شهركرد – ایرنا – اشعار پروین اعتصامی، لحظه به لحظه در زندگی مردم ایران جریان دارد.

پارسی، زبان شیرینی است كه به لحاظ ویژگی ذاتی خود، حلاوت خاصی دارد، بخصوص اگر با شیرینی شعر، درهم آمیزد، لذا از روزگاران پیشین تاكنون، همواره در قرنها و عصرهای مختلف، این زبان دارای بازیگران ماهری بوده است كه با آن راز و نیاز می‌كردند.

گویندگانی كه با تبحر و استادی خاص، شیرینی این زبان را دوچندان و بلكه صد چندان می‌كردند، شعرایی كه با مهارت، كلمات زیبای فارسی را زیباتر، بر كرسی جمله می‌نشاندند و این گروه كه آغازگرشان بر ما ناپیداست، انتهایی نیز ندارند.

شعرایی كه در فن بلاغت، سخنوری و شاعری سرآمد روزگار خود و برخی چون سعدی، حافظ و فردوسی سرآمد سخنوران این زبان در تمام قرنها و عصرها شدند، به گونه‌ای با كلمات بازی می كردند كه تا جهان باقیست و تا سخن در بین آدمیان رواج دارد، آثارشان چون دُرّی بی‌همتا، دست به دست می‌شود.

اما در میان این شعرا، چشممان كمتر به دیدار شاعره‌ای روشن بود و یا اگر بود، آن چنان جلوه‌ای نداشت كه ارزش ماندن در تاریخ را داشته باشد و در انظار عامه جلوه‌گر باشد، اما پروین اعتصامی این طلسم را شكست و به عنوان یك زن در عرصه شعر و شاعری تاخت و چه زیبا تاخت.

زنی كه تاكنون تنها یكی از مهره‌های شعر شعرا بود، خود نیز شعر گفت و چه زیبا گفت از دردهای اجتماع و چه زیبا گفت از كاستی‌های بشر و این گوینده و سُراینده، پروین بود.

رخشنده اعتصامی با نام مستعار 'پروین' در سال 1285 هجری خورشیدی، در شهر تبریز دیده به جهان گشود، او در خاندانی آشنا با علم، فرهنگ و ادب به دنیا آمد و زیر نظر پدری مدیر، مدبّر و ادیب، پرورش یافت.

پدرش، یوسف اعتصامی آشتیانی ملقب به 'اعتصام‌الملك' از ادبای زمان خود بود كه در فن‌های بسیاری، از بزرگان زمان خود به شمار می‌رفت.

او نویسنده‌ای توانا، ادیبی محقق، محققی كتابشناس و روزنامه‌نگاری خوش ذوق بود كه به هنر خوشنویسی نیز آراسته بود و با زبانهای عربی، تركی و فرانسه آشنایی داشت و در زبان عربی، نویسنده‌ای چیره‌دست محسوب می‌شد.

میرزا یوسف، در نوجوانی و جوانی پروین، مجله 'بهار' را سرپرستی می‌كرد كه برای نخستین بار شعرهای دخترش را نیز در این مجله، در معرض نقد و بررسی قرار داد.

از آثاری كه از پروین در مجله 'بهار' به چاپ رسید، چنین برمی‌آید كه وی نویسنده‌ای پرمایه با قریحه‌ای زیبا و مُتبحّر در زبان فارسی است، ضمن آن كه مطالبی كه به قلم او به زبان عربی درمی‌آمد، تسلطش بر این زبان را می‌رساند.

گرچه پروین خود دارای ذوق و قریحه بسیار خوبی بود، اما حضورش در كنار استاد بزرگواری چون پدرش، توفیق او را دوچندان كرد و باعث شد كه موجبات تحصیل او در مدرسه دخترانه آمریكایی فراهم شود، لذا وی با زبانهای انگلیسی و فرانسه نیز آشنا شد و این مختصات تنها خصوصیات بارز این خانواده نیست، زیرا پدر پروین، علاوه بر علائق خود، تصدی بارز بزرگترین و معتبرترین كتابخانه مجلس شورای ملی را نیز بر عهده داشت كه به ضرورت، با كتابهای بسیاری آشنا می‌شد و پروین هم از هیچكدام از این موهبات بی‌نصیب نبود، خاصه اینكه 'هم‌نشین تو از تو به باید، تا تو را عقل و دین بیفزاید' و در این میان، همنشینان خانواده پروین كه از دوستان پدرش به شمار می‌رفتند نیز نقش ارزنده‌ای را ایفا كردند.

شخصیت‌های ممتازی مانند علی‌اكبر دهخدا، ملك‌الشعرای بهار و غیره كه همگی از اكابر شعر و ادب زبان پارسی به شمار می‌رفتند، هر یك به نوبه خود در تشویق و راهنمایی پروین می‌كوشیدند كه در بین آنها 'ملك‌الشعرای بهار' استاد مسلم سبك 'خراسانی' در شعر بود و با آثار شعرای اصیل این سبك همچون معزی ،انوری و فرخی آشنایی كامل داشت و علی‌اكبر دهخدا كه با مثنوی مولانا پیوندی ناگسستنی داشت و اعتصام‌الملك كه با شعرایی همچون سعدی، حافظ و نظامی مانوس بود و عباس اقبال آشتیانی كه به نوبه خود، استاد مسلم این خطه به شمار می‌رفت.

پیداست كه پروین اگر از هر كدام از این اساتید ذره‌ای یافته باشد، اندوخته‌ای بسیار دارد و بدین لحاظ است كه ابراز نظر راجع به پروین، از سوی یك صاحبنظر، چنین از آب درآید.

تأثیر شعر قدما و شیوه آنان در سخنوری در كلام پروین، در قالب بیانی شیوا بطور محسوسی جلوه‌گری می‌كند.

علی‌اكبر دهخدا می‌گوید:قصیده‌های پروین اعتصامی، بیشتر به شیوه شعرهای ناصر خسرو و نزدیك به شیوه بیان سنایی بوده و نشانه‌هایی از شعر مسعود سعد در آن موج می‌زند، قطعاتش هم از تأثیر كلام انوری خالی نیست و مثنوی‌های او، یادآور نظامی، مولانا و سعدی است.

این محاسن كه همگی یكجا جمع شده‌اند، بدون شك اتفاقی نیست و حاصل توشه‌ای است كه شاعره هوشیار و زبردست ما از دوران تربیت و ارشاد پدرش و همكلامی با دوستان او، اندوخته است.

در اشعار پروین مسائل اجتماعی جایگاه ویژه‌ای دارد و دمی از آن غافل نیست، آن جا كه قطعه 'اشك یتیم' یا 'مست هشیار' را می‌سُراید.

پروین در اشعار خود غرق است و هنگامی كه شعر می‌گوید، آنچنان با سوز و گداز می‌گوید كه گویی تمامی وقایع بر خود او نازل شده و خواننده هنگام خواندن شعرش، انگار با هر بیت كه می‌خواند، ده‌ها تابلوی رنگارنگ در دیده‌اش جابجا می‌كند و شعر وی، همچون تابلوی نقاشی است.

شعرهای پروین اعتصامی بیشتر اجتماعی، اخلاقی و تربیتی بوده و از دردها و رنج‌های اجتماع خبر می‌دهد و از نظر سبك و سیاق، بیشتر به ناصر خسرو، دقیقی، سنایی، سعدی، خاقانی و ظهیر وابستگی و شباهت دارد.

پروین اعتصامی از شعرایی است كه بسیار زود محبوب عامه شد، زیرا او مداح نبود و مداحی امیران، سلاطین، زرداران و زورداران را نكرد و خادم اجتماع بود و بیشتر مخاطبانش از طبقات محروم جامعه بودند و پروین حقوق پایمال شده آنان را مطالبه می‌كرد و در ذهن خود، ستمكاران را به دادگاه عدل الهی می‌كشاند و اشعاری چون 'برزگر'، 'فقیر'، 'كودك یتیم' و 'مرد رنجبر'، نشان‌دهنده روح حساس او و واكنشش نسبت به اجتماع است.

پروین در قطعه 'ای رنجبر'، نه تنها مظلوم بودن او و ظالم بودن ستمگر را می‌گوید، بلكه وی را وامی‌دارد كه حق خود را بگیرد، او میل دارد كه عدالت اجتماعی برقرار شود و به طبقه محروم تكلیف می‌كند كه عدالت را برقرار كن و به او می‌فهماند كه هیچكس به فكر تو نیست، پس حق خود را بطلب و اگر ندادند با خشونت بگیر و به این ترتیب، پروین كه گاه مورد توجه قرار می‌گرفت، به یكباره، شهرت پیدا كرد و بر سر زبانها افتاد.

یكی از اساتید رشته زبان و ادبیات فارسی در گفت و گو با ایرنا اظهار داشت: این شاعره، یكی از شعرای طراز اول كشور، در زمینه شعر اجتماعی بوده كه باعث نجات شعر از محدوده‌های مدح و تملق شده است.

همایون علیدوستی شهركی گفت: شعر با پروین، بطور رسمی وارد زندگی مردم ایران شد و به همین خاطر هم مردم با شعر او زندگی می‌كنند و وی را دوست دارند.

وی افزود: مردم ایران، احساس می‌كنند پروین اعتصامی، در گوشه گوشه زندگی آنان حضوری شاعرانه دارد.

علیدوستی شهركی تأكید كرد: نگاه پروین اعتصامی به مردم نیز، نگاهی عمیق، همراه با شعور و درك شاعرانه است.

این استاد دانشگاه تصریح كرد: اگرچه احساسات پروین مربوط به زنان است اما، این شاعره، هیچگاه این احساسات را در خدمت غرایض نفسانی خود قرار نداد و برای اعتلای فرهنگ ایرانی، كوشش كرد و تمامی عمر خود را در این مسیر، گذرانید.

وی بیان داشت: پروین اعتصامی، شاعری است كه بسیاری از صاحبنظران زبان و ادبیات فارسی، از او به عنوان پدیده‌ای بی‌نظیر در تاریخ ادبیات ایران نام می‌برند.

علیدوستی شهركی اضافه كرد: برای شناخت روح بلند پروین اعتصامی، بایستی سروده‌های او را بخوانیم و مفهوم این سروده‌ها را بیشتر بررسی كنیم.

پروین اعتصامی، آرام آرام به سوی عرفان رفت و از دنیای مادی فاصله گرفت و به سرودن اشعار عرفانی پرداخت و شعر'لطف حق او'،'كعبه دل' و 'صد پریشان' را در این دوران سرود و در همین بیانها، ردّپایی از آثار بزرگان علم و ادب در شعرش یافت می‌شود.

سرانجام مرگ بر پروین اعتصامی غلبه كرد و موجبات سرودن قطعه‌ای برای سنگ مزارش شد و در این شعر، وی تزلزل حیات انسانی و این كه همه فانی هستند را از خاص و عام، بزرگ و كوچك و فقیر و غنی، نشان داد.

هر كه باشی و ز هر جا برسی

آخرین منزل هستی، اینجاست

در این اشعار، پروین اعتصامی، مسائل اجتماعی زمان خود را كه شاید بیشتر از جمله مسائلی باشد كه همواره موجود است، منتها هر زمان به یك صورت می‌شكافد و غده چركین این بیماری اجتماعی را فشار می‌دهد و با سرودن اشعارش، چرك‌های كثیف این غده را بیرون می‌ریزید، به امید روزی كه شاید داروی خشك كردن این چرك‌ها، كه همانا رفع جهل و نادانیست، كشف شود.

پروین اعتصامی در قطعه 'مست هوشیار و گفتگوی مرد مست و محتسب'، به كالبد شكافی اخلاقی پیكر بیمار اجتماع می‌پردازد و چه زیبا و رندانه مورد عتاب و خطاب قرار می‌دهد، ضمن اینكه هیچكس را رها نمی‌كند، اما جامعه او به حدی در منجلاب فقر فرهنگی فرو رفته است كه كسی توجهی به مسائل اطراف خود ندارد و همین بی‌اعتنایی باعث می‌شود كه بازهم پروین بسُراید و بگوید و شاید الهامبخش وی، قصه‌ای مشابه كه مولانا در مثنوی آورده، باشد.

مطالعات عمیق پروین حتی در زبانها دیگر نیز باعث به وجود آمدن آثار ارزشمندی شد كه مسمّط 'یاد یاران' را می‌توان الهام گرفته از شعر شاعر انگلیسی زبان به نام 'اسمیت' دانست كه او خطاب به یك پیكر مومیایی، در مصر باستان سخن می‌گوید.

پروین در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی و همچنین در برخی از مجامع علمی و ادبی، به همراه پدرش شركت می‌كرد و با استعداد سرشار خود، حاضران را به حیرت وامی‌داشت.

پروین اعتصامی، در سال 1313 هجری خورشیدی، با پسرعمویش ازدواج و به زیستگاه همسرش در كرمانشاه عزیمت كرد، اما یك سال بعد، به طور رسمی از شوهر جدا گردید و تنها گلایه‌ای چند، به زبان شعر از او شنیده شد.

ای تو، ز جمعیت و ز گلزار، چه دیدی

جز سرزنش و بد سری خار، چه دیدی

ای لعل دل افروز، تو با این همه پرتو

جز مشتری سفله به بازار، چه دیدی

رفتی به چمن، لیك قفس گشت نصیبت

غیر از قفس از مرغ گرفتار، چه دیدی

سرانجام پروین اعتصامی، در نوروز سال 1320، بدون هیچ عارضه قبلی‌ای كسالت یافت و بستری شد و دیگر از این بستر، برنخاست.

او را در كنار پدرش و در آرامگاه خانوادگی ایشان در قم، به خاك سپردند و علت مرگ را بیماری 'حصبه' اعلام كردند.

بر سنگ قبر پروین اعتصامی، سروده‌ای از خودش حك شده كه به دو بیت آن اشاره می‌شود:

اینكه خاك سیه‌اش، بالین است

اختر چرخ ادب، پروین است

گرچه جز تلخی، از ایام ندید

هرچه خواهی، سخنش شیرین است

پس از وفات پروین اعتصامی، مجامع علمی و ادبی كشور، تازه متوجه درگذشت بانویی بزرگوار و شاعره‌ای گرانقدر شدند و مجالس بسیاری برایش برپا كرده و اشعار زیادی در دوری و فراقش سرودند.

در مورد اشعار پروین اعتصامی، نظریه صاحبنظران سراسر مدح و تعریف است، مانند مقدمه استاد بهار بر دیوان هفت هزار بیتی پروین كه او را با شعرای بزرگ متقدم مقایسه نموده و اشعارش را ستوده است.

روحش شاد، یادش گرامی و خاطرش جاویدان باد.

گزارش از: وحید رئیسی دهكردی

6027/7362