محورهای سخنرانی وزیر علوم تحقیقات و فناوری عبارت بودند از :
الف) نقش و اهمیت علوم انسانی در جامعه:
وزیر علوم تأکید میکند که علوم انسانی درک و حل مشکلات جامعه را ممکن میسازد و توسعه پایدار، عادلانه و متوازن را به آن گره میزند. او علوم انسانی را بهعنوان بنیانگذار مفاهیمی همچون عدالت، اخلاق و جمهوریت میبیند. این رویکرد به علوم انسانی نشان میدهد که این حوزه از اهمیت نظری و کاربردی بالایی در جهتدهی اجتماعی و فرهنگی برخوردار است.
این دیدگاه به درستی جایگاه علوم انسانی را در مدیریت و حل چالشهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برجسته میکند. اما این نگاه نیازمند آن است که در عمل نیز از سیاستگذاران و مدیران اجرایی بازتاب یابد. در حالی که در ایران توجه کافی به علوم انسانی در سطح تصمیمگیریهای کلان وجود ندارد.
ب) مشکلات اقتصادی و تأثیر بر پژوهشگران:
وزیر علوم به مشکلات اقتصادی پژوهشگران اشاره میکند و آن را مانعی برای تحقیق و توسعه میداند. او از عدم وجود زیرساختهای حمایتی مناسب گلایه دارد و این مساله را یکی از چالشهای اصلی معرفی میکند.
این مشکل واقعیتی ملموس برای پژوهشگران علوم انسانی و شاید پژوهشگران همه حوزهها است. کاهش حمایت مالی باعث فرسایش انگیزه و کاهش کیفیت تحقیقات میشود. برای رفع این معضل، افزایش بودجه و اصلاح سیاستهای حمایتی ضروری است. در کشور های پیشرفته سرانه های پزوهشی بالایی تخصیص میدهند به عنوان مثال، کره جنوبی حدود ۴.۷ درصد، ژاپن ۳.۲ درصد، آمریکا ۳.۱۲ درصد و چین ۲.۲۳ درصد از GDP خود را به تحقیق و توسعه اختصاص میدهند. در ایران، این رقم حدود ۰.۷ درصد از GDP است که با هدفگذاری ۴ درصدی تا افق ۱۴۰۴ فاصله دارد.
در کشورهای پیشرفته به ازای هر یک میلیون نفر، بین ۲ تا ۵ هزار محقق وجود دارد، در حالی که در ایران این تعداد کمتر از هزار نفر است.
ج) عدم باور به کارآمدی علوم انسانی در میان مدیران:
وزیر با انتقاد از نگاه رایج در میان مدیران به علوم انسانی، میگوید که این علوم هنوز بهعنوان یک راهحل جدی برای مسائل اجتماعی و سیاسی مورد قبول قرار نگرفته است. او همچنین به سیاستهای ناکارآمد و اصرار بر ادامه آنها اشاره دارد.
این بخش از سخنان نشاندهنده ضعف در فرهنگسازی درباره نقش علوم انسانی در تصمیمگیریهای کلان است. اگرچه اشاره به ناکارآمدی سیاستها و ضرورت شنوایی نسبت به نقدها، یک پیام مثبت است، اما نیازمند عزم جدی در سطح حاکمیت برای بهرهگیری از دانش علوم انسانی در تصمیمسازیهاست. علوم مدیریت زیرمجموعه علوم انسانی است و برای هر درد و بیماری باید به پزشک متخصص رجوع شود، اینکه در تخصیص پستها مدیریتی که به دانش و تجربه مدیریتی نیاز دارد به هر فردی اجازه مسوولیت داده شود، همانند این است اجازه جراحی و طبابت به افراد بیتخصص داده شود و نتیجه چنین فرایندی از پیش معلوم خواهد بود .
د) آسیبها و چالشهای داخلی علوم انسانی:
وزیر علوم به مشکلاتی مانند کمیگرایی، عدم تناسب نظام ارزیابی و تولید پژوهشهای غیرکاربردی اشاره میکند.
این نقدها نشاندهنده درک صحیح از معضلات درونی علوم انسانی است. اصلاح ساختارهای ارزیابی و افزایش توجه به پژوهشهای کاربردی میتواند به کارآمدی این علوم کمک کند. همچنین، تشویق به پژوهشهای باکیفیت و اصیل میتواند تأثیر بیشتری در جامعه داشته باشد. پایاننامههای دانشگاهی در دو دهه گذشته سیر نزولی کیفیتی داشتهاند که نه مشکلی از جامعه و بنگاهی را حل کردهاند و نه توانستهاند در نشریات معتبر جهانی عرض اندام کنند.
پیام اصلی این سخنرانی ضرورت گره زدن علوم انسانی به تصمیمگیریهای کلان و حل چالشهای جامعه است که میتواند گامی مؤثر در توسعه پایدار و عادلانه باشد.
* سید کامران یگانگی، عضو هیات علمی دانشگاه
نظر شما