تهران-وقتي سال ها پيش استاد كمال الملك با مشاهده استعداد دروني يكي از شاگردانش به طنز وي را 'آميرزا ابوالحسن خان رقيب' ناميد،تصور نمي كرد اين نوجوان باذوق روزي يكي از چهره هاي برتر هنر مجسمه سازي ايران شود.

بیشتر افرادی كه از خیابان انقلاب به عنوان یكی ازشاهراه‌های مواصلاتی شهر تهران گذشته‌اند ،گذرشان به میدان فردوسی افتاده است.اگر مشغله ذهنی و آلودگی هوای پایتخت امكان مشاهده را فراهم كرد،به طور یقین عابران این خیابان می توانند از میان هیاهوی دلارفروشان، مجسمه مردی را مشاهده كنند كه در ارتفاع 12 متری در میانه این میدان ایستاده و كتابی را به نشانه سی سال تلاش خود برای علم و ادب ایران زمین در آغوش كشیده گرفته است.

به طور قطع میدان فردوسی به خاطر قرار گرفتن مجسمه ای از شاعر حماسه سرای ایرانی در وسط آن،به عنوان یكی از زیباترین و سمبلیك ترین میادین اصلی شهر تهران شناخته می‌شود.

سال 1337 یعنی زمانی كه اعضای انجمن حفظ آثار و میراث ملی تصمیم گرفتند،پیشنهاد ساخت نمادی از خالق شاهنامه را به یكی از هنرمندان مجسمه ساز بدهد،نامی جز'ابوالحسن خان صدیقی' به ذهشان خطور نكرد.

وی كه در آن زمان در ایتالیا به سر می‌برد،بلافاصله كار ساخت این اثر را در كارگاه خصوصی خود آغاز كرد و ظرف مدت یك سال این اثر را از جنس مرمر خلق كرد و به واقع كه با هنر و خلاقیت خود ،اثری ماندگار بوجود آورد.

گفته می شود 'گوستینوس آمبروزی' مجسمه ساز مشهور ایتالیایی به هنگام مشاهده مجسمه فردوسی در كارگاه استاد صدیقی در رم در دفتر یادبود نوشت:'دنیا بداند من خالق مجسمه فردوسی را كه میكل آن‍‍‍‍‍ژ ثانی شرق است، شناختم.میكل آنژ بار دیگر در مشرق زمین متولد شده است.'

'ابوالحسن صدیقی' نه تنها به خاطر خلق این مجسمه بلكه به خاطر ساخت انواع سردیس و تندیس،نقش برجسته و سكه و مدال یادبود به عنوان یكی از مهمترین هنرمندان دوران معاصر شناخته می شود.

ابوالحسن خان كه در خانواده ای سرشناس متولد شده بود، پس از تحصیلات ابتدایی به مدرسه آلیانس رفت. در این زمان بود كه به خاطرعلاقه وافرش به هنر نقاشی،به صورت خودآموخته به این هنر پرداخت.در برخی اسناد آمده است كه نقاشی های وی روی دیوارهای مدرسه، اعتراض مدیر را برمی انگیخت.

وی چهارسال بعد به خاطر جاذبه عمیقی كه به هنر داشت،به مدرسه 'صنایع مستظرفه' رفت و نزد استاد كمال الملك به كسب هنر پرداخت.در واقع می توان گفت عمده ترین دستاورد های هنری وی از همان ابتدای تحصیل هنری،زیر نظر استاد كمال الملك شكل گرفت.

بروز نبوغ یك هنرمند پرشور،پس از پانزده سال تحصیل وتدریس،سبب شد در 1307،به همراه اولین گروه محصلین اعزامی راهی اروپا شود و در مدرسه هنرهای زیبای پاریس زیر نظر 'آن ژال بر' با نگرش جدید هنر آشنا شد.ابوالحسن خان در این مدت بیش از همه به هنر نقاشی مشغول بود و در فاصله دو جنگ جهانی بیش از 160 تابلوی نقاشی خلق كرد كه بیشتر آنها سبك امپرسیونیست بودند.

از این هنرمند پیشگام،تابلوهای نقاشی نفیسی هم به یادگار مانده است.'فریدون صدیقی' فرزند وی و از هنرمندان مجسمه ساز،در یكی از گفت و گو هایش در خصوص نقاشی های پدرش گفت:'یكی از بهترین آثار پدرم،تابلویی است كه وی از كار 'پیتر بل روبنس' نقاش مطرح اروپایی كپی كرده است.پدرم هنگام كشیدن این تابلو در موزه لوور پاریس بود و بعد از اتمام كار،ماموران موزه اجازه خروج به پدرم ندادند و وی را متهم به دزدیدن تابلوی روبنس كردند.این موضوع به خاطر دقت و شباهت تابلوی پدرم با این اثر نقاش برجسته روبنس بود كه درنهایت مسوولان موزه با مشاهده اصل اثر به روی دیوار به اشتباه خود پی می برند.'

استاد صدیقی در كنار كار مجسمه، به هنرعكاسی هم مشغول بود.عكس هایی كه از وی به یادگار مانده،بیش از هر چیز،از جنبه تاریخی و مردم شناسی دارای اهمیت است چرا كه سبك زندگی،پوشش،بناها و معماری اروپا در سال های 1307 تا 1310 را شامل می شود.اما آنچه كه این هنرمند را در عالم هنرهای تجسمی نام دار كرد،مهارت وی در مجسمه سازی و خلق آثاری ماندگار است.

در مجموع از این پیكرتراش برجسته، 83 مجسمه به جای مانده است كه تعدادی از آنها مربوط به شخصیت های حكومتی وقت و بخش عمده ای از آنها مشاهیر و چهره های ماندگار تاریخی و ادبی ایرانی است.

از مهمترین این آثار می توان به مجسمه سعدی در شهر شیراز،بوعلی سینا در همدان، مجسمه حكیم عمرخیام در پارك لاله تهران، مجسمه نادرشاه افشار در مشهد مقدس،یعقوب لیث درزابل و دزفول و طرح چهره ابوعلی سینا به شیوه سیاه قلم اشاره كرد كه همگی در ایتالیا ساخته شده اند.

آثار وی كه بیشتر سبك رئال بودند به خاطر ظرافت و ویژگی های هنری ،سالهاست كه به عنوان یكی از عناصر زیبایی و جذابیت در فضای هنری شهرهای ایران محسوب می شود.در واقع در تاریخ مجسمه سازی ایران،استاد ابوالحسن خان صدیقی به خاطر پیشگامی در این هنر به عنوان نقطه عطف مجسمه سازی شهری شناخته می شود كه با حضورش می توان این هنر را به دوره پیش و پس از وی تقسیم كرد.

صدیقی21 آذر سال 1374 در ایران دیده از جهان فروبست،اما مجسمه های وی كه در گوشه وكنار سرزمین ایران نصب شده ،بهترین یادگارهای استاد 'ابوالحسن صدیقی' هستند كه باعث شد وی را به عنوان یكی از مهمترین مجسمه سازان ایرانی در تاریخ هنر ایران بشناسند.

پس از مرگ ابوالحسن خان، تندیس نیم تنه وی به دست فرزندش 'فریدون صدیقی' ساخته شد و در دانشكده هنرهای زیبا قرار گرفت.هم چنین در سال 1388 نیم تنه دیگری از وی در قطعه گذر هنرمندان جزیره كیش نصب شد.

نباید فراموش كرد كه شیوه نگهداری از این میراث ماندگار هنری ،بیش از همه اهمیت دارد.چنانكه دو اثر ماندگار و دوست داشتنی ابوالحسن خان شامل مجسمه فردوسی و عمر خیام در طی سال ها با بی توجهی روبرو بود و به خاطر عدم حفاظت ،سهل انگاری و مرمت غیراصولی لطمات بسیاری به آنها وارد شد.

فراهنگ5**9173**1588