگشت» در سینما بهمن تهران برگزار شد.

به گزارش ایرنا از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، بیستمین جلسه از نهمین فصل پاتوق فیلم‌کوتاه، روز یکشنبه 11 آذرماه ۱۴۰۳ با نمایش ۴ فیلم‌کوتاه در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.

در این جلسه که به همت انجمن سینمای جوانان ایران برگزار شد، فیلم‌های کوتاه «سرمای سرد» به کارگردانی فرهان بهپور، «آلاگارسون» به کارگردانی مصطفی کشاورز، «اکو» به کارگردانی یوسف شفیق و «اثر انگشت» به کارگردانی زانیار محمدی‌نکو روی پرده رفت و در ادامه امیر قادری، نویسنده، منتقد سینمایی همراه با محمد صابری به‌عنوان مجری‌کارشناس برنامه با کارگردانان این آثار به گفت‌وگو نشستند و به نقد و بررسی آن‌ها پرداختند.

سینما توهمی است از واقعیت

فرهان بهپور کارگردان فیلم کوتاه «سرمای سرد» درباره این فیلم گفت: «سرمای سرد» در چند جشنواره شرکت کرده بود اما این اولین باری بود که روی پرده بزرگ سینما به همراه مخاطبان این فیلم را دیدم. این پنجمین فیلم من بود که قبلی‌ها بیشتر مشق فیلم‌سازی بودند تا فیلمی که بخواهم به صورت حرفه‌ای به آن‌ها نگاه کنم.

بهپور درباره اسم این فیلم کوتاه هم عنوان کرد: با توجه به فضای فیلم و سرمای طبیعت سعی کردم سرمای بین انسان‌ها و سرمای طبیعت را باهم تطبیق دهم. در واقع دوست دارم با این فیلم از جنبه دغدغه‌ای که در آن وجود دارد برخورد کنیم.

این فیلم‌ساز درباره ایده فیلم نیز گفت: ایده تحت‌تاثیر حاشیه جنگ میان ارمنستان و آذربایجان شکل گرفت. درواقع مشکلات مربوط به آذربایجان و ارمنستان که هم مرز با کشور ما هستند در کشور ما هم مشکلاتی را می‌تواند ایجاد کند اما داستان فیلم ماجرای دو شخصی است که برخلاف جریان غالب در چنین فضایی با هم دوست می‌شوند و می‌خواهند انسان باشند. البته که سینما توهمی از واقعیت است و قرار نیست ایده بر اساس واقعیت باشد در این فیلم هم خیلی سعی نکردم وارد مسائل شرعی مرتبط با این سوژه شوم.

امیر قادری هم درباره «سرمای سرد» گفت: فیلم نماهای دور خوبی دارد بر خلاف فیلمسازانی که در ابتدای راه و کارهای اولشان معمولا از نمای نزدیک استفاده می‌کنند.

وی ادامه داد: به نظرم هرچه فیلم‌سازان در ابتدای راه به دغدغه زیسته خودشان نزدیک‌تر باشند موفق‌تر هستند. کاش انگیزه شخصیت اول فیلم برای کمک به فرد ارمنی در پرده آخر برای مخاطب مشخص می‌شد. اگر این انگیزه در پرده سوم اضافه می‌شد بهتر بود و تاثیر بیشتری داشت و برای مخاطب یک تعلیق ایجاد می‌کرد.

در شب‌های سخت ساعت نمی‌گذرد

در ادامه نشست نقد و بررسی یوسف شفیق کارگردان فیلم «اکو» روی صحنه آمد و در رابطه با تجربه فیلمسازی خود گفت: تا به امروز سه فیلم «دزدگیر»، «اکو» و «به وقت درو» را ساخته‌ام. اسم فیلم هم از فضای کلی داستان و دیالوگ مربوط به پژواک از سوی یکی از بازیگران انتخاب شد. داستان این فیلم کاملا برپایه تخیل است و صرفا برخی نشانه‌ها و پوشش‌ها در آن به سمت قفقاز رفته است. در فیلم‌ «مسیح در ابولی» فرانچسکو رزی ایده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهد در روستایی در ایتالیا، رسم بوده که در خانه لباسی از فرد متوفی را مقابل در آویزان می‌کردند و تا وقتی آن لباس پوشیده نشده نشان می‌دهد که اهالی آن خانه عزادار هستند. من از همین ایده الهام گرفتم و نمای پایانی فیلم برگرفته از آن است.

«چگونگی حمله به ایده» از خود «ایده» مهم‌تر است

امیر قادری درباره «اکو» عنوان کرد: این فیلم شایسته بحث و نقد است و به نظرم الهام گرفته از سینمای کارل تئودور درایر است. اما کاملا مشخص است که فکرشده و برآمده از علاقه درونی کارگردان است. به‌تعبیری با فهم فیلم‌ساز به آن پرداخته شده و ادای یک فیلم‌ساز دیگر نبوده است. استعداد در قاب‌بندی‌های «اکو» کاملا مشهود است. متاسفانه چیزی که اغلب در تاثیر فیلم‌سازان خارجی بر سینمای داخل می‌بینیم از جنس تقلید است اما در این فیلم‌کوتاه ما فکر می‌بینیم.

شفیق در توضیح شرایط ساخت فیلم‌کوتاه «اکو» گفت: فیلم‌برداری این فیلم در سه روز انجام شد. سعی کردم فرم یکپارچه را در فیلم حفظ کنم. این فیلم ۴۴ دقیقه‌ای و نیمه بلند بود که در در تدوین 14 دقیقه از آن را کنار گذاشتیم.

این فیلم‌ساز توضیح داد: پرده اول فیلم مانند شاخک‌های فیلم‌ساز است که باید توجه و حواس جمعی بیشتری برای آن داشته باشد، پرده دوم برای سوار شدن بر فیلم‌نامه است و این سوار شدن معمولا جهنم فیلم‌ساز است و غالبا هم آثار در همین مرحله ناکام می‌مانند. پرده سوم اما برآمده از جهان‌بینی کارگردان است.

امیر قادری با توصیه‌ای به کارگردان «اکو» گفت: تعاریف در سینما باید به گیومه برود. چرا که اگر در حین فیلمسازی تمام توجه به این تعاریف سینمایی باشد، خود را محدود می‌کنید. وقتی این میزان آگاهانه سینما را انجام می‌دهید، دیگر نباید به آن دانش یا آگاهی فکر کنید. درواقع برای فیلم‌سازی، من نباید در این چارچوب‌ها و نظریه‌ها خودم را محدود کنم. این‌ها ابزار نقد است نه ابزار فیلم‌سازی. البته که قطعا اول باید این‌ها را یاد گرفت اما بعد و حین فیلمسازی باید کنار گذاشت.

یوسف شفیق درباره سیاه ‌و سفید بودن فیلم و ریتم کند آن هم گفت: این داستان برای من بوی دود می‌دهد و دود هم خاکستری است و داستان اتمسفر سختی دارد به همین دلیل دوست داشتم سیاه و سفید باشد. درباره ریتم هم این فیلم داستان یک شب سخت است و شب‌های سخت تمام نمی‌شود و گویی ساعت نمی‌گذرد.

کارگردان «اکو» در بخش دیگری از گفت‌وگو با مخاطبان حاضر در پاتوق تأکید کرد: «چگونگی حمله به ایده» از خود «ایده» مهمتر است و به همین دلیل هم در این فیلم برایم فضاسازی بسیار حائز اهمیت بود. همه چیز در خدمت شکل‌گیری فضایی بود که احساس می‌کردم برای این فیلم لازم است و باید به آن می‌رسیدم.

کارگردان دو فیلم‌کوتاه «اثر انگشت» و «آلاگارسون» در این جلسه حضور نداشتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha