به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، هدف کتاب «سیاست، هانا آرنت و فرهنگ رجایی» در ابتدای مقدمه بیان شده است. کتاب در بررسی چهار مقاله هانا آرنت و مرور دو اثر از ارسطو کوششی است برای نزدیک شدن به جان سیاست و جایگاه آن در امر سیاسی تا بینشی درست در زمان حاضر پیدا شود.
پیش فرض این کتاب این است که در میان متفکران دو فرضیه قدرتمند وجود دارد؛ یکی سیاست را مرز میان دوست و دشمن و دیگری سیاست را مبادله، معامله و داد و ستد میخواند. در این نگرش، «سیاست» حفظ رابطه سُلطه بین قاهر و مقهور است. روایت دوم، روایت غرب از تجدد است که سیاست را مراوده بر اساس قرارداد تعبیر میکند و بر این اساس انواع نظامها را همه مبتنی بر قرارداد میداند.
ادعای این کتاب این است که از میان گذشتگان ارسطو و از میان معاصران هانا آرنت بهتر از هر دانشوری جان سیاست را فهمیده است.
توسعه مرتبط با پویایی امرسیاسی است
پرسش این کتاب به منطق درونی سیاست مربوط میشود. این کتاب از نظر روششناسی در زمره کتابهایی است که ارائه مجموعه ترجمه و تالیف است. نویسنده در کتاب بر امرِ سیاسی، علم سیاست و سیاست متمرکز شده است.
کتاب دو قسمت دارد که نویسنده در قسمت اول معتقد است امر سیاسی منجر به پویایی، تولید و توسعه میشود و بنابراین توسعه به اقتصاد و نخبگان مرتبط نیست بلکه مرتبط با پویایی امر سیاسی است.
هانا آرنت در این کتاب به جای «مقدمهای بر علم سیاست» مینویسد «دخلی بر سیاست». در اینجا آرنت میگوید «اگر بخواهیم سیاست را بفهمیم، باید جوهر آن را بفهمیم. زیرا جوهر سیاست با آزادی گره خورده و انسان موجود آزادی است.» در کتاب بیان شده غرضمندی با سیاست در تضاد است. داوری با قضاوت متفاوت است. زیرا چشمهای قضاوت کور است. همچنین نقطه مقابل سیاست، جنگ است.
هانا آرنت میدان سیاسی را مرز آزادی مینامد
کتاب «سیاست» از ۶ مقاله تشکیل شده است، ۲ مقاله به قلم فرهنگ رجایی یکی با عنوان «ارسطو و فرهنگ سیاسی» و دومی با عنون «آرنت در امر سیاسی» نوشته شده است. در ادامه چهار مقاله نوشته آرنت توسط رجایی ترجمه شده است. هانا آرنت در این چهار مقاله و کتابهای دیگرش مخاطب را بیدار میکند که آیا درباره کارهایی که انجام میدهیم «بازاندیشی» میکنید یا نه.
لودویگ ویتگنشتاین میگوید: هانا آرنت تاریکی زمانه را میشناسد و منابع روشنایی را به انسان معرفی میکند. این در حالی است که تودهها دروغ را دوست دارند و زمینه را برای فعالیت سیاستمداران پوپولیست باز میکند.
هانا آرنت میدان سیاسی را مرز آزادی مینامد. آرنت در چهار مقاله میگوید «آیا زندگی بیرون از سیاست ارزش زیستن دارد؟ اگر مفهومی به نام سیاسیت وجود نداشته باشد.» تعریف آرنت از سیاست انحصاریترین تعریف از این مهم است، آرنت توضیح میدهد انسانها مجبور هستند باهم زندگی کنند اما دیگران در جامعه با فرد، متفاوت و متعارض هستند. زندگی با سیاست هنر است. توده ناآگاه و دیکتاتور نیازی به سیاست ندارد.
آزادی یعنی رهایی
آرنت در این کتاب درباره «آزادی و سیاست» و «جنگ و سیاست» مطالبی نوشته است. آرنت میگوید «آزادی فقط این نیست که در زندگی هم مداخه نکنند، باید ابتدا آگاه و بعد آزاد شوید. آزادی یعنی رهایی. تعاریف متعارف از آزادی، آزادی اصیل نیست. فرد باید رهایی در درون داشته باشد تا بتواند حقیقتخواه باشد و بتواند بر غرایز خود غلبه کند».
در مقاله «جنگ و سیاست» در این کتاب، آرنت میگوید «قدرت منهای سیاست، مساوی است با خشونت. سیاست منهای خشوت مساوی است با قدرت. آن کسی که در سطح شخصی، گروهی و ملی به خشونت متوسل میشود، بدانید که قدرتش تمام شده است. شخصی که زور میگوید و تذکر میدهد و سرزنش میکند، پوک و توخالی است».
کتاب «سیاست، هانا آرنت و فرهنگ رجایی» به انتخاب و تالیف فرهنگ رجایی توسط انتشارات نگارستان اندیشه منتشر شد.
نظر شما