شرکت دانشبنیان، شرکت یا موسسه خصوصی یا تعاونی است که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی (شامل گسترش و کاربرد اختراع و نوآوری) و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالاها و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان براساس معیارهای موجود در آییننامه به تأیید کارگروه میرسد.
نخستین گامها در زمینه شرکتهای دانشبنیان با تصویب قانون «حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» در سال ۱۳۸۹ انجام شد و در طی سالها با ارایه تسهیلات و خدمات ویژه به این شرکتها بر تعداد آنها افزوده شده است.
نخستین گامها در زمینه شرکتهای دانشبنیان با تصویب قانون «حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی نوآوریها و اختراعات» در سال ۱۳۸۹ انجام شد و در طی سالها با ارایه تسهیلات و خدمات ویژه به این شرکتها بر تعداد آنها افزوده شده است اگر تعداد شرکت های دانشبنیان در نخستین سالهای تصویب قانون حمایت از شرکتها به ۵۵ تعداد می رسید، با رونق زیست بوم این شرکتها، اکنون این تعداد به بیش از ۶ هزار و ۳۵ مورد رسیده است. به علاوه آنچه بر اهمیت این شرکتها میافزاید، نقش تاثیرگذار آنها بر اقتصاد کشور است. اگر سهم شرکتهای دانشبنیان از اقتصاد کشور در سال ۱۳۸۹ تنها ۲ هزار میلیارد ریال بود، در سال جاری میزان فروش شرکتهای دانشبنیان از ۹۰۰ هزار میلیارد فراتر رفته که رشدی بیش از ۴۵۰ درصدی را نشان میدهد که این امر هم رونق و کارکرد این شرکتها را نشان میدهد. اهمیت چنین شرکتهایی در رشد و ارتقای جامعه سبب شد مقام معظم رهبری سال ۱۴۰۱ را به نام «تولید، دانشبنیان، اشتغال آفرین» نامگذاری کنند.
هر چند به منظور ارتقای کمی و کیفی این شرکتها اقدامات مختلفی نظیر اعطای برخی امتیازات، تشویقیهایی برای صادرات، معافیتهای مالیاتی، کمکهای بلاعوض، تسهیلات ارزان قیمت و مشاورههایی انجام شدهاست، اما در برخی مواقع این اقدمات موفق نبوده و نتوانستهاند تاثیری بر وضعیت شرکتهای دانشبنیان داشته باشند. برای مثال ایجاد و راهاندازی صندوقهای ریسکپذیر یکی از این اقدامات است که به جای شناسایی و حمایت از شرکتها در سطح گسترده، تنها به فناوریهای درآمدزا متمرکز شدهاند. این در حالی است که برای گام نهادن در مسیر رشد و توسعه باید از تمام توان و ظرفیت این شرکتها استفاده کرد و برای نیل به این منظور، باید مدیریت فعالانه و اثربخش داشت.
اهمیت این موضوع و واکاوی ابعاد آشکار و پنهان آن سبب شد، پژوهشگر ایرنا در بخش اول این گزارش با «محمد تقی امانپور» مدیر عامل کانون جهادگران جهاد سازندگی به گفت و گو بنشیند.
آنچه در ذیل میخوانید؛ حاصل این گفت و گو است:
تحقق و توسعه شرکتهای دانشبنیان
امانپور در مورد ضرورت شکلگیری شرکتهای دانشبنیان میگوید: یکی از نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی، توجه به توسعه علم و دانش است. برای مثال، اگر در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تنها ۲۰۰ هزار دانشجو در سراسر کشور وجود داشت، در پایان سال ۱۴۰۰، این تعداد بیش از ۵ میلیون نفر شده است.
بهعلاوه، در این مدت شاهد افزایش تعداد اعضای هیات علمی و همچنین دانشگاهها، موسسات آموزشی، مجلات علمی و پژوهشی، پژوهشگاهها و پژوهشکدهها، اندیشکدهها و مراکز علمی و تحقیقاتی هستیم.
وی میافزاید: با توجه به توسعه و پیشرفت علم و فناوری، ضرورت کاربردیشدن علوم و پژوهشها نیز احساس میشد که به همین دلیل در دولت نهم، طرحی تحت عنوان «سازمان تحقیق و توسعه جمهوری اسلامی» به ریاست جمهوری پیشنهاد کردم. هدف از طرح مذکور این بود که سازمانی تشکیل شود که فرایند تولید و مصرف علم و همچنین دانش و فناوری کاربری را رهبری کند. در آن زمان، این طرح مطرح و بررسیهای لازم روی آن صورت گرفت و در نهایت بر اساس آن، معاونت علم و فناوری ریاست جمهوری ایجاد شد.
وی ادامه میدهد: اگرچه این معاونت همان چیزی که من پیشنهاد کردم نیست و بیشتر در فرایند تولید فناوری فعالیت میکند، اما به هر حال، تاسیس آن شروع نهضتی شد که تعداد بیشماری به شرکتهای دانشبنیان در داخل یا خارج پارکهای علم و فناوری و ایجاد و توسعه یافتند. همچنین فرایندی فراهم شد که صاحبان ایده گروههای استارتآپی تشکیل دادند و محصولات دانشبنیان ارائه نمودند و به تدریج به شرکتهای دانشبنیان تبدیل و موفق به تولید نیمه صنعتی و ایجاد خط تولید انبوه محصولات صنعتی شدند.
وی میگوید: زمانیکه این گروهها به شرکتهای دانشبنیان تبدیل میشوند، از برخی امتیازات نظیر تشویقیهایی برای صادرات، معافیتهای مالیاتی، کمکهای بلاعوض، تسهیلات ارزان قیمت و مشاورههایی بهرهمند میشوند. همچنین آنها میتوانند در بازارهای صادراتی به منظور فروش در سطحی گستردهتر شرکت کنند.
امانپور اظهار میکند: این اقدامات توانسته است در طی دو دهه اخیر، منجر به تاسیس تعداد زیادی از شرکتهای دانشبنیان شود، آن گونه که تا پایان سال ۱۴۰۰ حدود ۶۷۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور ثبت شده است.
ویژگیهای شرکتهای دانشبنیان
امانپور در خصوص ویژگیهای شرکتهای دانشبنیان میگوید: وقتی چند صاحب ایده دور هم جمع شده و به فکر ایجاد یک فناوری سخت و یا نرم میافتند و درنتیجه یک محصول نرم همچون اپلیکیشن و سیستم خبره و یا یک محصول سخت مثل قطعات یا تجهیزات الکترونیکی، برقی یا مکانیکی و امثال آن تولید میکنند، در حقیقت به یک فعالیت نوآورانه که محصول آن خلق یک فناوری جدید است، دست زدهاند که در ادامه دریافت تسهیلات ارزان قیمت و با اخذ مجوزهای مورد نیاز چه در داخل و چه در خارج، اقدام به نوعی تجاریسازی برای آن کسبوکار میکنند. یعنی محصولی که مراحل آزمایشگاهی و پایلوت صنعتی آن گذرانده شده، اینک استاندارهای ملی و جهانی را هم کسب کرده و همچنین میتوان برای آن، یک خط تولید یا برنامه کسب وکار و یا طرح توجیه اقتصادی در نظر گرفت.
معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری در همه مراحل تبدیل ایده به محصول و تجاری سازی، پشتیبان و تأمینکننده تسهیلات بلاعوض یا تسهیلات ارزان قیمت و یاریکننده این شرکتها بوده است.
وی ادامه میدهد: اگر فناوری به تولید انبوه برسد و در بازار جایگاه خود را بیابد، میتواند علاوه بر اینکه جایگزینی برای واردات شود، با صادرات محصول به افزایش تولید ناخالص ملی کمک کند. اگر فناوری به تولید انبوه برسد و در بازار جایگاه خود را بیابد، میتواند علاوه بر اینکه جایگزینی برای واردات شود، با صادرات محصول به افزایش تولید ناخالص ملی کمک کندیعنی در این هنگام، تمام شاخصهای مربوط به تشکیل شرکتهای دانشبنیان را دریافت کند.
وی میافزاید: این شرکت پس از تاسیس و راهاندازی، میتواند از طریق صندوقهای پژوهشهای فناوری و یا صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری که صندوقهای فرعی پژوهش و فناوری نیز ذیل آن فعالیت میکنند از تسهیلات ارزان قیمت بهرهمند شود و یا اینکه اگر حجم تولیداتش بالا باشد، از منابع و تسهیلاتی که بانکها میدهند، با معرفی و حمایت صندوق نوآوری و شکوفائی برخوردار شود. صندوق مذکور همچنین با ارائه خدمات فروش اقساطی محصولات دانشبنیان میتواند مزیت آفرینی ارزشمندی برای شرکتهای دانشبنیان ایجاد کند و چنانچه آنها بخواهند فناوری تولید را اسباب توسعه بازار و ایجاد بازارهای کسبوکار و فناورانه قرار دهند میتوانند از حمایتها و پشتیبانی مهندسی مالی صندوق از جمله ایجاد صندوق پروژه هم سرمایهگذاری بورسی نیز بهره مند شوند. بعلاوه در فرایند فعالیت از انواع مشورت های تخصصی برخوردار شوند
امانپور میافزاید: با توجه به قابلیت شرکتهای دانشبنیان برای حرکت به سمت تمدنسازی و توسعه پایدار، نیاز است تا بیش از پیش به چالشهای فرا روی آنان برای توسعه کسبوکار فناورانه توجه شود تا با یک ریلگذاری مناسب زمینههای تحقیق و توسعه آنها فراهم شود.
با توجه به قابلیت شرکتهای دانشبنیان برای حرکت به سمت تمدنسازی و توسعه پایدار، نیاز است تا بیش از پیش به چالشهای فرا روی آنان برای توسعه کسبوکار فناورانه توجه شود تا با ریلگذاری مناسب زمینههای تحقیق و توسعه آنها فراهم شود
مشکلات شرکتهای دانشبنیان
امانپور به مسایل و مشکلات شرکتهای دانشبنیان اشاره کرده و میگوید: همه قابلیتهای شرکتهای دانشبنیان فناورانه است. در حالی که توسعه کسبوکار فناوانه به دیگر قابلیتها نیاز دارد؛ زیرا کسبوکار صرفاً یک فعالیت فناورانه نیست و ابعاد مختلف دارد.
وی میافزاید: مهمترین مولفههای کسبوکار عبارتند از مولفههای امنیتی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی که متناسب با ابعاد و اهمیت کسبوکار هر یک اثرگذار هستند. برای مثال در زمینه سیاسی، وقوع تحریمها و برخی تصمیمات و سیاستگذاریها حول تولید رمز ارزها و محصولاتی از این قبیل میتواند به یک مانع بزرگ تبدیل شود. از نظر فرهنگی نیز ممکن است مردم به دلیل تغییر ذائقهها و مد روز، زمانی نسبت به محصولی علاقه نشان داده و در زمانی دیگر نسبت بدان بیتفاوت شوند.
همچنین از نظر اقتصادی با مسایلی مانند نبود خدمات پشتیبانی و مشاورههای قوی بنگاهداری و صلاحیت حرفهای کسبوکار که میبایست با آموزشهای کاربردی و نظری فراهم شود، روبرو هستند.
امانپور ادامه میدهد: قابلیتهای دیگری نظیر کارآمدی نیروی انسانی، خدمات حقوقی، ساختارها و تشکیلات کارآمد، توان بازاریابی و مهندسی مالی نیز مورد نیاز است که عموم شرکتهای دانشبنیان این قابلیتها را بهصورت حرفهای دارا نیستند. در واقع بخش اقتصادی ۲۰ درصد کسبوکار و فناوری ۲۰ - ۱۵ درصد بخش اقتصادی است. بنابراین دارا بودن فناوری در مجموع حداکثر ۳ - ۴ درصد قابلیت برای راهاندازی یک کسبوکار موفق حساب میشود.
وی اظهار میکند: بنابراین چالشهای بسیار بزرگی فراروی شرکتهای دانشبنیان است که اگر به آنها توجه نشود متوقف، ورشکست، دلسرد و سرخورده میشوند و یا بهصورت فردی و یا گروهی مهاجرت میکنند. بتازگی در کنار مهاجرت نخبگان، مهاجرت شرکتهای دانشبنیان نیز آغازشده است که یک فاجعه مدیریتی محسوب میشود.
تنها ۱۰ درصد از شرکتهای دانشبنیان، بازار تعریفشده دارند
امانپور درباره شرکتهای موفق میگوید: از ۶ هزار و ۷۰۰ مورد شرکت دانشبنیان، تنها ۱۰ درصد آنها کسبوکار و بازار تعریف شده پایدار دارند. یعنی کالایی را تولید و به بازار وارد کردهاند که همان ۱۰ درصد نیز با فراز و فرودهایی در زمینه واردات، مصرف و قیمت مواجه است. ۹۰ درصد دیگر شرکتها فاقد یک بازار تعریف شده پایدار هستند. یعنی محصولی که دارند ممکن است مورد توجه و اقبال بازار قرار بگیرد یا با مشکلاتی مواجه شود. درنتیجه بسیار آسیبپذیر هستند و محصولات وارداتی و یا محصولات تولیدشده مشابه و با کیفیت کمتر و ارزانتر دیگر به راحتی میتواند جایگزینی برای آنها محسوب شود.
وی میفزاید: بنابراین شرکتها باید مهارت و توانایی رقابت در بازار کسبوکار را بهصورت حرفهای کسب کنند و این رویکرد مدیریتی به منابع مالی پشتیبان، توان مدیریت بازار، قابلیت همافزائی و توانمندسازی دستاندرکاران بازار و دیگر قابلیتها نیاز دارد.
فقدان متولی برای تعریف و توسعه کسب وکار فناورانه
امانپور در خصوص رویکرد مدیریتی کلان بر شرکتهای دانشبنیان میگوید: رویکرد مدیریتی کلان در رابطه با شرکتهای دانشبنیان ضعیف است. زیرا حمایتها عمدتا خرد و منفعلانه هستند. یعنی شرکتهای دانشبنیان برای استفاده از تسهیلات و امکانات قابل ارائه به شرکتهای دانشبنیان باید به نهادهای مربوطه مراجعه کنند، صرف نظر از اینکه از بسیاری امکانات قابل استفاده مطلع نیستند. از طرفی در صورتیکه با امکانات و تسهیلات آشنا هم شوند، فقط تا مرحله تبدیل ایده به محصول و نمونهسازی و راه اندازی خط تولید حمایت میشوند. هر چند این حمایتها نیز روان و سریع نیست.
وی میگوید: اگر شرکتها به همه مراحل مذکور هم برسند، باز مشکلات اصلی شروع میشود. مشکل اصلی فقدان متولی برای تعریف و توسعه کسب وکار فناورانه است. باید بازارهای خاص تعریف و معرفی شوند و برای حضور در این کسبوکارها شرکتهای دانشبنیان فراخوان شده و بکار گرفته شوند.
امانپور اظهار میکند: شرکتهای دانشبنیان مانند مخترعان رهاشده هستند و در معرض سوءاستفاده دلالان خارجی برای تشویق به مهاجرت قرار دارند. برخی شرکتهای دانشبنیان مانند مخترعان از حمایت لازم و کافی برخوردار نیستند و در معرض سوءاستفاده دلالان خارجی برای تشویق به مهاجرت قرار دارندبرای گذر از این چالش، شرکتهای سرمایهگذاری خطر پذیر (vc) باید به کمک آنها بیایند و ضمن تامین مالی، سایر خدمات مورد نیاز از ساختار و فرایند تا مدیریت بازار و آموزش کارآمدی را فراهم نمایند تا شرکتهای دانشبنیان به اهداف خود برسند.
ادامه دارد.....
نظر شما