به گزارش ایرنا، در قلب دشت میانکوهی ایلام و بر فراز تپهای به نام «چغامیرک»، بنایی استوار به جا مانده از دوران قاجار، خودنمایی میکند؛ «قلعه والی»، یادگاری از تاریخ و حکایت معماری اصیل ایرانزمین، آغوش خود را به روی قصهها و رازهایی گشوده که همچنان در سکوت پرابهت دیوارهایش نهفتهاند.
این قلعه که نزدیک به یک قرن پیش، مأمن والی وقت و پایگاه امن روزگار پشتکوه ایلام بود، امروز همچون نگینی درخشان در دل شهر ایلام میدرخشد و صدها گردشگر از دور و نزدیک در سایه درختان کهنسالش آرام میگیرند.
قلعه والی، نه تنها یادگاری از گذشته، که تابلویی زنده از هنر و تمدن است؛ از نقش و نگارهای دیوارهای گچبریشده شاهنشین گرفته تا حوضهای فوارهدارِ حیاط مرکزی که در سکوت مدبرانه خود، داستانهای شیرینی از تاریخ زمزمه میکنند.
این واقعه معمارانه، نه تنها نمایانگر ظرافت هنر و مهارت صنعت آن روزگار است، بلکه نشانی از شکوه فرهنگی و اجتماعی مردمان این دیار است که در دل تاریخ ایلام، همچون نگینی گوهربار میدرخشد.
در گذر ایام، این بنا که روزگاری جایگاه قدرت، هنر و زندگی بود، اکنون به مأمن فرهنگ مردمان و میراث اجتماعی تبدیل گشته و گنجینهای فاخر از رسوم، سنن و زندگی گذشته مردمان ایلام را در آغوش خود جای داده است.
گردشگران هر بار که پا به این قلعه میگذارند، نه تنها در دل تاریخ قاجار گام میزنند، بلکه با نمایش روح فرهنگ مردم این دیار، پیوندی دوباره با هویت ایرانی برقرار میکنند.
قلعه والی، قصهای برای شنیدن، منظرهای برای دیدن و آرامشی برای لمس کردن است؛ بنایی که عظمتش نه تنها در سنگ و آجر، بلکه در تاریخ و عمق جان مردمانش نهفته است؛ قصهای ماندگار که در دل هر فصل، بازگو میشود و هر شنوندهای را مسحور میکند.
بنایی باشکوه که در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، در دل طبیعت چگا میرک (خیابان پاسداران کنونی)، با هنر معماری ایرانی جان گرفته و در دل دیوارهای سنگیاش، حکایتهای بیشماری از روزهای پر فراز و نشیب این دیار نهفته است.
آب زلال «چشمه بیبی» که روزگاری روح زندگی را در محوطه حیاط مرکزی جاری میساخت، با کمک تنبوشههای سفالی، نمادی از پیشرفت و درایت مردمان آن روزگار بود، این نظام آبرسانی که نمادی از هماهنگی طبیعت و انسان است، قلعه را نه فقط جایی برای سکونت که مکانی برای آسایش و زندگی آرام بدل کرده بود.
قلعه والی، که حالا به یکی از شاخصترین آثار ملی ایران بدل شده و در سال ۱۳۷۶ با شماره ثبت ۱۷۹۸ در فهرست آثار ملی کشور جای گرفته است، همچنان در ضلع شمالی خیابان پاسداران، با شکوهی مرمتشده و چهرهای بازسازیشده، ایستاده است.
اکنون، گنجینه مردمشناسی ایلام در قلب قلعه جای گرفته است و هر گوشه آن حکایتی از فرهنگ، هنر و سنت مردمان این سرزمین بازگو میکند.
قلعه والی، در میانه شلوغی شهر امروز، همچون طنین گذشتهای پرافتخار، همه را به لحظهای تأمل و نگاهی دوباره به تاریخ و اصالت دعوت میکند؛ بنایی که نه فقط سازهای ماندگار، بلکه روحی جاودانه در تاریخ ایلام است.
قلعه والی؛ شکوهی از تاریخ در قلب ایلام
قلعه والی در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، به دستور «غلامرضاخان فیلی»، حاکم وقت لرستان و پشتکوه، ساخته شده است، این قلعه که اکنون در دل شهر ایلام و در ضلع شمالی خیابان پاسداران قرار دارد، روزگاری مأمن امن خاندان والی بود و روایتگر حکایتهای پر فراز و نشیب تاریخ این دیار.
محله «حسینآباد فیلی»، که بعدها به «دهبالا» شهرت یافت، محل برگزیده غلامرضاخان برای گذران روزهای گرم تابستان بود، او قلعه را در این محل خوشآبوهوا بنا کرد و ساخت آن را به دو معمار چیرهدست، حاج «درویش علی کرمانشاهی» و «رضاقلی»، واگذار کرد، برجها و دیوارهای مستحکم، گچبریهای ظریف و باغ و حمام قلعه، همه و همه نشان از ذکاوت و هنر خلاق سازندگان آن دارد.
آنچه از سنگنوشته معروف تختخان، واقع در ۱۵ کیلومتری صالحآباد، برمیآید، گواه آن است که غلامرضاخان، با افتخار از این بنای باشکوه یاد کرده است: «بنا کردم قلعه حسینآباد فیلی که بعدها دهبالا نام یافت.»
اما در این میان نیز قلعه والی حکایتهایی مختلف از زندگی انسانها در دل خود دارد، «رضاقلی»، که مرمت و حجاری این بنای ارزشمند به او سپرده شده بود، بعدها سرنوشتی متفاوت یافت، او که جانسپار خدمت به والی و محافظ زنان خاندان غلامرضاخان بود، در روزهای جنگ و آشوب، آنها را در لباس ایلیاتی به میان عشایر ایلام منتقل میکرد تا امنیتشان را تضمین کند، رضاقلی، دل به دختر یکی از بزرگان خاندان غیاثی سپرد و سرانجام در ایلام ماندگار شد.
پس از خروج غلامرضاخان از ایلام و اقامت در بغداد، رضاقلی نیز مدتی در مناطق مرزی عراق سرگردان بود تا سرانجام، با کسب اماننامه حکومت وقت، به موطن همیشگی خود بازگشت، او سالهای پایانی عمرش را در آرامش در ایلام سپری کرد و سرانجام در سن هشتاد سالگی، در سال ۱۳۳۰ خورشیدی، به علت بیماری درگذشت و در زادگاه خود، کرمانشاه، به خاک سپرده شد.
قلعه والی؛ روایت باشکوهی از هنر و معماری ایرانی
بر بلندای تاریخ، قلعه والی ایلام ایستاده؛ باشکوه، باابهت همچون نقشی زیبا بر صفحهای که گذشته و حال را به هم پیوند میزند؛ بنایی به گستره ۴۶۸۷ متر مربع، در دل دشتهای میانکوهی، شکلی ذوزنقهای به خود گرفته که در هر گوشهاش، نشانی از هنر اصیل ایرانی به چشم میخورد.
در ضلع جنوبی قلعه، فضای سبز وسیعی به وسعت ۱۷۹۲ متر مربع گسترده شده که همچون قطعهای از طبیعت، در کنار معماری قلعه، جلوهای مسحورکننده خلق کرده است.
این قلعه که در روزگار پیشین، در فضایی باز بنا شده بود، با گذر زمان و پیشرفت شهرنشینی، در حصار ساختمانهای مسکونی و اداری اطراف خود قرار گرفته است، از شمال، کوچهای باریک، از غرب خیابانی پرتردد، و از شرق ادارهای دولتی، قلعه را در میان خود گرفتهاند، و این در حالی است که خیابان پاسداران در جنوب، مسیر اصلی دسترسی به قلعه را تشکیل داده است.
در دل این بنا، تالاری با نام شاهنشین در ضلع شمالی قلعه دیده میشود که شکوهی افزون بر دیگر بخشهای عمارت دارد، در مرکز این تالار، حوضی کوچک قرار گرفته؛ حوضی که در گذشته با سنگهای مرمر و آب زلال چشمهای پرآب زینت یافته بود، اما با گذر زمان و خشکی چشمه، حالت نمادین خود را از دست داد.
در دوران بازسازی، مهارت و ذوق هنرمندانه مرمتگران، این بخش را با زیباییای نمادین و لولهکشی مدرن احیا کرد تا همچنان دلنشینی روزهای گذشته را به یادگار داشته باشد.
اما زیبایی قلعه والی به همین جا ختم نمیشود؛ در نگاه به نمای جنوبی، تراسهای سرپوشیده با پنجرههایی مشبک و شیشههای رنگین، چشمان هر بینندهای را خیره میسازد، ستونهای استوار دایرهای شکل، سرستونهای نقوشدار که هنر دست استادان آن روزگار را نمایان میکنند، قوسهای کمانی و کاربندیهایی تزئینشده با کاشیهای رنگین، همگی حکایتگر اصالتی جاودانهاند.
درختان بلند و کاجهای کهنسال که حوض مستطیلشکل میان حیاط را در آغوش گرفتهاند، بازتابی از پیوند زیبای معماری و طبیعت هستند، اُرسیهای قلعه با شیشههای روشن و رنگارنگ، همچون پنجرههایی هستند که تاریخ را به امروز متصل میکنند، نردههای فیروزهای رنگ که همچون زینتی بر تراس جنوبی میدرخشند، و ایوانهایی پر از نقش و نگار، این بنا را به شاهکاری شایسته ستایش بدل کردهاند.
قلعه والی، جلوهای از معماری قاجار، تندیس استوار تاریخ و مظهر همنشینی طبیعت و هنر، همچنان در دل شهر ایلام، روایتگر گذشتهای باشکوه و حافظ هویتی ماندگار است.
بازسازی قلعه والی؛ احیای میراثی در آغوش تاریخ
قلعه والی ایلام که روزگاری در دل دشتهای پهناور پشتکوه میدرخشید، در توفان جنگ تحمیلی دچار زخمهایی عمیق شد، نیمی از شکوه و عظمت این بنا، قربانی آتش جنگ دشمن شد و در گوشهگوشه آن، رد تخریب و فراموشی بر جای ماند.
اما عشق به میراث فرهنگی و اراده بازگرداندن این اثر تاریخی به شکوه پیشینش، بار دیگر این قلعه را زندگی بخشید، در سال ۱۳۶۷، با همت سازمان میراث فرهنگی، بازسازی قلعه آغاز شد و سرانجام، پس از دو سال تلاش بیوقفه، در سال ۱۳۶۹ این بنای ارزشمند به پیکره فرهنگ ایلام بازگشت.
در بازسازی قلعه، سبک معماری اصیل ایرانی و اصالت قوسها و طاقها، اولویتی انکارناپذیر داشت، سقف اتاقها با مصالح سنتی همچون گچ و آجر ساخته شد و قوسها، که هم باربر و هم تزئینی بودند، با الگویی دقیق در جای جای ساختمان به کار رفتند، از قوسهای جناقی گرفته تا قوسهای نیمدایره (حلالی) و سهقسمتی، هر یک همچون نگینی به معماری بنا ظرافتی خاص بخشیدهاند.
سقفهای قلعه، ترکیبی از هنر و مهندسی آن دوران را به نمایش میگذارند، سازندگان آن، در نمای داخلی، سقفی گنبدی شکل خلق کردند تا چشمها را به سوی آسمان هدایت کنند.
در پشتبام، اما پشتبامی تخت و یکنواخت ساخته شد تا نیازهای روزمره برآورده شود، برای ایجاد این نقشه هوشمندانه، قوسهای جناقی بر پایههای محکم ۷۵ سانتیمتری بنا شدند و با استفاده از سهکنجسازیهای ظریف، نمای گنبدی سقف به تکامل رسید.
اما مهمتر از هر چیز، ایستادگی قلعه در برابر گذر زمان و عوامل طبیعی بوده است، در بازسازی، دیوارها و کفها با دقت ترمیم شدند، پوشش کف اتاقها، حیاط و پشتبام، هرچند در گذشته با آجر و ملات آهک بود، به ملات ماسه و سیمان تغییر پیدا کرد.
برای حفاظت از قلعه در برابر نفوذ رطوبت، لایهای از قیر و ایزوگام به ساختمان افزوده شد و بر فراز این لایهها، آجر فرشهای سنتی کشیده شدند تا هم حفاظتی مدرن به بنا بخشیده شود و هم چهره و اصالت قلعه به دوران گذشته بازگردد.
بازسازی قلعه والی، تنها احیای یک بنای تاریخی نبود؛ بلکه بازگرداندن روح یک میراث به قلب فرهنگ ایلام بود، امروز، هر قدم در این بنا، روایتگر تلفیقی از تاریخ، هنر و نبوغ معماری است که در برابر چشمان بازدیدکنندگان زنده میشود.
قلعه والی؛ جلوهای از هنر و مهندسی معماری ایرانی
در قلب تاریخ ایلام و بر بلندای هنر معماری ایرانی، قلعه والی ایستاده است؛ بنایی که شگفتیهای مهندسی و ظرافتهای تزئینیاش، انعکاسی از ذکاوت سازندگانش و روح فرهنگ قاجاری است.
این قلعه، با طراحی دقیق و ساختاری منسجم، همچون نگینی در میان شهر، زیبایی و استواری را به نمایش میگذارد.
قلعه والی با دقتی بینظیر و هندسهای منحصربهفرد طراحی شده است، اکثر اتاقهای آن به سبک تودرتو و با تبادل داخلی بنا شدهاند؛ ساختاری که هم کارایی و هم زیبایی را یکجا در خود دارد.
این قلعه دارای ۲۰ اتاق بزرگ، پنج اتاق کوچک، چهار ایوان و دو تراس کوچک است که عمدتاً در ضلع جنوبی پراکنده شدهاند، طراحی قرینه ضلع شرقی و غربی، و اختلاف ارتفاع حدود ۸۰ سانتیمتری آنها با کف حیاط، جلوهای از دقت هنری و مهندسی در این بنا را به رخ میکشد.
این اختلاف ارتفاع، با چهار پله سنگی به اتاقها و ایوانها متصل شده و حس شکوه و صلابت را به بازدیدکنندگان منتقل میکند.
در قلعه، سه راه پله با چرخشهای ۹۰ درجهای به پشتبام منتهی میشوند؛ سقفی که خود نمادی از هنر معماری است، دو برج نگهبانی نیمدایرهای در راس ضلع شمال شرقی و شمال غربی قلعه قرار دارد که با کنگرههایی برای دیدهبانی طراحی شدهاند.
این برجها نه تنها نشان از استحکام قلعه دارند، بلکه نمایانگر اهمیت امنیت در طراحی آن هستند، در داخل راهروها نیز، تاقنماهایی در دل دیوارها جا گرفتهاند که روزگاری محل استقرار نگهبانان بودند؛ گوشههایی که هنوز حس محافظت و قدرت را به نمایش میگذارند.
زیبایی و ظرافت در تزئینات داخلی
وارد قلعه که شوید، شکوه تزئینات داخلی شما را مبهوت میکند، سقفهای اتاق شاهنشین، با گچبریهایی از نقشهای گل و گیاه، همچون بومهای نقاشی زینتیافتهاند.
رنگهای درخشان کاشیکاریهای کاربندی و بازتابهای نور از آینهکاریهای اتاقهای ضلع غربی، باقیماندهای از روزهای پرافتخاری هستند که سقفها و دیوارهای قلعه با هنر دست انسان آراسته شده بودند.
در بخشهای ورودی، هشتضلعیهایی طراحی شدهاند که زیبایی و عمق بیشتری به معماری بنا بخشیدهاند، در داخل یکی از هشتیها، حوضی کوچک قرار گرفته که با آجرچینیهای ظریف و اجرای طاقنماهای هنرمندانه تزئین شده است.
شیوه مهندسی و مصالح بهکار رفته
قلعه والی ترکیبی از مهندسی پیشرفته و مصالح باکیفیت است، اکثر دیوارهای قلعه با آجر ساخته شدهاند، اما در مواردی هم حضور سنگهای بندکشیشده حیرتانگیز است.
در کرسیچینیها، دیوارهای حائل جنوبی و ازارههای داخل حیاط، از سنگ بهره گرفته شده است؛ سنگهایی که با ظرافت تراشیده شده و نقشهای اسلیمی برجسته آنها جلوهای خاص به دیوارهها بخشیده است.
سقفهای قلعه، شاهکاری از تناسب و ایستایی هستند، ابتدا قوسهای جناقی بر پایههای محکم بنا شدند و سپس با طاقچشمه و سهکنجسازیها، سقفها به شکلی گنبدی مانند از درون ظاهر شدند، در حالی که پشتبام کاملاً تخت و یکنواخت طراحی شد. این تضاد زیبا، تلفیقی از کارآمدی و شکوه هنری است.
ورودیها و تعامل قلعه با محیط
قلعه سه ورودی دارد که هر یک با سبک ویژهای طراحی شدهاند؛ ورودی اصلی، که در ضلع جنوبی قرار گرفته است، با پلههایی سنگی و از سبک یونانی الهام گرفته شده بود.
این راه پلهها بازدیدکنندگان را به اتاق نگهبانی و سپس حیاط مرکزی هدایت میکنند.
دیگر ورودیها خصوصیتر بوده و برای استقبال مهمانان طراحی شدهاند. راهروهایی سرپوشیده، این درها را به حیاط قلعه متصل میکنند؛ جایی که پنجرههای مشبک آجری و شیشههای رنگی، نور را با لطافت به فضا هدیه میکنند.
قلعه والی ایلام، فراتر از یک بنا، تصویری زنده از هنر، تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم است، این قلعه، همچنان زیبا و استوار، میراثی جاودانه از مهندسی و هنر ایرانی است که در دل زمان ایستاده است.
گنجینه مردمشناسی ایلام؛ دریچهای به فرهنگ و زندگی مردمان این دیار
در دل تاریخ و فرهنگ ایلام، جایی که روایات زندگی مردمان این خطه از میان خاک و طبیعت بیرون میجوشد، گنجینه مردمشناسی ایلام با شکوهی ویژه، چون کتابی زنده از سنتها و آیینهای کهن، به روی بازدیدکنندگان گشوده است. این موزه، که فاز اول آن در سال ۱۳۸۵ آغاز به کار کرد، نه تنها مکانی برای نمایش اشیای تاریخی و سنتی، بلکه آئینهای تمامنما از آداب، سنن، و فرهنگ غنی مردمان استان ایلام است.
میراثی زنده از زندگی و تاریخ
در این فضای ارزشمند، گوشهگوشه اقلامی گردآوری شده است که هر یک از دل تاریخ برخاستهاند و روایتگر هویت مردمانی هستند که با طبیعت و زمان پیوندی عمیق دارند.
این موزه، با بخشهای متنوعی، فرهنگ این سرزمین را در لایههای گوناگون آشکار میکند؛ از آیینها و رسوم گرفته تا زندگی روزمره، از ابزارهای سنتی و صنایع دستی تا شخصیتهای برجسته سیاسی، فرهنگی و اجتماعی.
گردش در این موزه، سفری بیهمتا به دل زمان است، هر شی، زندهکننده تصویری از گذشتهای دور است که با حال گره خورده و هر بخش، نمایانگر قصهای از زندگی مردمان است؛ قصههایی که در میان کوهها، دشتها و آداب این دیار جای گرفتهاند و در دل این موزه جان گرفتهاند.
وسایلی که روزگاران پیشین در دست مردم بودهاند، امروز به نقشهای هنری تبدیل شدهاند که صدای دوران را به گوش نسلهای جدید نجوا میکنند.
گنجینه مردمشناسی ایلام، امروز یکی از ارزشمندترین موزههای تخصصی در ایران به شمار میرود؛ جایی که هر روز، به جز دوشنبهها، در دو نوبت صبح و عصر، آماده استقبال از مسافران و عاشقان فرهنگ است.
این مکان نه تنها محلی برای دیدن و تجربه کردن، بلکه فرصتی برای تأمل در عمق تاریخ و انسانیت مردمانی است که با سختکوشی، فرهنگ و آداب خود را شکل دادهاند.
گنجینه مردمشناسی ایلام، همچون دُرّی گرانبها، روایتگر گذشتهای پرشور و منحصربهفرد است که امروزه، همچنان در میان چشماندازهای طبیعی این دیار، زمزمهگر خاطراتی از مردمانی پرعشق و پرامید است.
اینجا همان جایی است که فرهنگ با هنر، و گذشته با حال، در کنار هم قرار گرفتهاند تا به بازدیدکنندگان، یادگاری از شناخت و حس عمیق زندگی اهدا کنند.
قلعه والی؛ طنین ماندگار تاریخ در ایلام
قلعه والی، فراتر از یک بنای تاریخی، گواهی استوار بر تداوم فرهنگ و هنر در دل ایلام؛ طنینی ماندگار از شکوه گذشته که در گوش زمان زمزمه میشود، با هر غروب آفتاب که نورش بر دیوارهای سنگی قلعه مینشیند، گویی قصههای دیروز زنده میشوند و یادآور میراثی گرانبها برای آیندگان هستند.
بازدید از قلعه والی، فرصتی است برای گام نهادن در راهروهای تاریخ، لمس هنر معماری ایرانی، و غرق شدن در فرهنگ غنی مردم ایلام، اینجا، هر سنگ و هر خشت، داستانی برای گفتن دارد؛ داستانی از زندگی، از جنگ، از عشق، و از امید.
قلعه والی، نه تنها چشمها را به تماشای زیباییها دعوت میکند، بلکه قلبها را به درک عمیقتری از تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم فرا میخواند در حالی که صدای قدمهایمان بر سنگفرشهای قلعه والی، تا همیشه در ذهنمان باقی خواهد ماند.
نظر شما