تصور کنید بعد از یه عمری با اون همه نذر و صلوات، اومدید حرم پیغمبر رو زیارت کنید. گفتید ای رسول خدا، الهی دورت بگردم! و با همه محدودیت های کرونایی و فیزیکی محضر پیغمبر رو درک کردید ولی وقتی از حرم پیغمبر میاید بیرون، نمی دونید چیکار کنید! البته مشخصه که به سمت بقیع حرکت می کنید تا چهار امام مظلوم رو زیارت کنید ولی چه زیارتی! اول این که دور خانوم ها رو خط بکشید! چون اونا اجازه ندارن از چند متری بقیع هم رد بشن. آقایون هم که دو ساعت در شبانه روز اجازه دارن وارد قبرستان بقیع بشن. اونم با چقدر محدودیت و مشکلات؛ یکی آفتاب نزده، بعد از نماز صبح. یکی هم بعد از ظهر و ظل گرمای ۵۰درجه مدینه.
پارسال که جای شما خالی بعد از کلی توی آفتاب وایسادن و عبور از نرده های متحرک، فقط نیم ساعت به کاروان ها وقت می دادند تا روضه شریفه یعنی فاصله بین منبر و محراب و حرم پیغمبر رو زیارت کنند، اونم چه زیارتی. فقط فرصت می کردید چهار تا دو رکعت نماز برای اونایی که التماس دعا گفتن و اونایی که به گردنمون حق دارن، مثل پدر و مادر بخونیم. بقیه نمازها رو با ترس و لرز از یاالله حاجی یاالله حاجی گفتن های شرطه های سعودی می خوندیم. بعضیاشون که بالای سرمون وایمیسادن تا نمازمون تموم بشه و بلندمون کنن. البته اونها هم مأمور بودند و به قول معروف المامور معذور.
پارسال، زمان بندی مسئولان حرم نبوی به خاطر کرونا اینجوری بود که برای هر کاروان نیم ساعت اختصاص می دادن تا حرم پیغمبر رو زیارت کنند. به مدیر کاروان ها گفته بودند یه نوبت خانوم ها و یه نوبت آقایون فلان روز و فلان ساعت که کاروان ما توی ظل گرمای مدینه حدود ساعت چهار بعد از ظهر، دو ساعتی رو زیر آفتاب و یه ساعتی هم در سایه چترهای صحن های نبوی منتظر ایستادیم و نشستیم تا لحظه زیارت برسه. اونایی که حواسشون جمع بود و به روایتی زرنگتر بودن، دعاها و زیارت های کتاب رو می خوندن تا وقتی وارد حرم میشن، نمازهاشون رو بخونن که بدون مهر بود و مورد قبول درگاه الهی.
بگذریم. نمی دونم از حرم رسول خدا که بیرون بیایید، چه حس و حالی دارید؟ مخصوصا وقتی از باب بقیع خارج بشید؟ مثل آدمای مبهوت و ویلون یا کسایی که منتظرند تا یکی دستشون بگیره و راهنمایی شون کنه که کجا برن، مخصوصا دو جا. یکی زیارت مزار مخفی زهرای مرضیه و یکی هم قبور ائمه بقیع اما بازم میگم، چه زیارتی! وقتی وارد قبرستون می شید، اینقدر میگن حاجی حرّک حرّک که متوجه نمی شید، چکار دارید می کنید. فقط دست روی سینه می ذارید و سلامی به کریم اهل بیت میدید و بلافاصله به امام سجاد و فرزند و نوه اش. بعضیا وقتی وارد بقیع میشن و نگاهشون به قبرای ائمه می افته، فقط بغضشون می ترکه و گریه می کنن ولی آهسته آهسته؛ فقط اشک می ریزن. سلام هم که میخواهی بدهی فوری یکی از شرطه ها می گه حرّک حاجی. یادم نمیره پارسال مهدی سماواتی رو روبروی قبور ائمه دیدم؛ همون مداحی که همیشه آروم و باصفا می خونه. داشت برای خودش زیارت نامه می خوند که یه شرطه تذکر داد و گفت یا الله حاجی. باز خدا خیرشون بده، نه باتوم داشتن نه اون قیافه های اجق وجق. سماواتی با صدای مامور سعودی کمی جابجا شد و ادامه زیارتنامه اش رو خوند ولی ماموری دیگه و سماواتی هم حرکتی دیگه. خیلیا زیارتنامه ائمه بقیع رو در محضر پیغمبر و توی حرم رسول خدا از روی گوشی یا همون کتابچه هایی که سازمان حج داده بود. میخوندن.
البته چند روزی که در مدینه بودیم، می تونستیم نزدیک حرم پیغمبر نمازامون رو بخونیم ولی روضه شریفه همون یه بار سهممون بود. بیشتر زائرا با روحانی کارواناشون وارد بقیع می شدند و روحانی هم می گفت که اینجا قبر کیه و اونجا کی دفن شده. دیگه از شرطه های لچک به سر خبری نیست و جاشون رو دادن به مامورایی که لباس نظامی پوشیدند ولی مثل شرطه های غلاظ و شداد نیستند. بیشتر زائرا هم دوربین به دست، دوست داشتن حال و هوای قبرستون بقیع رو با دوست و فامیل به اشتراک بذارن یا یه یادگاری از بقیع داشته باشن.
توی بقیع که حدود ۱۸۰ هزار متر مربع هستش، ۱۰ هزار صحابی و تابعین دفن شده اند. صحابه به کسایی می گن که پیغمبر رو دیده باشن و تابعین هم اونایی هستن که صحابه رو دیدن. از کسایی که توی بقیع دفن هستن یکی، ابراهیم پسر رسول خدا هستش، شهدای واقعه حره که به نقلی ده ها هزار نفر کشته شدن، مجروحان جنگ احد که بعداً به شهادت رسیدن، اسماعیل پسر امام صادق (ع)، فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی (ع)، انس بن مالک و آرزوی خیلی از حسینی ها یعنی ام البنین. یه تابلوی آبی رنگ داخل بقیع به زبان های مختلف گذاشتن و چند تا حدیث درباره زیارت مردگان نوشتن و این مطلب رو هم اضافه کردن که از ۱۰ هزار صحابه و تابعین توی بقیع، حدود قبر هیچکدومشون مشخص نیست. عایشه و سایر همسران پیامبر به جز میمونه و خدیجه که در مکه دفن شده اند هم توی بقیع هستن. در روایات اومده که پیغمبر برای خفتگان در بقیع دعا کردند و شنیده ایم که پیغمبر اکرم، مردگان مدفون در بقیع رو شفاعت می کنه. شاید به همین دلیله که خیلی از زائرا دوست دارن اگه مرگشون در مدینه رقم خورد، توی بقیع خاکشون کنن.
خانوم ها هم از پشت دیوار و دورادور از قبرستان به زیارت می پردازن و بر مظلومیت ائمه اشک می ریزند که پارسال با گذاشتن موانع پلاستیکی دورتر بودند و باز هم ماموران از راه می رسیدند و زائرا مجبور بودن تغییر جا داده و جایی دیگر ایستاده و به درد دل با امامان مشغول شوند.
اگر شما هم راهی سفر حج هستید یا خویش و قومتون داره می ره حج، بهش بگین فرقی نمی کنه مدینه قبل باشی یا بعد. اگه مدینه بعد باشی، سلام حضرت خدیجه رو به پیغمبر و فاطمه زهرا می رسونی و اگه مدینه قبل باشی می تونی حامل سلام پیغمبر به همسرش توی مکه باشی.
اون کتابچه ای که گفتم سازمان حج می ده رو حتما قبل از سفر بخونید و ببینید توی فصل دومش چه فضلیت هایی برای زیارت پیغمبر و حضرت زهرا و ائمه بقیع نوشته. غیر از ۱۴ عمل مستحبی که برای زیارت مسجد النبی نوشته، به آداب زیارت هم اشاره کرده. مثلا خود را در محضر حضرت محمد(ص) و امامان معصوم ببینید و لازمه که هم آداب ظاهری رو رعایت کنید، هم آداب باطنی رو که در مجموع ۱۸ عمل وارد شده.
می خواهی دختر پیغمبر رو زیارت کنی ولی نمی دونی کنار حرم پیغمبر سلام بدی یا توی بقیع. وقتی وارد بقیع می شوی، به کریم اهل بیت سلام می دی و می گی سلام ای زبان حکم الهی، ای نیکوکار متقی، ای حقیقت اصیل و این صدیق شهید. اگرچه دوست داری همه مصیبت های امام مجتبی رو مرور کنی ولی به یه بیت بسنده می کنی و می گی ای خفته در بقیع که قبرت بود خراب، جان ها فدای غربتت ای کشته ستم، پیوسته در عزای تو و بر مزار تو، چشم کبود چرخ ببارد سرشک غم.
مدینه شهر پیغمبر ولی مستور در غربت، تمام شهر آباد و بقیع نور در غربت، مدینه سرزمین وحی و اهلش بی خبر از آن، تو گویی هست قرآن خدا مهجور در غربت. به امام سجاد (ع) که سلام می دی از صفاتش می گی. مثلا ای چراغ روشنایی بخش، ای زاد و ذخیره عابدان، این کشتی دانش، ای دریای بخشش، ای ماه تابان، ای مرد دلسوز و بردبار و ای سَرور گریه کنندگان.
به امام باقر (ع) هم سلام می دی و می گی الهی دورت بگردم! سلام بر تو ای تحقیق کننده دین الهی، ای تبیین کننده حکم خدا، ای راهنمای به سوی حق، ای نور درخشان، ای مصون از لغزش ها و ای حجت خدا بر همه مردم.
سینه ام چون تلاطم دریا، چشم من چشمه غم دنیا؛
داده ام این دل اسیرم را، دست بال و پر کبوترها؛
همره بال هایشان بردند، تا بسازند سایبانی را؛
سایبانی برای خاک بقیع، حائلی بین آفتاب آنجا؛
بوی غربت هزار سالی هست، که از آن خاک می رود بالا؛
غم میان دلم چو زائر شد، غصه دار امام باقر شد.
نوبت به امام صادق (ع) که می رسه، می گی سلام بر تو ای مصلح برتر، ای بزرگ بزرگان، ای کلید نیکی ها، ای نشر دهنده حکم خدا، ای برطرف کننده اندوه ها، ای مورد اعتماد راستگویان، ای رهبر صالحان، ای هدایتگر گمراهان و ای آرامش افراد مطیع.
شاید خوندن همه زیارت نامه ها برای زائرا ممکن نباشه، اونم با وضعیتی که در بقیع حاکمه ولی خیلی از بزرگا سفارش کردن که زیارت جامعه کبیره رو بخونید که برای همه ائمه وارد شده.
ای اشک چشم ما همه وقف عزای تو، دل های دوستان همه صحن و سرای تو
چشمم سوی مدینه دلم جانب بقیع، گرم زیارت حرم با صفای تو
از لحظه ای که خاک لحد بر تو چیده شد، خاک بقیع نه! دل ما گشت جای تو
آیا درِ بقیع شبی باز می شود، تا در کنار قبر تو گریم برای تو؟
فراموش نمی کنم این صحبت رهبر عزیزمون رو که حدود ۱۰ سال پیش گفتن «آن روز که در دنیای اسلام، از شبهقاره هند گرفته تا آفریقا، علیه اینها قیام کردند، اگر اینها جرأت می کردند، قبر مطهر پیغمبر را هم ویران می کردند، با خاک یکسان می کردند.»
اگه بخوام به تاریخچه تخریب قبرستون بقیع اشاره کنم، از حوصله خارجه ولی قبلا گزارش هایی با عنوان بیت الاحزان داریم تا بیت الاحزان یا سلام بر بیت الاحزان فاطمه نوشتیم تا دلهامون را یه کمی با ذکر اهل بیت تسکین بدیم. اخیرا شنیدم قراره کنگره بینالمللی بقیع سال ۱۴۰۳ برگزار بشه اون هم با عنوان بقیع؛ مدفن امامان و اصحاب که دبیرخونه اش اعلام کرده اونایی که علاقه مند هستن با آخر مرداد وقت دارن دست به قلم بشن و به سهم خودشون غباری رو از روی جنت البقیع بزدایند.
حالا اگه حوصله درد دل با بقیع رو دارید، چند دقیقه ای به دور از هیاهوی کار و پیچ و خم های زندگی روزانه، به این روضه و سینه زنی میثم مطیعی دل بدید که چه جوری از بقیع حرف می زنه!
نظر شما