به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا مجموعه شعر «دلی دریاتر از دریا» شامل ۴۳ قطعه شعر با مضمون عشق به طبیعت سروده ناصر پروانی است که خود در مقدمه آن می گوید: تفسیر کرده ام طبیعت را به محبت، به عشق و انتظار که نورانی تر از نور خورشید و مرطوب تر از بارش باران است و فقط لازم است دل را به دریای محبت خداوند بسپاری تا غرق در عشق بی نهایت خداوندی گردی.
در این هفتمین مجموعه اشعارم نیز باز با زبانی عاشقانه از زیبایی های خلقت که در تمام هستی متبلور گشته است سخن می گویم و به راستی که زیباترین آنها عشق است. عشق انسان ها به یکدیگر به هستی و با ذات پاک خداوند.
نمونه شعر با عنوان دلی دریاتر از دریا:
دلی دریاتر از دریا میان ساحل افتاده/ چرا تقدیر عاشق ها به دست عاقل افتاده؟
شبیه سرنوشت برگ میان باد پاییز است/ دل بیچاره عاشق به پاهای دل افتاده
چه دودی می رود اینجا به چشم اهل شیدایی/ گمانم شعله ای از عشق میان حاصل افتاده
عدالت می کند غوغا میان چشم و قلب من/ که لرزه از نگاه تو به قلب عادل افتاده
تبسم می کنم اما شبیه خنده خورشید/ در آن لحظه که نور او به دریا مایل افتاده
میان قلب من با تو نشسته یک جهان تردید/ گمانم دلهره بین من و تو حائل افتاده
چه پایانی پر از احساس شود پروانه قربانی/ ولی افسوس شمع او به چنگ قاتل افتاده
«دلی دریاتر از دریا» در ۹۶ صفحه توسط انتشارات «سخنوران» به چاپ رسیده است.
همچنین «اشک های سوالی» هجدهمین اثر این شاعر شامل ۳۸ قطعه شعر در ۸۷ صفحه است که توسط نشر «گرایش تازه» به چاپ دوم رسیده است.
از نمونه اشعار این کتاب می توان به شعر طعم مکافات اشاره کرد:
مانند خودت موی پریشان تو زیباست/ کافر شدنت در پی ایمان تو زیباست
من طعم مکافات ز پیمانه معشوق چشیدم/ آماده بمان قصه تاوان تو زیباست
هر بار تفال زده ام نام تو آمد/ دیوان دل از آیه قرآن تو زیباست
با هر قدمت قطره اشکی از دو چشمم/ افتاده ولی رفتن و باران تو زیباست
از صندلی خالی تو کنج امیدم/ مشهود شده کافه ز لیوان تو زیباست
پروانه قسم خورد که یک عمر بماند/ پرپرزدن و ماندن او جان تو زیباست
«دو فنجان غزل» منتخب غزلیات پروانی است که ۲۱۰ غزل را شامل می شود. چاپ سوم این کتاب نیز در ۲۲۲ صفحه توسط نشر «گرایش تازه» وارد بازار شعر شده است.
نمونه شعری با عنوان بن بست از این کتاب:
عجب بن بست زیبایی من و دل مانده ایم و تو/ شده امشب تماشائی من و دل مانده ایم و تو
گمانم شور باران است، رسیده پشت پلک من/ در این باران رویایی من و دل مانده ایم و تو
ببین هر لحظه با یادت شدم تنهاتر از تنها/ امان از درد تنهایی من و دل مانده ایم وتو
بیابان غریبی شد ز دوریت گلستان ها/ به جز گل های صحرایی من و دل مانده ایم و تو
ترک های کویر دل نشسته روی پیشانی/ عجب تقدیر غوغایی، من و دل مانده ایم و تو
پریده باز پروانه نشستم من در این ساحل/ شده پروانه دریایی من و دل مانده ایم و تو
نظر شما