به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، نخستین بارقه های تجربی زیستن و پایه های رشد كودكان در محیط خانواده زده می شود و تربیت خانوادگی به او می آموزد كه در روابط با سایر افراد، از ابراز عشق و محبت استفاده كند یا ابزار خصومت و نفرت را در پیش گیرد.
در میانه این تربیت و آموزش، برخورد والدینی كه خواسته های كودكی آنان دور از دسترس بوده و فرزند را تنها راه برآورده شدن آن می دانند، قابل تامل است. رفتار و برخوردهایی كه خواسته یا ناخواسته، تحقیر، سرزنش، ناسزاگویی و مقایسه با همسالان را به دنبال دارد و آثار تخریبی جبران ناپذیری بر شخصیت كودكان و ناهنجاری های رفتاری و اختلالات روانی آنان در بزرگسالی را در پی دارد.
در همین راستا، آمار نگران كننده ۱۶ هزار مورد كودكآزاری در نیمه نخست سال جاری كه «رضا جعفری» رییس سازمان اورژانس اجتماعی كشور به تازگی اعلام كرد، از عمق فاجعه ای حكایت دارد كه بخش عمده ای از آن در داخل خانواده رخ می دهد.
به بیان این مقام مسوول در سازمان بهزیستی كشور، با توجه به اینكه معمولا خشونت خانگی در فضای خصوصی خانه اتفاق میافتد و كسی متوجه نمیشود ما نمیتوانیم یك مامور اورژانس اجتماعی برای هریك از 24 میلیون خانوار ایرانی در نظر بگیریم بلكه باید حس مسوولیت اجتماعی و مشاركت عمومی افزایش یابد و نگاه جامعه به این موضوع معطوف شود.
به دنبال یافتن چرایی تغییر ماهیت خانه از فضای امن به شكنجه گاه و راهكار بهینه شدن كانون پرورش كودكان،گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، به گفت و گو با «حسن بهرامنی» روانشناس پرداخت.
شرح این گفت و گو در اد امه می آید؛
**خانواده، مركز ارایه هویت اجتماعی
این روانشناس با تاكید بر اهمیت جایگاه و نقش خانواده در رشد جامعه به ایرنا گفت: خانواده به عنوان یكی از اساسی ترین نهادهای اجتماعی در هر جامعه، دارای كاركردهای اختصاصی و عمومی است كه مهمترین آن تامین نیازهای اقتصادی، امنیت، برآوردن نیازهای روحی-روانی اعضای خانواده و ایجاد یك هویت اجتماعی برای اعضای خانواده است.
**فرزند پروری، الگوی تقسیم بندی خانواده
بهرامنی با تقسیم بندی الگوهای تربیتی و سبك زندگی اظهار كرد: از منظر تربیتی، خانواده بر اساس الگوهای فرزندپروری و سبك های زندگی، انواع مختلفی دارد:
-خانواده ای با عنوان خانواده دموكراتیك كه «عدالت» ، محور و شاخصه اصلی آن است به این معنا كه هر یك از اعضا بر اساس توانمندی كه دارد از حق و حقوق و امتیازهایی برخوردار می شوند. با این تعاریف، كودكی كه در این خانواده رشد می كند علاوه بر سلامت و امنیت روانی، از توانمندی هوشی و جسمی خوبی بهره می برد و از این راه، محبوبیت اجتماعی مناسبی كسب خواهد كرد.
وی در ادامه با اشاره به وجود خانواده استبدادی در جوامع امروزی تصریح كرد: خانواده استبدادی كه متاسفانه در جامعه امروز ما بیشتر از همیشه رویت می شود، خانواده ای است كه به طور معمول از پدر و مادر تحصیلكرده و بسیار توانمند و قدرتمند و ریز بین و باریك بین و بسیار كنترل گر تشكیل می شود.
سبك فرزند پروری این والدین اینگونه نمود می كند كه همه خواسته ها و نیازهای كودك بر اساس خواسته هاو نیازهای بزرگتر ها تامین و تعریف شود. به عبارتی این پدر و مادر هستند كه خوب و بد كودك را می دانند و تعیین می كنند؛ از نوع پوشش تا رفت و آمد و در این میان، خواسته و نیاز فرزند مورد توجه قرار نمی گیرد.
بهرامی افزود: به طور معمول،كودكانی كه در این خانواده ها تربیت می شوند، فرزندانی ناسازگار، دروغ گو و مهرطلب هستند كه نمی توانند به تنهایی ابراز وجود كنند و شخصیت وابسته و تایید طلب آنان باعث بروز آسیب ها و چالش هایی برای جامعه می شود.
**تاثیر نگاه خانواده بر تربیت فرزندان
این روانشناس در كنار تقسیم بندی خانواده، نوع نگاه و روابط والدین را بر تربیت فرزندان موثر دانست و گفت: در خانواده ای كه ساماندهی مناسبی ندارد و پدر و مادر به معضلات اجتماعی و اقتصادی همچون اعتیاد یا طلاق عاطفی و غیره دچار هستند، این مساله بر الگوی فرزند پروری آنان هم تاثیر منفی می گذارد؛ به این معنا كه والدین تحت تنش و فشار عصبی، خواسته ها و نیازهای نابجا از كودكان دارند كه باعث بروز مشكلات رفتاری در آنان می شود.
به گفته بهرامی، بر عكس این خانواده، خانواده هایی هم وجود دارند كه به دلیل فرزند پروری غلط، فرزندان را تحت تاثیر و فشار گذاشته و فرزندی كه كار خود را انجام داده مورد سرزنش و تذكر قرار می دهند و فقط به نقطه ضعف های كودكان توجه می كنند.
در واقع این خانواده ها نیاموخته اند كه این عمل آنان، فشار و تنش عصبی در كودك ایجاد می كند تا آن جا كه وقتی به سراغ فرزند می روند، در او احساس اضطراب از بازخواست و توبیخ شدن ایجاد می كنند.
این كارشناس، پیروی ساختار فرزند پروری از خانواده دموكراتیك را راهكار تغییر این منش و رفتار دانست و و افزود: به این طریق كودك در برابر توصیه و نصیحت والدین، مقاومت و لجبازی نخواهد كرد. اگر پدر مادر یاد بگیرند در مقابل كار مثبت فرزندان از او تشكر كنند، نه تنها فرزند به اضطراب دچار نمی شود بلكه به تشویق فكر می كند.
**ایجاد امنیت روانی در سایه آموزش مهارت های زندگی
بهرامی در خصوص انواع كودك آزاری به پژوهشگر ایرنا گفت: آزار كودكان به منزله ایجاد كبودی و زخم بر بدن آنان نیست بلكه جلوگیری از رفتن به مدرسه، محدود كردن كودك در تغذیه و انتخاب ها، حبس در محل های مختلف و تحقیر كردن از جمله آزارهای روانی كودكان است كه درمان آن مترصد صرف وقت و هزینه های فراوان تری است.
پس كودكان به دو دلیل عمده تحت آزار قرار می گیرند نخست به دلیل مشكلات یا نابسامانی های خانواده كه تنش و فشار مضاعفی بر كودك ایجاد می كند و دیگر خانواده هایی هستند كه الگوی فرزند پروری استبدادی دارند و باعث می شوند كه فرزند آن ها با بحران های روحی- روانی روبرو شود.
به گفته این روانشناس؛ موثرترین راه رسیدن فرزندان به امنیت روحی- روانی،آموزش صحیح مهارت های زندگی به آنان است یعنی مهارت های چند گانه اساسی مانند مهارت «نه» گفتن، «جرات ورزی» حل مساله، تصمیم گیری، تاب آوری، كنترل خشم و به طور كلی مهارت هایی كه كمك می كند تا به عنوان یك انسان سالم با بهداشت روانی خوب در تمامی عرصه های اجتماعی گام بردارند.
بهرامی بر این دیدگاه است كه برای رسیدن به این مقصود، نخست باید والدین مهارت آموزی داشته باشند تا بتوانند به خوبی به فرزندان منتقل كنند. آن ها بیاموزند كه ماهیت وجودی فرزندان در گرو ماهیت رفتاری آنان نیست به این معنا كه حرف گوش كردن و درس خواندن ملاك خوبی یا بدی فرزند نیست بلكه هر كس دارای ارزش و احترام است و ماهیت وجودی هیچ آدمی بد نیست و خداوند همه را پاك و سالم خلق كرده است.
به گفته وی، با این تربیت،كودك می آموزدكه ماهیت وجودیش در برابر والدین به عنوان فرزند همیشه خوب است، اما گاهی رفتارش بد است و باعث دلخوری و ناراحتی آنان می شود؛ اینجاست كه تعادل و امنیت روانی در محیط خانه دامن گستر شده و فرزندان در یك فضای امن روانی رشد می كنند.
پژوهشم**9294**
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و پژوهش های خبری ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۳۹۷ - ۲۲:۵۱
تهران- ایرنا- درایت و برنامه ریزی برای فرزندآوری نقطه تحكیم زندگی زناشویی وكنار هم زیستن است تا والدین، شاهد خنده ها و گریه های كودكانه ای باشند كه قرار است بار آرزوها و آمال آنان را به دوش بكشد.