تهران- ایرنا- وزارت آموزش و پرورش به عنوان نهادی فرهنگی و فرهنگ ساز در جامعه، نقش مهمی را در آموزش عمومی رشته های گوناگون ایفا می كند؛ حال این پرسش مطرح است كه این وزارتخانه بزرگ تا چه میزان در زمینه آموزش عمومی قرآن موفق عمل كرده و انتظارات اهل فن را برآورده ساخته است.

به گزارش روز شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا ، آموزش عمومی قرآن در سطح جامعه وظیفه مهمی است كه تمامی نهادها باید آن را در سرلوحه برنامه های خود قرار دهند؛ چرا كه ما به عنوان كشوری مسلمان بر این اعتقاد هستیم كه تنها راه سعادت فرد و جامعه در گرو عمل به دستورات قرآن است. در میان نهادهای فعال در كشور، بیشترین انتظارات در زمینه آموزش عمومی قرآن از نهاد آموزش و پرورش می رود؛ زیرا همانطور كه از نامش پیداست این نهاد متولی امر تعلیم و تربیت در جامعه است و این ذهنیت به طور ناخودآگاه ما را به این سمت سوق می دهد كه دستیابی به هدف آموزش عمومی قرآن را از آن جویا شویم؛ از همین رو بر آن شدیم تا نقش نهاد آموزش و پرورش در راستای آموزش عمومی قرآن در سطح جامعه را با كارشناسان و مسئولان در میان بگذاریم.



** تسلط تعداد محدودی از فارغ التحصیلان دیپلم به روخوانی قرآن

احمد حاجی‌شریف، معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآن‌الكریم درباره اینكه چرا آموزش و پرورش در زمینه آموزش عمومی قرآن آن طور كه باید موفق نبوده، اظهار كرد: مهم‌ترین علت به معلمان قرآن بازمی‌گردد كه تعداد قابل توجهی از آنان معلم قرآن نیستند؛ به این معنا كه در تعدادی از مدارس، آموزش درس قرآن را به معلمان دیگر كه ساعت‌های آموزشی آنان پر نمی‌شود، واگذار می‌كنند؛ یا حتی به معاون مدرسه، یا دفترداری كه تخصص او در رشته‌ای دیگر است.

وی در گفت وگو با ایرنا ادامه داد: نكته دیگر این است كه معلمان قرآن باید مانند معلمان ریاضی، ادبیات و ... دوره‌های ضمن خدمت ببینند و مورد ارزشیابی قرار گیرند؛ اما این كار یا انجام نمی‌شود یا به ندرت انجام می‌شود.

حاجی‌شریف كه بیش از 30 سال سابقه آموزش قرآن در مدارس كشور را دارد، افزود: متولیان مدارس نیز به درس قرآن اهمیت نمی‌دهند؛ به عنوان مثال، مدیر مدرسه زمانی كه می‌بیند نمره ریاضی دانش‌آموزی 20 است، نمره املای او 19 و علوم 18، به معلم می‌گوید چرا نمره قرآن این دانش‌آموز را 14 می‌دهید؛ شما حق ندارید به او نمره قرآن كمتر از 19 بدهید؛ بنابراین اگر یك معلم قرآن هم در زمینه نمره دادن احساس مسئولیت و وجدان داشته باشد، با انتقاد مدیران و مسئولان مدارس روبه‌رو می‌شود.

معاون سازمان دارا‌لقرآن همچنین اظهار كرد : از سوی دیگر خانواده‌ها نیز به تمام دروس اهمیت می‌دهند به جز قرآن؛ به طوری كه اگر نمره قرآن فرزندشان پایین باشد برایشان مهم نیست؛ اما اگر نمره زبان انگیسی یا ریاضی‌اش پایین باشد به سرعت او را به كلاس‌های فوق‌العاده می‌فرستند و واكنش نشان ‌می‌دهند؛ غافل از آنكه اهمیت درس قرآن در حدی است كه تا پایان عمر بر زندگی فرزند آنان تأثیر خواهد گذاشت.

حاجی‌شریف انتقاد بعدی را به كتاب‌های درسی وارد دانست و گفت: در كتاب‌های درسی كه برای آموزش قرآن در مدارس به كار برده می‌شود از شیوه‌های خاصی برای علامت‌گذاری واژه‌های قرآنی استفاده می‌شود كه برای یادگیری دانش‌آموزان مناسب نیست؛ به عنوان مثال، در سال‌های اول تا سوم ابتدایی علامت «سكون» آموزش داده می‌شود؛ اما از سال چهارم این علامت در كتاب‌های درسی حذف می‌شود؛ پرسیده می‌شود كه چرا آن را حذف می‌كنید؛ در پاسخ می‌گویند كه در این صورت اعراب واژه‌های قرآن برای دانش‌آموزان كمتر شده و راحت‌تر می‌توانند این واژه‌ها را بخوانند؛ حال این پرسش مطرح می‌‌شود كه پس چرا از همان ابتدا علامت سكون به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود.

این معلم بازنشسته قرآن با بیان اینكه حذف علامت‌ها از كتاب‌های قرآن آموزش و پرورش یكی از مسائل مهمی است كه برخوردی غیرمنطقی با آن می‌شود، افزود: در كتاب‌های قرآن‌ كشورهای عربی، علاوه بر اینكه تمامی حروف علامت دارند، حتی برای حروف ناخوانا هم علامت دایره تعریف شده است؛ در حالی كه در كتاب‌های درسی ما حتی صداهای كشیده، حروف ساكن، و حروف ناخوانا هم هیچ گونه علامتی ندارند.

معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآن‌الكریم در پاسخ به اینكه آیا تفاهم‌نامه‌ای كه وزارت آموزش و پرورش با سازمان دارالقرآن امضا كرده‌ در حل این مشكلات تأثیری خواهد داشت یا خیر، گفت: این تفاهم‌نامه با معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش منعقد شد كه متولی فوق برنامه‌های قرآنی است ؛ اگر این تفاهم‌نامه با معاونت پژوهشی كه متولی تألیف كتب درسی است یا معاونت آموزشی كه متولی آموزش معلمان كشور است، پیگیری می‌شد بهتر و مؤثرتر بود؛ زیرا هر یك از این معاونت‌ها كار خود را انجام می‌دهند و با یكدیگر هماهنگ نیستند؛ با این حال امیدواریم در راستای دستیابی به این هدف معاونت‌های آموزش و پرورش با یكدیگر هماهنگ شوند و این تفاهم‌نامه بتواند بخشی از مشكلات آموزش عمومی قرآن را حل كند.

وی تأكید كرد: فرزندان ما 12 سال از عمر خود را در آموزش و پرورش سپری می‌كنند؛ هفته‌ای دو ساعت درس قرآن دارند و در مجموع در این 12 سال بیش از 600 ساعت آموزش قرآن می‌بینند؛ اما تنها عده محدودی از فارغ‌التحصیلان دیپلم ما، حتی به روخوانی قرآن مسلط هستند. در این وضعیت در دانشگاه آزاد مجبور شده‌اند یك یا دو واحد روخوانی قرآن را هم به واحدهای درسی دانشگاهی اضافه كنند و كسی كه در امتحان روخوانی پذیرفته نشود مدرك كارشناسی به او داده نمی‌شود.

حاجی‌شریف با اظهار این نكته كه در رابطه با درس قرآن وزارت آموزش و پرورش هزینه سنگینی صرف می‌كند كه در طی 12 سال رقم چشمگیری می‌شود، پیشنهاد داد: این هزینه در اختیار خانواده‌ها قرار داده شود تا فرزندانشان را به كلاس قرآن بفرستند و درس قرآن در آموزش و پرورش حذف شود؛ یا اینكه این اعتبار در اختیار دستگاه‌های دیگر قرار داده شود تا متولی آموزش قرآن فرزندان ما در كشور شوند.



**نبود مدیریت و برنامه ریزی درست در آموزش عمومی قرآن

بهروز یاریگل، استاد پیشكسوت قرآن نیز در زمینه عملكرد آموزش و پرورش درباره آموزش عمومی قرآن به ایرنا گفت: ابتدا باید دید كه منظور از آموزش عمومی چیست؛ به طور طبیعی بهترین زمان برای یادگیری كلیت آموزه‌های قرآنی در سنین پایین است؛ اما این بدان معنا نیست كه مسئولان و معلمان آموزش و پرورش ما در این زمینه كم كاری كرده‌اند؛ بلكه روش مدیریتی و برنامه‌ریزی آنان درست نبوده است.

یاریگل با اظهار اینكه ما از ابتدای كار و از زمانی كه انقلاب به وقوع پیوسته، برنامه‌ریزی اساسی برای آموزش عمومی قرآن نداشته‌ایم، افزود: باید در زیرساخت‌های آموزشی خود با مدیریت و هوشمندی بهتر، و مقداری دوراندیشی عمل می‌كردیم؛ اگر برای انجام هر كاری از ریشه و ابتدا درست بیندیشیم و تصمیم‌گیری كنیم، آینده خوبی هم خواهیم داشت؛ ما فكر اساسی با نظرات كارشناسانه و دقیق نمی‌كنیم و از همین رو در آینده با مشكل مواجه می‌شویم.

این استاد پیشكسوت قرآن بر این اعتقاد بود كه افراد در جامعه ما به دو شكل ظاهری و باطنی قرآن را مورد توجه قرار می‌دهند؛ وی در این زمینه توضیح داد: برخی از افراد تنها به قرائت قرآن و حفظ آن اهمیت می‌دهند و از ترجمه آیات و باطن قرآن غافل هستند؛ اما برخی دیگر به فهم و درك و عمل به قرآن توجه می‌كنند و از ظاهر آن دور می‌شوند؛ در حدی كه افرادی از این دست را سراغ داریم كه حتی در روخوانی قرآن هم مشكل دارند.

یاریگل ادامه داد: بنابراین آموزش عمومی قرآن به این معناست كه تنها به روخوانی و قرائت قرآن بها ندهیم و توجه به باطن قرآن را نیز در برنامه‌های خود داشته باشیم؛ كه البته آموزش و پرورش در این زمینه خوب عمل كرده‌ و به آموزش رشته‌های مفاهیمی چون نماز، ترجمه، بخش‌هایی از تفسیر، و حتی نهج‌البلاغه نیز پرداخته است؛ اما متأسفانه به طور عملی خروجی كار بازدهی لازم را نداشته و نیاز به برنامه‌ریزی عمیق‌تری داریم.

كمبود معلم خوب قرآن نیز مشكل دیگری بود كه یاریگل بر آن تأكید كرد و گفت: ما در رده‌های گوناگون كتاب‌های متنوعی چاپ و انتشار می‌كنیم، اما معلمان خوبی در كادر خود تربیت نكرده‌ایم. در كشور ژاپن بهترین معلمان، معلمان دوره ابتدایی هستند و به آنان بیشترین توجه می‌شود؛ حتی بهترین حقوق را هم به این معلمان می‌دهند؛ چرا كه شاكله فرهنگ آن كشور را پایه‌ریزی می‌كنند.

وی افزود: هم‌اكنون در آموزش و پرورش معلمان درجه یك و نخبه‌ای كه با روش‌های تدریس و سطوح مختلف آموزشی آشنا باشند، علم روانشناسی بدانند، و بدانند با دانش‌آموزان با استعدادها و سلیقه‌های مختلف چگونه برخورد كنند، چگونه در آنان ایجاد علاقه و انگیزه كنند، انگشت‌شمارند.

این استاد قرآن با بیان اینكه روش مدیریتی مسئولان آموزش و پرورش در شناخت اینكه ما چطور باید قرآن را به دانش‌آموزان آموزش دهیم اشتباه بوده است، افزود: ما باید بدانیم چه چیزی را به چه كسی آموزش دهیم؛ چرا كه هر دانش‌آموزی در هر مقطعی روحیه و استعدادهای خاص خود را دارد؛ اما در اصطلاح می‌توان گفت كه ما تمام دانش‌آموزان را با یك چوب رانده‌ایم؛ بنابراین باید در آموزش‌های خود بازنگری اساسی كنیم.

یاریگل خاطرنشان كرد كه اگر سن دانش‌آموزان بالا برود و جمعیت قرآن‌دان ما كم شود، جبران‌ناپذیر خواهد بود؛ و اگر از مقطع ابتدایی در زمینه آموزش قرآن خوب عمل نكنیم طبیعتاً در مقاطع بالاتر با مشكل مواجه خواهیم شد.



**سطح آموزش پایین

محمد خواجوی، معلم بازنشسته قرآن آموزش و پرورش و رئیس سابق سازمان دارالقرآن نیز از افراد دیگری بود كه نظر وی را در زمینه ارزیابی عملكرد آموزش و پرورش در آموزش عمومی قرآن جویا شدیم؛ وی در این باره به ایرنا اظهار داشت: اینكه آموزش و پرورش در زمینه آموزش عمومی قرآن چندان موفق نبوده، بدیهی است و خود اصحاب آموزش و پرورش هم این موضوع را قبول دارند؛ اما دلایل و عوامل این عملكرد ضعیف را باید شناخت و حل كرد.

وی ادامه داد: نخستین عامل به فرهنگ جامعه باز می‌گردد و اینكه نگاه جامعه به قرآن چگونه است؛ اینكه جامعه تا چه اندازه به قرآن بها دهد، در آموزش آن تأثیر مستقیم خواهد گذاشت. در جامعه ما نسبت به مسائل دیگر كمتر به قرآن بها داده می‌شود و حتی بخشی از آن هم كه مورد توجه قرار می‌گیرد، نظری است؛ به این معنا كه در سخنرانی‌ها و محافل به قرآن پرداخته می‌شود، اما در عمل این فرهنگ در جامعه كمتر دیده می‌شود كه قرآن برنامه زندگی مردم باشد و در تمام شئونات زندگی آنان اعم از سیاسی، اقتصادی و ... حضور داشته باشد.

خواجوی معتقد بود كه دستگاه آموزش و پرورش، از وزیر آن گرفته تا دانش‌آموزان متأثر از همین فرهنگ است .

این استاد بازنشسته قرآن افزود: اگرچه آموزش و پرورش خود باید فرهنگسازی كند، اما به هر حال تحت تأثیر فرهنگ جامعه قرار می‌گیرد و تافته جدا بافته‌ای نیست؛ به همین جهت نه معلم قرآن باور دارد كه قرآن باید در تمام شئونات زندگی وارد شود و تضمین‌كننده سعادت انسان است و نه دانش‌آموزی كه این آموزش را می‌بیند؛ در نتیجه معلم، مدیر و عوامل دیگر حساسیت‌های لازم را در زمینه آموزش قرآن ندارند؛ به طوری كه فكر می‌كنند اگر معلم قرآن در مدرسه حاضر نباشد معلم فیزیك یا ریاضی هم به جای او می‌تواند سر كلاس برود، اما برعكس چنین چیزی امكان‌پذیر نیست.

وی با اشاره به اینكه این عدم حساسیت در اولیاء دانش‌آموزان نیز دیده می‌شود، گفت: چه معلمان مدرسه و چه اولیاء دانش‌آموزان در حدی كه نسبت به دروس ریاضی، علوم، فیزیك و شیمی حساس هستند، نسبت به قرآن حساسیت آنچنانی ندارند؛ حتی گاهی اوقات والدین از اینكه نمره فرزند آنان در درس قرآن پایین است، اظهار تعجب كرده و نمره بالاتری را مطالبه می‌كنند؛ اما اگر همان دانش‌آموز در درس ریاضی یا ... نمره پایینی داشته باشد برای والدینش باور كردنی و منطقی است.

خواجوی عامل دیگر را كمبود كادر متخصص و مجرب در رشته‌های قرآنی دانست و اظهار كرد: آموزش و پرورش به هر دلیلی در تأمین این كادر موفق نبوده است؛ به طوری كه برخی معلمان حتی در خواندن قرآن هم مهارت ندارند؛ به عنوان مثال، معلم ابتدایی كه تمامی دروس را به دانش‌آموزان آموزش می‌دهد باید در هر درسی اطلاعات و تخصص لازم را داشته باشد. ممكن است برخی معلمان ابتدایی، ریاضی، علوم یا فارسی را خوب آموزش دهند اما در تدریس قرآن تخصص و توانایی مورد نیاز را نداشته باشند؛ توجه به این نكته در آموزش و پرورش ما مفقود است و باید برای آینده فكری كنند.

وی كه از حدود 40 سال پیش در آموزش و پرورش فعالیت داشته و در زمینه آموزش قرآن تجارب ارزشمندی دارد، عنوان كرد: آموزش و پرورش برای رصد و ارزیابی كار خود باید برنامه‌ریزی داشته باشد تا بتواند خلاءهای موجود را پیدا، و در جهت رفع آن‌ها تلاش كند؛ اما معمولاً این كار به دلیل یك سری موانع صورت نمی‌گیرد؛ موانعی مانند مشكل بودجه یا نداشتن كارشناس خبره‌ای كه بتواند برنامه‌ریزی كند و این خلاءها را پر كند؛ در حالی كه این مسئله مهمی است و همان محاسبه و مراقبه‌ای كه برای شخصیت افراد صورت می‌گیرد در دستگاه‌ها نیز می‌تواند وجود داشته باشد.

این استاد قرآن گذاشتن بارهای مضاعف بر دوش آموزش و پرورش را عامل دیگری برشمرد كه به وظیفه اصلی این دستگاه صدمه زده است؛ وی از نمونه‌های بارز این بارها را سپردن آموزش عمومی قرآن به آموزش و پرورش از سوی شورای توسعه فرهنگ قرآنی در دولت قبل معرفی كرد و گفت: زمانی كه آموزش و پرورش در همان مقدار برنامه‌ای كه به او واگذار كرده‌اند - آموزش قرآن از اول ابتدایی تا انتهای دبیرستان- خروجی مطلوبی نداشته، منطقی آن است كه تمام ظرفیت خود را چه به لحاظ نیروی انسانی، چه بودجه، صرف وظیفه اصلی‌اش كند.

خواجوی با بیان اینكه انجام این كارهای اضافه، وقت اضافه‌، انرژی مضاعف و امكانات بیشتری صرف می‌كند، افزود: البته آموزش و پرورش دولت قبل به دلیل اینكه می‌خواست بودجه این كار را بگیرد، مسئولیت آن را پذیرفت؛ فقط تابلو زدند و تبلیغ كردند كه 10 هزار مدرسه قرآنی تأسیس كرده‌ایم؛ اما این كار آنقدر سست و بی‌پایه بود كه یكسال بعد تمامی آن مدارس جمع‌آوری شد.

وی انتقاد دیگر را به كتاب‌های درسی وارد كرد؛ به طوری كه بر این اعتقاد بود كتاب‌های دینی باید از كتاب‌های قرآن جدا شود.

این استاد پیشكسوت قرآن در ادامه تصریح كرد: اینكه كتاب‌های دینی و قرآن در برخی پایه‌های آموزش و پرورش یكی شده‌اند، كار درستی نیست؛ به ویژه اینكه ذهن دانش‌آموزان به یك سری از حرف‌های فلسفی و كلامی ورود پیدا می‌كند كه در حوزه آموزش قرآن خصوصاً در سنین ابتدایی تا دبیرستان روش مناسبی نیست؛ چرا كه برای دانش‌آموزان مشكل ایجاد می‌كند؛ باید روان و ساده قرآن را به این گروه سنی و حتی مردم آموزش داد.

خواجوی همچنین خاطرنشان كرد: آموزش و پرورش در مقطع پیش‌دانشگاهی اعلام كرده كه قرآن جزو واحدهای درسی نیست؛ اما تمامی دانش‌آموزان باید در پایان سال امتحان روخوانی دهند و نمره بگیرند؛ چنین بخشنامه‌ای از سوی این نهاد نشان می‌دهد سطح آموزش در حدی پایین است كه باید از دانش‌آموزان در حد روخوانی انتظار داشت.

وی در پاسخ به اینكه آیا با روی كار آمدن دولت جدید تغییری در این زمینه روی داده است، گفت: كارهای فرهنگی و عمیق طی یكی دو سال جواب نمی‌دهند؛ زیرا به برنامه‌ریزی دقیق، اعتبار كافی و زمان نیاز دارند؛ انسان‌سازی و تعلیم و تربیت زمانی بلند مدت می‌خواهد؛ مگر اینكه فكرهای اساسی‌ای كرده باشند كه در سال‌های آتی جواب دهد.

این استاد قرآن در عین حال اصحاب آموزش و پرورش را از اقشار پر تلاش جامعه دانست و اظهار امیدواری كرد كه با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های درست، تلاش‌های آنان مضاعف شود و نتایج رضایت‌بخشی به دست آید.



** آموزش عمومی قرآن تنها بر عهده وزارت آموزش وپرورش نیست

محمدرضا مسیب‌زاده، مدیر اداره كل قرآن، نماز و عترت وزارت آموزش و پرورش، با این نظر كه آموزش و پرورش در زمینه آموزش عمومی قرآن موفق نبوده، چندان موافق نبود؛ به ایرنا گفت: اینكه فرزندان ما با وجود رفتن به مدرسه، بعضاً نمی‌توانند قرآن بخوانند، برای ارزیابی عملكرد آموزش و پرورش در زمینه آموزش عمومی قرآن ملاك درستی نیست. در ابتدا باید ببینیم آموزش عمومی قرآن در كشور ما چه وضعیتی دارد؛ آیا این وظیفه تنها بر عهده آموزش و پرورش است.

مسیب‌زاده با بیان اینكه وظیفه آموزش عمومی قرآن در سه سال اخیر بر عهده آموزش و پرورش نهاده شده، ادامه داد: با گذشت سه سال نمی‌توان انتظار نتیجه چشمگیری از این نهاد داشت و حداقل در 10 سال آینده نتیجه آن را می‌توان دید؛ چرا كه كار تازه آغاز شده است.

مدیر كل قرآن، نماز و عترت وزارت آموزش و پرورش، تلاوت روزانه را به عنوان حلقه مفقوده آموزش عمومی قرآن در كشور معرفی كرد و افزود: به طور كلی ما در كدام بخش آموزشی موفق یا ناموفق بوده‌ایم كه حال بخواهیم آموزش عمومی قرآن را به طور جداگانه بررسی كنیم؛ برای ارزیابی این موضوع ابتدا باید خود را ارزیابی كنیم و ببینیم كه آیا این باور و فرهنگ در ما ایجاد شده كه روزانه و به طور مرتب قرآن بخوانیم.

وی ممارست خانواده‌ها در خواندن قرآن را امری ضروری و تأثیرگذار در آموزش عمومی قرآن دانست؛ مسیب‌زاده معتقد بود اگر خانواده‌ها در سبد خانوار جایگاه ویژه‌ای را به قرآن اختصاص دهند و هر روز زمان مشخصی را برای تلاوت قرآن -حتی شده آیه‌ای از آن- در نظر گیرند، ما قطعاً موفق خواهیم شد.

مسئول بخش آموزش و پرورش بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن تصریح كرد: اگر قرار را بر این بگذاریم كه معلم مدرسه وظیفه خود را انجام دهد؛ دانش‌آموز نیز وظیفه خود را انجام دهد؛ اما تلاوت روزانه قرآن از سوی خانواده‌ها و دانش‌آموزان صورت نگیرد، باز هم به آن سطح قابل قبول در روخوانی قرآن دست نخواهیم یافت؛ چرا كه آموزش روخوانی قرآن در نهایت با 10 الی 15 جلسه انجام می‌گیرد؛ اما مهم تكرار، تمرین و ممارست است.

وی افزود: البته وزارت آموزش و پرورش نیز باید تلاش كند با تهیه زیرساخت‌های مناسب مانند انتخاب كتب لازم، و آموزش معلمان واجد‌الشرایط زمینه ارتقاء آموزش قرآن را در میان دانش‌آموزان فراهم كند.

مدیر اداره كل قرآن، نماز و عترت وزارت آموزش و پرورش توضیح داد كه این وظایف در وزارت آموزش و پرورش در سه بخش به طور مستقیم پیگیری می‌شود؛ بخشی از آن كه به كتاب‌های‌ درسی قرآن، و زمان اختصاص داده شده به كلاس آن بازمی‌گردد، بر عهده سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی و دفتر تألیف كتاب‌های درسی است؛ بخش دیگر كه به آموزش نیروی انسانی و ارتقاء سطح علمی معلمان مربوط می‌شود، بر عهده مركز آموزش و ارتقاء منابع انسانی آموزش و پرورش است؛ و بخشی هم كه به فعالیت‌های مكمل و فوق برنامه برای ایجاد رغبت و انگیزه در دانش‌آموزان باز می‌گردد، بر عهده اداره كل قرآن، نماز و عترت وزارت آموزش و پرورش در معاونت پرورشی و فرهنگی آن است.

مسیب‌زاده با تأكید بر اینكه اگر مطلبی را پیرامون موفقیت یا عدم موفقیت در هر زمینه‌ای مطرح می‌كنیم باید مبتنی بر روش تحقیق مناسب باشد، افزود: شاید بهتر این باشد كه فارغ از اینكه چه كسی، در چه بخشی موفق یا ناموفق است، دست به دست هم دهیم و ممارست در تلاوت قرآن را در جامعه نهادینه كنیم؛ به طوری كه به این باور برسیم كه آموزش عمومی قرآن تنها بر عهده وزارت آموزش وپرورش نیست؛ اگرچه آموزش و پرورش در این راستا متعهد است به وظایف خود عمل كند، اما والدین، صدا و سیما، و نهادهای فرهنگی كشور نیز باید تلاش كنند؛ باید به این باور برسیم كه قرآن برای زندگی مفید است و موفقیت ما در تمامی مراحل به قرآن وصل است.

وی در پاسخ به اینكه چرا معلمان قرآن نمره واقعی به دانش‌آموزان نمی‌دهند و اگر دانش‌آموزی در دروس دیگر نمرات بالایی داشته باشد نمره قرآن او را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد، گفت: درباره این موضوع دو نگاه وجود دارد؛ در هر صورت قرآن مسئله معنوی است؛ برخی از معلمان این تصور را دارند كه اگر به دانش آموزی نمره قرآن پایینی بدهند، این معنا برداشت می شود كه او انسانی بی توجه به قرآن است؛ از همین رو اغماض می كنند و با قرآن مانند دروس دیگر برخورد نمی كنند؛ بعلاوه آنان اینگونه فكر می كنند كه اگر دانش آموز در درس های دیگر نمره اش پایین باشد و علاقه اش نسبت به آن درس ها كمتر شود، مشكلی پیش نمی آید؛ اما نباید كاری كنند كه با دادن نمره پایین به دانش آموز علاقه او را نسبت به قرآن كمرنگ كنند.

مسئول بخش آموزش و پرورش بیست و سومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن افزود: از سوی دیگر برخی از معلمان بر این باور هستند كه هدف از برگزاری امتحان و نمره دادن به دانش آموزان ارزیابی آنان است و نبایستی به تنهایی تعیین كننده باشد. همانطور كه می دانیم در سال های اخیر ارزیابی دانش آموزان در برخی آزمون ها به شكل توصیفی بوده؛ به طوری كه به جای نمره دادن به دانش آموز از صفت های عالی، ممتاز، خوب و خیلی خوب استفاده شده است.

وی با اعتقاد بر اینكه خود آزمون هم باید با هدف آموزش برگزار شود و طوری برخورد كنیم كه دانش آموزان به آزمون به چشم تنبیه نگاه نكنند، افزود: تمامی این اقدامات بهانه ای برای دستیابی به تربیت قرآنی دانش آموزان است كه ریشه در تفكرات فرهنگی ما دارد؛ باید قرآن را به عنوان كتاب زندگی و هدایت خود باور داشته باشیم؛ اگر قرار است كنكور برگزار كنیم باید تأثیر درس قرآن را بیش از دروس دیگر جلوه دهیم؛ اگر قرار باشد جشنواره‌های هنری برگزار كنیم باید به مضامین قرآنی توجه ویژه داشته باشیم؛ اگر قرار باشد ورزشگاه‌های ما بحث مسابقات ورزشی مانند والیبال و فوتبال را دنبال كنند، باید جنبه‌های ارزشی قرآن را نیز در آن‌ها لحاظ كنند؛ به عنوان مثال، همزمان با اذان، مسابقات ورزشی برگزار نشود و باور كنیم كه نماز و قرآن حرف اول را می‌زنند. باید به این یقین برسیم كه قرآن تنها راه شفای دردهای اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی انسان است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا ، كارشناسان معتقدند آموزش و پرورش به عنوان نهادی متولی آموزش، در آموزش عمومی قرآن عملكرد قابل اعتنایی نداشته است؛ بر اساس نظر آنان، این مسئله ریشه در علت های متنوعی دارد؛ از جمله اینكه معلمان برگزیده در مدارس برای دروس قرآنی، از میان افراد غیر متخصص انتخاب می شوند؛ در ارزشیابی دانش آموزان و نمره دادن پایان ترم، نمره درس قرآن جدی گرفته نمی شود كه این مسئله به میان خانواده ها نیز رسوخ كرده است؛ همچنین ناهماهنگی های آموزشی میان آموزش و پرورش و سازمان دارالقرآن و نهادهای مرتبط مزید بر علت است.

از سوی دیگر بازنگری در شیوه آموزش قرآن بر اساس مقاطع تحصیلی صورت نگرفته است؛ عدم ارزیابی آموزش و پرورش از كار خود نیز در چنین شرایطی منجر می شود كه نهاد مذكور قادر به كشف خلأهای موجود نباشد. اجماع فكری كارشناسان امر حاكی از آن است كه آموزش قرآن باید در سنین پایین تری صورت گیرد؛ انتخاب این زمان نهاد دیگری را نیز در امر آموزش قرآن به میان می كشاند و آن خانواده است. برخی از مسئولان خواهان در اختیار قرار دادن بودجه های آموزشی قرآنی به خانواده ها هستند تا خانواده این بودجه را در اختیار نهادهایی قرار دهد كه مستقیماً در نقش آموزشی قرآن فعال هستند؛ اما نداشتن بودجه كافی و كمبود كارشناس خبره، مانعی جدی را بر سر راه این هدف قرار داده است. نادیده گرفتن وضعیت معیشتی معلمان به عنوان شاكله اصلی فرهنگسازی در جامعه بر نحوه آموزش آنان تأثیرگذار است. با این تفاسیر اجرای اصولی امر آموزش قرآن و نهادینه كردن آن در جامعه نیازمند برنامه ای سازمان دهی شده و تعامل گونه میان تمامی نهاد هایی است كه به نوعی با آموزش مستقیم فرزندان و افراد جامعه سر و كار دارند.

فراهنگ**9362**1601**