به گزارش روز شنبه ایرنا از این نشریه مطرح آمریکایی، اتحاد دو کشور چین و روسیه چیزی است که واشنگتن از آن بیم دارد. اما اینکه ترامپ بتواند مانع آن شود و یا آن را برهم بزند، کار آسانی نیست. هرچند وی بارها در گردهماییهای انتخاباتی خود به این موضوع اشاره کرده و بر پایان جنگ اوکراین ظرف ۲۴ ساعت و در پیش گرفتن موضعی سرسختانه در قبال چین در مقایسه با جو بایدن تاکید کرده بود. اما هرگز جزئیاتی در مورد چگونگی این کار بر زبان نیاورده است. با این وجود، براساس سابقهای که از دولت نخست ترامپ در دست است، می توان حدس زد که او این کار را بدون هیچ گونه برنامه ریزی دقیق قبلی و پیچیدگی چندانی انجام دهد.
به نوشته این نشریه، نشانههای اولیه حاکی از آن است که دولت آینده واشنگتن احتمالا به دنبال ضربه زدن به شراکت چین و روسیه از طریق کاهش تنشها و حتی بهبود روابط با مسکو است تا بدین ترتیب بر پکن فشار آورد؛ برخلاف کاری که هنری کسینجر وزیر امورخارجه وقت آمریکا ۵۰ سال پیش انجام داد. زمانی که ایالات متحده به دنبال تنش زدایی با چین بود و تلاش کرد از شکاف میان چین و شوروی سوء استفاده کند.
بنابراین پکن و مسکو منتظر اقدام های نخستین دولت جدید ترامپ هستند تا ببینند وی ظرف چند هفته آینده پس از مراسم تحلیف چه خواهد کرد.
این مطلب میافزاید: اولویت اصلی کرملین این است که پیش از ورود ترامپ به کاخ سفید از تشدید تنش با ایالات متحده بر سر اوکراین جلوگیری کند. ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه امیدوار است که آغاز دولت ترامپ با کاهش قابل توجه حمایت غرب از کییف همراه باشد.
اما نگرانیهای پکن کاملا برعکس است. دیداری که شی جین پینگ رئیسجمهوری چین با جو بایدن در ماه نوامبر (آبان) در جریان اجلاس «سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا–پاسفیک» (APEC) داشت نشان داد که دولت دموکرات آمریکا به دنبال قطع روابط و یا ایجاد اختلال با پکن نیست. اما در مورد دولت جمهوریخواه ترامپ وضعیت کاملا متفاوت است. لفاظیهای ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی و چهرههایی که وی برای کابینه آینده خود معرفی کرده همگی نشانگر وضعیتی کاملا عکس چهار سال گذشته است.
برزخ پوتین
از دیدگاه فارن افرز، پوتین با در نظر گرفتن ارائه مجوز دولت بایدن به کییف مبنی بر استفاده از تسلیحات دوربرد برای حمله به خاک روسیه و تغییر تلافی جویانه دکترین هستهای خود به منظور هشدار به غرب، اعلام کرده است که هرگونه اقدام تشدید کننده میتواند وضعیت را در میدان نبرد و حتی فراتر از آن وخیم تر سازد.
از نقطه نظر مسکو، اکنون توپ بار دیگر به زمین واشنگتن انداخته شده و رهبر کرملین امیدوار است با هشدارهای داده شده، تا زمان روی کار آمدن ترامپ، دریچه جدیدی برای مذاکره به نفع مسکو باز گردد.
این نشریه یادآور می شود که پوتین در عین حال باید آگاه باشد که کار با دولت دوم ترامپ نباید آسان باشد؛ به ویژه با در نظر گرفتن ایده های اعلام شده از سوی برخی اعضای تیم رئیسجمهوری منتخب از جمله جی دی ونس معاون رئیس جمهوری و کیت کلاگ فرستاده انتخابی وی در امور روسیه و اوکراین که به نظر می رسد همانی نباشد که پوتین انتظارش را می کشد. از همین رو چنانچه براساس طرح های پیشنهادی، روسیه نتواند کلیدی ترین پیش شرط خود در مذاکرات یعنی لغو حمایت نظامی غرب از اوکراین را تضمین کند، نمی توان انتظار پایان جنگ را هم داشت.
جنگ طلبان جدید آمریکایی
برخلاف پوتین، شی دلایل زیادی دارد که در دولت جدید آمریکا باید منتظر دورهای از سکون نسبی در روابط و یا حتی وضعیت خطرناک باشد.
فارن افرز تفاوت پوتین و شی را در همین مرحله مورد ارزیابی قرار داده و می نویسد: در حالی که رهبر کرملین دلایلی برای خوشبینی نسبت به ترامپ دارد، رئیس جمهوری چین نگرانی های بسیاری داشته و با نگاهی به دولت اول ترامپ به خوبی به یادمی آورد که رئیس جمهوری منتخب آمریکا در دوره نخست چگونه علیه پکن اعلام جنگ تجاری کرد و غول فناوری چینی هوآوی را با تحریم ها و یک کارزار فشار برای حذف تجهیزاتش از شبکه های متحدان هدف قرار داد.
در دولت جدید ترامپ بیشتر مقاماتی که معرفی شده اند، به داشتن دیدگاه های جنگ طلبانه علیه چین شهرت دارند و حامی اقدامات مجازات گرایانه و محدودیت های کنترل صادراتی بیشتر و حمایت از تایوان هستند.
ترفند کسینجری در کار نیست
فارن افرز در ادامه با اشاره دوباره به اقدامی که کسینجر ۵۰ سال پیش با هدف ایجاد شکاف میان چین و شوروی بکار گرفت؛ می نویسد: آخرین چیزی که پوتین و شی نگران آن هستند، توانایی واشنگتن در ایجاد شکاف واقعی بین دو کشور با وجود وعده های انتخاباتی ترامپ است.
در وهله نخست؛ ترامپ باید بتواند برای پایان جنگ اوکراین طرحی ارائه دهد که پوتین را راضی کند. در غیر این صورت رئیسجمهوری روسیه به پیشرویهای خود در اوکراین ادامه می دهد و بدین ترتیب وضعیت کل برنامه ترامپ برای بهبود روابط با کرملین به قیمت نابودی اتحاد آن با پکن نامعلوم می شود.
به باور نویسنده، ترامپ باید این موضوع را در ذهن داشته باشد که روابط تجاری پکن و مسکو در دو سال گذشته به شدت افزایش یافته است؛ به طوری که در دو سال گذشته ۴۰ درصد واردات روسیه از چین و ۳۰ درصد صادرات روسیه به چین بوده است. بنابراین نابودی چنین وابستگی عمیقی یک شبه امکان پذیر نیست.
نکته پایانی هم اینکه هر دو رئیسجمهوری روسیه و چین می دانند که این آخرین دوره ترامپ خواهد بود و هر رئیسجمهوری بعدی آمریکا که پس از سال ۲۰۲۹ بر سر کار آید به راحتی می تواند تمامی اقدامات انجام گرفته در دولت قبل را برهم زده و توافقهای پیشین را نیز لغو کند. از دیدگاه نویسنده، نقطه مشترک هر دو رهبر، بر بی اعتمادی نسبت به واشنگتن استوار است و امید آنها به قدرتمندتر شدن در نظم چندقطبی در حال ظهور، احتمالا پایگاه قدرتمند لازم را برای حفظ شراکت پایدار و در حال رشد چین و روسیه ایجاد می کند.
نظر شما