تاریخ انتشار: ۲ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۱

گرگان - ایرنا - گلستان با برخورداری از پیشینه فرهنگی و تاریخی غنی مستعد شكوفایی در عرصه های مختلف بویژه فرهنگی و هنری است ولی كمبودهای چشمگیر در زمینه های مختلف فرهنگ و هنر این دیار را نیازمند جد و جهد فراوان برای رهایی از رنجوری و زمین گیری كرده است.

به گزارش ایرنا سنت ها، آیین ها و آداب و رسوم هر یك از 16 قوم ساكن در استان گلستان از جمله تركمن ها به عنوان بارزترین قومیت منطقه كه سرزمین آبا و اجدادی آنها نیز محسوب می شود اعم از موسیقی، صنایع دستی و آداب و رسوم خاص تنها گوشه ای از دنیایی است كه در قاب فرهنگ و هنر گلستان نشسته و گویای اهمیت پرداختن به فرهنگ و هنر در این خطه است.
واقعیت های موجود عرصه فرهنگ و هنر گلستان اما كمتر نشانی از اهمیت دادن به این مقوله دارد و این استان از كمبودها و كم لطفی ها در این عرصه رنج می برد كه كم برخورداری از زیرساخت های فیزیكی به دلیل تاثیرگذاری بر عملكرد دیگر قسمت ها از مهمترین آنها محسوب شده و شاخه های گوناگون این حوزه را تحت تاثیر قرار داده است.
بر خلاف كارهای عمرانی كه دیدن نتیجه اش از زمان بریدن روبان آغاز می شود، كار فرهنگی به عنوان فعالیتی زیرساختی و پایه فرایندی طولانی تا به ثمر نشستن دارد و همین عامل گاهی مدیران دستگاه های ذی مدخل را از توجه پیوسته یا اولویت داشتن آن بازمی دارد.
هیچ مسوولی در كشور منكر اهمیت فرهنگ و نقش آفرینی آن در حل ریشه ای مسایل نیست اما آن چه موجب شده توجه به این حوزه كمتر از بخش های دیگر باشد، ملموس نبودن نتایج این فعالیت ها بویژه در كوتاه مدت است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر هفته گذشته به گلستان گفت كه عوارض كمبود فضاهای فیزیكی در برخی بخش ها مانند آموزش و ورزش ملموس است اما این نارسایی ها در حوزه فرهنگ به آسانی قابل لمس و پذیرش نیست.
گلستان هم از جمله استان های كم برخوردار در بخش زیرساخت های فیزیكی است كه به دلیل تاثیر گذاری این كمبودها بر عملكرد دیگر قسمت های فرهنگی و هنری ، شاخه های گوناگون این حوزه تحت تاثیر قرار گرفته و دچار كمبودها و نارسایی شده است.
آنگونه كه مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام كرد: گلستان 17 طرح نیمه تمام فرهنگی و هنری دارد كه نبود این مجتمع ها در شهرهای گوناگون ، فعالیت های فرهنگی و هنری را با سختی و كندی مواجه كرده است.
عادله كشمیری اظهار داشت: تخصیص بودجه های استانی و ملی به این طرح ها و تلاش برای تكمیل و بهره برداری زودهنگام از آن ها می تواند به یكی از بزرگترین مشكلات و كمبودهای فرهنگ و هنر گلستان خاتمه دهد.
نبود فضاهای فیزیكی مناسب و كافی برای فعالیت گروه های هنری در دراز مدت به افت كیفیت فعالیت ها ، كاهش انگیزه گروه های هنری و تمایل به هجرت هنرمندان و فرهیختگان خواهد انجامید.
برخی اقدامات سال های گذشته هر چند از فراموشی كامل فرهنگ و هنر در گلستان جلوگیری كرده اما ظرفیت بالای این بخش، توقع پرداختن مداوم به این حوزه اثر گذار را بیشتر كرده است.
ضعف در اجرای برنامه های موجود ، اتكا به بهره مندی از توان عده ای و معدود از هنرمندان و كم توجهی به آموزش از جمله دلایل افت محسوس فعالیت های فرهنگی تاثیرگذار در گلستان است.
از دیگر سو سهم كم رنگ فرهنگ در سند توسعه گلستان و بی بهره بودن اقدامات سخت افزاری و نیز توسعه استان بدون درنظر گرفتن پیوست نرم افزاری (فرهنگی) آینده این بخش را نیز در هاله ای از ابهام فرو برده است.
مطابق اطلاعات سند توسعه چشم انداز گلستان برای سال 1404 سهم فرهنگ و هنر، رسانه های جمعی و گردشگری در این سند جامع راهبردی و عملیاتی در یك مجموعه واحد دارای 21 طرح محوری و مهم است كه از این تعداد فقط 3 طرح آن هم بصورت ناقص مرتبط با فرهنگ است.
بر اساس سند 1404 گلستان تكمیل و راه اندازی مجتمع های فرهنگی و هنری شهرهای گرگان ، گنبد، بندرگز، كردكوی و آزادشهر، تكمیل و تجهیز كتابخانه های عمومی شهری و روستایی و تكمیل مصلی ها ، حوزه های علمیه مساجد و خانه های عالم به عنوان نیازهای اصلی بخش فرهنگ تا حد نسبتا زیادی مورد توجه قرار گرفته اما حتی یك نیاز رسانه ها واكاوی و نیازسنجی نشده است.
این سند تعدد دستگاه های متولی فرهنگ و هنر و تداخل فعالیت های آن ها، عدم ساماندهی و نظارت بر گستره وسیع تولیدات فرهنگی و هنری، پایین بودن سرانه سالن های سینمایی و كمبود سالن های نمایش ، ضعف تئاتر استان به دلیل پایین بودن دانش آكادمیك اكثر هنرمندان استان و پایین بودن سرانه كتاب و كتابخوانی را از جمله مشكلات و تنگناهای بخش فرهنگ گلستان عنوان كرده است.
* زیرساخت های نیمه كاره
یكی از مشكلات حوزه فرهنگ گلستان كافی نبودن فضاهای فیزیكی برای فعالیت علاقمندان شاخه های گوناگون آن است.
بر اساس داده های اداره كل فرهنگ و ارشاد گلستان حجم بالای طرح های نیمه كاره و كمبود امكانات گروه های هنری استان در بخش های گوناگون اقدامات اجرایی را به حالت نیمه تعطیل درآورده است.
اكنون بخش عمده فعالیت های هنری گلستان در تالار فخرالدین اسعد گرگان انجام می شود و به جای تلاش برای راه اندازی مراكز جدید، توسعه فعالیت ها در مناطق گوناگون و تمركززدایی، بار عمده گره های هنری استان به دوش این سرسرای 40 ساله است.
مجتمع فرهنگی گرگان كه می تواند آغازگر جریان جدیدی در رونق فعالیت های هنری و نمایشی مركز گلستان باشد به نیمه راه رسیده و با بودجه قطره چكانی امید به راه اندازی آن در آینده نزدیك وجود ندارد.
مدیر كل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان تایید كرد كه در نتیجه نبود مكان های مناسب تمرین و اجرا ، گروه های هنری و نمایشی استان دچار سرگردانی هستند و مجبور به محدود كردن فعالیت های خود شده اند.
در شهرهای دیگر گلستان هم شرایط مشابه است و طولانی شدن روند ساخت طرح های مرتبط با اداره كل فرهنگ و ارشاد به فرسایشی شدن آن ها انجامیده و در كنار كمبود امكانات موجود، فعالیت گروه های هنر شهرهای استان را دچار آسیب جدی كرده است.
یكی از هنرمندان تئاتر شهرستان كردكوی به ایرنا گفت: نبود امكانات و تجهیزات ، بزرگترین مشكل انجام فعالیت های هنری و فرهنگی است.
مهدی صمدی اظهار داشت: سال ها در تئاتر كردكوی مشغول به فعالیت هستیم اما شرایط دشوار این روزها تاكنون مشاهده نشده بود.
وی بیان كرد: سالن محل تمرین تئاتر كردكوی مدت ها است فقط با یك نورافكن كار می كند و به دلیل شرایط دشوار مالی امكان خرید چند نورافكن جدید را نداریم.
این هنرمند گلستانی ادامه داد: بودجه اداره فرهنگ و ارشاد كردكوی كافی نیست و نمیدانیم اگر همین یك نورافكن سالن تمرین هم دچار مشكل شود چگونه می توانیم به تمرینات ادامه دهیم.
اگرچه دولت تدبیر و امید با هدف بهره برداری سریع تر از پروژه های نیمه تمام، واگذاری طرح ها به بخش خصوصی و تكمیل به شرط اجاره اماكن قابل واگذاری را مطرح كرد اما اداره كل فرهنگ و ارشاد گلستان در این موضوع توفیقی نداشته است و در اجرای این قانون با هدف بهره مندی از توان بخش خصوصی برای گسترده تر كردن زیرساخت ها ناكام ماند.
از دیگر سو استان گلستان در حوزه نرم افزاری فرهنگ هم دچار آسیب شده كه از جمله آن می توان به معرفی نكردن شایسته و صیانت از داشته های خود نظیر دانشمندان و فرهیختگان اشاره كرد.
بی توجهی یا كم توجهی به شناسنامه گلستان و فراموش كردن خرده های فرهنگ های استان نه تنها نسل جدید را با پیشینه خود بیگانه كرده است بلكه امید و انگیزه ی جوانان اهل فرهنگ و هنر را كمرنگ كرده و می كند.
* می روند تا بمانند
گلستان در سال های نه چندان دور از جمله مناطق مشحون از هنرمند در بخش های مختلف بود كه آوازه بسیاری از آن ها فراتر از حد و مرزهای استانی و حتی ملی است.
بازیگران، نویسندگان، خطاطان، تعزیه گردانان، اهالی موسیقی و بسیاری هنرمندان دیگر بخش های گوناگون گلستان به درجه هایی از پیشرفت و تعالی رسیده اند كه در قالب محدوده ای به نام استان نگنجیده و راهی شهرهای بزرگتر و به خصوص تهران شدند چراكه برای تعالی و تكامل هنری چاره ای جز جستجوی آینده خود در محیط بزرگتر نمی دیدند.
هنرمندی چون محمد عرب كارگردان داش آكُل، عطاالله صفرپور هنرمند مشهور سیاه بازی كشور، رامتین خداپناهی بازیگر تلویزیون و محمدرضا لطفی نوازنده تار و قلندر موسیقی ایران نمونه هنرمندان گلستانی مهاجرت كرده هستند كه با اتكا به توانایی های بارور شده در سپهر هنر كشور آوازه درخشانی دارند.
اگر در گذشته هنرمندان با اندوخته های تجربی و عملی مهاجرت می كردند، هنرمندان جوان در این سال ها در گام های اولیه به دلیل نبود امكانات و ناامید از آینده ای كه بتواند هیجان آن ها برای هنرآموزی و پیشرفت را فرو بنشاند، مجبور به مهاجرت و غربت می شوند.
این هنرمندان جوان برخلاف پیشینینان مهاجرت كرده، نه اسم و رسمی دارند و نه تجربه ای كه با اتكا به آن بتوانند در سرزمین غربت سری در میان سرها دربیاروند.
برخی ها توانستند در عرصه بمانند و كار كنند اما عده زیادی به گوشه ای رانده شدند و چاره ای جز خو گرفتن به تنهایی و فراموشی ندارند.
نمونه آخرین این هنرمندان فراموش شده عطاالله صفرپور پیشكسوت عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون و آخرین بازمانده نسل سیاه بازی كشور بود كه با وجود نقش آفرینی متعدد و ماندگار در عرصه هنر كشور، در فراموشی و تنهایی جان سپرد.
آسیب این مهاجرت ها به عرصه فرهنگ گلستان بسیار زیاد است، به عنوان نمونه نتیجه نبود نویسنده خبره و با تجربه در استان افت فاحش متن ها و داستان ها و به تبع آن كیفیت نازل تئاترها و نمایش ها است.
پایان دادن به دغدغه هایی مانند فرصت ارائه خلاقیت ها و دیده شدن، حل مشكلات بیمه و آموزش های مستمر برای تقویت پایه های تئوری و عملی از جمله راهكارهایی است كه به شرط مداومت و استمرار می تواند منجر به ایجاد انگیزه فعالیت هنرمندان بومی در استان شده و فكر مهاجرت را از سر آن ها خارج كند.
مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان رسیدگی و توجه بیشتر به هنرمندان را ضروری دانست و گفت: اگر به این هنرمندان با فراهم كردن زمینه فعالیت و رفع دغدغه های مالی و حمایتی توجه نشود، كناره گیری و یا مهاجرت آن ها به استان های دیگر دور از انتظار نیست.
یكی دیگر از آسیب های مرتبط با نخبگان فرهنگ و هنر گلستان ناشناخته ماندن بسیاری از آن ها برای آحاد مردم است.
به جز چند چهره شاخص مانند فخرالدین اسعد گرگان، میرداماد و میرفندرسكی كه به واسطه نامگذاری مجموعه های هنری یا خیابان ها نامشان بر زبان ها جاری است بسیاری از مردم استان گلستان شخصیت های فرهنگی تاریخ منطقه خود را نمی شناسند.
ابوالحسن علی جرجانی ادیب و وزیر آل بویه، ابوالهیثم جرجانی پزشك، صوفی استرآبادی شاعر سده نهم هجری، بدرالدین هلالی استرآبادی شاعر سده نهم و دهم هجری، عبدالحی منشی استرآبادی از خوشنویسان پرآوازه سده نهم هجری، میرداماد استرآبادی فقیه برجسته و از اركان مكتب فلسفی اصفهان، میرزا مهدی خان منشی استرآبادی منشی نادر شاه افشار، مختومقلی فراغی شاعر و عارف ایرانی تركمن، امیر كیكاووس بن اسكندر بن قابوس وشمگیر نویسنده قابوس نامه، حكیم میر فندرسكی از چهره های سیاسی، حكمت و عرفان و بسیاری دیگر كه كوششی برای شناساندن آنها نشده و از فرصت درخشان این فرهیختگان برای الگوسازی استفاده نشده است.
* جای خالی فرهنگ اقوام
یكی از ظرفیت های بی بدیل گلستان زندگی اقوام با خرده فرهنگ های گوناگون و بسیار متنوع است.
تنوع فرهنگ ها مطابق با ریشه های تاریخی قومی و قبیله ای، استمرار برپایی آیین ها در گروه های كوچك محلی و علاقمندی به حفظ سنت های آبا و اجدادی، خرده فرهنگ های گلستان را به مجموعه ای كم نظیر از رویش اصالت ها و باورها تبدیل كرده كه توجه به حفظ و میراث بانی از آن ها در كنار كمك به تقویت ساختارها و جلوگیری از گرفتار شدن در دام یكسان سازی فرهنگی، می تواند از مرگ تدریجی آن ها جلوگیری كرده و ثمرات فراوانی مانند كمك به حفظ اصالت و تقویت این خرده فرهنگ برای رونق گردشگری استان را به همراه داشته باشد.
سابقه نشان داده همواره نگاه نامهربانانه با خرده فرهنگ ها و فعالان آن در گلستان وجود داشته است و
آنچه از شرایط سال های اخیر مشاهده می شود این نقصان همچنان وجود دارد.
برخی افراد به دلیل آشنایی با خرده فرهنگ ها كوشیدند بدون توجه به برنامه ریزی دولتی و با تشكیل گروه های كوچك اقدام به حفظ اصالت ها كنند اما ایجاد موانع فراوان در كنار ناتوانی از تامین هزینه ها، این طرح ها را در گام های اولیه ناكام گذاشت.
یكی از شهروندان گلستانی كه در زمینه احیای فرهنگ قوم سیستانی فعالیت می كند به ایرنا گفت: با گروهی كوچك و 10 نفره گام هایی برای معرفی فرهنگ قوم خود برداشتیم و در این راه هزینه های زیادی مانند دوخت لباس های سنتی و تهیه لوازم و ابزار قدیمی و حضور در جشنواره های سراسری برداشتیم اما به دلیل ناتوانی در تامین هزینه ها نتوانستیم به فعالیت خود ادامه دهیم.
حسین خمر افزود: هدف از راه اندازی این گروه معرفی نمایش خرده فرهنگ سیستانی ها بود كه در این راه با هزینه شخصی در چند نمایشگاه كشوری شركت كرده و در جشنواره های متعدد به روی سن رفتیم كه پس از كم توجهی مدیران فرهنگی علیرغم مراجعات مكرر، فعالیت خود را تعطیل كردیم.
توسعه فناوری های جدید و نفوذ آن به مناطق دور و نزدیك شهری و روستایی، خرده فرهنگ ها را در معرض آسیب بسیار جدی مانند یكسان سازی فرهنگی قرار داده و نابودی آن را به امكانی در دسترس و نگران كننده تبدیل كرده است.
یكسان‌سازی فرهنگی فرایندی است كه در طی آن فردی یا گروهی جذب گروه اجتماعی دیگری می‌شود و رفته رفته بستگی‌های فرهنگی‌اش را از دست داده و ارزش‌های گروه جدید را می‌پذیرد.
هر چه توجهات و حمایت ها به سمت تقویت فرهنگ غالب باشد، گروه های فرهنگی كوچك كه نمونه آن در گلستان بسیار زیاد و فراوان است، رفته رفته یا به انزوا رفته و یا برای بقا و ادامه حیات چاره ای جز همرنگی با دیگران ندارند كه هر دوی این اتفاقات آسیبی جدی به پیكره فرهنگ گلستان وارد می كند.
در همین رهگذر یكی از محققین موسیقی گلستان گفت: گلستان هنرمندانی دارد كه با وجود نقش آفرینی فراوان در حفظ میراث ماندگار موسیقیایی استان در گمنامی و مهجوریت زندگی كرده و روزگار سختی را می گذرانند.
هوشنگ جاوید اظهار داشت: بسیاری از هنرمندان اقوام گوناگون ساكن گلستان در نتیجه كم توجهی موفق به ثبت و انتشار آثار خود نشده و میراث ارزشمندشان مهجور مانده است.
وی بیان كرد: آواز حسن بایرو، نرگس قلعه خانی، عباس مسكین و بسیاری آوازهای مشهور اقوام ساكن گلستان از بین رفته یا كمرنگ شده و در حال حاضر هنرمندان جوان قوم ها شناخت كاملی از آن نداشته و نمی توانند برای حفظ و ماندگاری آنها تلاش كنند.
مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان نیز تنوع خرده های های گلستان را یكی از ظرفیت های كم نظیر دانست و گفت: این استان میزبان 16 قوم از 26 قوم بارز كشور و مهاجرینی از 30 استان است كه این فرصت توسعه فرهنگی در اختیار كمتر استانی وجود دارد.
عادله كشمیری اظهار داشت: حضور پرتعداد و زندگی مسالمت آمیز اقوام در كنار یكدیگر فرصت ایده آل تبادل خرده فرهنگ ها در گلستان را فراهم آورده كه تاكنون به آن كمتر توجه شده است.
مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان افزود: به عنوان نمونه قزاق ها بیش از 120 سال در گلستان سكونت دارند اما آشنایی مردم استان با خرده فرهنگ های این قوم بسیار ناچیز است.
كشمیری ادامه داد: رفع این مشكل و زمینه سازی برای استفاده از ظرفیت اقوام در توسعه گلستان نیازمند برنامه ریزی دقیق در راه اعتلای بیشتر فرهنگ استان است.
وی گفت: این خرده فرهنگ ها برای جلوگیری از نابودی و فراموشی به مراقبت، هدایت و حمایت نیاز دارد كه اگر موفق به انجام آن نشویم در حوزه های مختلف از جمله جنگ نرم دشمن آسیب خواهیم دید.
* تبعیض ها
هنر در نگاه برخی ها فقط به كنسرت خلاصه می شود، نمایش تئاتر و یا حداكثر برپایی یك نمایشگاه و جشنواره آن هم در رشته ای خاص و مدتی محدود؛ بسیاری از رشته های هنری، انجمن های تعطیل و خاك گرفته ای دارند كه مدت ها است صدایی از آن ها به گوش نرسیده و تحركی در میان فعالان آن مشاهده نمی شود.
جلسات این انجمن ها نامنظم است و به دلیل ساماندهی ضعیف و اراده قاطع برای رونق بخشیدن به آن ها، اثر و نمود فعالیت این گروه های هنری به پایین ترین حد خود رسیده است.
برپایی كنسرت و تا حدودی هنرهای نمایشی و تئاتر به واسطه علاقمندی فراوان مردمی همواره جای شاخصی در برنامه ریزی مدیران فرهنگ و ارشاد گلستان دارند اما بقیه هنرها چشم به راه توجهی اندك و حمایتی كوتاه برای بقا و حیات هستند.
مدیركل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان تقویت انجمن ها ، گروه های نمایشی و موسسات هنری را ضرورتی آشكار برای رونق بیشتر فرهنگ و هنر گلستان دانست و بر اجرای آن تاكید كرد.
كشمیری اظهار داشت: باید شرایط و زیرساخت های گلستان به گونه ای باشد كه همه گروه ها، انجمن ها و فعالان فرهنگی و هنری بتوانند رشد كرده و قابلیت های خود را در عرصه های گوناگون به نمایش بگذارند.
وی ادامه داد: بدون برنامه ریزی، تقویت كانون ها، انجمن ها، موسسات، نگارخانه ها و رسانه ها، امكان موفقیت و توفیق فرهنگ و هنر استان وجود نداشته و تلاش های پراكنده و بدون هدف به سرانجام نخواهد رسید.
* جای خالی مطبوعات
درست در روزهایی كه نوزدهمین روزنامه استانی همسایه (مازندران) با حضور معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی رونمایی شد، خبر تعطیلی و لغو مجوز 32 نشریه استان گلستان به دلیل فعال نبودن موجب بهت و حیرت فعالان فرهنگی و رسانه ای شد.
معلوم نیست چه اتفاقی در گلستان افتاده كه با همسایه اش در بخش برخورداری از ظرفیت مهم و تاثیرگذار روزنامه استانی دارای تفاوتی فاحش و بسیار معنادار است و به چند نشریه هفتگی و با حداقل استانداردها اكتفا كرده است.
در سال های گذشته و با واگذاری مجوزهای متعدد، نشریات استانی یكی پس از دیگری ظهور كرده و در استان های كشور منشا خدمات و حركت های ماندگار شدند اما گلستان نصیبی از این فرصت نبرده و پیشرفتی در این بخش به دست نیاورد.
مدیر قبلی فرهنگ و ارشاد گلستان وضعیت و كاركرد مطبوعات و رسانه های استان را نامناسب ارزیابی كرده و گفته بود منتشر نشدن حتی یك روزنامه در این استان یك نقیصه بزرگ است. بخش عمده این مشكل مربوط به كم كاریهای گذشته و كم توجهی به حوزه فرهنگ و رسانه است كه هنوز سایه آن بر روی رسانه ها و مطبوعات استان سنگینی می كند.
نكته دیگر در مورد نشریات گلستان وابستگی آن ها به چاپخانه های مازندران و تهران برای انتشار است.
آن ها به دلیل كیفیت بالا و قیمت كمتر نشریات خود را در استان های دیگر منتشر می كنند تا زادگاهشان گلستان را از معدود فواید خود محروم كنند.
ارسال محتویات چاپی به استان های دیگر فقط منحصر به نشریات نیست و طبق گفته رییس اتحادیه چاپخانه داران گلستان این معضل در بخش های دیگر و حتی ادارات دولتی هم قابل مشاهده است.
گفته می شود بیش از 50 تا 60 درصد كارهای چاپی گلستان به استان های همجوار فرستاده می شود كه این كار آسیب جدی به صنعت چاپ و فعالان این بخش در سطح منطقه وارد می كند.
یكی از فعالان صنعت چاپ و نشر گلستان هم گفت: گرانی روزانه قیمت كاغذ، آسیب جدی به چاپ استان وارد كرده و بسیاری از وابستگان این عرصه مانند نویسندگان و مجلات و هفته نامه ها را دچار مشكل كرده است.
احمد خواجه نژاد اظهار داشت: این شرایط در صورت دوام و بقا نشریات استان را با چالش جدی مواجه كرده و احتمال تعطیلی خودخواسته آن ها وجود دارد.
فرهنگ و هنر گلستان با وجود ظرفیت فراوان و ریشه تاریخی عمیقش روزهای خوشی را سپری نمی كند؛ بخشی از مشكلات این بخش اینجا نگاشته شده اما در لایه های پنهان پایین تر آسیب های به مراتب بیشتر و كهنه تری وجود دارد كه حل آن علاوه بر نیاز به همراهی بیشتر همه مدیران از جمله مسوولان ارشد استان ، همراهی مستمر توام با حمایت مدیران بالادستی را محتاج است.
میراث نامناسب به یادگار گذاشته برای دوران جدید مدیریت فرهنگ و ارشاد گلستان یقینا به این آسانی فراموش نخواهد شد.
دوره چند ماهه مدیریت عادله كشمیری به عنوان نخستین بانو بر مسند اداره كل فرهنگ و ارشاد گلستان همراه با سیل تقاضاهای به حق و منطقی اما نادیده گرفته شده از سال های گذشته اهالی فرهنگ و هنر استان، نشانه سختی راه مجموعه ای است كه برنامه ریزی دقیق و استفاده كامل از همه ظرفیت هایش می تواند منشا آثار و خدمات فراوان در لایه های گوناگون جامعه و كمك به حل آسیب ها و مشكلات شود.
فرصت حضور هفته گذشته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در گلستان همراه با تشریح شرایط موجود و اعلام نیازمندی ها و اتخاذ سیاست های درست و اصولی برای حل ریشه ای مشكلات گامی موثر برای پایان روزهای دشوار فرهنگ استان است.
برخی كمبودهای گریبان گیر گلستان مانند آسیب های اجتماعی، حاشیه نشینی، آمار بالای طلاق، دختران بازمانده از تحصیل، مهاجرات گسترده جوانان و بسیاری دیگر راهی جز توسعه اقدامات فرهنگی ندارد.
ظرفیت های كمتر استفاده شده گلستان در بخش های فرهنگی به باوری عمیق و اراده آهنین نیاز دارد؛ اراده ای كه بتواند با كمك همه اهالی فرهنگ و هنر راه را برای بارور كردن استعدادها باز كند و از حجم زیاد آسیب های به ارث رسیده بكاهد.
اهالی فرهنگ و هنر امید دارند شرایط جدید ایجاد شده بویژه امضای تفاهم نامه همكاری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با استاندار گلستان چشم انداز روشن تری را برای حوزه فرهنگ استان به عنوان زیرساخت و نرم افزار سایر حوزه ها ترسیم كند.
اگرچه این تفاهم نامه در اغلب بخش های فرهنگی و هنری اعم از سخت افزاری و نرم افزاری و برای سه سال پیش بینی و برنامه ریزی شده است اما امكان تمدید و استمرار آن وجود دارد و همین عامل بارقه های امید را بیشتر كرده است.

3091/2729