تاریخ انتشار: ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۹

تهران - ایرنا - نیویورك تایمز در گزارشی تحلیلی این پرسش را مطرح كرد كه «آیا تجربه 'جنگ ویتنام'؛ می تواند الگوی پسندیده ای برای پایان دادن به جنگ افغانستان و خروج آمریكا از این كشور باشد یا نه؟»

به گزارش روز یكشنبه ایرنا ؛ ' راد نوردال' رئیس دفتر نیویورك تایمز در كابل در این گزارش تحلیلی می نویسد: جنگ افغانستان؛ گوی سبقت را از جنگ ویتنام ربود و عنوان ' طولانی ترین جنگ آمریكا ' را از آن خود ساخت. این لقب؛ در سال 2014 وقتی كه جنگ افغانستان وارد سیزدهمین سال خود شد به جنگ افغانستان اختصاص یافت.
اینك پنج سال از آن زمان می گذرد و آمریكا می خواهد در اینجا هم از جنگ سخت با یك معاهده صلح، خارج شود.
مقایسه های زیادی میان این دو كارزار سخت و طولانی مدت آمریكا شده است حتی همه رهبران آمریكا كه تا به حال قدم به خاك افغانستان گذاشته اند هم یك چنین قیاس هایی را انجام می دهند.
' رایان كروكر' سفیر سابق آمریكا در افغانستان از جمله این شخصیت هاست كه با توجه به تجربه های پیشین، بشدت مخالف خروج كامل آمریكا از افغانستان است.
كروكر می گوید:' صلحی كه قرار است با خروج آمریكا از افغانستان برقرار شود؛ مرا به یاد معاهده صلح پاریس در مورد جنگ ویتنام می اندازد'.
این شخصیت سیاسی تصریح می كند:'ما در ویتنام هم به پای میز مذاكره آمدیم و به «ویتنام شمالی ها» و «ویت كنگی ها» گفتیم كه ما تسلیم می شویم و به اینجا آمده ایم كه بر روی شروط اعلام شده كار كنیم'.
كروكر مذاكرات شش روزه 'زلمای خلیل زاد' فرستاده ویژه آمریكا به افغانستان با 'طالبان' را در دوحه قطر ؛ تكرار مذاكرات پاریس در مورد جنگ ویتنام خوانده است.
مذاكرات دوحه در 26 ژانویه / 6 بهمن/ با یك توافق اولیه به اتمام رسید. این توافق اولیه مشتمل بود بر اینكه سربازان آمریكایی خاك افغانستان را ترك كنند و در ازای آن، طالبان هم تضمین بدهد كه به ترویست ها اجازه ندهد یك بار دیگر خاك آمریكا را هدف حملات خود قرار دهند.
كروكر در انتقاد از این توافق اولیه گفته است: ' من فكر نمی كنم این توافق ما را به جای بهتری رهنمون كند. ما با خروج از افغانستان، هیچ اهرمی در دست نخواهیم داشت.
البته شكی نیست كه مقایسه در مورد دو جنگ ویتنام و افغانستان؛ مطلقا صحیح نیست. این دو جنگ بیش از آنكه شبیه هم باشند؛ مغایر هم هستند.
جنگ ویتنام در اوج دوران ' جنگ سرد' اتفاق افتاد. هریك از دو ابر قدرت وقت جهان؛ در جبهه های مقابل هم صف آرایی كرده بودند.
دو كشور ویتنام و افغانستان، هم در عرصه فرهنگ؛ هم در عرصه جغرافیا و هم در تاریخ، كاملا متمایز هم هستند . حتی جنگ های این دو هم بشدت با هم تفاوت داشته است. در جنگ ویتنام، نیم میلیون سرباز آمریكایی به ویتنام گسیل شدند كه در نوع خود بی سابقه بود. اما شمار سربازان آمریكایی اعزام شده به افغانستان 100 هزار نفر بود. امروز حتی این رقم كمتر هم شده است و به 14 هزار سرباز تقلیل یافته است. در ویتنام 58 هزار سرباز آمریكایی جان باختند. در افغانستان، آمار تلفات آمریكا 3 هزار سرباز بوده است.
بسیاری از شخصیت های سیاسی و نظامی آمریكا معتقدند كه نباید جنگ های ویتنام و افغانستان را قابل مقایسه با هم دانست. این دو جنگ به هیچ وجه شبیه به هم نیستند.
' كارل آیكنبری' فرمانده نظامیان آمریكایی بین سالهای 2007-2005 در افغانستان وسفیر آمریكا در افغانستان بین سالهای 2011-2009 معتقد است:' در هر دو كشور یك چالشی وجود داشت تا یك نیروی ملی تشكیل شود كه وظیفه اش محافظت از دولت ضعیف و فاسد مركزی باشد.
كروكر مخالف خروج آمریكا از افغانستان می گوید كه آمریكا با رفتنش؛ همه دستاوردهای این جنگ را قربانی خواهد كرد و به محض رفتن آمریكا ؛ طالبان قدرت را در دست خواهد گرفت، دقیقا تكرار همان تحولی كه در ویتنام با خروج آمریكا از این كشور اتفاق افتاد. آمریكا از ویتنام خارج شد اما ویتنام شمالی ها به هیچكدام از قول هایی كه داده بودند وفادار نماندند.
كروكر اظهار داشت:' در افغانستان؛ ما و افغان ها فقط یك سری رزمندگان خیلی تنبل و احمق طالبان را كشته ایم. در حالیكه آن نیروهای خیلی محكم و كاربلد و متعهدشان بعد از 18 سال جنگ همچنان سرپایند و اگر هم برگه ای را امضا كنند؛ این امضا یك امضای معنادار نیست، فقط نوعی كنار آمدن است'.
بسیاری از صاحب نظران سیاسی معتقدند كه آمریكا باید از اشتباهاتش در جنگ ویتنام درس بگیرد و آن تجربیات را در افغانستان به خدمت بگیرد.
'آنتونی كوردزمن' وزیر دفاع آمریكا در سال پایانی جنگ ویتنام، در بیان اشتباهات آمریكا در جنگ ویتنام به خصوص به پنهان كاری دولت در ذكر آمار تلفات آمریكا در این جنگ اشاره می كند به خصوص در مورد آمار تلفات، مفقود الاثرها، سربازان شبح و می گوید كه امروز هم همین كار را دولت 'اشرف غنی' در افغانستان دارد مرتكب می شود.
كوردزمن می گوید:' درست نظیر ویتنام، در ظاهر اینطور وانمود می شد كه رهبری ارشد جنگ واحد است اما در اصل، تفرقه عمیقی وجود داشت. در افغانستان، شما با كشوری مواجه هستید كه جنگ آن را ضعیف و عقب مانده كرده و به شدت كمك های خارجی است. هرچه می گذرد وضع بدتر هم می شود و دیگر هیچ دلیلی نمی توان پیدا كرد كه بتوان اقتصاد را و ساختار سیاسی را با هم نگاه داشت'.
این محقق ' مركز مطالعات استراتژیك و بین الملل' ادامه می دهد:' افغانستان در حال حاضر با ویتنام در سال 1973 كه قوای نظامی آمریكا از آن بیرون رفت، در شكل و وضعیت بدتری قرار دارد. ویتنام در سال 1975 به دامن كمونیسم افتاد. در افغانستان تنها منبع درآمد كشور به غیر از جنگ و كمك های خارجی؛ قاچاق مواد مخدر است. ویتنام برعكس، یك اقتصاد متنوع دارد. ارتش افغانستان هم فوق العاده ضعیف است. اما ارتش ویتنام در سال 1973، واحدهای خوبی داشت'.
همچنین، ' مكس هاستینگز' تاریخدان انگلیسی نیز معتقد است: ' میان دو جنگ ویتنام و افغانستان، وجوه اشتراك متعددی وجود دارد. اما گویا نه دولت های غربی و نه فرماندهان غرب هیچكدام این درس را نگرفته اند كه، مادامیكه ما با جوامع بومی به تعهدات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی نرسیده ایم، پیروز شدن در تبادل آتش بی معنا خواهد بود'.
هستینگز ادامه می دهد:' امروز مردم افغانستان نیز همچون مردم ویتنام در دوران جنگ، دغدغه شان گذران زندگی و به آخر رسیدن جنگ است. این سوال روزمره در ذهن مردم است كه می پرسند، بالاخره چه كسی برنده جنگ است. امروز در افغانستان خیلی از مردم پولهایشان را خرج طالبان می كنند؛ نه به این علت كه دوستشان دارند، بلكه فقط به این دلیل كه می بینند ؛ آمریكا كه دارد از افغانستان می رود و این طالبان است كه می ماند'.
آیكنبری هم می گوید:' بهتر است رفتن آمریكا از افغانستان را نه با جنگ ویتنام؛ كه با خروج شوروی از افغانستان در سال 1989 مقایسه كنیم. شوروی ها دیگر نمی خواستند هیچ مسئولیتی را در افغانستان بر عهده بگیرند، آن هم دقیقا در زمانی كه نه قدرت درست و حسابی داشتند و نه هیچ ارزش و اعتبار جهانی'.
آیكنبری تصریح می كند:' در كل؛ هم ویتنام و هم افغانستان؛ جنگهای ' انتخاب' بودند. آمریكا ثروتی باور نكردنی و قدرتی باور نكردنی دارد و دستش برای هر 'انتخابی' باز است. منتها؛ همه این انتخابها همیشه هم خوب نیستند'.
اروپام**1591**1546