سرباز سربلند سرزمینم

۱۶ آذر ۱۴۰۳، ۱۰:۲۱
کد خبر: 85680476
سرباز سربلند سرزمینم

بندرعباس - ایرنا - وقتی بدانی که جنایتکارانی تا دندان‌مسلح از آنطرف‌ دنیا آمده‌اند و چشم طمع به مام میهن دارند، درست در آن لحظه جان شیرین خود را وسط می‌گذاری و دل به دریای خون و آتش می‌زنی تا گزندی به مردم سرزمینت نرسد، ای سرباز ایران تو اینگونه جنایتکاران را سردرگم کرده‌ای که پس از ۴۰ سال هنوز هم در محاسبات خود، درمانده‌اند چراکه نمی‌دانند ایران، یک دنیا فدایی دارد. سرت سلامت سرباز میهن...

به گزارش ایرنا، استقامت در شرایط سخت را باید از کسانی آموخت که هشت سال در زمین و آسمان و دریا مقابل بیش از ۸۰ کشور جهان ایستادند، مبارزه کردند و خون دادند تا بیگانگان کشورمان را تیکه پاره نکنند.

در مرکز اسناد انقلاب اسلامی اسنادی موجود است که ثابت می‌کند با شروع حمله رژیم بعث به ایران در شهریور ۵۹، در حالی که بیش از ۸۰ کشور به صورت رسمی و غیر رسمی صدام را یاری می‌دادند، جمهوری اسلامی ایران حتی از خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب می‌شد، محروم بود.

اصلی‌ترین حامی صدام هم آمریکا بود یعنی آمریکایی‌ها این باور را در صدام تقویت کرده بودند که با تمامی قوای نظامی غرب مورد حمایت است و درواقع یک کلاه گشاد بر سر صدام گذاشتند تا با استفاده ابزاری از او به اهداف خود در مهار انقلاب و آزادسازی گروگان‌هایشان برسند.

چه کسی هست که نداند آمریکایی‌ها از هیچ اقدامی برای به زانو درآوردن ایران دریغ نکردند و حتی عربستان را تشویق کردند تا با کاهش قیمت نفت بتوانند همین منبع درآمدی را هم از ما بگیرند و حتی ناوهایشان را به خلیج فارس فرستادند تا جلوی برداشت و صادرات نفت ایران را بگیرند. ببینید با چه دشمن جنایتکاری مواجه بودیم! ضمن اینکه با تمام قوا وارد جنگ نظامی شده بود همزمان سعی داشت اقتصاد کشورمان را فلج و از نفت به عنوان یک اسلحه علیه ایران استفاده کند.

خب! نفت یکی از منابع مهم درآمدی کشور بود بنابراین از دشمن متجاز، هر اقدامی در راستای ضربه زدن به تاسیسات نفتی ما بعید نبود.

درواقع مدیرانی که در هشت سال جنگ تحمیلی در صنعت نفت کشور، مدیریت تاسیسات راهبردی صنعت نفت کشور را به‌ عهده داشتند، لحظه‌های سخت و سرنوشت‌سازی را در حمله‌های دشمن تجربه کردند، آنها و رزمندگان والامقام کشورمان جان خود را وسط گذاشتند تا اجازه ندهند صادرات نفت کشور حتی برای یک روز هم متوقف شود. آیا فداکاری غیر از این است؟ کاش در دوران مدرسه بجای پترس، برایمان از جوانانی می‌گفتند که تا آخرین گلوله اسلحه‌شان و دهان‌های پر از خون و بدن‌های پاره پاره از هویت و تمامی ارضی سرزمین‌مان ایران دفاع کردند...

جهانیان هنوز به این مهم نرسیده‌اند که ایرانی‌ها قابل پیش‌بینی نیستند و برای حفظ هویت و سرزمین مادری خود با افتخار، جانبازی می‌کنند. آمریکایی‌ها با اینکه در حیله‌گری استاد هستند اما هنوز متوجه نشدند که این خاک جوانانی دارد دریادل و باغیرت که در بزنگاه‌ها با تصمیم‌هایشان جهانی را شگفت‌زده می‌کنند.

سرباز سربلند سرزمینم

سال ۱۳۵۹، سالی دشوار برای کشور بود و دشمن با اشغال بندر راهبردی خرمشهر، محاصره آبادان و در تیررس قرار دادن شهر اهواز فشار سنگینی بر کشور وارد می‌کرد. از نظر اقتصادی هم، با توجه به وابستگی کشور به درآمدهای نفتی، حمله محدود دشمن به بعضی از مراکز و تاسیسات نفتی، از جمله بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان در آبادان، تولید نفت کشور کاهش یافت.

دشمن از هیچ اقدامی برای نابودی ایران عزیز دریغ نکرد، تصور کنید طبق آمار؛ بیشترین حمله‌ها به پالایشگاه آبادان انجام شد و تقریباً می‌توان گفت این حملات بی‌وقفه بود؛ پالایشگاه تهران ۲ بار بمباران شد و ۱۳ واحد آن به‌طور کامل آسیب دید؛ پالایشگاه تبریز ۱۹ بار بمباران شد که ۲۳ واحد آن آسیب دید؛ هر یک از این واحدها خود پالایشگاهی کوچک هستند و آسیب آنها منجر به غیرعملیاتی شدن پالایشگاه می‌شد.

پالایشگاه اصفهان هشت بار بمباران شد و ۱۷ واحد آن آسیب دید و پالایشگاه کرمانشاه نیز ۱۷ بار بمباران شد و در طول دوران جنگ زیر آماج حملات دشمن قرار داشت. پالایشگاه شیراز نیز چهار بار بمباران شد که ۱۳ واحد آن هدف قرار گرفت.

وقتی به این وقایع و رویدادها رجوع کنیم آنوقت است که از شجاعت جوانان ایران زمین احساس غرور می‌کنیم، واقعا به لحاظ تجهیزات نظامی می توان گفت در حد صفر بودند اما نسبت به دفاع از کشور بی خیال نبودند، با همان اندک تجهیزات در سرمای یخبندان و گرمای ۵۰ درجه، در ارتفاعات، آسمان، صحرا و دریا و هر نقطه ای که دشمن قصد ورود داشت حاضر می شدند و تا پای جان می جنگیدند و شهید و جانباز می شدند تا نسل‌های بعدی بتوانند خوب درس بخوانند و جایگاه کشور را به لحاظ علمی، دفاعی و امنیتی ارتقا بدهند و می بینیم امروز همین اتفاق رقم خورده و دشمن پس از ۴۰ سال همچنان پشت درهای ایران نشسته و منتظر است فرصتی پیدا کند، ضربه ای بزند و فرار کند! غافل از اینکه جمهوری اسلامی ایران به درجه ای از توانمندی رسیده است که متجاوزان را دنبال کرده و تنبیه می کند.

سرباز سربلند سرزمینم

خب! وقتی رویدادهای آن دوران را مرور و با وضعیت امروزمان مقایسه می کنیم درمی‌یابیم که باید قدردان مادرانی باشیم که دُردانه‌های خود را با سلام و صلوات راهی نبرد با دشمن کردند، باید قدردان مردانی همچون عبدالله معنوی رودسری باشیم که ردای جانبازی بر تن کرد و امروز نشان فداکاری اهدایی از سوی رهبر معظم انقلاب را بر سینه زد و با افتخار به ملت غیور ایران ادای احترام کرد چراکه می‌گوید بچه‌های نیروی دریایی ارتش، عاشق ملت ایران هستند و بی‌دلیل نیست اینگونه با رشادت دریاها را می شکافند، کره زمین را دور می‌زنند تا با نشان دادن توان زرمی عملیاتی خود کاری کنند تا دشمنان حتی ذره‌ای فکر ضربه زدن به ملت ایران در ذهن مغرور و مریض‌شان خطور نکند.

امیر دریادار دوم پیشکسوت عبدالله معنوی رودسری، اواخر هفته‌ای که گذشت در منطقه یکم نیروی دریایی واقع در بندرعباس نشان فداکاری اهدایی فرمانده معظم کل قوا را از دست فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی دریافت کرد و به سینه زد.

سرباز سربلند سرزمینم

ادای احترام به ملت پس از دریافت نشان فداکاری

این دریادار بازنشسته پس از دریافت نشان فداکاری، چنان باصلابت ایستاد و به ملت ایران احترام گذاشت که هیچوقت از ذهن‌ها فراموش نمی‌شود. این لحظه زیبا توسط محمدرسول مرادی عکاس ایرنا هرمزگان ثبت و برای همیشه ماندگار شد.

همه این حرف ها را زدیم تا یک بار دیگر به خودمان یاداوری کنیم که امنیت به راحتی به دست نمی‌آید؛ خون‌ها بر زمین ریخته شده، مادران زیادی خون دل‌ها خورده‌اند، بچه های زیادی درد یتیمی کشیده‌اند و دریادلانی هم سالهاست که با درد جانبازی و غم سنگین ازدست دادن بهترین رفقایشان زندگی کرده‌اند تا من و شما امروز با نهایت امنیت و آرامش در موقعیتی قرار بگیریم که بتوانیم با رقم زدن تمدن نوین اسلامی در عرصه بین‌الملل هدف ارزشمند شهدا را محقق کنیم.

آری، اینک جمهوری اسلامی ایران با پشت سر گذاشتن آن سختی‌ها و مشقت‌ها در جایگاهی ایستاده است که وزرای خارجه‌اش محکم و با اقتدار کامل به جهانیان اعلام می‌کنند: ما در صورت وجود احترام متقابل، با همه ملت‌ها دوست هستیم، از ملت‌های مظلوم حمایت می‌کنیم و حضور بیگانگان و جنایتکاران در منطقه را برنمی‌تابیم...

سرباز سربلند سرزمینم

علاوه بر امیر دریادار دوم پیشکسوت عبدالله معنوی رودسری، پنج خانواد شهید نیروی دریایی در بندرعباس که فرزندانشان در ۲۹ فروردین ۶۷ در نبردی نابرابر با رژیم آمریکا به شهادت رسیدند، نشان فداکاری از سوی فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند.

عملیات ۲۹ فروردین، عملیات پیچیده‌ای بود که آمریکایی‌ها سکوهای سلمان، رشادت و نصر ایران را زدند و سرداران شهید اسحق دارا و اسدالله رئیسی در خلیج فارس با ادوات ناچیز در مقابل ناوشکن‌ها و بالگردهای مجهز آنها ایستادند و با تمامی وجود از مرزهای آبی دفاع کردند.

نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات ۲۹ فروردین ۶۷ شهدای زیادی را در ناوشکن‌های سهند و سبلان و ناوچه جوشن در جنگ با تروریست‌های آمریکایی تقدیم انقلاب اسلامی کرد.

امیردریادار دوم بازنشسته عبدالله معنوی رودسری در یک سخنرانی از واقعه ۲۹ فروردین سال ۶۷ گفت، متن صحبت‌های این سرباز وفادار و فداکار کشورمان را با هم بخوانیم؛

شیرمرد روددسری با بیان اینکه آن زمان من مسوولیت فرماندهی ناوشکن سبلان ارتش را برعهده داشتم، تصریح کرد: واقعیت امر این است که آمریکایی‌ها با آن همه توان و تجهیزات نظامی که در خلیج فارس پای کار آورده بودند، اما شجاعت این را نداشتند برای یکی از ناوهایشان که ۲۴ فروردین سال ۶۷ روی مین رفته بود از ما تلافی کنند یعنی جرات همچین کاری را نداشتند.

امیر دریادار دوم بازنشسته در این رابطه به کتاب خاطرات خود با عنوان «سبلان زنده است» اشاره و بیان کرد: آمریکا که می‌دید نیروی دریایی و هوایی صدام در برابر ایران، توانی ندارد، در دریا با ما وارد جنگ شد، حمله به ناوشکن سهند را روز ۲۹ فروردین سال۶۷ یعنی روز ارتش انتخاب کردند اما تصورشان این بود که ایرانی‌ها مرد جنگ نیستند اما وقتی مقاومت‌ نیروهای دریایی ما را دیدند تازه فهمیدند که نیروهای ایرانی در میدان مبارزه چه انسان‌های جان برکفی هستند.

فرمانده ناوشکن سبلان ارتش جمهوری اسلامی در دوران دفاع مقدس بیان کرد: در این حمله ما نیم ساعت با امریکایی‌ها درگیر بودیم، آمریکایی‌ها فکر نمی‌کردند ما مقابله کنیم؛ تصورشان این بود که تا حمله کنند ما فرار می‌کنیم، آنها از اینکه به جمهوری اسلامی اعلان جنگ دهند، وحشت داشتند و می‌دانستند اگر این گونه باشد، ما با اقتدار جلوی آنها می‌ایستیم.

شهادت بعد از شلیک آخرین گلوله

امیردریادار معنوی بیان کرد: ناوشکن سهند چون وسط دریا بود، نمی‌توانست مستقیم با هواپیمایی که در ارتفاعات بالا بود و موشک‌هایی که از ناوشکن‌های آنها می‌آمد، دفاع کند از طرفی نیروی هوایی ما هم نمی‌توانست وارد میدان شود، بارها موشک‌هایشان به جزیره لارک خورد و چون با موشک نمی‌توانستند ما را بزنند از بمب لیزری استفاده کردند.

وی ادامه داد: آن زمان ما در سهند فقط یک پاشنه با یک توپ ۳۵ میلی‌متری داشتیم، وقتی آمریکایی‌ها بر روی سهند یورش بردند، شهید ناواستوار توپخانه حمید قهرمانی که در خاطرات خلبان ناو حمله کننده آمریکایی از وی به عنوان شجاع‌ترین ملوان نیروی دریایی جهان یاد شده، در شرایطی به شهادت رسید که تا آخرین لحظه، تیراندازی به هواپیمای دشمن را رها نکرد و بعد هم به شهادت رسید.

فرمانده ناوشکن سبلان ارتش در دوران دفاع مقدس با بیان اینکه ناو استوار قهرمان یک نماد باصلابت، عاشق وطن، مخلص و باور واقعی برای نیروهای ارتش و سپاه امروز ما است، اضافه کرد: زمانی که ما در محل جنگ قرار گرفتیم تا فردای آن روز که من ناوشکن را آوردم یک نفر از نیروهای ناوشکن باوجود برداشتن زخم‌های متعدد حاضر به جدا شدن از ناوشکن نبودند.

وی با بیان اینکه ناوشکن سهند و سبلان امروز ما قابل قیاس به ناوشکن سال ۶۷ نیست، یادآور شد: ناوشکن‌های امروز سهند و سبلان پرچم جمهوری اسلامی ایران را نه تنها در خلیج‌فارس و دریای عمان که در اقیانوس‌ها و اقصی نقاط دنیا برافراشته و این افتخاری برای مهندسان ما در نیروی دریایی ارتش است و این همان باور ما از هشت سال دفاع مقدس بود.

«بله، کشورمان با سربازانی فداکار، چنین روزهایی را پشت سر گذاشته است»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha