به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، به منظور بررسی وضعیت سینمای مستند در ایران، مشكلات و نواقص آن و همچنین نگاهی به عملكرد و اوضاع جشنواره سینما حقیقت پژوهشگر ایرنا با فرهاد ورهرام به عنوان یكی از پیشكسوتان مستندسازی در ایران به گفت وگو نشست.
ورهرام مستندسازی است كه در آثار و تولیداتش مطالعات مردم شناختی و مردم نگاری بافت های محلی، حرف اول را می زند. یكی از ساخته های جدید او «عروسی پسر زینت» كه بازنمایی آیینی یك مراسم ازدواج در روستایی در جزیره قشم است امسال و در دوازدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت در بخش ویژه به نمایش درآمد.
این اثر كه با رویكردی مردم نگارانه به ثبت لحظه به لحظه و قدم به قدم برگزاری یك مراسم ازدواج محلی در شهر قشم می پردازد یكی از نمونه های ناب مطالعات مردم نگارانه است كه می تواند اطلاعات با ارزشی از فرهنگ مادی و معنوی مردم این منطقه را به مخاطبان ارائه دهد. آشنایی فیلمساز با مردم بومی و محلی و حضور دائمی او در ثبت كامل جزئیات فرهنگی و آئینی به اضافه شكل و نوع فیلمبرداری از مولفه های مهم در ساخت این فیلم بوده است.
ورهرام (متولد1327) مستندساز، فیلمبردار، محقق، كارگردان، عكاس، تهیهكننده و نویسنده و یكی از چهره های فعال فرهنگی ایران است. ورهرام فارغ التحصیل رشته كارگردانی در دانشكده هنرهای دراماتیك تهران است و از سال 1352 تاكنون سابقه فعالیت هنری در زمینه های مختلفی را داشته است.
ساخته های سینمایی ورهرام تاكنون در مراكز معتبری چون موزه مردمشناسی پاریس، موزه مردمشناسی وین، فستیوال مردمشناسی جهان سوم در فرایبورگ، فستیوال مردمشناسی در هلسینكی، خانه سینمای تهران، انجمن فرهنگی ایران و فرانسه، و بیست و دو مركز فرهنگی داخلی و خارجی، به نمایش درآمده است.
**تهیه كننده، نفر اول در هر فیلم است
ورهرام در ابتدای صحبت هایش از نابسامانی وضعیت تولید فیلم مستند در ایران ابراز تاسف كرد و گفت: اكثر كسانی كه در سیاست مستند تصمیم گیر هستند در واقعیت امر خیلی این كاره نیستند. تلویزیون و هر جای دیگری هم باشد فرقی نمی كند؛ آن نهادی كه بتواند نظم و نسقی به تولید این داستان بدهد، نیست. ضمن این كه الان آنقدر مستند ساز از دانشكده ها و دانشگاه ها و ... سربرآورده اند كه قابل باور نیست.
وی ادامه داد: ورود به مستند خیلی راحت است مثلا به كسی بگویید برود نقاش بشود می گوید سخت است، بگویید مجسمه ساز شو، می گوید سخت است، بگویید برو گرافیست شو، می گوید سخت است ولی می آید در مستند سازی، چون راحت است؛ چون خیلی راحت یك دانشجوی رشته ادبیات و الهیات و مهندسی و ...یك دوربینی دست می گیرد و می رود و مستند می سازد و در نتیجه خیلی راحت است و هركسی می تواند بسازد اما این كه این شیوه بیاید در تولید فیلم تعریف بشود، بزرگترین ضربه را به این سینما زده است.
' یعنی امروز هر كسی می خواهد برود مستند بسازد مثلا می گویند بگیر این پول را و برو بساز. در نتیجه تا زمانی كه نظمی در تولید فیلم مستند نداریم و تكلیف تولید و مدیریت تولید در ایران سامانی نیابد، این نابسامانی ها وجود دارد. چرا كه ما تهیه كننده در سینمای مستند نداریم. اسمی كه تحت عنوان تهیه كننده در این فیلم ها می زنند الكی است. مثلا من تهیه كننده كارهای خودم هستم. در صورتی كه معمولا تهیه كننده نفر اول فیلم است و كارگردان نفر دوم است. ما نفر اول فیلم را نداریم و به همین دلیل سالی هزار و خرده ای تولید فیلم مستند داریم كه بسیاری از آنها اصلا ربطی به سینمای مستند ندارد و یك مجموعه تصاویر هستند.'
این كارگردان مستند ساز خاطر نشان كرد: نتیجه این است كه مدیریت تولیدمان در ایران، مخاطبمان و سرنوشت مالی فیلم تعریف و تعیین نشده است. این كه فیلم در كجا قرار است كه نمایش داده شود و این كه آیا فیلم بازگشت مالی دارد یا ندارد هم حتی تعریف نشده است. شما ببینید در تمام دنیا وقتی فیلمی ساخته می شود از قبل می دانند كه كجا و برای چه كسی ساخته می شود و مسائل مالی آن چطور است؛ اما در ایران اینها وجود ندارد و این وضعیت وضعیت بسیار بلبشویی است كه از نظر من در مستندسازی وجود دارد
این محقق مردم نگار خاطر نشان ساخت: جشنواره های متعدد بیخودی كه اصلا نیازی نیست به كرات در ایران برگزار می شود. در اغلب این جشنواره ها انقدر كه (نه درآمد رانتی، منظورم درآمد بابت كاری كه می كنند هست) دور و بری های حقوق بگیر هستند خود مستندسازان نیستند؛ منظورم این است كه ریخت و پاش ها بیشتر از تولید مستند است. یعنی امروز زیاد شدن جشنواره ها نوعی شغل شده است؛ شغل تراشی موقت، نیمه موقت و یا دائم. در نتیجه برگزاری جشنواره نوعی شغل است. چرا باید این گونه باشد آن هم در زمانی كه در یك مملكت تولید فیلم مستند خوبش محدود است؟
**جای مستند در تلویزیون است
خالق آثار مستند «گاز، آتش، باد»، «آبگینه»، «تاراز»، «قتل شتر» و«عروسی مقدس» افزود: من می توانم به جد بگویم كه در طول سال ما 4، 5 فیلم خوب بیشتر نداریم. بقیه فیلم هایی هستند كه یا پرتره هستند، یا نقد اجتماعی یا محیط زیستی و ...ولی شما نگاه كنید ما كه تا حالا این حجم از فیلم را ساخته ایم كدامشان توانسته اند در یك كانال تلویزیونی فیلم را به فروش برسانند؟ منظورم فیلم مستند است چون فیلم داستانی كه مدیریت مالی و گردش مالی سازمان شده ای دارد اما مستند نه. شاید این فیلم مستند برود یك جشنواره ای جایزه ای بگیرد اما این مساله ای نیست؛ چون مگر فقط ما در جشنواره جایزه می گیریم؟
وی ادامه داد: هزاران جشنواره در دنیا هست و بسیار كشورهایی مانند افغانستان و پاكستان و ... كه در سال بیشتر از ما جایزه می گیرند؛ ولی ما چون از اینها خبر نداریم فكر می كنیم كه لایه اوزون سوراخ شده است و سینمای مستند ایران بیرون افتاده و رفته در فلان جشنواره و فلان جایزه را گرفته است؛ متاسفانه فیلم مستند به این سمت كشیده شده است. وقتی می خواهی فیلم تولید كنی در هوایی و تنهایی و پشتوانه علمی نداری و پشتونه مالی آن كم است (من با یك سری فیلم های مستندی كه رانتی هستند كار ندارم) در سینمای داستانی این هست، در ادبیات و شعر و در صنعت و ... هم هست و همه جا هست.
«در نتیجه این جریان به این جا رسیده كه یك سری فیلم با بیل بریزی در جشنواره و یك عده ای هم كه بیایند و نگاه كنند؛ اما نتیجه اش چه می شود؟باید بگویم هیچ چیز».
** سینمای مستند بدون مستندسازی
ورهرام در پاسخ به این سوال كه وضعیت ما به لحاظ آرشیو و یا منبعی برای گردآوری این آثار چگونه است، گفت: چیزی به این اسم نداریم. در سال های اخیر تلاش هایی صورت گرفته ولی اصلا قابل مقایسه با وضعیت كشورهای توسعه یافته نیست. در بحث آرشیو باید بگویم اگر الان بیایید بگویید این همه سالی كه شما جشنواره داشتید می خواهم فیلم هایتان را ببینیم و آیا سایتی وجود دارد كه شما به آن مراجعه كنید و مثلا ببینید در سال 1364 جشنواره مثلا آوینی چه فیلم هایی را نمایش داده است چیزی وجود دارد می بینید كه وجود ندارد.
«اگر كاتالوگ آن را گیر بیاوریدكه تازه ممكن است گیر نیاید نمی توانید بفهمید داستان چه بوده است و چه مستند سازانی آمده اند. خیلی جالب است بدانید ما در ایران كتاب تاریخ مستند نداریم. وقتی سینمایی تاریخ و تاریخ تولید خودش را نداشته باشد چه می توان گفت؟ما هنوز در سینمای مستند كتابی راجع به تاریخ تولید نداریم و این ها مشكلاتی هستند كه وجود دارند و خیلی هم زیادند و هیچ وقت هم حل نمی شوند. و سال به سال هم رو به سرازیری هستند».
این مستندساز اضافه كرد: كتاب راجع به فیلم مستند چاپ می شود، خوب است و ترجمه است باز هم خوب است چون ترجمه های خیلی خوب آقای حمید احمدی را داریم یا كسان دیگر؛ اما بعد كه كتاب را كه می خوانی با انبوهه فیلمی طرف هستی كه نمی دانی آن فیلم كجاست. مثل این است كه شما یك كتاب راجع به تاریخ نقاشی بخوانید. ولی نقاشی ها را نبینید. به چه دردی می خورد؟ زندگی نامه فلان نقاش یا مجسمه ساز فقط یك زندگی نامه است ولی شما آثارش را چه چاپی و چه عینی نبینید، فایده ندارد و سینمای مستند ما هم همینطور است؛ به هر حال نظمی در آن وجود ندارد. فقط بیشتر برگزاری است تا عمل.
كارگردان مستندهای «گلاب»، «نخل»، «بازار در اردهال» و «دانههای روغنی» ادامه داد: یك حجم عظیمی هرساله وارد مستند سازی می شوند؛ مشخص است كه مشكل مالی پیدا می كنند. من به خیلی از بچه های دانشجو و علاقه مند می گویم كه اگر فكر می كنید می توانید از این راه نان بخورید؛ در اشتباه هستید. از ما دیگر گذشته است، ولی برای برخی از این ها این كار یك منبع درآمد و تنها منبع درآمد است؛ به همین خاطر سفارش دهندگان مجبورند در برخی اوقات نقش حمایتی را بازی كنند و می كنند. چون این ها نیاز دارند زندگی كنند و با این چندرغاز از این راه كسب درآمد. در نتیجه گاهی اوقات سفارش دهنگان این كار را می كنند یعنی یك جور كمك كردن و دستگیری؛ چون برخی اوقات طرف می رود و به اینها التماس می كند كه فیلم تولید كند.
**دوربین دیجیتال؛ توهم فیلم سازی
ورهرام در پاسخ به این سوال كه این كمیت می تواند باعث برجسته شدن بحث كیفیت و انتخاب آثار با كیفیت بیشتر باشد، گفت: مستند سازی فرق می كند چون ما كسانی را در این كار داریم كه بعد از 10، 15 سال كار كردن در آن مانده اند و طبق آمار سازمان آمار بخش زیادی از اینها زیر خط فقر قرار دارند. تصور كنید من 50 سالم است و از هیچ جایی هم بازنشسته نیستم و حالا اگر مستند نسازم چه كنم؟ باید بتوانم كرایه خانه ام را بدهم، در نتیجه اولین پولی كه گیرم بیاید سریع سه تا شش ماه اجاره ام را می پردازم كه تا شش ماه خیالم راحت باشد.
این مستند ساز در جواب این سوال كه چرا به نظرش ورود آدم های گوناگون به این عرصه خوشایند نیست، تصریح كرد: به شخصه با این قضیه مشكی ندارم، جای من را هم تنگ نكرده اند؛ من دلم برایشان می سوزد. اولا مستندساز نیستند چون مگر می شود آدم به یكباره مستندساز بشود. دوربین دیجیتال و صرف شنیدن و تكرار كردن عقاید اشتباه دیگران این توهم فیلم سازی را در آنان ایجاد كرده است. بله ضبط یك چیز یا یك تصویر، فیلم هست ولی با سینمای مستند تفاوت دارد. آن ضبط است و مانند عكاسی است. وقتی شما با سینما طرف هستید باید ابزار آن را بشناسید. باید لنز، پرسپكتیو، فرهنگ تصویر را بدانید و بشناسید. چرا زمانی كه دیجیتال نبود انقدر آدم در این حوزه نبود؟ چون باید یاد می گرفتند و وارد سینما می شدند. ورود به سینما كنكور داشت؛ یعنی هم علاقه می طلبید و هم تكنیك . الان اینها دوربین دیجیتال را دستشان می گیرند و راه می افتند؛ این فیلم نیست. ضبط یك موضوع است؛ امروز همه با موبایل هم این كار را می كنند؛ موبایل باعث شد خیلی از تصاویری كه پنهان از ما بود را ببینیم. آیا موبایل سینما است؟ خیر. در نتیجه من می گویم هركسی حق دارد هر تصویری را ضبط كند. اما این فقط یك تصویر و ضبط یك واقعه است، مانند عكاسی است و سینمای مستند نیست.
ورهرام ادامه داد: چرا همه نمی روند نقاشی بكشند؟ چون باید استعداد داشته باشند. مستندسازی هنر نیست یك شغل و یك وسیله است اما اگر وسایل و هدف را بشناسد، می تواند یك هنر شود مانند یك نقاش كه باید رنگ را بشناسد، دستش از كوچكی طراحی كرده باشد و با تكنیك وارد شود. همه فیلم های سینمایی هنری هستتند؟ همه نقاشی ها هنری هستند؟ خیر نیستند. به همین دلیل یك دانشجوی ادبیات نمی تواند بیاید یك شبه ادعای نقاشی كند. در مجسمه سازی، گفتن شعر و نوشتن قصه و غیره هم همین داستان است. برای این كه باید زمینه ای به وجود بیاید. چون سینمای مستند با این دوربین دیجیتال كوفتی راحت ترین شكل ورود شده است. ببخشید مثلا طرف مثلا رفته دو زن خیابانی را گیر آورده و فیلمی ساخته و اینها می گویند خب من هم می روم گیر می آورم و مستند می سازم و در جشنواره جایزه می گیرم.
این مستندساز افزود: سینمای ما به این بن بست رسیده به همین خاطر بر اساس دروغ پیش می رود؛ یعنی یكسری دروغ را می گذارند و می گردند یك سری راست رویش می گذارند و می رود فلان جشنواره و روی حماقت داوران جایزه می گیرد. بسیاری از كسانی كه اولین جایزه شان را گرفتند، از سینمای مستند حذف شدند. چون دیگر نتوانستند بسازند و بلیت شان یك بار برد؛ اگرچه كه صدبار رفتند بلیط بخرند ولی باز هم می سوزد. یعنی بار اول شانس و اتفاق و هیئت داوران بوده كه جلب توجه كرده است. اسم نمی برم ولی 13 ، 14 كارگردان داشتیم كه به همین منوال حذف شدند. منظورم از بلیط خریدن با روحیه لاتاری و شانسی شركت كردن در جشنواره ها هست.
وی افزود: باز هم می گویم كه هركسی حق دارد كه فیلم بسازد اما در و پیكری هم برای این داستان باید وجود داشته باشد. وقتی تولیدش در و پیكر ندارد و كسی هم كه دارد برای سینمایش فكر می كند، تفكر و تسلط بین رشته ای ندارد، نتتیجه همین می شود.
**اخلاق؛ ركن اصلی در مستند سازی
این مستندساز در پاسخ به این سوال كه یك مستند ساز از نظر ایشان باید واجد چه ویژگی هایی باشدف اضافه كرد: مستندساز خوب باید كنجكاو باشد، با ادبیات و رمان آشنا باشد، باید برود بگردد و قرار نیست همه اش فیلم بسازد. در دنیا سرمایه را دست هركسی نمی دهند؛ شروطی دارند، من جمله این كه فیلم باید ارزش آموزشی، تربیتی و نیز بازار داشته باشد؛ یعنی آنجا فیلمی كه ساخته می شود و پولی كه به تو می دهند یك ارزش تلقی می شود كه باید آدم مستعدی رویش كار می كنند كه به این طریق كم كم یك مستندساز تحویل جامعه می دهند. به اضافه این كه بحث اخلاق در سینمای مستند یكی از مهمترین ویژگی هایی است كه مستند ساز باید داشته باشد. این كه برای دست پیدا كردن به تصویر، از روی جنازه آدمها رد نشوی و به آنان احترام بگذاری و بدانی آدم هایی كه مقابل دوربین تو هستند حق دارند و باید به آنها احترام گذاشت. كسی بخواهد با شما عكس بگیرد باید از او اجازه بگیرید و اینجا هم همین است.
وی افزود: این را هم باید بگویم كه بسیاری از مستندسازان گردن كلفت اروپا بعضی وقت ها بیكارند. در خود اتریش من این را دیده ام كه بعضی اوقات دو یا سه سال یك بار كار گیرشان می آید. برای این كه آنجا پول نریخته اند و وقتی كسی فیلمی آنجا می سازد دو سه سال می تواند با آن پول زندگی كند در صورتی كه اینجا اگر شما 5 فیلم مستند در سال بسازی می توانی به زور از پس زندگی ات بر بیایی.
ورهرام تاكید كرد: باز هم می گویم كه تا ساختار تولیدی سینمای مستند تعریف نشود، همین وضعی است كه هست و طبیعی هم هست و ما هم از این وضع نا بسامان استفاده می كنیم و دو تا فیلم دیگر می سازیم. ساختار تولید یعنی سفارش دهنده، بودجه، تهیه كننده و این كه فیلم برای كجا و درباره چه موضوعی است و نتیجه آن چیست. یكی از مشكلات در ایران این است كه مدیران دائم عوض می شوند. فكر می كنید به لحاظ كیفیت و نوع اثر دهه 60 با الان یكی است؟
**جشنواره یا جشن؟
ورهرام همچنین با بیان این مطلب كه جشنواره سینمای حقیقت كمكی به روند تولید فیلم مستند نمی كند، گفت: این جشنواره از نظر من یك جشن و یك مهمانی بزرگ است. البته جشنواره ای كه هیئتی برگزار شود همین است.البته آقای «طباطبایی» رئیس جشنواره انسانی شریف و خوب و آدم دست پاك و درستی است و مركز گسترش یك خوبی بزرگ دارد و آن این است كه بدنه ی آن درست است ولی این كه ما همیشه بگوییم ما بهترینِ جهانی و خاورمیانه و.. اینها هستیم چه دردی از ما دوا می كند؟
« ما استاد غلو كردن هستیم؛ تمام چیزهایی كه نداریم را زیر چیزهایی كه غلو می كنیم، پنهان می كنیم. این توهمات كه ما باهوش ترین و قدرتمندترین و بلندقدترین هستیم و تمدن 7 هزار ساله داریم و... داستان ما است، اسم بین المللی را به جشنواره چسبانده اند همانطور كه راحت به نمایشگاه می چسبانند. این جشنواره بودجه دولتی دارد و مهمان دعوت می شود اما شما پس از آن بروید و ببینید آیا از جشنواره انتقاد یا تحلیلی مبنی بر این كه ما این كار را انجام دادیم و این نكات منفی و این نكات مثبت را داشتیم و امسال می توانیم روی سینمای مستند این گونه قضاوت و اثرگذاری كنیم منتشر می شود یا خیر؟»
**از تعارف كم كنیم و بر مبلغ بیافزایم
این داور ادوار گذشته جشنواره سینما حقیقت ادامه داد: جشنواره ها همیشه جریان اثرگذاری در سینمای مستند بوده اند ولی جشنواره ما جریان سازی نمی كنند. جشنواره ای كه هیئت داوران آن جرات بیانیه نوشتن ندارند منشا اثر نیست و داورانش یا ترسو هستند و یا بی سواد. مگر می شود جشنواره بیانیه نداشته باشد. من همیشه جشنواره ها را مانند یك عروسی می بینم كه همه چیز خوب و خوش است ، همه با صورت به طرف پاركینگ می روند برای این كه زودتر خارج شوند. جشنواره های ما هم همین است. ما فقط می خواهیم برگزار كنیم، ولی بلد نیستیم و هرچه طبل و دیگ و علم ها بزرگتر و جمعیت بشتر باشد كاركردها كمتر هستند.
وی افزود: چند سال است فیلم مستند فقط در این جشنواره نمایش داده می شود اما فیلم مستند برای سالن نیست و برای تلویزیون است. مساله این است كه این جشنواره از نظر من باید یا بلیتی و یا رزروی شود تا همه چیز منظم و مرتب باشد. تصور كنید سالن 250 نفری 300 نفر در صف ایستاده اند و بعد پر می شود و برای بقیه جایی نیست. هیچ جای دنیا به این شكل نیست. باید بلیت بگذاری تا ببینیم چقدر آدم می آید. مثلا به من بن غذا داده اند كه روزی 60 هزار تومان می توانم در جشنواره غذا بخورم. اما حرف من این است كه كیف و بن غذا و فلش و .. ندهید، پول بلیط هم مانند روال معمول نگیرید ولی جاها را رزروی كنید تا مشخص و درست باشد.
'چون برای هر نمایش در این جشنواره هر كارگردانی شروع به لشكر كشی می كند و همه دوستانش رادعوت می كند و فك و فامیلش را می آورد و این جمعیت كاذب را درست می كنند. ضمن این كه چرا انقدر فیلم باید در جشنواره ریخت؟ همه این ها به كنار، باید یك فیلم را سه بار نشان دهند یا فیلم های پرمخاطب را تكرار كنند. ممكن است برخی تكرار داشته باشند (و جالب است در تكرارشان می بینیم كه 10 نفر نشسته اند چون روز اول یك شلوغی كاذبی وجود داشته است) ولی این مساله همگانی و برای همه فیلم ها نیست.
«یك جایزه تماشاچیان گذارده اند كه غیردموكراتیك ترین روند است چون یك فیلم در سالن 300 نفره اكران می شود و آن یكی در یك سالن 150 نفره و این تداخل زمانی باعث می شود یكی برود سالن دیگر و فرصت نكند این فیلم دیگر را ببیند، در نتیجه نظرسنجی بر این اساس اصلا منطقی نیست.
ورهرام خاطر نشان كرد: دور دوم سینمای حقیقت من بودم و آن زمان تازه شروع شده بود و هنوز یاد نگرفته بودند چطور می شود جشنواره را خراب كرد در نتیجه هم هیئت داوران و هم فیلم ها بهتر بودند؛ در صورتی كه كیفیت فیلم ها سال به سال بدتر می شود. جشنواره های برجسته خارج از ایران نهار و شام و كیف و فلش اختتامیه همراه با موسیقی و سخنرانی معاونت ها و جوایز آنچنانی ندارند اما محتوا برایشان در اولویت است.
گفت وگو از سارا بقایی
پژوهشم**س.ب**1552
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۸
تهران-ایرنا- مشكلات سینمای مستند و جشنواره سینما حقیقت كه محل اختصاصی برای حضور و اكران این فیلمهاست، نیاز به بررسی و مداقه دارد كه این مهم جز با توجه كردن به نظرات صاحبنظران، متخصصان و فعالان این حوزه امكان پذیر نیست.