تهران- ایرنا- جایگاه ویژه رفتارهای آئینی میان ایرانیان چنان در تار و پود زندگی آنها تنیده شده که با وجود فراز و فرودهای تاریخی و اتفاقات متعدد بر تاریخ تمدن ایرانی، هیچگاه دستخوش تغییر و یا سپرده شدن به نسیان تاریخی نشده است و گواه این مدعا قدمت و قدرت اثرگذاری و جریان سازی اجرای آئین نمایشی «تعزیه» است.

رفتارشناسان خاستگاه آئین را از بدو خلقت انسان و عجین شده با تمام تمدن‌ها از کهن‌ترین تا متاخرترین، در طول تاریخ دانسته‌اند، آئین را می‌توان نخ تسبیحی خواند که ارتباط میان بشر امروزی با نیاکان و پیشینیان آن در هزاره‌های دور توسط آن شکل گرفته است.


در حقیقت باورمندی انسان‌ها به رفتارها و آنچه که هویت فردی و جمعی آنها را در طول تاریخ می‌سازد، بر مبنایی تعریف می‌شود که امروز آن‌را آئین می‌نامند. رفتارهای جمعی انسان‌ها از ستایش خداوند گرفته تا کرنش و احترام به طبیعت و غیره همه بر حول محوری به نام آئین شکل می‌گیرد که گستره‌ای جهان شمول دارد.


کشورمان ایران نیز به عنوان یکی از پنج کشور صاحب تمدن و پیشینه عظیم فرهنگی در کنار بهره مندی از تنوع جغرافیایی و همراهی اقوام مختلف، مملو از آئین‌ها و خرده روایت‌های آئینی - نمایشی است که بخش مهمی از آنها پیرامون مذهب، دین و در نهایت ستایش پروردگار رقم خورده است.


با بررسی رفتارهای آئینی ایرانیان می‌توان کلیدواژه‌های ثابت و در عین حال جهانشمولی چون نوع دوستی، تاکید بر صلح طلبی، رعایت حقوق و احترام بزرگان و یا طایفه، ستایش زمین به عنوان مادر بخشنده و پرستش پروردگار به عنوان خالق مطلق هر آنچه که در آسمان و زمین است، را مشاهده کرد.


در حقیقت این مفاهیم بازتاب دهنده متجلی‌ترین مفاهیم دینی است که در تمام آئین‌ها از آئین مهر با سابقه‌ای بیش از شش هزار سال در جغرافیای ایران تا آئین‌های پسین تر تجلی می‌یابد.



** تنیدگی ماه صیام با آئین‌های مردمی


مرور و مداقه بر رفتار آئینی ایرانیان با گستره تمدنی شأن، نشان‌دهنده ارادت آنها به حق تعالی است، ماه صیام (رمضان) نیز به عنوان یکی از ماه‌های مهم مسلمانان با مفاهیم بنیادین در مسیر ادای حق بندگی مخلوق نسبت به خالق خود، با رفتارهای آئین مند ایرانیان مسلمان در هم تنیده است.


در حقیقت ماه صیام که از آن به عنوان ماه میهمانی خدا نیز یاد می‌شود بزرگ‌ترین بستر رفتارهای آئینی ایرانیان را جهت ادای بندگی به خالق به همراه دارد؛ جایی که مردمان روزه دار در کنار لب فروبستن بر اطعمه و اشربه، برای تجلی برترین رفتارهای انسانی تمرین می‌کنند.


مواردی از ستایش تا تذهیب نفس؛ از پرهیز از گناه تا رعایت حقوق مردم، از تکریم خانواده و بزرگان قوم و طایفه و ایل تا ادای حق بندگی و کرنش در برابر خالق بازتاب دهنده این تصویر است که همه مسلمانان پای سفره‌ای ثابت نشسته‌اند که خوان‌گستر آن خداوند به عنوان ذات حق تعالی و خالق انسان و جماد و نبات است.



**تأثیر آئین‌های سوگ ایران بر رفتارهای نمایشی - مذهبی اروپاییان


یکی از مهمترین الگوهای فرهنگی جامعه ایران در هنگام مواجهه با رخدادها و اتفاقات تلخی چون از دست دادن عزیزان، یا کشته شدن سربازان و فرماندهان در میدانگاه‌های نبرد و در نگاهی کلان‌تر، فقدان شخصیت‌های بزرگ ملی و مذهبی را می‌توان در گونه‌های غنی و آمیخته با معانی معنوی و مذهبی رفتار آئینی سوگوارانه رصد کرد.


سبقه رفتارهای آئینی آمیخته با مراسم سوگواری و عزاداری ایرانیان در غم فراق از دست دادن عزیزان به اسناد مکتوب به بیش از ۶۰۰۰ سال پیش باز می‌گردد. در حقیقت یکی از مواردی که باعث ادای احترام تمامی پژوهشگران و محققان فرهنگ کشورهای جهان نسبت به سنت‌ها و آئین‌های نمایشی ایران شده است به رفتارها و آئین‌های سوگ ایرانیان باز می‌گردد.


جایگاه ویژه رفتارهای آئینی میان ایرانیان آنچنانکه همواره گفته شده است چنان در تار و پود زندگی آنها تنیده شده که با وجود فراز و فرودهای تاریخی و اتفاقات متعدد بر تاریخ تمدن ایرانی هیچگاه دستخوش تغییر و یا سپرده شدن به نسیان تاریخی نشده است.


بعد از ورود و پذیرش اسلام به عنوان دینی هدایتگر و مبین توسط مردمان ایران بسیاری از آئین‌های مردمی کشورمان با درغلتیدن و ادغام همسو با شعائر مذهبی و دینی، رفتار و جلوه متمایز و در بسیاری از موارد گسترده پیدا کرده است. میزان گسترش و تعمیق این تغییر رفتار آئینی ایرانیان تا حدی بوده که بسیاری از الگوشناسان رفتارهای آئینی و محققان جهانی بر این مساله استوارند که شکل گیری رفتارهای آئینی و نمایشی - مذهبی به ویژه در منطقه هند و اروپا بر گرفته شده است، رفتارهای آئینی ایرانیان بوده است.


به عنوان مثال دو نمایش مذهبی «میراکل» و «میستر» که به عنوان نخستین آئین‌های نمایشی اروپاییان در هزاره‌های دور شناخته می‌شود و نخستین اسناد آن را در دوران قرون وسطی می‌توان رصد کرد به شکل مستقیم بر گرفته شده از رفتار آئینی ایرانیان در مواجهه با مراسم سوگواری و عزاداری در غم عزیزان از دست رفته آنهاست.


به طور مشخص «اسکار براکت» پژوهشگر و تاریخ نویس روایت‌های تئاتری در جهان در مجموعه سه جلدی «تاریخ تئاتر در جهان» به شکل مستقیم به این نکته اشاره کرده است که شکل‌گیری نمایش‌های «میراکل» و «میستر» میان اروپاییان به ویژه در منطقه اروپای غربی چه از نظر موتیف های آوایی و چه از نظر شکل موسیقایی وامدار نمایش‌های آئینی سوگ و تعزیت ایرانیان بوده است.



** تعزیه شکل سامان یافته عزاداری‌های شیعیان


چنانکه پیشتر ذکر شد، بعد از پذیرش اسلام میان مردمان ایران، فرهنگ تسلیت و تعزیت بر ائمه اطهار (ع) و رسول اکرم (ص) به عنوان الگوها و اسوه‌های بنیادین دین هدایتگر و مبین اسلام در قامت یکی از مهمترین الگوهای آئینی و رفتاری ایرانیان اهمیتی دو چندان پیدا کرد.


شاید نخستین جلوه‌های برگزاری مراسم تعزیت و سوگواری که ما امروز الگوهای تکمیل شده آن را در آئین نمایشی «تعزیه» شاهد هستیم را مطابق اسناد موجود می‌توان به سال ۶۷ هجری قمری یعنی تنها شش سال بعد از واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان در سال ۶۱ هجری قمری در کشورمان و در قالب نمایش‌های آئینی سوگ رصد کرد.


برگزاری مراسم تعزیت و سوگواری در رثای حضرت امام حسین (ع) و واقعه کربلا به سرعت با الگوهای آئینی و نمایشی سوگمندانه ایرانیان تطبیق پیدا کرد. به گونه‌ای که بسیاری از اتفاقات ثبت شده در طی دهه نخست ماه محرم، یا پیش از حرکت کاروان امام حسین (ع) و اقامتشان در صحرای کربلا و یا اتفاقاتی که برای اسرای کاروان امام در مسیر شام به وقوع پیوست؛ همگی به شکل کاملاً تطبیق یافته و پژوهشی در نسخ و متون تعزیه ایران قابل مشاهده است. این همراهی تا بدانجا پیش رفته است که بسیاری از رفتارشناسان آئینی و نمایشی عرب مبنای تحقیق در اسناد ارجاعی و آئینی خود را با متون و نسخ تعزیه ایرانی تطبیق می‌دهند.


سیر تحول و تطور تاریخی و فرهنگی رفتار آئینی ایرانیان هیچ‌گاه در دیدگاه مطالعاتی از رفتار اسطوره‌ای خارج نبوده است. بر همین اساس است که بسیاری از پژوهشگران رفتارهای آئینی به ویژه در آئین‌های سوگ و تعزیت ایرانی از هزاره‌های دور - از آئین مهر تا پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان - تطبیق بسیاری از آثار آئینی ایران را در نگاه اسطوره‌ای به عنوان محور تحقیقات خود قرار داده‌اند.


زنده یاد جابر عناصری یکی از نام‌های بزرگ عرصه پژوهش حوزه نمایش‌های ایرانیان درباره شکل گیری و تکامل آئین نمایشی «تعزیه» در کتاب «تعزیه؛ هویت نمایش ایرانی» آورده است: «مستدل ترین تعبیر در زمینه شکل گیری تعزیه و اشتراکات آن با نمایش واره ها و خرده آئین‌های «سوگ و سوز» در ایران باستان نشان می‌دهد که هنر تعزیه شکل سامان یافته عزاداری‌های شیعیان در سده‌های نخستین اسلام در ذکر مصائب کربلا است و این آئین در گام‌های ابتدایی خود به هیچ وجه مغلوب شیوه‌های نمایشی صرف در ارائه این عزا و ماتم به مخاطبان خود نشده است.


اما آنچه طی قریب به یک قرن اخیر با نام «شبیه خوانی» در ایران شناخته می‌شود ماهیتاً در ساختار شکل گیری و فرهنگ عامه مردم متفاوت است چرا که اساس تعزیه بر پایه مراسم عزاداری استوار بوده و با اشکال نمایشی مراسمی چون «شبیه خوانی» تفاوت‌های بنیادین دارد.


در سخنی دیگر شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد که نفس هنر اجرایی «شبیه خوانی» نشان دادن مراسم سوگواری بر شهدای عاشورا و وقایع پس از کربلا در خلال حمل کاروان اسرا به سمت شام است در حالی که تعزیه خود در اساس آنچنانکه از نامش پیداست «تعزیت» و مرثیه خوانی بر مصائبی است که بر امام حسین (ع) و همراهان وی در ماه محرم رفته است و به هیچ وجه در نفس خود دارای ابعاد نمایشی نیست و نکته مهمتر آنکه میان برگزاری مراسم سوگواری (تعزیه) با آئین نمایشی «شبیه خوانی» به لحاظ تاریخی قرن‌ها فاصله زمانی وجود دارد.



**تعزیه ادامه سنت کهن آئین «واقعه خوانی» ایرانیان


بهرام بیضایی کارگردان و پژوهشگر نام آور آئین‌های نمایشی ایران که دامنه شهرت او مرزهای کشورمان را پشت سر گذاشته و به عنوان یکی از پژوهشگران نمایش ایرانی در جهان از او به نیکی یاد می‌شود در کتاب «تاریخ نمایش ایران» درباره سیر تکوین و تحول هنر تعزیه و امتداد رفتار هنرمندان تعزیه از واقعه عاشورا به دیگر مناسبت‌های سوگوارانه دین اسلام از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) تا شهادت حضرت علی (ع) در ماه رمضان این گونه آورده است که: «برپایی و برگزاری مراسم تعزیه در گام‌های نخست خود به هیچ روی دارای ابعاد نمایشی نبوده و نیست و کاروان‌های تعزیه را دسته‌های عزاداری از بافت عموم مردم شکل می داده که بر مصائب رفته بر خاندان امام حسین (ع) با نوحه خوانی، سینه زنی و زنجیر زنی به سوگواری می‌پرداختند.


این دسته‌های عزاداری با حمل علامت‌ها و ادوات جنگی در حقیقت سمبلی از بازماندگان حادثه کربلا را مجسم می‌کند که غایت هدف و آرزویشان شهادت در کنار امام سوم شیعیان بوده و چون به این فیض نائل نشده‌اند اکنون بر عزای آن امام همام، خاندان مطهر و یاران باوفایشان به ماتم نشسته‌اند.


آئین تعزیه در جریان سیر تاریخی خود به تدریج با «واقعه خوانانی» همراه شد که به جای تمام دسته عزاداری و با تسلط بر آوایی خوش و صدایی رثا، به تنهایی و یا دو نفره به روایت ماجرا می‌پرداختند و سایر اعضای گروه عزاداری به سینه زنی و زنجیر زنی اقدام می‌کردند و رفته رفته جای این واقعه خوانان را نقالان و شهادت خوانان گرفتند و اسبابی از موسیقی رزمی مانند طبل، سنج و دمام نیز به همراهی آنان آمد.


این آئین سوگ در مرحله تکامل خود شاهد حضور بازیگرانی بود که نقش پوش و شبیه پوش حاضران در واقعه عاشورا می‌شدند و هیأت عزادار نیز با ساختن میدانی و گرد آمدن به دور آن به تماشای آن اتفاق تلخ می‌نشستند و در انتها برای شهدای دشت کربلا به عزاداری می‌پرداختند».



**دامنه گستره اثرگذاری و جریان سازی تعزیه در جامعه ایران


تأثیرگذاری هنر تعزیه بر رفتار فرهنگی و زندگی مردمان ایران که شکل گیری و دامنه گسترش نفوذ آن را در عهد صفویه و سپس در دوران قاجار شاهد بودیم به گونه‌ای در تاریخ تمدن و فرهنگ کشورمان ریشه دوانده است که این هنر که بن‌مایه و خاستگاه شکل گیری آن بر پایه رفتارهای سوگواری و در ستایش الگو و اسوه‌های بزرگ اسلامی استوار شده است در بسیاری دیگر از رفتارهای عمومی و آئینی و نمایشی ایرانیان نیز جای خود را باز کرد.


به گونه‌ای که در کنار اجرای نمایش‌های تعزیه با مناسبت‌های شناخته شده آن مانند شهادت حضرت امام حسین (ع)؛ شهادت حضرت علی (ع)؛ شهادت امام رضا (ع) و رحلت حضرت رسول شاهد شکل‌گیری نمایش‌های تعزیه «شادی آور» بوده‌ایم.


به گواه تاریخ؛ بیش از یک قرن از تاریخ ایرانیان از نیمه عهد صفوی تا اواخر قاجار تقویم اجرایی نمایش‌های تعزیه در کشورمان به گونه‌ای بوده است که در محیط و مکانی مانند تکیه دولت در تمام ۳۶۵ روز سال شاهد اجرای نمایش‌های تعزیه بودیم! به گونه‌ای که در هیچکدام از این روزها نسخه و یا نمایشی تکراری به روی صحنه نمی‌رفت و به فراخور اعیاد شادی آور از یک سو و همچنین مناسبت‌های مذهبی و همراه با عزاداری و تعزیت در سوی دیگر شاهد اجرای نمایش «تعزیه» به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از رفتار زیست و زندگی مردمان ایران بودیم.


قدرت اثرگذاری و تاثیرپذیری جامعه از تعزیه تا جایی پیش رفت که در دوران پهلوی به دلیل ضریب نفوذ بالا و اثرگذاری و جریان بخشی این نمایش از سوی عوامل سرکوبگر دولت، اجرای این نمایش ممنوع می‌شود. اما ایرانیان مسلمان با توجه به عِرق، ارادت و اشتیاقی که به خاندان عصمت و طهارت (ع) داشتند ولو در محیطی کوچک‌تر از تکایا و هیأت‌ها مانند خانه‌ها و یا زیرگذرهای بازار این نمایش را به شکل مستمر اجرا و داشته‌های هویت بخش و انسان ساز آن را بر آیندگان حفظ کردند.


امروز نیز آئین نمایشی «تعزیه» به عنوان الگویی بزرگ از هویت نمایش آئینی ایرانیان در مراسم سوگواری، نه‌تنها رسالت زندگی آزادمنشانه و الگو مانند حضرت امام حسین (ع) را نمایندگی می‌کند که در رفتار مردمان روزه دار مسلمان به ویژه در ایام لیالی قدر و همسو با ضربت خوردن و شهادت حضرت علی (ع) نیز با تمام گونه‌های اجرایی خود در قالب مکتب‌های مختلف تعزیه از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشورمان به عنوان نمونه سترگی از رفتارهای سوگمندانه نمایشی ایرانیان به حیات خود ادامه داده است.


از امین خرمی


فراهنگ **۹۲۶۶**۳۰۰۹