به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، رسانهها هم بازتاب فرهنگ و رسوم جامعهٔ خود و جامعهٔ جهانی هستند و هم جامعه را با آن الگوها میسازند و فرهنگسازی میکنند. معمولاً باورهایی از این دست در میان مردم رایج است که «رسانه شرایطی را برای دستکاری در افکار عمومی مهیا میسازد»؛ «کودکانی که زیاد تلویزیون میبینند در مدرسه به خوبی کار نمی کنند»؛ «روزنامه نگاران معمولاً سوگیری دارند و کارشان فاقد عینیت است»؛ «تلویزیون انتخاب ما را جهت میدهد». هدف جامعهشناسی رسانهها روی گرداندن از همین قضاوتهای کلی است.
این علم سعی میکند از زمینههای مورد بررسی خود فاصله بگیرد تا بتواند پدیدههای مشاهدهشده را بهتر بفهمد. اصل آغازین در جامعهشناسی رسانهها این است که واقعیت امور و اشیاء معمولاً با آنچه به نظر میرسند متفاوت هستند. جامعهشناسی رسانهها روشهای گوناگون تولید و دریافت اطلاعات و روابط خاصی است که میان تولیدکننده و دریافتکنندهٔ پیام ساخته میشود و تأثیر رسانهها بر جامعه را با تمرکز خاص بر رفتار کنشگران مختلفی که در این حوزه وارد میشوند (مانند روزنامه نگاران، سیاستمداران، تصمیم سازان اقتصادی، روشنفکران و حتی افراد غیر متخصص) و همینطور رفتار کاربران، یعنی مخاطبان را مورد مطالعه قرار میدهد.
کتاب «جامعهشناسی رسانهها» نوشتۀ رمی ریفل با ترجمۀ محمدمهدی فتورهچی و آنیتا صالح بلوردی مبتنی بر تعریفی کامل از مفهوم رسانه است. رسانه در این تعریف، تمامی فنون و محملهایی را در بر میگیرد که گفتوگوی میان انسانها را میسر میکند. این کتاب بهطور خاص وضعیت فرانسه را بررسی کرده و بیشتر پیشفرضهایی که مد نظر قرار گرفته به حوزهٔ فرانسه مربوط است.
این کتاب در ۷ بخش شامل ۱. رسانهها و زندگی سیاسی ۲. رسانهها، افکار عمومی و حوزهٔ عمومی ۳. رسانهها بین پروپاگاندا و تبلیغات ۴. رسانهها در برابر فرهنگ؟ ۵. متخصصان رسانهها ۶. مخاطبان رسانهها ۷. کاربردهای رسانههای دیجیتالی تدوین شده است.
بخشی از کتاب:
سیاستمداران بیتردید به طور روزافزونی فشار حوادث و رسانهها را تحمل میکنند. ملاحظه کردیم که آنها مجبورند به درخواستهای روزنامهنگاران پاسخ دهند؛ از استودیوهای رادیو، به محل اجرای برنامههای تلویزیون بروند و با در نظر گرفتن نتایج نظرسنجیها تصویر و انگارههایی از خود بسازند: راهبرد انتخاباتی آنان تابعی از منطق رسانهای است. یک شهردار، مشاور محلی، نماینده و حتی وزیر چنانچه بخواهد برای انتخاب مجدد شانسی داشته باشد حتماٌ باید در اقدامات خود تفاسیر صاحب نظران حرفهای رسانهها را مد نظر قرار داده،. تحولات میزان محبوبیتشان را دنبال کرده و تلاش نموده تا گفتمانهای خود را تعدیل کنند. یکی از آشکارترین اثرات این رسانهای شدن احتمالاً افزایش میانجیگریهایی است که با اتکای به آنها با همشهریهای خود ارتباط برقرار میکنند.
اگرچه ملاقات چهره به چهره با رأی دهندگان هنوز از میان نرفته است (دیدارهایی در بازارهای خرید هنوز هم عادتی بسیار متداول است)، با این وجود این اقدام با مجموعهٔ بسیار پیچیدهای از ابزار و مکانیسمها، و صحنههای نمایشی و فیلترهایی تکمیل شده است. توصیههای متخصصان ارتباطات سیاسی (همان کسانی که اسپین دکتر نامیده شدهاند)، فشارسنجها و دادههای نظرسنجیها، مصاحبههای مقابل میکروفن یا دوربین، سهم روزانه یا بخشی از اوقات مسئولان سیاسی و اجتماعی را برای تثبیت [در سطح] ملی به خود اختصاص میدهند. این مهارت به نحوی حرفهای سازماندهی شده است و بُعد «فنی و تخصصی» را به توانایی و قابلیت سیاسی پیوند میدهد.
در فرانسه، روزنامهنگاران از سیطرهٔ قدرت دولت یا احزاب، مستقل و آزاد هستند. آنها به طور غیر قابل اجتنابی خود مختاری خویش را نسبت به گذشتهای نه چندان دور، یعنی وقتی که رئیس دولت و وزیران اقدامات و حرکاتشان را در رسانههای دیداری و شنیداری، بویژه با تحمیل نوعی سانسور به آنها اجرا میکردند، به دست آوردهاند. در نزد برخی از آنان بویژه نخبگان جامعه (سردبیران، وقایع نگاران، مسئولان تحریریهها و غیره)، صرف نظر کردن از نظارت و کنترل دولتی با دغدغهٔ توسعهٔ نوعی مهارت انتقادی همراه شده بود.
آنها خود را مفسران و تحلیلگران توانای حیات سیاسی و قادر به تفسیر آگاهانهٔ بازیهای سیاسی میپندارند که میتوانند از نتایج نظرسنجیها به مثابه مباحثی برای بازشناسی انتظارات افکار عمومی استفاده کنند. آنان بی وقفه گفتمانها و رفتارهای سیاستمداران را ارزیابی کرده، مسیر حرکت را به دقت تعیین نموده و میکوشند تا پیامدهای بازیهای مدبرانه و شگردآمیز را پیش بینی کنند: آنان از ناظران سادهٔ صحنهای سیاسی به بازیگرانی نسبتاً حرفهای مبدل شدهاند.
کتاب «جامعهشناسی رسانهها» توسط انتشارات اندیشه احسان به چاپ رسیده است.
نظر شما