پزشک خانواده عنوان گامی اساسی برای توسعه نظام سلامت

تهران - ایرنا - امروز برای همگان روشن شده که راهبرد پزشک خانواده راهبردی بنیادی برای تضمین سلامت و حقوق مردم در جامعه است؛ از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت نیز، پزشک خانواده مرکز تلاش‌های جهانی برای بهبود کیفیت هزینه اثربخشی و برابری در نظام سلامت است.

گروه جامعه ایرنا - امروز برای همگان روشن شده است که راهبرد پزشکی خانواده راهبردی بنیادی برای تضمین سلامت و حقوق مردم در جامعه است. از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت؛ پزشک خانواده مرکز تلاشهای جهانی برای بهبود کیفیت هزینه اثر بخشی و برابری در نظام سلامت است. طرح پزشک خانواده به عنوان یک پروژه ملی بهداشت و سلامت طرحی کامل و راهبردی جهانی است که برای برطرف کردن مشکلات حوزه سلامت تعریف شده است تا با تبدیل سیستم درمان نگر به یک نظام سلامت محور به عدالت در سلامت منجر شود.

در واقع پزشک خانواده قصد دارد با حاکم کردن نظامی واحد با رویکردی جامعه نگر و خانواده محور، اقتصاد سلامت را اصلاح کند و از سردرگمی بیماران و دوباره کاری های پزشکی کم کند.

در طول سالهای گذشته شاهد رشد قابل توجهی در زمینه مراقبت‌های اولیه بهداشتی درمانی بوده ایم. در تداوم چنین رشدی به طور قطع میبایست موضوع توسعه پزشکی خانواده را به عنوان گامی اساسی و گریز ناپذیر مدنظر قرار دهیم. بر همین اساس برنامه‌های توسعه مراقبت‌های اولیه بهداشتی درمانی و پزشکی خانواده در حال حاضر از مهمترین برنامه های وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی است.

تحلیل وضعیت نظام سلامت حکایت از آن دارد که اگر تلاش خود را صرف این دو برنامه نماییم، بی‌تردید اقدامی صحیح در راستای توسعه کارآیی و عدالت برای جامعه انجام داده ایم. در همین راستا وزارت بهداشت دولت سیزدهم و به دنبال اجرایی نشدن طرح پزشک خانواده در کشور با گذشت بیش از دو دهه از تصویب آن (بند ب ماده ۹۱ قانون توسعه چهارم) که به منظور افزایش اثر بخش نظام ارائه خدمات سلامت در کشور و تقویت و توسعه نظام بیمه خدمات درمانی شورای عالی خدمات درمانی را موظف نمود تا پایان برنامه توسعه تمهیدات لازم جهت استقرار بیمه سلامت با محوریت پزشکی خانواده و نظام ارجاع را فراهم نماید، مصمم است که گامی جدی و عمیق در برنامه پزشکی خانواده با تعریفی جدید از خدمات در نظام سلامت با عنوان طرح سلامت خانواده در قالب توسعه برنامه پزشکی خانواده و نظام ارجاع را داشته باشد و لذا اقدام به تدوین نسخه جدید شیوه نامه پزشکی خانواده نموده است.

آنچه در این نسخه مشاهده می‌شود، بخشی از آرمان‌های نظام سلامت است که در قالب نسخه ابلاغی به روی کاغذ آمده است که بعضا بدون توجه به امکانات بالفعل بدون انجام اقدامات مداوم چندین ساله و طولانی و نیز توجه ویژه به وضعیت فعلی نظام سلامت کشور است.

در واقع ما در اجرای پزشکی خانواده بایستی یکسری فعالیتهای ساختار یافته و نظام مند در راستای رسیدن به هدف معینی داشته باشیم و مشخص کنیم الان در نظام سلامت در کجا قرار داریم و فاصله بین جایی که هستیم و جایی که میخواهیم برویم را بسنجیم و اتفاقات رخ داده را تا حد امکان پیش بینی کنیم.

وقتی صحبت از توسعه برنامه مراقبت های اولیه بهداشتی و پزشکی خانواده می‌شود، بایستی این موضوع را در نظر داشته باشیم که برنامه توسعه در نظام سلامت سندی است برای ارتقاء سلامت جامعه از یک وضعیت تعادلی سطح پایین به یک وضعیت تعالی سطح بالاتر؛ بنابراین برنامه های سلامت فقط در شرایطی معنی می‌دهد که وضعیت عمومی اقتصادی اجتماعی فرهنگی و ... پایدار باشد و چشم انداز با ثباتی در برابر نظام سلامت کشور باشد و افق آینده اطمینان بخش و امیدبخش باشد.

مگر می شود وقتی تورم و بحران اقتصادی اجتماعی و خروج سرمایه پزشکی از کشور شتاب گرفته است برای سلامت مردم کشور طرح های توسعه تدوین و اجرا شود که به دنبال اجرای طرح، مثلاً در سال آینده چند درصد خدمات سلامتی با کیفیت ارائه می شود یا چند درصد پرداخت از جیب مردم کمتر شده و رضایتمندی افزایش می یابد.

در حال حاضر اگر نظام سلامت می خواهد کاری برای سلامت مردم انجام دهد، باید سند خروج از بحران فعلی نظام سلامت سند تثبیت شرایط فعلی سلامت سند افق گشایی و.... یا چیزی نظیر اینها را در حوزه سلامت بنویسد.

اگر می‌خواهیم خدمتی در حوزه سلامت در شرایط فعلی برای مردم انجام دهیم سندی منتشر کنیم که در آن به نظام سلامت اعلام کنیم تا تحقق برخی شرایط آن (شرایط را فهرست کنیم)، امکان طرحی نو در نظام سلامت منتفی است و در چنین شرایطی، تدوین و تصویب طرحهای ملی با هزینه های بالا بدون چشم انداز و فراهم نمودن زیر ساختهای اولیه و جلب اعتماد و تغییر باورهای مردم به عنوان سرمایه اجتماعی یک شیوه نامه صوری و تشریفاتی است که هیچ اثر واقعی بر نظام سلامت کشور ندارد و برعکس بخش زیادی از انرژی و منابع نظام سلامت را در مسیرهای مختلف و احتمالاً غیر ضروری هدر می‌دهد.

اگر می‌خواهیم تحولی در نظام سلامت ایجاد کنیم و برنامه های فعلی را توسعه دهیم سندی بنویسیم و توصیه کنیم که حل و فصل چند بحران اصلی نظام سلامت کشور را در اولویت اول خود (کمبود دارو و ملزومات پزشکی سردرگمی مردم در چرخه ارجاع پرداخت هزینه های سرسام آور پزشکی از جیب مردم خروج نخبگان پزشکی کشور و ...) قرار داده و بگذاریم بقیه برنامه های سلامت فعلا به روال کنونی خود پیش برود.

خلاصه اینکه طرح های مختلف پزشکی خانواده به اندازه کافی در کشور مورد آزمون و خطا قرار گرفته است و به دلایل گوناگون (اجرای بدون پشتوانه و نبود عزم جدی در دستگاههای ذی ربط ، شتابزدگی و عدم توجه به نظر کارشناسان سیاسی شدن برنامه یا طرح با تغییرات مدیریتی ضعف مشارکت های بین بخشی، عدم تجمیع منابع عدم تطابق برنامه با مشکلات اقتصادی اجتماعی و سیاسی و ... دولت های گذشته نتوانسته اند آن را اجرایی کنند. بی شک بدون اصلاح نظام آموزشی بدون اقتصاد پایدار بدون امنیت و ...) هیچ نهاد سیاستگذاری ثابتی هم نمی‌تواند تغییری در توسعه برنامه های نظام سلامت ایجاد نماید.

در حال حاضر وقت اجرای طرح های ملی نیست و اگر بهترین برنامه ها و توصیه ها و تبصره ها و سیاستها و طرح ها هم تصویب شود نه شرایط نظام سلامت کشور اجازه می دهد نه منابع مالی پایدار است و نه دولت انسجام فکری و سازمانی کافی برای تحقق آنها را دارد.

ما اکنون به برنامه‌هایی برای اعتماد بخشی به مردم، امیدآفرینی در جامعه پزشکی، باثبات سازی شرایط فعلی نظام سلامت، عادی سازی، افق گشایی روشن و شفافیت در نظام سلامت، انسجام بخشی و جلوگیری از خروج سرمایه پزشکی کشور نیاز داریم؛ بدون اینها، هیچ برنامه و طرح ملی سلامت معنی نمی دهد و قطعاً شکست می خورد و نقاط قابل توجه ضعف در اجرای طرح های قبلی (فارس و مازندران ) هم بعضا به همین علت بوده است. در یک کلام تا وقتی نظام سلامت کشور در بحران باشد طبیعتا برنامه ای برای پزشک خانواده کشور در کار نیست و سرمایه های سلامت این کشور به هدر می رود.

* دکتر ابراهیم نوری گوشکی متخصص پزشکی خانواده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha