پروین اعتصامی شاعره نام آشنای ایرانی، زمانی که دیوان ارزشمندش را ورق می زنیم و با عناوین اشعارش روبرو می شویم همه حکایت از مضامین انسان دوستانه دارند. بی شک در مقام یک شاعره زن وظیفه اش را به درستی انجام داده است. اما، نکته ای که وجود دارد بی لطفی برخی از محققین شعر و ادبیات است که شعر سرایی پروین را مردانه می دانند.
در پاسخ به این افراد باید گفت: در هر دوره ای شرایط اجتماعی، فرهنگی و... تاثیراتی بر روی ادبیات و شاعران داشته است و قطعا این شرایط بر پروین و اشعار او نیز تاثیر گذاشته است. پروین در دوره ای زندگی می کرد که جامعه مردسالار بود و در آن شرایط اجتماعی و فرهنگی نباید از پروین انتظار داشت که احساسات و مضامین زنانه را صراحتاً در اشعارش بیاورد. اما با این وجود اشعاری در دیوانش یافت می شود که احساسات زنانه در آن موج می زند.
منظور اشعاری نیست که به دفاع از حقوق زنان پرداخته است، زیرا این نمونه ها صراحتاً در اشعارش یافت می شود بلکه منظورم در این جا احساسات دخترانه و زنانه ای است که در اشعارش وجود دارد. مثال بارز آن شعر تیره بخت است که درباره دخترکی است که مادرش را از دست داده است و از دست نامادریش به ستوه آمده است. زمانی که با ابیات این شعر روبرو می شویم به خوبی نشان می دهد که این ابیات و الفاظ فقط می تواند حاصل احساسات یک شاعر زن باشد.
نگاه ریزبینانه شاعر به تفاوت هایی که نامادری دخترک در حق او و فرزندان خودش قائل شده است، حس ظریفی که دخترک در آن موقعیت ها داشته است، احساس حمایت و نیاز به مادر در آن لحظات توسط دخترک.
زمانی که با ابیات شعر «تیره بخت» روبرو می شویم به خوبی نشان می دهد که این ابیات و الفاظ فقط می تواند حاصل احساسات یک شاعر زن باشد
سوخت انگشت من از آتش و آب او به انگشت خود انگشتر کرد
دختر خویش به مکتب، بسپرد نام من کودن و بی مشعر کرد
به سخن گفتن من خرده گرفت روز و شب در دل من نشتر کرد
هر چه من خسته و کاهیده شدم او جفا و ستم افزونتر کرد
آیا این ابیات نشانه ای جز این دارد که فقط یک شاعر زن میتواند این احساسات را در اشعارش بیاورد؟
و یا در شعر تهیدست، آنگاه که شاعر زخم فقر را با درد بی مادری گره می زند و چه زیبا این ترکیب را به خواننده نشان می دهد:
نیستید آگه از این زخم، از آنک مار ادبار شما را نگزید
درزی مفلس و منعم نه یکی ست فقر، از بهر من این جامه برید
مادرم دست بشست از هستی دست شفقت بر سر من نکشید
شانه ی موی من، انگشت من است هیچ کس شانه برایم نخرید
شعر تعزیت پدر، شعر بسیار پر احساس و مشهور پروین برای پدرش است، زمانی که با این شعر همراه می شویم می توان احساس یک دختر به پدرش، ناراحتی یک دختر در غم از دست دادن پدرش و رابطه قوی آنها را باهم دید و جز اینکه این شعر را یک زن و قطعا پروین سروده چه برداشتی می توان داشت؟
رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی بی تو در ظلمتم ای دیده نورانی من
متناسب با روزگار آن زمان، بعد از فقدان پدر قطعا نگرانی هایی برای پروین و زندگیش بوجود آمده بود و چقدر پر احساس و حزن برانگیز پروین این حس فقدان پدر را آورده است:
احساسات به عاریت گذاشته شده در اشعار توسط پروین اعتصامی را باید با دقت زیاد در نوع انتخاب واژگان و دلالت های آنها برای رساندن احساس شاعر پی برد
گنج خود خواندی ام و رفتی و بگذاشتی ام ای عجب! بعد تو با کیست نگهبانی من
در شعر لطف حق ، پروین این بار احساسات یک مادر را برای آینده نامعلوم فرزندش به درستی بیان و ترسیم میکند
مادر موسی، چو موسی را به نیل در فکند، از گفته ربّ جلیل
خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه گفت کای فرزند خرد بی گناه!
گر فراموشت کند لطف خدای چون رهی زین کشتی بی ناخدای؟
گر نیارد ایزد پاکت به یاد آب، خاکت را دهد ناگه به باد
پروین در این جا آن احساس نگرانی و اضطراب و تشویش که مادر حضرت موسی در هنگام دور کردن فرزندش از خود داشته را به خوبی بیان می کند و خواننده را از این حس مادرانه آگاه می کند.
این ها فقط نمونه هایی کوچک از این احساسات زنانه و دخترانه است که در اشعار پروین اعتصامی یافت میشود، و این احساسات به عاریت گذاشته شده در اشعار توسط پروین اعتصامی را باید با دقت زیاد در نوع انتخاب واژگان و دلالت های آنها برای رساندن احساس شاعر پی برد. پس اینکه اشعار پروین را مردانه بدانیم ناشی از عدم آگاهی ما به اشعار وی و درک نکردن احساسات این شاعره گرانقدر است.
نظر شما