"چارلز لین" در این دیدگاه می افزاید: تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان در ۷ اکتبر۲۰۰۱ (۱۳۸۰) انجام شد.
آن تهاجم به دستور کنگره و پاسخی به حملات ۱۱ سپتامبر همان سال به دو ساختمان برجهای تجارت جهانی در نیویورک و ساختمان وزارت دفاع آمریکا "پنتاگون" در واشنگتن بود.
نویسنده درادامه نوشت: آن تهاجم نظامی با پشتیبانی متحدانی همچون کانادا، استرالیا، انگلیس، فرانسه و همچنین به کمک شبه نظامیان افغان به مرحله اجرا گذاشته شد و دو هدف اصلی را دنبال می کرد: نخست؛ ریشه کن کردن گروه تروریستی "القاعده" که عامل حملات ۱۱ سپتامبر بود و دوم؛ ریشه کن کردن گروه بنیادگرای اسلامی "طالبان" که یک حکومت خودخوانده دیکتاتوری در افغانستان تشکیل و چتر حمایتی القاعده بود.
واشنگتن پست ادامه می دهد، آن تهاجم نظامی به اهداف اولیه خود که شکست القاعده بود رسید. اما مدتها بعد آمریکا و متحدانش در "ناتو" در افغانستان ماندند تا یک پروژه بزرگتر را دنبال کنند و آن ساختن یک دولت دموکراتیک، پایدار، معقول و حامی دموکراسی در کابل بود. البته این پروژه ای بود که تحققش بیشتر به یک رویا می ماند.
اجرای این پروژه صدها میلیارد دلار هزینه روی دست آمریکا گذاشت و جان دهها هزار انسان را هم از آمریکا و هم به تعداد بیشتر از افغان ها گرفت. در ازاء این پروژه عظیم و این تعداد تلفات جانی و مالی، امروز دولت کابل فقط یک سوم خاک کشور را در اختیار دارد. بقیه خاک کشور یا در کنترل طالبان است و یا بر سر تصاحبش میان دو طرف نزاع ادامه دارد.
این جنگ ۱۸ سال طول کشیده است و امروز اکثر آمریکایی ها نسبت به آن بی تفاوت شده و هیچ علاقه ای به بودن و یا نبودنش ندارند. ۴۵ درصد مردم آمریکا معتقدند که تهاجم به افغانستان تصمیم درستی بوده است و ۳۹ درصد هم آن را یک تصمیم غلط می دانند.
در حال حاضر قریب به ۱۳ هزار نظامی آمریکا در افغانستان حضور دارند و این قابل توجیه است که ترامپ درصدد آن است از راه مذاکره آنان را به خانه بازگرداند. هر رئیس جمهور دیگری هم بود همین کار را می کرد.
لین می افزاید: در سال ۲۰۰۹ "جو بایدن" که در آن هنگام مشاور ارشد "باراک اوباما" رئیس جمهور وقت آمریکا بود به او توصیه کرد لشکر ۳۰ هزار نفری سربازان آمریکایی را کاهش دهد و در عوض به منظور حفظ جان غیرنظامیان افغان از شر حملات طالبان به انجام حملات پهپادی، استفاده از نیروی عملیات های ویژه و بمباران مواضع القاعده اکتفا کند. اگر اوباما به توصیه بایدن عمل می کرد معلوم نیست چه می شد. یا اگر "جورج بوش" در سال ۲۰۰۲ از افغانستان خارج می شد و یک سال بعد در سال ۲۰۰۳ یک جنگ پرهزینه در عراق انجام نمی داد؛ معلوم نیست چه می شد.
نویسنده واشنگتن پست در ادامه با اشاره به استراتژی ضد شورش اوباما و اعزام ۱۰۰ هزار نیرو می نویسد که این راهبرد نتایج ضد و نقیضی برجای گذاشت. امروز هم رویکرد ترامپ در قبال افغانستان که شامل خروج آمریکا ظرف ۱۴ ماه آینده از این کشور است، دقیقا عین همان طرح پیشنهادی بایدن است.
در حقیقت ترامپ تنها به اعتبار قولی که طالبان به او داده است تصمیم به عقب نشینی از افغانستان می گیرد و طالبان قول داده حساب خودش را از تروریست ها جدا و با کابل بر سر تقسیم قدرت گفت و گو کند. در این میان تنها حقی که برای آمریکا محفوظ مانده، ضربه زدن به تروریست هاست.
واشنگتن پست تاکید می کند: این طرح مشابه همان طرح "توافق صلح پاریس" امضا شده در سال ۱۹۷۳ بدست "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور وقت است که به حکم آن آمریکا از ویتنام خارج شد.
امروز ترامپ با طالبان به توافق می رسد بدون آنکه دولت کابل هم سهمی در این توافق داشته باشد. در سال ۱۹۷۳ هم نیکسون با ویتنام شمالی بر سر متحدان ما در کره جنوبی مذاکره و معامله کرد؛ هم آن روز در مورد ویتنام و هم امروز در مورد افغانستان هدف در هردو توافق این بود که به یک جنگ بی پایان که میراث مقامات سلَف است از طریق راه حل سیاسی خاتمه داده شود بدون آنکه یک برنامه بلندمدت برای ایجاد ثبات در کشور ریخته شده باشد.
در سال ۱۹۷۳ با توافق صلح نیکسون جنگ میان ویتنام شمالی و جنوبی برای یک دوره کوتاه مدت متوقف شد، اما عملا" تمام نشد. جنگ ویتنام بطور کامل در ۳۰ آوریل ۱۹۷۵ به اتمام رسید. در سال ۱۹۷۵ نیروهای ویتنام شمالی "سایگون" مرکز ویتنام جنوبی را فتح کردند.آمریکا که درگیر ماجرای رسوایی "واترگیت" بود، تلاشی برای جلوگیری از فتح سایگون نکرد.
در افغانستان هم با قاطعیت می توان بیان کرد که وضعیت نسبتا مشابهی حاکم است. بعد از یک هفته اعتمادسازی و کاهش نسبی خشونت ها؛ شنبه این هفته طالبان حملاتش را از سر گرفت.
اشرف غنی رئیس جمهوری مانع آزاد شدن ۵ هزار زندانی طالبان است. طالبان این موضوع را یکی از شروط توافق با ترامپ می شمرد، در حالیکه موضوع "زندانیان" یکی از برگ های برنده غنی برای چانه زنی در توافق است.
به هر حال حداقل برای رعایت حال زنان افغان هم که شده باید تلاش شود اوضاع کشور افغانستان رو به بهبود رود. زنان افغانستان بیشترین قربانیان نقض حقوق بشر از جانب طالبان هستند.
اما جنگ هیچوقت بهترین راه حل نیست.
در سال ۱۹۸۹ نشریه طنز "جاسوس"(Spy) که امروز دیگر وجود ندارد، در گزارشی جنگ های تاریخی ویتنام و افغانستان را به یک مسابقه بسکتبال قهرمانی جهان تشبیه کرد و نوشت: در مسابقات بسکتبال قهرمانی جهان، در مرحله نیمه نهایی در یکی از دو دیدار این مرحله ویتنام آمریکا را در وقت اضافه شکست داد و در دیدار دیگر این مرحله، افغانستان اتحاد جماهیر شوروی را مغلوب کرد، آن هم در وقت اضافه".
این نشریه آنگاه دو تیم "ویتنام" و " افغانستان" را دو تیم مرحله فینال معرفی می کند و جلوی نام "قهرمان" یک علامت سوال بزرگ قرار می دهد.
۳۱ سال از آن مقایسه طنزگونه می گذرد، اما ذره ای از اهمیت و نیشدار بودن معنای آن کم نشده است.
نظر شما