به گزارش ایرنا؛ «زینب جمشیدی» از آن دست بانوان کارآفرینی است که با نمایش توانمندیهای خود «نمیتوانمها» را به «توانستن» تبدیل کرد و با عبور از مشقّتها و فراز و فرودها، امروز به عنوان یک بانوی کارآفرین شناخته شده است و چرخ زندگی بانوان هنرمند دیگری را می چرخاند.
بدون شک هر فرد و هر زندگی حکایت و سایهروشنهای خود را دارد، اما از دل همین انسانها، افرادی به خودباوری میرسند و نه تنها سرنوشت خود، بلکه سرنوشت سایر افراد را نیز تغییر میدهند، نمونه بارز آن بانوی کارآفرین ملایری است که در مدت سه سال به مرحلهای از رشد و پیشرفت در تولید رسید که امروز در بازار فروش محصولات خود حرف برای گفتن دارد.
زینب درس کارآفرینی و تولید را از کف بازار فرا گرفت، آنجا که از صفر شروع و تلاش و پشتکار را پیشه خود کرد؛ تا امروز از درسهایی که فرا گرفته، با چرخاندن چرخ زندگی چند بانوی دیگر، نان را سر سفره آنها بیاورد و به هنر خود ببالد، این خصلت افراد موفقی است که در تولید و کارآفرینی ترسی به دل ندارند و هم اکنون در بازار تولید قد کشیدهاند.
این بانوی کارآفرین ملایری کسب و کار خود را از سال ۱۴۰۰ آغاز کرد، بدون اینکه بترسد وارد بازار کار شد و از یک فضای بسیار کوچک با تولید چند عدد کیف کارش را آغاز کرد، او در مدت زمان کوتاهی موفق شد به مرحلهای از تولید و فروش برسد که از تمام نقاط کشور مشتری دارد و سفارشهایش را به صورت عمده میگیرد.
از آنجا که بانوان جامعه ما به عنوان قشری کارا، مبتکر و با پشتکار که نیمی از جمعیت کشور را به خود اختصاص دادهاند، میتوانند نقش تعیین کنندهای در حوزه کارآفرینی، اشتغال، رشد و توسعه اقتصادی داشته باشند، در همین راستا گفتوگویی صمیمی با این کارآفرین ملایری داشتیم که در پی میخوانید:
ایرنا: چطور شد که به فکر راهاندازی کسب و کار افتادید و ایده آن از کجا به ذهنتان خطور کرد؟
جمشیدی: سالها قبل از جایی کالاهای مورد نیاز را خرید آنلاین میکردم، بارها این فکر به سرم زده بود که خودم وارد بازار کار و تولید شوم، اما تردید داشتم، تا اینکه سال ۱۴۰۰ با اندک سرمایهای تصمیم گرفتم خودم این محصول را تولید کنم.
برای تولید به یکسری آموزشها نیاز داشتم که در مراحل نخست شروع به تحقیق در بازار کردم و در مدت زمان کوتاهی فرآیند آموزش را پشت سر گذاشتم، برای شروع یک چرخ خیاطی به صورت قسطی خریدم و کارم را از یک اتاق ۶ متری آغاز کردم.
با سرمایه اولیه ۱۵۰ میلیون ریال کار تولید انواع کیف چرم مصنوعی را آغاز کردم، تولید ما ابتدا در حدود ۱۰ تا ۲۰ عدد کیف بود و بازار شناختی روی تولیدات ما نداشت و سفارشهای ما در همین حد بود، کسی حاضر نبود به صورت شرایطی با ما کار کند، تولید ما باید در حجم بالا بود تا برای تهیه مواداولیه به ما کمک کنند و بتوانیم مواداولیه و پارچه را به صورت چکی و قسطی خرید کنیم.
ایرنا: از نوع تولید خودتان بگویید و اینکه محصولاتتان را از چه طریق به فروش میرسانید؟
جمشیدی: کسب و کار ما در زمینه تولید انواع کیف است از کوچکترین سایز تا سایزهای بزرگ، بیش از ۲۵ نوع کیف در سایزهای مختلف با بهترین کیفیت تولید میکنیم و تولید ما براساس نظر و سلیقه مشتری است و هر نوع ذائقه و خواستهای داشته باشد، قادر به تولید آن هستیم.
بازار فروش ما بیشتر به صورت عمده از شهرهای مختلف ایران است و محصولمان را در دیجیکالا، آنلاین شاپ، باسلام و شبکههای اجتماعی و سایتهایی که خودمان طراحی کردهایم، معرفی و به فروش میرسانیم، برخی طرحها و سایزها تقاضای مشتری است و برخی هم ایده خودمان است که طراحی طرحها را انجام و روی چرم چاپ، برش و دوخته و در نهایت بستهبندی میشود.
یک مرکز فروش حضوری نیز در خیابان سعدی داریم که همشهریان میتوانند از این طریق نسبت به خرید محصولات مورد نیاز خود اقدام کنند، به واسطه تبلیغات گستردهای که داشتیم و البته کیفیت و تنوع بالای محصول، امروز فروشمان خوب است و از همه نقاط ایران مشتری داریم.
ایرنا: آیا تولیدات شما با برند خاصی وارد بازار میشود، مواد اولیه را از کجا تهیه میکنید؟
جمشیدی: به طور قطع برای اینکه در بازار گم نشوی و روز به روز رشد کنی، باید برند مخصوص خود را داشته باشی، من هم از ابتدا برای محصولات تولیدی خودم برند خاصی به اسم «چُنور» یعنی همچون نور را انتخاب کردم که اسم یک گیاه به زبان کُردی است و یکسال است که ثبت شده است.
ابتدا فکر نمیکردم کار تولید آنقدر سخت و طاقتفرسا باشد، هر چه پیش میروم، کار سختتر میشود، اما به لطف خدا با هر سختی که بوده، کار را پیش بردهام و برای خرید مواد اولیه مشکلی ندارم، اما هزینهها به اندازهای بالاست که نیاز به سرمایه دارد.
هزینههایی که داریم بالاست، تهیه پارچه و چرم به صورت طاقهای است که متاسفانه هر وقت دلار نوسان دارد، روی خرید ما نیز تاثیر دارد و قیمتها افزایش پیدا میکند و به صورت قسطی با ما کار نمیکنند، در صورتیکه اگر شرایطی با ما کار کنند، تولید ما بیشتر است و بهتر میتوانیم هزینهها را پرداخت کنیم، در غیراینصورت باید یک سرمایه خوب داشته باشیم تا بتوانیم هزینهها را بپردازیم و پارچه را تامین کنیم.
اصل کار ما تهیه پارچه است که از اصفهان تهیه میکنیم و چون پرداختی ما فقط باید به صورت نقدی باشد، شرایط برای ما سخت است و پرداخت هزینه خرید پارچه به صورت یکجا برای ما قیمت بالایی میشود، هم اکنون طاقه زیپ بیش از ۱۰۰ و ۳۰ هزار سرزیپ در کارگاه من موجود است.
ایرنا: برنامهای برای توسعه کسب و کار خود دارید؟ برای چند نفر اشتغالزایی کردهاید؟
جمشیدی: ابتدای کارم را با یک خیاط شروع کردم که با توسعه کار و بالا رفتن سفارشها و میزان تولید، هم اکنون پنج خیاط برای من کار میکنند و کارگاهم را در طبقه اول منزل مسکونیمان راهاندازی کردم که فضای بسیار خوبی برای بانوانی است که مشغول به کار هستند.
همه فرآیندهای تولید در این کارگاه انجام میشود، فقط چاپ روی کیفها را اصفهان میزند که برای ما هزینه باربری دارد و امیدواریم در آینده بتوانیم از صفر تا صد تولید را در ملایر انجام دهیم و در هزینهها صرفهجویی کنیم.
ما ماهانه بیش از ۲۰ هزار عدد تولید کیف داریم که با توجه به تولید بالا و افزایش سفارشها، نیاز داریم کار را توسعه دهیم، توسعه کار هم قطعا به تسهیلات و فضای کارگاهی بزرگتری نیاز دارد، میزان برآورد من برای طرح توسعه، حداقل پنج میلیارد ریال تسهیلات است تا بتوانیم افراد بیشتری را مشغول به کار کنیم.
علاوه بر افزایش تعداد خیاطان، به بازاریاب و یک تیم نیاز دارم که به صورت حرفهای کار کنند و به طور قطع به کارگیری این افراد و توسعه کار، نیازمند پرداخت هزینه بالایی است و اگر سرمایه در گردش و تسهیلات به ما بدهند، کارگاه را توسعه خواهیم داد.
ایرنا: عمدهترین مشکل شما در مسیر تولید چیست؟
جمشیدی: باز هم تکرار میکنم تامین هزینه برای خرید پارچه و چرم از عمدهترین مشکلات ما است، اگر به ما سرمایه در گردش و تسهیلات اختصاص یابد، مرتب سفارش میگیریم و سرمایه در کار ما میچرخد و تولید بالا میرود و میتوانیم نیروی کار بیشتری را مشغول کنیم.
ما ابتدا برای تبلیغ و فروش مشکل داشتیم، اما امروز بازار فروش ما توسعه پیدا کرده و باز هم نیازمند تبلیغات گستردهتر و همکاری بیشتر ادارات و ارگانهای مختلفی همچون آموزش و پرورش هستیم که با خرید از تولیدات ما حمایت کنند.
چون تولیدات ما بیشتر مورد استفاده دانشآموزان و دانشجویان است، چنانچه آموزش و پرورش با ما قرارداد ببندد و یا ادارات برای تهیه هدایای شب عید برای پرسنل از تولیدات ما خرید کنند، بهتر میتوانیم کسب و کارمان را توسعه دهیم و اشتغال بیشتری ایجاد کنیم، این در حالیست که ابتدای کار با مدارس شهر صحبت کردیم و در بازار و سایر نقاط تبلیغ کردیم تا خودمان را بهتر و بیشتر معرفی کنیم.
با وجود اینکه سفارشهای ما خیلی محدود بود، اما به مرور دیده و شناخته شدیم و در نمایشگاههای زیادی برای معرفی محصولاتمان شرکت کردم، بازار عمده تهران به اندازهای رقابتی بود که اگر حتی قیمت ما پنج هزار ریال هم بالاتر بود، از ما خرید نمیکردند، به همین دلیل برای رونق گرفتن کارمان، حتی اگر با ضرر بود، سفارشها را با قیمت پایین گرفتم.
از آبان سال ۱۴۰۰ که کسب و کار را شروع کردم، تا امروز که آذرماه ۱۴۰۳ است، به خوبی در این مسیر پیش رفتیم و رشد خوبی در تولید و فروش داشتیم و برای بهتر شدن کسب و کارمان نیاز به حمایت داریم.
و سخن آخر:
جمشیدی: در این مدت که وارد بازار کسب و کار و کارآفرینی شدهام، فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشتهام، اما این موضوع برایم مشخص شد که اگر در کار هدف و انگیزه باشد، به طور قطع موفقیت هم خواهد آمد، پس نباید از انجام کارهای بزرگ ترسید.
شعار من این است که در کار تو همچون نور باش تا ادامه مسیر هم برایت روش شود، آن زمان است که از هیچ چیزی ترسی به دل نداری و توکل به خدا ادامه مسیر خواهی داد، با همین هدف کار را شروع کردم و در مدت سه سال به موفقیت خوبی رسیدم و هدفگذاری من این است که در کسب و کارم جهانی شویم.
نظر شما