به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، در مرور سير تطور و تحول تاريخ و فرهنگ عظيم ايران زمين همواره با نگاه اساطيري مواجه بوده و هستيم. براي شاهد اين مدعا ميتوان به تمام مراسم «دفتر خواني» و همچنين «نقالي» باستاني ايران زمين نگاه كرد كه هيچ گاه روايت قهرمان هاي داستاني اينگونه از آيين اينها خالي از حضور اساطير بزرگ ايراني نبوده است.
در شكل مكتوب و منظوم آن نيز در شاهنامه فردوسي طوسي شاهد خلق بزرگترين اساطير ايراني در شكل روايت هاي داستاني هستيم. آنچه كه ايران را در شكل رفتارهاي آييني در جهان زبانزد مي كند، پذيرش و به روز كردن آداب و سنني است كه از فرهنگ ها و شيوه هاي آييني ديگر كشورها كه به ايران وارد شده است. به عنوان مثال بعد از ورود اسلام به ايران در كنار آداب، سنن و آيين هاي متفاوت اسلام، ايرانيان نه تنها در برابر اين شكل از رفتارهاي آييني واكنشي نشان ندادند كه ضمن پذيرش آنها با آغوش باز سعي در امتزاج و التقاط اين آيين ها با داشته هاي فرهنگي و آيين باستاني خود داشتند.
** تفاوت ماهوي «تعزيه» و «شبيه خواني»
بيشك كهنترين شكل رفتار آييني مذهبي ايرانيان به برگزاري مراسم سوگ و سوز، هم داستان با ورود جريان اسلام به ايران به برگزاري مراسم «تعزيت» و آيين نمايشي «تعزيه» برمي گردد. طبق اسناد موجود مهمترين زمينه شكل گيري آيين «تعزيت»، وجوه اشتراك اين فرهنگ سوگواري اسلامي با خُرده نمايش ها و شيوه هاي آييني سوگ و سوز ايرانيان در دوران باستان است كه در حقيقت با التقاط اين دو شيوه رفتاري شاهد شكل گيري نوع آييني كاملا متفاوت اما نظاممند و قانونمند در همان دهه هاي نخستين ورود اسلام به ايران هستيم.
آييني كه در رثاي ذكر مصائب و شهادت حضرت امام حسين عليه السلام در رفتار فرهنگي ايرانيان متجلي شد را به نام «تعزيت» و در ادامه با سير تحول اين آيين به نام آيين نمايشي «تعزيه» مي شناسيم.
در بررسي و سير تحول تاريخي تعزيه ذكر اين نكته ضروري است كه برخلاف اقوال موجود در ميان بسياري از مردم و گاه حتي برخي از هنرمندان نمايش هاي آييني، شاهد هم خواني «تعزيه» و «شبيه خواني» در كنار يكديگر هستيم كه به هيچ وجه اين ادعا درست نيست!
اين آيين ها با وجود ريشه مشترك در مسير عزاداري سيد و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام به هيچ وجه داراي رفتارهاي نمايشي كساني نيستند. در حقيقت «شبيه خواني» گونه اي جدا شده از رفتار قُدمايي فرهنگ «تعزيه» در ايران است كه عمر آن تنها به درازناي يك قرن اخير بر مي گردد، در حالي كه طبق كهنترين اسناد موجود در زمينه تعزيه به شكل مكتوب ما شاهد تاريخ 400 ساله اجراي مراسم «تعزيت» به شكل نمايشي در ايران هستيم و پيش از آن نيز در آيين هاي ايران باستان مراسم «سوگ و سوز» عزاداري را به گونه هاي مختلف شاهد بوديم.
شايد بتوانيم اينگونه بيان كنيم كه در حقيقت ذات هنر «شبيه خواني» نمايش دادن سوگواري بر شهداي عاشورا و وقايع پس از كربلا در خلال حمله كاروان اسرا به سمت شام است؛ اما «تعزيه» آنچنان كه در ريشه و نامش نيز معناي آن كاملا هويداست در حقيقت تعزيت، مرثيه خواني، عزاداري و سوگواري بر مصائبي است كه بر امام سوم شيعيان و ياران با وفايش در ماه محرم رفته است.
آيين «تعزيت» در بطن برگزاري خود به هيچ وجه داراي نگاه نمايشي نيست، بلكه در سير تحول اين آيين رفتارهاي نمايشي براي تكميل و تكوين آن به كمك عزاداران حسيني آمدند.
** سير تاريخي و تكويني آيين «تعزيت» به «تعزيه»
اما در بررسي سير تحول «تعزيه» آنچنان كه پيشتر گفته شد، اين آيين در شكل رفتار نخستين خود به هيچ وجه از انگاره هاي نمايشي تبعيت نمي كرده و در حقيقت كاروان ها و دسته هاي تعزيه، همان كاروان هاي عزاداري بودند كه با حضور عموم مردم با نوحه خواني، سينه زني، و زنجيرزني به سوگواري مراسم شهادت حضرت امام حسين عليه السلام و ياران با وفايش ميپرداختند.
در ادامه سير تحولي اين آيين، همان دسته هاي عزاداري آرام آرام با حمل علامت ها و يا برخي از ادوات جنگي مانند نيزه، كلاهخود، شمشير و سپر، در راستاي بازنمايي سمبلي از شهداي حادثه كربلا را داشتند و سعي ميكردند با اين شكل از رفتار نمايشي خود را به عنوان سربازان امام حسين عليه السلام نشان دهند كه سعادت نائل شدن به فيض شهادت در عاشوراي 61 هجري قمري را نداشتند.
برگزاري مراسم تعزيه بعد از حدود يك قرن از آغاز آن و به تدريج با حضور افراد و نمايش گراني به نام «واقعه خوان» يا «واقعه خوانان» همراه شد كه آنها در خلال حضور دسته هاي عزاداري سيد و سالار شهيدان با توجه به تسلط شان بر فنون آوايي و آوازي و همچنين برخورداري از صداي خوش و لحني رسا شروع به اجرا و يا بازخواني برخي از وقايع دهه نخست ماه محرم مي كردند و عزاداران حسيني نيز همسو با وقايع خواني آنها به عزاداري، سينه زني و زنجيرزني اقدام ميكردند.
آرام آرام شاهد پررنگ شده نقش «واقعه خوانان» و «شهادت خوانان» در اجراي مراسم راهپيمايي تعزيت و در ادامه با افزوده شدن اسباب موسيقايي چون طبل، سنج و دمام بر اساس رفتار موسيقايي فرهنگ ايراني به شكل اجراهاي آيين «تعزيت» اضافه شد. با گذشت حدود دو قرن از شكلگيري مراسم تعزيت و تكميل شدن آن و همچنين نقش پررنگ «واقعه خوانان» و «شهادت خوانان»، تغيير لباس و پوشش آنها و در دست داشتن نماد هايي از ادوات جنگي، شكل رفتار مراسم «تعزيت» عزاداران حسيني تغيير يافت و آرام آرام و به طوري كه شاهد آن هستيم اين دسته هاي عزاداري در ميدان گاه هايي گرد هم ميآمدند و در اين ميان «واقعه خوانان» و «شهادت خوانان» ضمن روايت قصه ها و داستان هاي قهرمانان كربلا مراسم سوگواري را همراه با رفتارهاي نمايشي به اجرا در مي آوردند.
** اراده مردم، سد بزرگي برابر ممنوعيت اجراي تعزيه
اما آنچه كه ما امروز به عنوان نمايش آييني «تعزيه» مي شناسيم و در دوران معاصر اجراهاي هنرمندان از اين مراسم را ديده ايم در حقيقت به شكل و شيوه رفتار نمايشي برمي گردد كه آغازگر دوران آن به اواخر عهد صفوي و ابتداي دوران قاجار به ويژه دوران پادشاهي ناصرالدين شاه قاجار از 1264 تا 1313 هجري قمري باز مي گردد كه در اين ايام شاهد شكوفايي و كمال هنر تعزيه به سبب گرايش ناصرالدين شاه در راستاي توسعه فرهنگ شيعي و قالب هاي هنرهاي نمايشي آييني بوديم.
ساخت عظيم ترين بناي معماري آن دوران يعني «تكيه دولت» كه در حقيقت مكاني براي اجراي مداوم و مستمر آيينهاي نمايشي تعزيه در تمامي روزهاي سال از جمله ايام محرم و صفر بود نيز در حقيقت گامي در مسير شمرده مي شد؛ اما ذكر اين نكته الزامي است كه حمايت پادشاهان قاجار از هنرهاي آييني و مذهبي صرفا در ظاهر مُهري براي تاييد ارادت آنها به مباني و شعائر اسلامي بود، چرا كه بنا به گواه اسناد تاريخي در رفتار و كنش اجتماعي آنها با مردم به هيچ وجه شاهد رعايت حتي كوچكترين مباني مذهبي نبوده ايم.
ناگفته پيداست كه شكوه تعزيه در آن دوران نه به واسطه حمايت مادي پادشاهان كه در حقيقت به دليل وجود نسلي بسيار درخشان از هنرمندان، معين البكايان، نسخه سرايان و همچنين نوازندگان و خوانندگان بزرگي است كه خالصانه دل و جان خود را در گرو ستايش عظمت خاندان عصمت و طهارت داشتند و تلاش داشتند در مسير برپايي آيينهاي «تعزيه» مردم را به سوي روشنگري ديني دعوت كنند.
در ذكر تداوم نگاه ظاهر انديشانه سلسله قاجار به توسعه آيين هاي مذهبي كافي است به اواخر اين دوران و آغاز عصر پهلوي بيشتر توجه كنيم. با شكل گيري دوره پهلوي اول و به روي كار آمدن رضاخان به شكل كاملا مستقيم مردم مخالفت هاي او را درباره مسايل ديني - اعتقادي و همچنين نگاه كينه ورزانه عميق او به شعائر و آداب اسلامي را شاهد بودند.
اين نگاه تا جايي پيش رفت سرانجام به دستور رضاخان، برگزاري مراسم تعزيه و هرگونه سوگواري در راستاي رثا و شهادت حضرت امام حسين عليه السلام ممنوع شد و آرام آرام هنر تعزيه رو به افول گذاشت.
اما از سوي ديگر با اعلام قانون ممنوعيت اجراهاي تعزيه، مانند هميشه مردم سعي كردند به شكل مخفيانه در خانه ها و يا زير چهارسوق هاي بازار در ساعت هاي پاياني شب به برگزاري مراسم تعزيه اقدام كنند و ضمن عزاداري براي حضرت اباعبدالله، اين آيين را براي آيندگان به عنوان ميراث گرانسنگ از تفكر رفتار نمايشي و مذهبي مردمان ايران زمين در راستاي ستايش مقام امام سوم شيعيان به يادگار گذارند.
بعد از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و همزمان با آزادي انديشه و تقويت فعاليت هاي مذهبي بار ديگر زمينه احيا، اشاعه و ترويج هنرهاي آييني و مرهبي به وفور شاهد بوديم، به شكلي كه در بسياري از نقاط كشور شاهد بروز و ظهور رفتارهاي آييني - نمايشي متفاوت ايرانيان بالاخص در زمينه اجراي مراسم تعزيه در ماه هاي مذهبي سال به ويژه ماه محرم و صفر هستيم.
فراهنگ**ا.خ ** 1418
تاریخ انتشار: ۲۹ شهریور ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۱
تهران - ايرنا - «پيترو دلاواله» جهانگرد و وقايع نگار شهير ايتاليايي جمله جالبي درباره فرهنگ ايرانيان دارد كه مي گويد: «بي شكي رفتار آييني ايرانيان داراي چنان عظمت و قدمتي است كه با ورود هر فرهنگ جديد ضمن پذيرش مناسك، آداب و سنن آن فرهنگ به تقويت و شكل گيري موج جديدي از رويدادهاي فرهنگي و هنري نزد ايرانيان مي پردازد.