به گزارش خبرنگار ایرنا، شهر تهران، قلب پرجنب وجوش ایران، با تمام شکوه و هیاهوی خود، رازهایی در دل نهفته دارد که گاهی بر زخمهای عمیق اجتماعی آن سایه میاندازد.
این شهر همچون موجودی زنده، از دردها و آسیبهای اجتماعی رنج میبرد؛ دردهایی که در گوشهوکنار محلههای حاشیهای و حتی در دل بافت شهری، دیده و لمس میشود.
کلونیهایی در این شهر شکل گرفتهاند که نهتنها مکانی برای زیستن نیست، بلکه زخمهایی باز بر پیکره این کلانشهر به شمار میرود.
در مناطقی مانند دروازه غار، شوش، هرندی و بسیاری از بافتهای فرسوده، انسانهای گرفتار گرداب را میبینیم، فقر و بیکاری، سایهای سنگین بر زندگی این مردم افکنده، کودکان در کوچههای خاکی و بدون امکانات روزهایی را میگذارنند که گویا بهترین امکانات را در اختیار دارند، اما نمیدانند که کودکی آنها شاید آینده روشن آنان را هم تحت تاثیر قرار دهد، زیرا امروز در سختترین شرایط با فردایی نامعلوم دارند اما ای کاش فردای آنها با امروزشان متفاوتتر باشد تا شاید باران خوشبختی بر زندگی آنها ببارد.
این مناطق به دلیل تراکم بالای جمعیت و نبود زیرساختهای کافی به بستری برای گسترش آسیبهای اجتماعی تبدیل شده است.
کارتنخوابی، اعتیاد، سرقت و خشونتهای خیابانی، چهرهای تیره از این محلات به نمایش گذاشته اما آیا این مناطق تنها زاده غفلت و کمبود امکانات هستند یا اینکه جامعهای بزرگتر که این محلات را در دل خود جای داده، سهمی از این زخمها بر عهده دارد؟
تهران با همه زخمهایش، شایسته فرصتی دوباره است
تهران، شهری که باید مظهر فرهنگ و تمدن باشد، نباید اینگونه در سایههای خود فرو رود. این کلونیها، نتیجه نبود عدالت اجتماعی، توزیع نابرابر امکانات و عدم توجه به اقشار ضعیف جامعه است. در کنار این همه موضوعات، مهاجرتهای بیرویه به تهران، بحرانهای اقتصادی و ضعف در مدیریت شهری، زخمهای پایتخت را عمیقتر کرده است.
اما در دل این تاریکی، هنوز میتوان نور امید برای روزهای بهتر را دید. انسانهایی که در میان این مشکلات، تلاش میکنند زندگی بهتری برای خود و حتی خانواده بسازند.
کودکانی که با همه سختیها، همچنان رویایی برای بهتر بودن دارند، افراد بزرگسالی که آرزوهای خود را در سایه دستاوردهای کوچک جستوجو میکنند. این تلاشها، یادآور آن است که حتی در سختترین شرایط، زندگی جریان دارد.
تهران با همه زخمهایش، شایسته فرصتی دوباره است. ساماندهی این کلونیها، نیازمند نگاه عمیقتر و مسوولیتپذیری جمعی است و باید با عشق و تعهد، طرحهایی برای بهبود شرایط این محلات تدوین کرد؛ از بهسازی بافتهای فرسوده و ایجاد فرصتهای شغلی گرفته تا آموزش و حمایتهای اجتماعی، میتوان گامهایی بزرگ برای کاهش آسیبهای اجتماعی برداشت.
معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران پیشتر با بیان اینکه وضعیت کنونی آسیبهای اجتماعی نه تنها یک مشکل، بلکه به یک بحران عمیق تبدیل شده است، اظهار کرد: در گذشته، محلههایی چون شوش، هرندی، اوراقچیها و خلازیر شاهد تجمع معتادان متجاهر بود، اما امروز این مناطق به محلی برای تجمع افراد آسیبدیده تبدیل شده و بزهکاران و متجاهران واهمهای از حضور پلیس هم ندارند.
شهری برای انسانها میسازیم
محمدامین توکلیزاده در ادامه به اقداماتی که برای کاهش آسیبهای اجتماعی در این محلهها انجام شده اشاره کرد و افزود: اگرچه برخی گروهها و سازمانها برای کمک به این مناطق وارد عمل شدند، اما موانع زیادی مانع از ادامه فعالیت این مجموعهها شده که رفع این موانع باید اولویت اصلی باشد.
معاون شهردار تهران با تاکید بر تغییر نگرش در برابر آسیبهای اجتماعی گفت: در گذشته، آسیبهای اجتماعی بخشی از توسعه و عوارض آن محسوب میشد که باید پذیرفته میشد، اما اکنون مدیریت شهری با رویکرد مسوولیتپذیری، موظف به حل این مشکلات است و تاکنون اقدامات جدی برای برنامهریزی و رفع مشکلات آسیبدیدگان انجام شده است.
وی همچنین به رویکرد شهر انسانمحور اشاره کرد و ادامه داد: ما شهری برای انسانها میسازیم و خدمات خود را بر اساس نیازهای واقعی آنها تدارک میبینیم. این تغییر در نگاه و رویکرد مدیریت شهری، شورای شهر و فعالان حوزه شهری نسبت به گذشته، نقطه عطفی در برخورد با آسیبهای اجتماعی است.
توکلیزاده با اشاره به تلاشهای شهرداری تهران در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی، افزود: شهرداری تهران فراتر از مصوبات قرارگاه اجتماعی عمل کرده و به تعهدات خود پایبند مانده در حالیکه بر اساس مصوبات قرارگاه اجتماعی، شهرداری موظف به راهاندازی پنج هزار تخت ویژه برای افراد آسیبدیده مشمول ماده ۱۶ بود، اما به دلیل نیاز بیشتر به هفت هزار و ۸۰۰ تخت در ۱۱ مرکز یاورشهر راهاندازی شد تا برای اولین بار خدمات تخصصی به این افراد ارائه شود.
اصلاح فرآیندهای درمانی گام جدی در کاهش آسیبهای اجتماعی
توکلیزاده با اشاره به تجارب گذشته در ساماندهی معتادان متجاهر اضافه کرد: با وجود اجرای طرحهای مختلف، افراد دارای شرایط خاص مانند افراد کمسن، سالخورده، بیمار و دارای مشکلات روانی، از پذیرش در مراکز عادی محروم میشدند. به همین دلیل، مراکز تخصصی ویژه این افراد ایجاد شد تا بهطور حرفهای خدمات لازم را دریافت کنند.
معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران، اصلاح فرآیندهای درمانی را گام بعدی در کاهش آسیبهای اجتماعی دانست و با بیان اینکه در گذشته میزان اثرگذاری درمان در مراکز ترک اعتیاد تنها چهار درصد بود، گفت: در دوره کنونی، با اصلاح فرآیندهای درمانی و پیادهسازی چرخه درمانی جدید، اکنون شاهد اثربخشی ۲۰ تا ۴۰ درصدی در بهبود وضعیت افراد آسیبدیده اجتماعی هستیم.
به گفته وی، اکنون در همه حوزههای آسیبهای اجتماعی، مراکز جامع راهاندازی شده تا با استفاده از نیروهای متخصص، خدمات گستردهای به افراد آسیبدیده ارائه داده شود.
همچنین مدیریت شهری در چند سال اخیر برای بهبود شرایط زندگی در مناطق آسیبپذیر، اقداماتی همچون نوسازی بافتهای فرسوده و ایجاد فضاهای عمومی و فرهنگی در محلههای حاشیهای را انجام داده، این اقدامات میتواند به کاهش ناهنجاریهای اجتماعی و بهبود شرایط زندگی ساکنان این مناطق کمک کند. ساخت پارکها، خانههای فرهنگ و مراکز اجتماعی در این مناطق به نوعی «احیای اجتماعی» و ایجاد کننده فضای امید در دل این محلهها است.
شهرداری تهران با همکاری سازمانهای مردمنهاد و دیگر نهادهای دولتی، اقداماتی برای حمایت از افراد آسیبدیده از جمله معتادان و کارتنخوابها انجام داده که راهاندازی مراکز بازتوانی اجتماعی و پروژههای اشتغالزایی از جمله برنامههایی است که میتواند به توانمندسازی افراد آسیبدیده کمک کند تا این افراد دوباره به آغوش جامعه بازگردند.
برخی برنامهها و سیاستها تاثیر مطلوبی بر کاهش آسیبها نداشته است
در کنار این اقدامات، برخی از سیاستها و برنامههای شهرداری تهران به دلیل محدودیتها و نواقص ساختاری، نتوانسته تاثیرات مطلوبی در کاهش آسیبهای اجتماعی داشته باشد. یکی از اصلیترین مشکلات، عدم توجه کافی به ریشههای اجتماعی و فرهنگی آسیبهاست.
بسیاری از آسیبهای اجتماعی، بهویژه در محلههای حاشیهای به مسائل اقتصادی، فرهنگی و آموزشی بازمیگردد که شهرداری در برخی موارد نتوانسته بهطور عمیق و اساسی به آنها بپردازد.
هماهنگ نبودن با سایر نهادها از دیگر مشکلات بوده است زیرا برای کاهش آسیبهای اجتماعی، همکاری و هماهنگی بین شهرداری و نهادهایی همچون بهزیستی، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی و سازمانهای مردمنهاد ضروری است؛ در بسیاری از مواقع، فقدان هماهنگی میان این نهادها باعث میشود که طرحها و پروژهها در سطح اجرا با مشکلاتی مواجه شود.
تمرکز بیش از حد بر پروژههای عمرانی و فیزیکی بهویژه در زمانهای درگیری شهر ب بحرانهای اجتماعی نقطه ضعفی است که در سیاستهای شهرداری مشاهده میشود.
با توجه به ضرورت توسعه زیرساختها و پروژههای عمرانی برای توسعه شهری، اما غفلت از نیازهای اجتماعی و فرهنگی میتواند منجر به رشد آسیبهای اجتماعی و نادیده گرفتن نیازهای اصلی شهروندان شود.
عملکرد شهرداری تهران در زمینه آسیبهای اجتماعی ترکیبی از نقاط قوت و ضعف است. این نهاد در کنار پروژههای عمرانی و ساختاری، نیاز به توجه بیشتر به ابعاد اجتماعی و فرهنگی دارد زیرا تهران، به عنوان یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شهرهای جهان، باید الگویی از هماهنگی، نوآوری و تعهد به حل بحرانهای اجتماعی باشد.
برای رسیدن به این هدف، شهرداری باید رویکردی جامع، چندبُعدی و همکاریمحور داشته باشد که براساس آن به طور همزمان با بازسازی فیزیکی، به تقویت بافتهای اجتماعی و فرهنگی نیز بپردازد.
حال برای رسیدن به شهری سالم، امن و عادلانه، شهرداری تهران باید از پروژههای کوتاهمدت و مقطعی فاصله گیرد و با طراحی برنامههایی بلندمدت و هدفمند، به معضلات اجتماعی با نگاهی انسانمحور و اجتماعی پاسخ دهد و تنها در این صورت تهران میتواند در برابر آسیبهای اجتماعی ایستادگی کرده و راهی برای آیندهای بهتر پیدا کند.
این شهر، خانه ماست و تهران نهتنها یک شهر، بلکه نمایی از فرهنگ، تاریخ و انسانیت ماست. اگر بخواهیم، میتوانیم این خانه را برای همه زیباتر و امنتر کنیم.
بیایید باور کنیم که هر قدم کوچک، میتواند تغییری بزرگ ایجاد کند، این تغییر از دل همدلی و مهربانیها آغاز میشود؛ از درک اینکه همه ما بخشی از یک پیکریم و اگر عضوی از این پیکر زخمی باشد، تمام جامعه آسیب خواهد دید.
نظر شما