به همین جهت جمعیت زیادی از آوارگان از مرزهای لبنان، اردن و ترکیه وارد شهرهای خود میشوند تا بتوانند به طور دائمی در کشور خود سر و سامانی پیدا کنند و دسته کوچکتری که به نظام سابق نزدیک تر بوده اند موقتا به لبنان کوچ میکنند تا روند پیشروی تحولات در آینده را به نظاره بنشینند.
در کنار این شادی ها و نگرانی های موجود ، محمد الجولانی رهبر گروه هیات تحریر الشام، محمد بشیر فردی نزدیک به خود و ترکیه را که در ادلب با هم همکاری داشته اند به عنوان نخست وزیر موقت انتخاب کرده تا زمینه تشکیل یک دولت با دوام را فراهم کند. هنوز مشخص نیست که آیا در بازه زمانی کوتاه مدت سه ماهه میتوان زمینه یک انتخابات فراگیر را فراهم کرد آنهم در حالی که ارتش ملی سوریه و متحد نزدیک ترکیه در شمال در حال جنگ با کردها برای اشغال سرزمین های غرب فرات است، ترکیه بر شدت بمبارانهای خود علیه کردها در منطقه شمالی نزدیک مرز افزوده و اسرائیل نوعی از جنگ غیر منتظره را بر سوریه بی دفاع تحمیل کرده که علاوه بر اشغال باقیمانده جولان، تمام امکانات نظامی آن کشور از هواپیماها و کشتی های جنگی گرفته تا دیگر تجهیزات موجود زمینی و حتی پایگاههای نظامی را نابود کرده است. تاکنون تعدادی از فرماندهان و دانشمندان سوری ترور شده اند که زمینه هرگونه ابتکار برای تقویت بخش نظامی و علمی سوریه در آینده نابود شود. شبیه همان اتفاقی که در عراق و بعد از سقوط صدام حسین رخ داد.
در واقع ضمن اینکه بخش عمده ای از مردم سوریه در شادی سقوط نظام سابق به سر میبرند ولی در واقع شمال و جنوب کشور آنها توسط دو قدرت منطقه ای یعنی ترکیه و اسراییل مورد هجوم واقع شده است.
باید دید تا سه ماه آینده که قرار است زمینه شکل گیری یک دولت با دوام چه از طریق انتخابات و چه روش دیگری شکل بگیرد، نفوذ و تاثیرات قدرتهای منطقه ای و جهانی چگونه خواهد بود.
امریکا و حوادث سوریه
امریکا به عنوان قدرت برتر و بسیار تاثیر گذار در حوادث ۱۵ ماه گذشته خاورمیانه از رخدادهای سوریه راضی است و احتمال اینکه این کشور نقش مهمی در آنچه که در سوریه اتفاق افتاده داشته، بسیار قوی است. سخنگوی دولت امریکا اعلام کرده از آنچه که اسرائیل در سوریه انجام میدهد حمایت میکند به شرط آنکه دائمی نباشد.
این رویکرد نشان میدهد که تجاوزات اسرائیل در سوریه با هماهنگی امریکا صورت میگیرد. احتمالا ذکر این جمله که «دائمی نباشد» اشاره به سرزمین هایی است که اسرائیل در این چند روز گذشته به اشغال خود درآورده است. واقعیت این است که آمریکا نیز از سیاست اسرائیل مبنی بر غیر نظامی کردن سوریه که نتواند تهدید مستقیمی برای اسراییل در آینده و یا تهدید غیر مستقیمی از طریق تبدیل شدن به مسیری برای انتقال تجهیزات نظامی به لبنان باشد، حمایت می کند.
جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در سخنرانی خود در رابطه با سوریه اعلام کرد که از متحدان آمریکا در سوریه حمایت میکند که به نظر میرسد منظور وی کردهای شمال سوریه هستند. در واقع گویا قرار نیست که کردهای سوریه همچون دیگر اقوام در ساختار جدید سیاسی کاملا ادغام شوند و احتمالا هدف امریکا با هدف کردها که داشتن منطقه ای خودمختار همچون اقلیم شمال عراق است یکسان باشد. در اینصورت آیا ترکیه و گروههای مختلف عرب و پیروز سوری چنین طرحی را خواهند پذیرفت و یا در آینده شاهد درگیریهای گسترده تری در این منطقه خواهیم بود. بویژه آنکه منابع نفتی سوریه که توسط اکراد و با کمک امریکا به تصرف درآمده و در گذشته یک چهارم در آمد دولت سوریه را تامین میکرد در منطقه کردی قرار گرفته است.
علاوه بر آن وجود یک منطقه خودمختار کردی برای دولت ترکیه دردناک است بویژه آنکه یکی از اهداف حمله و سقوط نظام اسد در سوریه تضعیف کردها و برطرف کردن خطرات امنیتی آنها برای ترکیه بوده است. در اینجاست که ممکن است سیاست های دو عضو اصلی ناتو در تضاد قرار گیرد. هر چند دو عضو ناتو با یکدیگر وارد درگیری نمیشوند ولی همچون گذشته این مسئله عامل اختلاف میان آنها و نیز عدم برقراری ثبات در سوریه ،که رهبر تحریر الشام تلاش میکند با سخنانی نرم آن را هر چه زودتر برقرار کند، خواهد بود.
موضوع دیگری که می تواند باعث اختلاف ترکیه و امریکا شود نفوذ گسترده تر نیروهای جهادی سابق در دولت آینده است. امروز کشورهای صاحب نفوذ در سوریه هر کدام تلاش میکنند بر روند شکل گیری این دولت به نفع خود اثرگذار باشند. احتمالا آمریکا، اسراییل، کشورهای عرب محافظه کار و حتی اروپایی ها علاقمند نیستند که تندروها و گروههای اسلامی اخوانی سهم عمده ای را در دولت داشته باشند و تاکید آنها بر حضور بیشتر مخالفین غیر مذهبی و سکولار بشار اسد خواهد بود که این رویکرد نباید با رویکرد ترکیه و قطر همخوانی داشته باشد.
جو بایدن همچنین در بخش دیگری از سخنان اخیر درباره وضعیت جاری در سوریه گفت که اجازه نمیدهد کشورهای متحد امریکا و همسایه سوریه شامل عراق، اردن، لبنان و اسرائیل در آینده مورد تهدید قرار گیرند. این هشدار به آن معنا است که محور تلاش ها برای تشکیل دولت جدید در سوریه روی کار آوردن دولتی غیر تندرو مذهبی و مورد رضایت متحدان امریکا است. همزمان محمد الجولانی هر روز با سخنان آرام و نرم خود تلاش می کند که خود را به امریکا، اسراییل و متحدان عرب اثبات کند اما او و گروهی که هدایتش را بر عهده دارد نمی توانند دور از آموزشهای ترکیه باشد.
اسرائیل و حوادث سوریه
اسراییل به سرعت در تلاش است هر چه زودتر تهدیدات امنیتی سوریه را برای آینده دراز مدت خود از بین ببرد. برای اسرائیل فرصت مغتنمی پیش آمده که دو هدف را دنبال کند. یکی دفع خطرات مستقیم که به نظر میرسد با اقدامات تخریبی روزهای گذشته به موفقیت دست یافته و دیگری رفع خطر غیرمستقیم و آن ارسال تجهیزات در آینده به لبنان و حزب الله که علی رغم تخریب ها و بمبارانهای مرزی هنوز نگران آن است.
به همین جهت، اسرائیل به گروههای پیروز در سوریه اخطار داده که نباید اجازه دخالت و حضور جمهور اسلامی ایران را در سوریه بدهند . در واقع نگرانی اصلی اسرائیل از این حضور و برقراری نوعی ارتباط بین ایران شیعی و دولت سنی در دمشق است که ممکن است گروه هایی همچون حماس در این ارتباط تاثیر گذار باشند.
با این اتفاق مهمی که توسط ترکیه و هماهنگی با مخالفین جبهه مقاومت در سوریه رخ داد نقش و بازیگری اسرائیل در این کشور گسترده تر از گذشته خواهد بود و این نقش بر همسایگان سوریه بی تاثیر نخواهد بود. بویژه آنکه بسیاری از اسناد امنیتی و نظامی سوریه نیز می تواند در روزهای اخیر در اختیار اسرائیل قرار گرفته باشد.
حالا این سوال پیش خواهد آمد با این دست بازی که اسرائیل در سوریه پیدا کرده آیا بین دو کشور روابط سیاسی برقرار خواهد شد همچنانکه شاهد این نوع رابطه بین مصر، اردن، مراکش، بحرین، موریتانی، سودان و امارات متحده عربی چه در گذشته نسبتا دور و چه در سالهای اخیر بوده ایم.
البته این احتمال را نمیتوان رد کرد که با توجه به این که اسراییل این روزها بر میزان اشغال سرزمین سوریه به خاک خود افزوده ممکن است حاضر باشد در ازای ایجاد رابطه با سوریه بخش های جدید انضمامی از جولان را با شرایطی سخت که میتواند با موضوع مقاومت در ارتباط باشد به سوریه عودت دهد ولی پس دادن بلندی های جولان که در گذشته اشغال کرده تقریبا غیر ممکن است. با توجه به اینکه تحولات اخیر سوریه و لبنان و نیز به قدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا، احتمال ایجاد رابطه بین عربستان و اسراییل را میتواند احیا کند لذا ممکن است دولت جدید و آتی سوریه خود را با این شرایط وفق دهد.
روسیه و حوادث سوریه
بدون شک روسیه یکی از بازندگان اصلی سقوط نظام بشار اسد است. دشمنی امریکا و غرب با روسیه در رابطه با حمله به اوکراین و احتمال پایان این جنگ در دوره ترامپ به نفع ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه قطعا در این اتفاق بی تاثیر نبوده است. تکرار این جمله توسط مسئولین امریکایی، اروپایی و ناتو که مسئول حوادث سوریه و پیامدهای آن روسیه و ایران هستند نشان از این دارد که آنها به نوعی از یک انتقام خبر میدهند به ویژه آنکه بایدن در روزهای آینده کاخ سفید را ترک میکند و غرب به دنبال بهانه ای است تا در صورت امکان پای بشار اسد را به دادگاه بین المللی باز کند.
روسیه نفوذ ۵۰ ساله در سوریه داشته و از زمان اتحاد جماهیر شوروی پایگاه طرطوس در اجاره این قدرت بوده است. ضمن اینکه بعد از سقوط صدام، سوریه تنها متحد روسیه در جهان عرب به حساب می آمد. تقریبا تمام تجهیزات نظامی سوریه توسط روسیه تامین میشد که به یکباره در ظرف دو سه روز اخیر توسط اسرائیل نابود شد. هر چند احتمالا با توافقی که با ترکیه صورت گرفته فعلا پایگاه دریایی طرطوس در اختیار روسیه باقی بماند ولی آینده آن نامشخص است. در صورت برقراری آرامش نسبی در سوریه، روسیه تلاش خواهد کرد با دولت جدید در دمشق ارتباط برقرار کند. روابط سیاسی بین دو کشور باقی خواهد ماند. قراردادهای اقتصادی متعددی بین دولت پیشین و روسیه به امضا رسیده که باید تعیین تکلیف شود. باید دید آیا ارتش سوریه منحل میشود یا خیر. اگر منحل نشود روسیه نفوذ فراوانی در بین فرماندهان سوری دارد.
هر چند یکی از عوامل شکست بشار اسد، معطوف شدن تمرکز روسیه به جنگ اوکراین و عدم حضور جدی آنها در سوریه بود ولی پایان این جنگ که احتمال آن در ماههای آینده میرود باعث میشود پوتین تمرکز بیشتری بر مسائل خاورمیانه و سوریه داشته باشد.
بعضی شخصیت های تند روسی اعلام کرده اند که روسیه با ترکیه برخورد خواهد کرد و طبیعی است که روسیه از این اتفاق عصبانی باشد. هم اکنون بخاطر نیازهای اقتصادی که از سوی ترکیه در زمان تحریم برای روسیه تامین میشود و بخشی از نفت روسیه توسط ترکیه به اروپا صادر می شود پوتین نوعی بردباری را پیشه کرده است ولی در آینده تلاش خواهد کرد که تاثیر گذاری قابل توجهی در حوادث سوریه داشته باشد.
چین و حوادث سوریه
چین هم به عنوان یک قدرت جهانی جزء برندگان حادثه سوریه تلقی نخواهد شد ولی تاثیر پذیری منفی آن از حوادث سوریه کمتر از روسیه و ایران خواهد بود. چین منتظر بود که با ادغام سوریه در اتحادیه عرب و نزدیکی به کشورهای عرب ثروتمند همچون عربستان، امارات و کویت و سرمایه گذاری هایی که این کشورها در بازسازی سوریه انجام میدادند نقش فعالی را در بازسازی سوریه توسط شرکتهای چینی برعهده بگیرد. اما هم اکنون پای رقبایی همچون شرکتهای ترک در درجه اول و نیز شرکتهای اروپایی و امریکایی به میدان سرمایه گذاری در بازسازی سوریه باز شده است.
علاوه بر آن خط دریایی ارتباطی پروژه یک کمربند یک جاده که پس از عبور از خلیج فارس به سوریه و لبنان و سپس به مدیترانه می رسد می تواند با تغییر سیاست امریکا و اروپایی ها با بن بست روبرو شود.در عوض و به جای آن گذرگاهی که با طرح آمریکا از هندوستان شروع شده و پس از عبور از کشورهای عربی همچون عمان، امارات، عربستان، اردن و اسراییل به پایان می رسد به شکل جدی پیگیری خواهد شد به ویژه آنکه در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ اولا وی علاقمند است محدودیت های بیشتری بر چین وضع کند و ثانیا رابطه نزدیکتری را با هندوستان با توجه به سوابق قبلی برقرار کند.
البته طبیعی است که در صورت شکل گیری یک دولت با ثبات در سوریه که احتمال آن خیلی قابل محاسبه نیست تلاش میشود این دولت جدید رابطه خوبی با چین داشته باشد. این نکته نباید فراموش شود که ترکیه، سوریه را حوزه نفوذ خود می داند و چین را رقیب شرکتهای ترک در این منطقه.
ایران و حوادث سوریه
طبیعی است که مسئولان جمهوری اسلامی ایران از آنچه که در سوریه گذشته ناراحت و نگران باشند. به ویژه آنکه این کشور را جزو حوزه استراتژیک خود قلمداد می کردند و مهمترین راه ارتباطی با لبنان و جبهه مقاومت یعنی حزب الله و فلسطین برای آنها به حساب می آمد.
امریکا و اسراییل تلاش میکنند با اتفاقات اخیر در سوریه و لبنان به جبهه مقاومت پایان دهند ولی بنظر میرسد که کوچکترین تردیدی در بین تصمیم گیران ایرانی در رابطه با حمایت از فلسطین و جبهه مقاومت بوجود نیامده باشد. به همین دلیل است که اسرائیل با آگاهی از این موضوع تلاش میکند که به رهبران جدید سوریه هشدار بدهد. در واقع اسرائیل علیرغم کاهش خطرات امنیتی ولی این احساس قوی را دارد که ایران به دنبال راهی برای ایجاد فضای جدید در سوریه است.
چنین تجربه ای قبلا در کشورهای دیگر هم وجود داشته است.با اینکه در جنگ پیشین طالبان با احمد شاه مسعود، جمهوری اسلامی از جبهه جهادی احمد مسعود حمایت سیاسی و نظامی میکرد ولی در درگیریهای بعدی که در نهایت طالبان در افغانستان به قدرت رسید با این گروه ارتباط موثر برقرار کرد.
عایرغم اینکه جمهوری اسلامی ایران در روزهای اخیر از سوی مخالفین اسد تحت فشار بوده ولی این امکان را دارد که با کاهش این التهابات روی بعضی گروههای حاضر در قدرت برای رقابت با رقبای ژئوپلیتیکی منطقه ای خود تاثیر گذار باشد.
* عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک
نظر شما