به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، تا همین چند سال پیش نگاه میلیون ها ایرانی به اخبار و برنامه های صدا و سیما بود و این رسانه اصلی ترین منبع اطلاع رسانی و تاثیرگذاری بر جامعه به شمار می رفت.
به تدریج و از اواسط دهه هفتاد، رویكردهای صدا و سیما به خصوص رویكردهای سیاسی این سازمان با انتقادهایی مواجه شد. پس از روی كار آمدن دولت «سیدمحمد خاتمی» و قدرت گرفتن اصلاح طلبان در مجلس ششم، صدا و سیما از نگاه بسیاری به یكی از اصلی ترین كانون های نقد و مخالف خوانی علیه دولت و اصلاحاتی ها مبدل شد. در همین دوران بود كه حتی برخی رسانه ها از راه ندادن «علی لاریجانی» رئیس وقت صدا و سیما به جلسات كابینه دولت به خاطر پخش یك برنامه خبر دادند؛ برنامه ای كه در آن رئیس دولت اصلاحات مخاطب انتقاداتی تند قرار گرفت.
این وضعیت البته پس از روی كار آمدن «محمود احمدی نژاد» به یكباره تغییر كرد و صدا و سیما رویكردی متفاوت را در پیش گرفت. در این دوره لاریجانی جای خود را به «عزت الله ضرغامی» داد و سكان شورای عالی امنیت ملی را در دست گرفت تا به جای وی، ضرغامی با دستگاه عظیم صدا و سیما برای پوشش اقدامات و خدمات دولت سنگ تمام بگذارد.
ماه عسل احمدی نژاد با اصولگرایان به صورت اعم و مدیریت صدا و سیما به طور اخص، یكی دو سال پس از روی كار آمدن دولت دهم شباهت چندانی با دوره نهم اجرایی نداشت و به تدریج و آنچنان كه رسانه ها می نوشتند دامنه ممنوع التصویری های صدا و سیما به حلقه پیرامونی احمدی نژاد نیز گسترش یافت.
با پایان كار ضرغامی و همچنین احمدی نژاد، دوره مدیریت «محمدسرافراز» كه از آبان 93 شروع شد دوامی نداشت و كمتر از 2 سال ادامه یافت؛ چهره ای كه گمانه زنی های گوناگونی درباره رویكردش در قبال دولت «حسن روحانی» مطرح می شد اما عملكرد صدا و سیما در خصوص پوشش مذاكرات هسته ای ایران و 1+5 نشان داد آنچه در این سازمان می گذرد چندان ارتباطی با سابقه و اندیشه مدیر ارشد آن ندارد.
این انگاره در دوره مدیریت «عبدالعلی علیعسگری» تقویت شده است خصوصا كه اكنون جناح بندی ها در سازمان بزرگ صدا و سیما از نگاه برخی ناظران نمایانتر به چشم می خود تا جایی كه گفته می شود چند طیف و گروه در معاونت ها و شبكه های سازمان ساز خود را می زنند و برنامه های خود را پیش می برند.
حتی این انگاره مطرح است كه مدیریت ها در صدا و سیما به نوعی تابعی از وزن كشی میان گروه های مختلف در یك جناح همیشه غالب بر این سازمان بوده و رئیس صدا و سیما طی این سال ها به خصوص دوره اخیر نقش موازنه دهنده را ایفا می كند.
در روزهای پایانی سال گذشته بود كه اختلاف نظر علی عسگری با «علی فروغی» مدیر شبكه سوم سیما بر سر ادامه فعالیت «عادل فردوسی پور» در برنامه پرمخاطب «نود» مورد توجه قرار گرفت. 27 اسفندماه علی عسگری از ادامه كار این مجری محبوب در برنامه 90 و شبكه سه خبر داد اما در كوتاه ترین زمان ممكن، فروغی نظر مافوق خود را برنتافت و مخالفت خود با ادامه كار فردوسی پور را علنی ساخت.
نكته جالب توجه اینكه بسیاری انتظار بركناری فروغی را می كشیدند اما رئیس صدا و سیما در دیدار نوروزی اخیر خود با كاركنان این سازمان از مدیر شبكه سه قدردانی و عملكرد مدیر جوان شبكه سه در ارائه برنامههای جدید را شجاعانه و هوشمندانه توصیف كرده است.
گذشته از این كش و قوس ها و علامت های سوالی كه كه پیش روی مدیریت این سازمان و بخش های مختلف آن وجود دارد، این روزها عملكرد صدا و سیما در بحبوحه سیل هدف انتقادات قرار دارد.
نكته نخستی كه مطرح می شود اینكه این رسانه گویا با تاخیر فاز در واكنش به تحولات روبرو است؛ رسانه ای كه با گذشت چند ساعت اقدام به اعلام اخبار مهم و پرحساسیت می كند، هنگام وقوع حوادث تاثربرانگیز از منا تا زلزله كرمانشاه، برنامه به اصطلاح شاد و مفرح خود را متوقف نمی كند و گویا در فضایی جدا از جامعه برنامه هایش ساخته و برای مخاطبانی غیر از شهروندان ایرانی پخش می شود.
فلسفه اصلی ورود نكردن صدا و سیما به واقعیات جامعه و انعكاس ندادن آلام و مصائب سیل زدگان مشوش نكردن اذهان عمومی عنوان می شود تا نكند آرامش روانی مردم به هم بریزد و جامعه دستخوش التهاب و تشویش گردد. با این حال هرگز این پرسش پاسخی نمی یابد كه در اوضاع بحرانی چه رسانه ای باید اطلاع رسانی كند و نبض افكار عمومی را در دست بگیرد.
اكنون بسیاری از زوایای مختلف به نحوه پوشش رخدادهای سیل گسترده در كشور اعتراض دارند. این وضعیت سبب شده تا اعتماد مردم به صدا و سیما حتی در بسیاری از شهرهای كوچك و روستاها نیز دچار تزلزل شود.
در وقایع دی ماه سال 96 دیدیم كه چطور یك كانال تلگرامی هر چند با دروغ پردازی توانست اثرگذاری به مراتب بیشتری از بسیاری از رسانه های سنتی ایفا كند. از همان زمان بود كه بسیاری هشدار می دادند نقش رسانه های سنتی و رسمی برای جهت دادن به افكار عمومی و انعكاس واقعیات جامعه كه با انتظارات مردم از رسانه همپیوند شده با چالش هایی جدی مواجه است.
بر اساس این هشدارها، رسانه های سنتی به ویژه صدا و سیما در صورت تداوم رویكردهای خود در صحنه های حساس و در كشاكش بحران ها، اثرگذاری مورد انتظار خود را برای مدیریت افكار عمومی و مرجعیت اطلاع رسانی از دست خواهند داد.
دهم فروردین ماه بود كه برنامه ای از شبكه افق صدا و سیما درباره زندگی «محمدرضا شجریان» استاد سرشناس آواز ایران پخش شد؛ نگاهی به بازخوردهای پخش این برنامه نشان داد كه طیف گسترده ای از نخبگان، صاحب نظران و قلم به دستان به صدا و سیما و هر آنچه در آن تولید می شود با دیده تردید می نگرند.
گسترش بی اعتمادی به این سازمان بر اثر عملكرد صدا و سیما در قبال حوادث مربوط به سیل این وضعیت را تشدید می كند و موجب می شود كه این رسانه با همین فرمان در نهایت قافیه را در دنیای رو به گسترش اطلاعات و ارتباطات ببازد.
پژوهش**9275
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۳
تهران- ایرنا- صدا و سیما از نگاه بسیاری، توان و نفوذ چند سال پیشِ خود را به عنوان رسانه فراگیر در جامعه از دست داده است. این وضعیت نه فقط به خاطر گسترش شبكه های مجازی كه بیشتر به دلیل عملكردی است كه از آن برجای مانده و باعث می شود در موقعیت های خطیر و حساس نتواند كاری از پیش برد.