به گزارش خبرنگار گروه علمی ایرنا، پدیده مهاجرت مغزها چندصباحی است که نقل محافل مختلف علمی، فرهنگی و حتی سیاسی کشور شده است و هر از چندگاهی خبرهای نگران کننده ای از سیر صعودی خروج نخبگان به کشورهای توسعه یافته رسانه ای می شود.
پدیده ای ناگوار که اخیرا حتی پای برخی دلالان سودجو که رد پای آنها در تمام بخش های کشور مشاهده می شود را از کشورهای همسایه به کشور باز کرده و آنها بدون هیچ محدودیتی و با دریافت حق واسطهگری خود به انتقال نخبگان کشور به خارج از ایران مشغول شده اند.
درحالیکه افراد مستعد و نخبه سرمایه های انسانی ارزشمندی هستند که اصلی ترین عامل رشد و پیشرفت کشور محسوب می شوند و جامعه ای که از نخبگان تهی شود به طور حتم با آثار منفی بر توسعه روبرو خواهد بود.
سالن کاسپین پژوهشگاه صنعت نفت امروز (چهارشنبه) میزبان برگزاری «همایش ملی مهاجرت نخبگان علمی در ایران، چالش ها و راهکارها» به همت انجمن علمی اخلاق در علوم و فناوری است.
یکی از نشست های نخستین روز همایش ملی مهاجرت نخبگان علمی در ایران، چالش ها و راهکارها، نشست «نقش سیاست های آموزش عالی در مهاجرت نخبگان علمی ایران امروز» بود.
حمیدرضا آراسته، استاد دانشگاه خوارزمی به عنوان یکی از مدعوین این نشست در سخنانی با اشاره به عوامل کششی و رانشی نخبگان گفت: یکی از عوامل اصلی مربوط به این گزاره مسائل مختص حوزه دانشگاه و دیگری مسائل اقتصادی و معیشت است که نمی توان اینها را از هم تفکیک کرد.
این فارغ التحصیل دکتری مدیریت آموزش عالی از دانشگاه هوستون آمریکا افزود: بخش دانشگاه و اقتصاد دو حلقه مکمل و تقویت کننده و امیدبخش برای نخبگان محسوب می شوند که می توانند جاذبه یا دافعه ایجاد کنند.
وی با بیان اینکه، هیچ فرد دانشگاهی علاقه ای به ترک وطن خود ندارد، مسائلی همچون وجود تورم اقتصادی، بیکاری، وجود مسائل فرهنگی و سیاسی و کمبود امکانات علمی و آزمایشگاهی را از مهمترین عوامل دافعه در مهاجرت نخبگان از کشور عنوان کرد.
این استاد دانشگاه در توضیح بیشتر افزود: بسیاری از افرادی که وارد حوزه علم و آموزش می شوند، انگیزه اصلی آنها کسب پول و سایر امکانات مالی نیست. بلکه به دلایلی همچون عشق و علاقه به علم و دانش است. برهمین اساس اگر زیرساخت های لازم در این بخش ضعیف باشد، دلسردی نخبگان برای کار و مهاجرت آنها را به دنبال خواهد داشت.
وی همچنین با بیان اینکه، مساله مهاجرت در ایران مساله جدیدی نیست، خاطرنشان کرد: پیش از انقلاب و در سال ۱۹۶۹ مقاله ای در روزنامه نیویورک تایمز به این موضوع اشاره و اذعان کرده بود تعداد متخصصان علوم پزشکی با تابعیت ایرانی در نیویورک بیشتر از تعداد متخصصان فعال در سراسر ایران است. لذا مسئله بررسی شد و متخصصان در آن دوره به این نتیجه رسیدند که این اتفاق ناشی از آن است که سیستم اداره دانشگاهها مفید نیست و باید به دانشگاهها استقلال داد که با مخالفت هایی دولت در آن زمان مواجه شد و فقط در دانشگاه شیراز مدیریت هیات امنایی اجرا شد و همین نحوه اداره موفقیت زیاد این دانشگاه را به دنبال داشت.
آراسته در نتیجه گیری صحبت های خود یکی از مسائل جدی حال حاضر دانشگاه ها که در بحث مهاجرت اساتید نخبه بسیار اثرگذار بوده، نحوه مدیریت دانشگاه ها و شیوه غیرصحیح انتخاب روسای این مراکز علمی دانست و تاکیدکرد: دانشگاه باید توسط خود دانشگاهیان اداره شود و تجربه مدیریت هیات امنایی تجربه مناسبی است که پیش از این اجرای آن در دهه های قبل موفق بوده است و باید به آن توجه کرد.
وی در این همایش که با حضور دکتر مصطفی معین، پزشک و وزیر علوم دولت اصلاحات همراه بود تاکید کرد: دانشگاه ها باید استقلال مدیریتی و نه استقلال سیاسی داشته و از اختیار لازم برای اداره خود و جذب هیات علمی و شایسته در محیط خود برخوردار باشد.
اقتدار مدیریتی دانشگاه ها از بین رفته است
آراسته در تکمیل سخنان خود توزیع قدرت و مدیریت در دانشگاه ها را بسیار مهم خواند و خاطرنشان کرد:ساختار فعلی دانشگاه ها در حال حاضر به شکل متمرکز است و قدرت مدیریتی دانشگاه ها بین نهادهای سیاسی و غیر سیاسی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی توزیع شده است و چنین وضعیتی در هیج جای دنیا مشاهده نمی شود.
این استاد دانشگاه با اشاره وضعیت نامناسب فعلی جذب اساتید دانشگاه ها به نسبت دهه های قبل گفت: قوانین فعلی جذب و گزینش نامناسب اعضای هیات علمی دانشگاه ها، بسیار در روند مهاجرت نخبگان دانشگاهی در طول سالهای اخیر تاثیرگذار بوده است.
وی با مزاح از شورای عالی انقلاب فرهنگی خواست از سر آموزش عالی و حوزه پزشکی کشور دست برداشته و برای تاثیرگذاری بهتر در جامعه، بیشتر تمرکز خود را به اصلاح فرهنگ عمومی جامعه اختصاص دهد!.
آراسته تاکید کرد: وظیفه اصلی مدیریت دانشگاه ایجاد شرایط مناسب آموزش و پژوهش در دانشگاه ها است و این مهم تنها با استقلال و انتخاب مدیران شایسته برای مراکز علمی دانشگاهی کشور محقق خواهد شد.
افزایش دو برابری مهاجرت نسبت به ۲۰ سال گذشته
اما سیر صعودی مهاجرت مغزها از کشور در چندین سال اخیر حوزه پزشکی کشور را از جمله متخصصان بیهوشی، پزشکان و کادرطب اورژانس و پرستاران را نیز درگیر خود کرده است؛ به طوریکه دکترعلی جعفریان جراح و رئیس سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران به عنوان دومین سخنران نشست در این خصوص اظهار کرد: در طول این سال ها برای مشورت دهی به دانشجویان و فعالان حوزه پزشکی برای انصراف آنها از مهاجرت به خارج از کشور تلاش کرده ام. این درحالی است که در چندسال اخیر دیگر توان مقابله با منطق آنها برای مهاجرت را ندارم.
این استاد پیوند کبد، گروه جراحی عمومی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداختن به مهاجرت نخبگان بخصوص دانشجویان و اساتید حوزه پزشکی را برای کشور بسیار حیاتی دانست.
وی با اشاره به پدیده مهاجرت و علل تمایل به مهاجرت و آینده نگاری در این زمینه و با تاکیدبراینکه، طبق یک گزارش مهاجرت مغزها از کشور نسبت به ۲۰ سال گذشته دو برابر شده است در عین حال گفت:البته آمار فعلی مهاجرت، آمار گذشته است و مفید نیست؛ چراکه مشکل ما آینده است و این آمار به گذشته تعلق دارد و تمایل مهاجرت و روند کلی از رویدادهای گذشته مهم تر است.
دکترجعفریان با اشاره به اینکه، هم اکنون مهاجرت از سطوح دانشگاهی به سطوح متوسطه نیز رسیده است افزود:در گروه پزشکی موانع زیادی همچون طرح اجباری، تعرفهها، مشکلات هیات علمی شدن و نبود ثبات اقتصادی برای دانشآموخته ها در کشور وجود دارد که همه باعث شده با چالش نیروی انسانی در گروه علوم پزشکی و مهاجرت و از دست رفتن سرمایههای کشور مواجه شویم و نهادهای مسئول هم یا اطلاعات ندارند یا اگر اطلاعات دارند از آن در سیاست گذاری ها استفاده نمی کنند.
پدیده مهاجرت اساتید و دانشجویان پزشکی پیش از انقلاب هم بوده
این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه با بیان اینکه، نرخ مهاجرت نخبگان کشور همچنان افزایشی است افزود: البته پیک مهاجرت اساتید و دانشجویان رشته پزشکی مختص به بعد از انقلاب نیست به طوریکه از قبل از انقلاب و هنگامی که با پیک جی دی پی در سال ۱۹۶۹ و افزایش فروش نفت هم مواجه بودیم وجود داشته و این پدیده منحصر به بعد از انقلاب نیست.
دکترحعفریان افزود: به طوریکه نیم نگاهی به گذشته نشان می دهد که نیمی از فارغ التحصیلان رشته پزشکی دانشگاه تهران در سال ۱۹۶۹ از کشور مهاجرت کردند و بخشی از دلائل این مهاجرت با وجود شرائط مناسب اقتصادی، وجود خفقان سیاسی در کشور بود.
ضرر میلیاردی دولت از مهاجرت یک فارغ التحصیل پزشکی
این استاد پیوند کبد، گروه جراحی عمومی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه با بیان اینکه، طبق محاسبات انجام شده در سال ۱۴۰۲ هزینه تحصیل یک دانشجوی دوره پزشکی حدود دو میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان و بعبارتی سالی ۳۰۰ میلیون تومان است، افزود: البته این عدد بدون لحاظ کردن سهم و رقم انواع زیرساخت های لازم برای تربیت کادر درمان است.
جعفریان ادامه داد: خرج این میزان هزینه برای تربیت یک دانشجوی رشته پزشکی و در ادامه مهاجرت و از دست دادن ساده این سرمایه های ارزشمند به طورحتم از طرفی وضعیت پزشکی کشور را دچار افت و بحران خواهد کرد و از سویی خسارت های مالی قابل توجهی برای دولت به همراه خواهد داشت.
وی در ادامه همچنین مسئله وجود سهمیه های کنکور را یکی دیگر از دلائل مهاجرت نخبگان از کشور دانست و گفت: این سد یک رقابت نابرابری برای کنکور و ناامیدی بین بسیاری از متقاضیان تحصیل در رشته های تاپ دانشگاهی با افراد برخوردار از این سهمیه های دانشگاهی ایجاد کرده است.
نخبگان عوارض مهاجرت را جدی بگیرند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه، پدیده مهاجرت از عوارض گوناگونی برای نخبگان به خصوص نسل اول برخوردار است افزود: مهاجرت به طورحتم با یکسری خطرات و ریسک ها همراه است و هزینه های مادی و معنوی مختلفی به فرد نخبه تحمیل خواهد کرد.
جعفریان با تاکید براینکه، عوارض مهاجرت نیازمند توجه جدی نخبگان است افزود: جمع بندی و تحلیل یک مطالعه در خصوص مهاجرت تحصیل کرده های ایران نشان می دهد که حدود ۸۰ درصد آنها در کشور مقصد و حتی وطن خود دو حاشیه نشین می شوند به طوریکه نه در کشور مقصد و نه وطن خود دیگر احساس راحتی نمی کنند.
مهاجرت هم فرصت است و هم تهدید
استاد دانشگاه شهیدچمران نیز به عنوان سومین سخنران نشست «نقش سیاست های آموزش عالی در مهاجرت نخبگان علمی ایران امروز» نیز در سخنانی اظهارکرد: ما به هیج وجه به دنبال این نیستیم که در این همایش اعلام کنیم که مهاجرت خوب نیست و باید جلوی مهاجرت نخبگان ایرانی گرفته شود.
یدالله مهرعلیزاده افزود: چراکه به لحاظ اخلاقی اگر برای فردی در جای دیگری از دنیا امکان و ظرفیت رشد وجود داشته باشد و ما از مهاجرت این فرد جلوگیری کنیم، هم به آن فرد و هم به جامعه بشری ظلم کرده ایم.
وی با ذکر مثالی اظهارکرد: اگر مرحومه مریم میرزاخانی مهاجرت نمی کرد به طورحتم شاید نمی توانست از ظرفیت جهانی برای حل مسائل ریاضی پیچیده استفاده کند. بنابراین در اصل و بنیان مهاجرت ظرفیت سازی نهفته است و می توان گفت که مهاجرت هم فرصت و هم تهدید است.
این استاد دانشگاه شهید چمران اظهارکرد:آنچه که ما در این همایش بر آن تاکید داریم این است که در طول این سالها ماهیت، باورها و نگرش های خانواده ایرانی در خصوص مهاجرت مقداری از روال طبیعی خود خارج شده و باید برای این مهم یک تدبیری اندیشدیده شود.
آموزش عالی عرضه محور دولتی عامل اصلی مهاجرت نخبگان
استاد دانشگاه مازندران نیز در این نشست با تاکید براینکه، برای افزایش اعتماد به نخبگان علمی کشور و با توجه به اهمیت علم و خرد در همه نهادها، باید یک هویت سازی جدیدی درحوزه آموزش عالی رقم خورد افزود: این بدان معنی است که هرجا آموزش عالی مورد توجه قرار گرفته است نقش و تاثیرگذاری خود را به خوبی نشان داد.
دکترابراهیم صالحی پیشرفت در حوزه های مختلف نانوتکنولوژی، صنایع هسته ای، موشکی، حوزه پزشکی و توسعه شرکت های دانش بنیان و تجاری سازی بسیاری از محصولات دانش بنیان را تنها نمونه هایی از تاثیرگذاری حوزه آموزش عالی دانست.
وی در ادامه با اشاره به شباهت مهاجرت نخبگان ایران و کشور زیمباوه و نقش عوامل رانشی در مهاجرت نخبگان، توجه تمام قد به تفکر و ساحت علم را بسیار مهم خواند و تاکیدکرد: این مهم نیازمند برخورداری از آزادی علمی است.
دکترای تخصصی و استاد گروه علوم تربیتی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران، همچنین یکی دیگراز نکات مورد غفلت در کشور را توجه به ساحت اقتصادی و تربیت و اقتصاد آموزشی اقتصادی در نظام های عمومی و آموزش عالی دانست و افزود:متاسفانه آموزش اقتصادی جزو رسالت های عملی نظام های سطوح پائین تر مثل آموزش و پرورش نبوده است.
وی با تاکید براینکه، شرکای مختلف آموزش عالی نیز جدی گرفته نشده است افزود:شرکای تاثیرگذار ما حوزه های صنعت، صنایع خصوصی و کارفرمایی است که در ارزیابی نظام آموزش عالی اصلا دیده نمیشوند و برهمین اساس نیزشاهد یک آموزش عالی عرضهمحور دولتی هستیم که بیکاری نخبگان و مهاجرت آنها از کشور را به دنبال داشته است.
نظر شما