نشست تخصصی «بازارکار در اقتصادایران-سیمای اشتغال و تامین اجتماعی زنان» روز شنبه ۸ دیماه به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این نشست دکتر«جلال منتظری» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر «لیلا سادات زعفرانچی»، رئیس پژوهشکده اقتصاد و دکتر «نرگس اکبرپور» عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به عنوان کارشناسان در این حوزه به گفتو گو پرداختند.
جمعیت فعال در اقتصاد ایران
منتظری با اشاره به بازار کار در اقتصاد ایران، گفت: اولین نکته در بحث بازار کار جمعیت فعال در ایران است که منظور جمعیتی است که در فعالیتهای اقتصادی مشارکت انجام میدهد یا میخواهد مشارکت انجام دهد. هر فردی در جامعه که فعالیت اقتصادی انجام میدهد فعال اقتصادی نامیده میشود.
تبعیض جنسیتی در اقتصاد ایران به عنوان یک عامل ساختاری و نهادی است یعنی زنها در ایران نمیخواهند در فعالیتهای اقتصاد مشارکت داشته باشند و این ضعف بزرگی است که بخش عظیمی از نیروی انسانی یک کشور در امور اقتصادی مشارکت نداشته باشدمتوسط نیروی فعال کار در ایران در مقایسه با متوسط نیروی کار جهانی بسیار کم است و بخش بزرگی از جمعیت ایران در فعالیتهای اقتصادی هیچ نقشی ندارند. در این میان جمعیت فعال زنان در ایران ۱۴.۴ درصد است در حالی که متوسط فعالیت زنان در دنیا ۴۹ درصد است و این نشان دهنده تبعیض جنسیتی در اقتصاد ایران به عنوان یک عامل ساختاری و نهادی است ، در مقابل مشارکت مردان در بازار کار ایران با استانداردهای دنیا یکسان است.
تبعیضهای جنسیتی همواره یک نقطه ضعف بزرگ اقتصاد ایران بوده است
او در ادامه با تاکید بر باز تعریف نرخ بیکاری در ایران ابراز داشت: نرخ بیکاری که در کشور ما به عنوان عدد رسمی توسط مرکز آمار اعلام میشود، نرخ بیکاری موثر بر اقتصاد ایران نیست و ما باید دنبال نرخ بیکاری بگردیم که با واقعیتها و حقایق اقتصادی ایران انطباق بیشتری داشته باشد. اگر نرخ بیکاری واقعی ما ۸ یا ۹ درصد است، پس نباید رشد اقتصادی ما با رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته و یا کشورهای همسایه انقدر تفاوت معنادار داشته باشد.
یکی از فاکتورهای مهم در بحث اقتصادی نیروی کار است. بحث تبعیضهای جنسیتی را همواره به عنوان یک نقطه ضعف بزرگ در اقتصاد ایران مشاهده کردهایم. رشد جمعیت در ایران به زودی منفی خواهد شد و نرخ مهاجرت مثبت نشان دهنده این است که در ساماندهی اتباع شتابزده عمل میکنیم و در نهایت ترکیب جمعیتی ما رو به پیری میرود و این موضوع هزینههای زیادی را از بعد تامین اجتماعی تحمیل خواهد کرد.
غیر از افغانستان و عراق زنان شاغل ایران کمتر از همه دنیا
وی در تحلیل آسیب شناسی اشتغال زنان در ایران در مقایسه با دیگر کشورها خاطر نشان کرد: در حوزه مشارکت زنان ما هیچ استراتژی توسعه در کشور نداریم و همان روند که در گذشته بوده را ادامه دادهایم و این روند از سال ۱۹۶۰ تا امروز ۲۰۲۳ به همین صورت ادامه داشته است. در اقتصاد توسعه نیافته عمده کارها به صورت یدی انجام میشود و این موضوع حضور زنان در عرصه اقتصاد را کم رنگ میکند.
بار تحریمهای اقتصادی بر دوش دهکهای ۱ تا ۵ جامعه است و نشان میدهد که قشر کارگر در ایران بیشترین بار تحریمی را به دوش کشیده است در برخی کشورهای توسعه نیافته مانند آفریقا حضور زنان در کارهای اقتصادی زیاد و متناسب است. در این حوزه به غیر از افغانستان و عراق حضور زنان ما در کارهای اقتصادی از همه دنیا کمتر است. موضوع بعدی میزان حقوقی است که ما به کارگر میدهیم. حداقل حقوقی که به کارگر میدهیم براساس قیمت دلار در بازاد آزاد سال ۵۷، ۱۲۰ دلار بوده و در سال ۱۴۰۳ نیز ۱۲۲ دلار است. این رقم در سال۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ به ۲۷۲ دلار ماهانه رسیده بود و با آغاز تحریمهای اقتصادی از سال ۱۳۹۱ دوباره با کاهش دستمزد کارگر مواجه شدهایم تا امروز که به ۱۲۲ دلار در ماه رسیده است.
محدودیتهای مکانی یکی از معضلات در بازار کار زنان برای عرضه نیروی کار بوده است
در بخش دیگر این نشست، زعفرانچی در خصوص سیمای بازار کار زنان در ایران گفت: یکی از معضلات کار درباره بازار کار زنان بحث محدودیتهای مکانی برای عرضه نیروی کار بوده است. در جهان توسعه یافته شاهد گسترش بازار کار به ویژه مشارکت بالای زنان در کشورهای توسعهیافته از سال ۱۹۷۰ (۱۳۴۹) به بعد هستیم.
وی همچنین در مورد سیمای بازار کار زنان در ایران گفت: یکی از معضلات کار درباره بازار کار زنان بحث محدودیتهای مکانی برای عرضه نیروی کار بوده است. در جهان توسعه یافته شاهد گسترش بازار کار بخصوص مشارکت بالای زنان در کشورهای توسعهیافته از سال ۱۹۷۰ به بعد هستیم.
با توجه به جمعیت جوان نیروی کار در کشورهای در حال توسعه و جمعیت سالمند در کشورهای توسعه یافته در حال قطبی شدن بازار کار در دنیا هستیم که باعث میشود از بین رفتن و بوجود آمدن بعضی مشاغل را تجربه کنیم مساله تورم نیز نقش بسزایی در بازار کار و اشتغال دارد. با توجه به تغییرات جمعیتی، در آینده بیشترین تحول جمعیتی را در بازار کار زنان تجربه خواهیم کرد. اکنون ۷۰ درصد از جمعیت در سنین ۲۰ تا ۶۴ ساله و ۵.۳ میلیارد نفر از جمعیت جهان را به خود اختصاص میدهد.
تغییرات سبک زندگی، بالارفتن سن ازدواج، بالا رفتن سن فرزندآوری، تغییرات هویتی و از همه مهمتر به ویژه در کشور ما اگر در ۲۰ سال گذشته بحث حضور اقتصادی زنان بیشتر جنبه فانتزی فرهنگی اجتماعی داشت، اکنون به خاطر بحث معیشت خانوار جنبه وجوب اقتصادی را ایفا میکند، بنابراین یکی از مهمترین اتفاقات در سالهای آینده برای بازار کار ایران به گفته بسیاری صاحب نظران افزایش نرخ مشارکت زنان در حوزه اقتصاد است.
حدود ۵ میلیون نفر از زنان ما در زمینه اقتصادی شاغل هستند
زعفرانچی: مروری به بازار کار زنان در کشور نشان میدهد در یک دوره ۱۰ ساله چه تغییراتی در بازار کار زنان و بازار کار شاغلین زن در ایران ایجاد شده است.در آینده با توجه به آمار و ارقام،در رابطه با نیروی کار زنان و مردان شکاف قابل توجهی را خواهیم داشت. جمعیت فعال زنان در بازار کار در سال ۱۴۰۳ افرادی بالای ۱۵ سال بودهاند
با توجه به آمار و ارقام گزارش شده از سوی مرکز آمار در کشور حدود ۵ میلیون نفر زن شاغل داریم. در بهار ۱۴۰۳ حدود ۳۲ میلیون نفر جمعیت زنان در زمینه اشتغال فعال بودهاند.
از این جمعیت بالغ بر ۲۸ میلیون نفر غیرفعال اقتصادی هستند، حدود ۴ میلیون نفر شاغل رسمی هستند و در کل حدود ۵ میلیون نفر از زنان ما در زمینه اقتصادی شاغل هستند. باوجود تمایلی که زنان ایران به حضور در بازار کار دارند و از سال ۱۳۵۰ به بعد که زنان حضور بیشتری در بازار کار داشتهاند در بهترین حالت حدود ۱۵ درصد از زنان شاغل هستند، یعنی از بین ۱۰۰ زن ۱۵ نفر میخواستند، شاغل باشند و این لزوما به معنی شاغل شدنشان نبوده است. در مواری توفیق پیدا نکرده اند که سر کار بروند.
بنابراین در کنار نرخ مشارکت پایین در بیکاری هم ما چند برابر بیشتر از نرخ میانگین، بیکاری زن داریم و این نشان دهنده این است که بازار کار فعلی ایران بازار کار مناسبی برای مشارکت و حضور اقتصادی زنان نبوده است.
زعفرانچی درباره سیاست گذاری در این حوزه نیز اضافه کرد: ملاحظاتی را باید برای سیاستگذاری در حوزه بازار کار زنان در نظر گرفت. اولا چارهای جز افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان نه برای خانوار، نه برای فرد زن و نه برای توسعه اقتصادی کل کشور وجود ندارد و باید سیاستها برای استقبال از خیل عظیم واردشدگان متقاضی اشتغال زنان مهیا شوند. کار زنان در ایران به سمت قطبی شدن در حرکت است.( هم از نظر تحصیلات و هم از نظر مهارتها). عمده مشاغل از دست رفته زنان در آینده، در فرصتهای شغلی با مهارت کم و متوسط است در حالی که در مشاغل نیازمند مهارتهای بالا و تخصصی خواهند بود.
کاهش نرخ بیکاری اندک زنان در سالهای اخیر نه به دلیل اشتغال بیشتر زنان، بلکه به جهت خروج جمعیت فعال زنان بر اثر ناامیدی از یافتن شغل مناسب در بازار کار کشور است. این نشاندهنده این است که سر فصلهای موجود در بازار کار هم جذابیت لازم برای جذب زنان در فعالیتهای اقتصادی را نداشته است. البته ممکن است این موضوع به دلیل دغدغههای خانوادگی و نقشهای اصلی زنان در خانواده نیز بوده باشد ولی بازار کار هم برای کاهش این دغدغهها مهیا نبوده است.
فرصتها و تهدیدها
در ادامه درباره دیگر شاخص های موثر در حوزه اشتغال زنان از جمله بحث «مهاجرت» چنین گفته شد:
سرمایهگذاری بر فرصت پنجره جمعیتی حوزه زنان الزامی است. (فرصت پنجره جمعیتی یعنی زمانی که یک کشور بیش از ۶۰ درصد از جمعیتش در سنین کار باشند) پیشبینی سازمانهای جهانی این است که ایران در ۳ دهه آتی در فرصت پنجره جمعیتی کشور قرار گرفته است بنابراین عرضه بازار کار ما از نظر جمعیت نسبتا بازار خوبی است. اما متاسفانه بخش تقاضا در بازار کار ما هم جهت با این نیروی کار جوان ما نبوده است، یعنی تولیدات ما و فناور بودن تولیدات ما و جذب نیروی کار ب طور معمول نتوانسته این میزان جمعیت فعال جوان را جذب کند.
افزایش جمعیت سالمندی(silver economy) یا اقتصاد نقرهای دنیا به دنبال آن است که از هر فرصت بوجود آمده در حوزه جمعیت سالمندی به نفع بازار کار زنان و بحثهای مراقبتی استفاده کند. به همین دلیل ما شاهد مهاجرت کردن زنان ایران برای کار به کشورهای توسعه یافته به جهت فرصت مراقبتی از سالمندانشان هستیم.
روند شهرنشینی(افزایش مشاغل غیر رسمی) دنیا در حال افزایش روند شهرنشینی است. حدود ۷۰ درصد از جمعیت کشور ما نیز شهرنشین هستند و یه همین دلیل در آینده شاهد افزایش کارهای غیر رسمی در بازار کار شهری خواهیم بود.
روند مهاجرت(مهاجرپذیری و مهاجرت ملی) در حوزه مهاجرتپذیری و نیز مهاجرت زنان دغدغههایی بوجود آمده است. شاید اتباع مهاجر به ایران مهمترین رقبای زنان کم مهارت ایرانی در بازار کار باشند و پیشگیری از مهاجرت اتباع فاقد مهارت ویژه بازار کار آینده را برای پذیرش نیروی کار کم مهارتتر زنان آمادهتر کند.
مهاجرت نخبگان مهاجرت زنان ما از ایران در گذشته مهاجرت زنان سرپرست خانوار بوده است اما اکنون این الگو به سمت مهاجرت نخبگانی تغییر جهت داده است و این موضوع جای نگرانی دارد.
وضعیت تامین اجتماعی زنان در ایران
دکتر اکبرپور به عنوان سومین سخنران نشست و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ارتباط با وضعیت بیمههای بازنشستگی زنان گفت: بحث اشتغال و تامین اجتماعی دو موضوع درهم تنیده هستند، به ویژه در کشور ما که سیستم تامین اجتماعی مبتنی بر اشتغال است و هرچقدر که اشتغال افزایش پیدا کند، سیستم تامین اجتماعی هم بهبود پیدا میکند و برعکس. با توجه به این که بخش اعظمی از بانوان شاغل در بخش غیررسمی مشغول به کار هستند، پوشش بازنشستگی و تامین اجتماعیشان محدود است.
میانگین دستمزد بیمهشدگان برای مردان بیشتر از زنان است. همچنین میانگین سن برقراریت بازنشستگی برای مردان بیشتر از زنان است. موضوع قابل تامل دیگر میزان مستمری پایینتر برای زنان نسبت به مردان استوی در پاسخ به این پرسش که چرا پوشش بیمه تامین اجتماعی بازنشستگی مهم است، افزود: ایجاد یک حداقل درآمدی در زمان بازنشستگی با توجه به سیستم تامین اجتماعی در ایران این درآمد حداقلی یک سیستم تورمی را برای فرد ایجاد میکند. وجود ریسکهای کاهش درآمد ناشی از بیکاری، بیماری، فوت و یا از کار افتادگی در زمان اشتغال، کوتاهنگری ذاتی یا اشتباه در برنامهریزی و همچنین ناتوانی مالی برخی افراد برای پسانداز بازنشستگی ، فقدان قطعیت در وضعیت اقتصادی کشور و عملکرد بازارهای مالی و یا خطا در تصمیمات سرمایهگذاری، اشکال در برنامهریزی برای مصرف یکنواخت اندوخته بازنشستگی، ریسک قرار گرفتن در معرض فقر خانوارها با فوت سرپرست، بیشتر بودن ارزش فعلی مجموع دریافتی ناشی از بیمه پردازی یک بیمه شده از ارزش فعلی مجموع حق بیمه پرداختی از دیگر عوامل مهم در این مساله هستند.
اکبرپور در خاتمه در پاسخ به پرسشی تخصصی درباره تعاریف نرخ بیکاری پاسخ داد: افزایش جمعیت نیتها (NEET) یکی از مهمترین عللی که نرخ بیکاری پنهان و موثر را میتواند پاسخ دهد، افزایش جمعیت نیتها در بازار کار است. نیتها گروهی هستند که نه در حال آموزش دیدن هستند و نه در حال اشتغال هستند و افزایش این گروه یکی از دغدغههای بینالمللی است که به آنها نسل زد میگویند و اکنون پرتراکمترین نسل سنی در جهان هستند.
کسانی که مایل نیستند وارد بازار کار شوند و در حال تحصیل هم نیستند. در میان این نسل زنان جمعیت بیشتری دارند و در ایران هم سهم زنان از این نسل بیشتر است. در این حیطه نقش رفتارها و برنامههای انگیزشی برای ترغیب آنها به ورود به بازار اشتغال میتواند بسیار موثر باشد.
تشویق و جذب زنان تحصیلکرده در حوزه استم (STEM) امری مهم است (گروه ریاضی، فنی مهندسی را استم میگویند.) در کشور ما زنان انگیزه کمی برای تحصیل در این حوزهها دارند و ایجاد سیاستهای انگیزشی در این حوزه نیز میتواند موثر واقع شود.
نظر شما