به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، مساله گسترش سرزمینی «اسرائیل» که به طرح «اسرائیل بزرگتر» مشهور شده ارتباط مستقیمی با آنچه در دهه ۹۰ آمریکایی ها تحت عنوان طرح «خاورمیانه جدید» مطرح کردند، دارد. بی شک تحولات خاورمیانه طی چند دهه گذشته با توجه به این طراحی ها قابل تفسیر و تحلیل است. با توجه به اهمیت روزافزون این موضوع، طی روز های آتی در قالب چند مطلب مجزا به این مسئله می پردازیم. بخش نخست این مجموعه مطالب را در زیر می خوانید:
چند ماه پیش، انتشار تصویری از نشان «اسرائیل بزرگ» روی یونیفرم یک سرباز ارتش اسرائیل، خشم مردم کشورهای عربی را برانگیخت. سرزمین موعود اسرائیل در این تصویر، شامل مناطقی از نیل تا فرات، مدینه تا لبنان و بخشهایی از مصر، سوریه، عراق، عربستان سعودی، کل اردن و فلسطین، میشود. برانگیخته شدن خشم مردم کشورهای عربی، احتمالا تنها به دلیل بازنشر این تصویر در شبکههای اجتماعی باشد؛ زیرا گسترش اسرائیل از آنچه که امروز شاهد آن هستیم، بارها توسط سران این رژیم و به طرق مختلف، مطرح شده است. «تئودور هرتسل»، بنیانگذار رژیم اسرائیل پیش از تاسیس این رژیم در کتاب خاطرات خود، موضوع «گسترش اسرائیل از نیل تا فرات» را مطرح کرده است.
«آوی لیپکین»، سیاستمدار و تحلیلگر اسرائیلی میگوید: «در نهایت مرزهای ما از لبنان تا عربستان سعودی و سپس از مدیترانه تا فرات، گسترش خواهد یافت و بعد از آن مکه، مدینه و کوه سینا را گرفته و این مکانها را پاکسازی میکنیم».
در ژانویه ۲۰۲۴، موسسه «میدل ایست مانیتور» که به جمع آوری اطلاعات از منابع مختلف میپردازد، ویدئویی را از «آوی لیپکین»، سیاستمدار و تحلیلگر اسرائیلی منتشر کرد که او طی یک برنامه تلویزیونی میگوید: «در نهایت؛ مرزهای ما از لبنان تا عربستان سعودی و سپس از مدیترانه تا فرات، گسترش خواهد یافت. چه کسی در آن سوی فرات است؟ کردها. ما با کردها دوست هستیم. بنابراین؛ ما مدیترانه را پشت سر خود و کردها در مقابل داریم. من معتقدم که بعد از آن مکه، مدینه و کوه سینا را گرفته و این مکانها را پاکسازی میکنیم».
«آوی لیپکین»، سیاستمدار و تحلیلگر اسرائیلی میگوید: «در نهایت مرزهای ما از لبنان تا عربستان سعودی و سپس از مدیترانه تا فرات، گسترش خواهد یافت و بعد از آن مکه، مدینه و کوه سینا را گرفته و این مکانها را پاکسازی میکنیم».«عودید ینون»، مشاور آریل شارون یازدهمین نخست وزیر اسرائیل، در سال ۱۳۶۰ شمسی مطلب مهمی را تحت عنوان «راهبردی برای اسرائیل در دهه ۱۹۸۰» نوشته است که در آن، ایدههای ژئوپلیتیکی زیادی، مرتبط با منطقه و در راستای موقعیت و درگیریهای اسرائیل با همسایگانش، مورد بحث قرار گرفته است. ینون درمورد نقش مسئله قومیتها در منطقه، اینگونه مینویسد که، ایجاد «دولت قبطی مسیحی» در مصر، میتواند منجر به سقوط و انحلال این کشور و به نوبه خود، حتی باعث سقوط لیبی و سودان شود.
در ادامه این مطلب آمده است: «انحلال کامل لبنان به پنج استان، به عنوان مقدمهای برای کل جهان عرب از جمله کشورهای مصر، سوریه، عراق و شبه جزیره عربستان، عمل میکند که در حال حاضر، این ایده در حال اتفاق افتادن است. هدف بلندمدت و اصلی اسرائیل در جبهه شرقی، انحلال سوریه و عراق و بعدها، مناطق منحصر به فرد قومی یا مذهبی مانند لبنان، است؛ در حالی که انحلال قدرت نظامی این کشورها، به عنوان هدف کوتاه مدت اولیه در نظر گرفته شده.»
ینون در ادامه مینویسد: «سوریه بر اساس ساختار قومی و مذهبی خود، به چندین کشور مانند لبنان امروزی تجزیه خواهد شد؛ به طوری که منجر به شکل گیری یک دولت علوی شیعه، در امتداد ساحل آن و یک دولت سنی در منطقه حلب خواهد شد. این هدف، در بلندمدت ضامن صلح و امنیت در منطقه خواهد بود و در حال حاضر، در دسترس ما است».
«موسسه اقتصادی و سیاسی خاورمیانه» که توسط برخی از مقامات امنیتی سابق در شرق اروپا اداره می شود، در ۶ جولای ۲۰۲۴ و قبل از حمله ارتش اسرائیل به لبنان، طی گزارشی تحت عنوان «اسرائیل بزرگ: برنامهای برای گسترش سرزمینی در خاورمیانه و شمال آفریقا» مینویسد: «اگرچه پروژه اسرائیل بزرگ تازگی ندارد، اما به نظر میرسد که در پرتو جنگ اخیر غزه که باعث کشته شدن دهها هزار فلسطینی شده و همچنین حمله به لبنان؛ فعلا توافق ابراهیم با عربستان سعودی، متوقف شود. اما در صورتی که تلآویو تحقق پروژه اسرائیل بزرگ را دنبال کند و به وضوح به گسترش قلمرو خود در عربستان سعودی، از جمله در شهرهای نئوم، مکه و مدینه فکر کند؛ صلح منطقهای، به یک مفهوم نامشخص تبدیل میشود».
در مطالبی که توسط مقامات و تحلیلگران اسرائیلی منتشر شده، هیچ مفهوم بنیادی و بلندمدتی وجود ندارد که نشاندهنده احتمالی برای محدودیت اسرائیل در گسترش قلمرو خود باشد. بنابراین، بر اساس دادههای تحلیلشده، دشوار است که میان صبر استراتژیک احتمالی و برنامه ریزی شده برای تحقق «اسرائیل بزرگ» و میان احتمال توافق بین تلآویو و عربستان سعودی با دیگر همسایگان؛ برای تشکیل نوعی اتحادیه با در نظر گرفتن نقشهای که سربازان اسرائیلی به تازگی به نمایش گذاشتند، تمایز قائل شد.
به نظر میرسد که دینامیکهای ژئوپولیتیکی منطقهای، با اشکال مختلفی از درگیریها مشخص شده است که با توجه به پروژه فعال «اسرائیل بزرگ»، به احتمال عادیسازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و همچنین به افزایش تقابل بین ایران و متحدانش با اسرائیل، ایالات متحده و متحدانشان از طرف دیگر، اشاره دارد و ترکیه در این میان نقش قابل توجهی در این تقابل ایفا میکند.
«لورا کلی»، خبرنگار ارشد نشریه «هیل» در گزارشی مینویسد: «اسرائیل در تلاش است تا خاورمیانه را با استفاده از قدرت و حمایت ایالات متحده بازتعریف کند. یک سال بعد از حمله ۷ اکتبر حماس، اسرائیل از طریق نیروی نظامی و با کمک آمریکا در حال تغییر اوضاع خاورمیانه به وسیله نبرد با ایران و گروههای حامی این کشور است».
این در حالی است که نتانیاهو در یکی از نشست های کابینه گفته است که «جنگ ۷ اکتبر برای موجودیت ماست و به عنوان یک نجاتدهنده عمل میکند. میخواهم که این جنگ، به طور رسمی اینگونه معرفی شود. ما در حال تغییر واقعیت امنیتی در منطقه خود، برای فرزندان و آیندهمان هستیم تا اطمینان حاصل کنیم که آنچه در ۷ اکتبر رخ داد، دوباره تکرار نمیشود.»
«راندا اسلیم»، کارشناس ارشد «موسسه خاورمیانه»: «در گذشته، همتایان اسرائیلیام میگفتند که نهادهای امنیتی و سیاسی تلآویو، همیشه بر این باور بودهاند که آنچه تحت عنوان جنگ بزرگ مطرح میشود، اجتنابناپذیر خواهد بود.»«راندا اسلیم»، کارشناس ارشد و مدیر حل منازعات و دیالوگهای سطح دو در «موسسه خاورمیانه»، نیز می گوید: «در گذشته، همتایان اسرائیلیام میگفتند که نهادهای امنیتی و سیاسی تلآویو، همیشه بر این باور بودهاند که آنچه تحت عنوان جنگ بزرگ مطرح میشود، اجتنابناپذیر خواهد بود.»
با همه این اوصاف هدف نهایی نتانیاهو مشخص نیست؛ او بهطور پیوسته، در حال گسترش درگیریها در جبهههای مختلف است. او همزمان انجام عملیاتهای هوایی و زمینی در جنوب لبنان را دنبال می کرد و به عملیات خود در نوار غزه و اقدامات نظامی و امنیتی در کرانه باختری ادامه می دهد و همچنین حمله به مقاومت یمن را نیز در دستور کار خود قرار داده است.
«جاناتان لرد» کارشناس ارشد و مدیر برنامه امنیت خاورمیانه در مرکز امنیت جدید آمریکا، می گوید «من فکر میکنم، وقتی صحبت از ایجاد خاورمیانه جدید به میان میآید، اسرائیلیها قطعا در تلاش برای بازسازی تهدیدات امنیتی در نزدیکترین فاصله به خود، هستند. نمیتوانید همیشه در حالت آمادهباش کامل بمانید. این به جامعه شما آسیبهایی وارد کرده و اقتصادتان را نابود میکند».
کارشناسان معتقدند ایجاد تغییر در مرزهای جغرافیایی در منطقه با همکاری اسرائیل و آمریکا لزوما به معنی توسعه مرزهای جغرافیایی سرزمینی به نام اسرائیل نیست بلکه به رژیم صهیونیستی به دلیل مشکل جمعیتی، حداکثر تلاش بکند تا غزه و کرانه باختری را به قلمرویی که هم اکنون در اختیار دارد الحاق بکند و در تلاشی دیگر برای تضمین امنیت خود، کشورهای خاورمیانه را با تقسیم به بخش های کوچکتر تضعیف کند تا تهدیدی امنیتی برای این رژیم نباشند.
نظر شما