ناکارآمدی نظام مالیاتی در هر کشور، نتیجه مستقیمی از عدم توجه کافی ساختارها و نهادهای کشور به فلسفه مالیات است و هدف اتکا به اقتصاد مالیاتی ایجاد درآمد پایدار، کاهش وابستگی به ذخایر محدود فسیلی، کاهش آسیبپذیری از اقتصاد بین المللی، افزایش خدمات در بعد کمیت و کیفیت، شرکت مردم در توسعه اقتصادی و اجتماعی، افزایش رفاه و کیفیت بخشی به زندگی است.
همچنین عدم پرداخت مالیات، فرار مالیاتی و یا حتی عدم احساس رضایت از پرداخت مالیات که در بسیاری از کشورها خود منشأ جنبشهای اجتماعی بوده است، به نوعی ناکارآمدی یک نظام مالیاتی را نشان میدهد.
مهمترین و شایعترین دلیل ناکارآمدی سیستم مالیات در برخی از نظامهای اقتصادی، وابستگی به منابع مالی تجدید ناپذیر و به طور خاص استخراج و فروش نفت یا منابع خام بوده است و در دسترس بودن این درآمد هیچ گاه دولتها را در طول تاریخ در فشار تأمین هزینه قرار نداده است و به همین دلیل دولتها نیز به دنبال یک سیستم مالیاتی جدی نبوده اند.
ایران نیز به دلیل قرارگیری در جغرافیای انرژی خیز دنیا، دارا بودن چهارمین ذخایر بزرگ نفتی و دومین کشور دارای ذخایر گاز در طول تاریخ کشف انرژیهای فسیلی از این قاعده مستثنی نبوده است.
نتایج چندین دهه کش و قوس برای استقرار نظام مالیاتی در ایران نشان میدهد علاوه بر وابستگی کشور به فروش منابع خام و اقتصاد رانتی، دلایل متعدد دیگر در ناکارآمدی استقرار کامل نظام مالیاتی مؤثر بوده است.
از مهمترین عوامل نا کارآمدی نظام مالیاتی عدم تأثیر ان بر زندگی روزمره مردم است، موضوعی که نه در سطح کلان بلکه در سطح مدیریت محلی باید آن را بررسی کرد و تأثیر آن را بر کارآمدی و حرکت جامعه به سمت اقتصاد مالیاتی دید.
سید حسین حسینی استاد اقتصاد دانشگاه مازندران موضوع مالیات را در سطح کلان ندانست و افزود: آنچه بیش از همه در چند دهه اخیر به نظام مالیاتی کشور آسیب رسانده است، نارضایتی مردم از خدمات دولتی و نیمه دولتی دستگاههای محلی است.
وی با بیان اینکه بودجههای نفتی نیز قربانی خدمات بی کیفیت و بعضاً فقدان خدمات دستگاههای اجرایی شده است، گفت: دستگاههای محلی تاکنون با صرف هزینههای کلان نتوانستند رضایت مردم را بدست بیاورند که خود زمینهای برای عدم همراهی جامعه برای حرکت به سوی نظام مالیاتی توسعه یافته شده است.
وی با بیان اینکه دهه اول انقلاب دستگاههای محلی با وجود محدودیتها و کمبودها عملکرد بهتری داشتند، افزود: اما در سه دهه اخیر نه تنها مدیریتهای محلی خدمات مؤثری ارائه ندادهاند، بلکه هیچکدام نیز نسبت به اعتبارات هزینه شده پاسخگو نبودند.
استاد اقتصاد دانشگاه مازندران گفت: امروزه ارقام قابل توجهی از دریافت مالیات در شکلهای متفاوت از مالیات بر درآمد گرفته تا مالیات بر واردات و صادرات اعلام میشود، اما عملاً ارتباطی با زندگی مردم ایجاد نمیکند.
حسینی افزود: با وجود اینکه یک دهه اخیر موفقترین تاریخ مالیاتی کشور در دریافت محسوب میشود، اما همچنان در افزایش خدمات، رفاه و برخورداری مردم از زندگی روزمره با کیفیت تغییری ایجاد نشده است.
وی تحلیل عملکرد سیستم مالیاتی در سطح کلان را اشتباه دانست و گفت: مهمترین بستر هزینهای مالیات خدمات شهری و ارتقای کیفیت زندگی روزمره شهروندان است و در نخستین قدم برای بررسی چرایی موفق نبودن نظام مالیاتی، باید به سراغ شهروندان رفت.
این استاد اقتصاد دانشگاه اظهار داشت: بر هیچکس پوشیده نیست که مردم در اکثر کشور به جز شهرهای بزرگی مانند تهران، از زندگی و خدمات شهری خود رضایت ندارند.
حسینی گفت: از جاده و خیابان گرفته تا آب آشامیدنی، اماکن تفریحی و توریستی، عدم مدیریت زباله و پسماند، ترافیک، بی کیفیتی وسایل حمل و نقل عمومی و خصوصی و حقوق شهروندی، در اکثر شهرهای و روستاهای کشور هیچکدام همخوانی با میزان پرداخت مالیات ندارد.
وی دوباره تاکیدکرد: با اینکه در سالهای اخیر دولت در دریافت مالیات به شیوههای مختلف موفق بوده است، اما در حقیقت شهروندان و یا حتی روستاییان در مناطق مختلف کشور از پرداخت مالیات رضایت ندارند و فقط برای جلوگیری از مشکلات اداری اقدام به پرداخت میکنند.
این اقتصاددان همچنین با اشاره به اینکه بیشترین میزان مالیات بر درآمد کشور از کارکنان دولت دریافت میشود، افزود: با وجود اینکه این مالیات بر حقوق بدون اختیار مستخدمین انجام میشود، اما حتی آنها نیز از این شرایط رضایت ندارند که ناشی از فقدان برخورداری از خدمات روزمره زندگی است.
**مدیریت محلی متهم ردیف اول
استاد اقتصاد دانشگاه مازندران اظهار داشت: مهمترین متهم ناکامی نظام مالیاتی کشور در رسیدن به اهداف خود مدیریت محلی است که در استانهای مختلف عملکرد چندانی از خود به جای نگذاشت.
حسینی متذکر شد که متأسفانه هیچگاه مدیریت محلی و رضایت زندگی شهروندی در مسئله مالیات دیده نشد و دولتهای ایران فقط بر دریافت و جایگزینی مالیات به جای فروش نفت تمرکز کردهاند.
وی ادامه داد: در حالی که مهمترین اصل حتی بیش از کاهش وابستگی اقتصادی، رضایت مندی مودیان از پرداخت مالیات است که توجهی به آن نمیشود.
این اقتصاددان نقش دولتها را در بی کفایتی مدیریت محلی بی تأثیر ندانست و افزود: دولتها در چند دهه اخیر میتوانستند بخشی از تمرکز خود را بر نظارت مستقیم بر دستگاههای محلی صرف کنند.
حسینی گفت: دستگاههای دولتی مانند راه و شهرسازی، نیرو، بازرسی، تعزیرات و نیمه دولتی مانند شهرداریها هیچگاه نتوانستند حتی سطح قابل توجهی از رضایت شهروندان را کسب کنند.
وی با بیان اینکه اگر مدیریتهای محلی همواره مورد نظارت قرار میگرفتند و عملکرد واقعی و ملموس آنها به صورت مستمر از آنها بازخواست میشد، پیش از این شاهد استقرار کامل ساختار مالیاتی اقتصاد کشور بودیم.
این استاد دانشگاه البته گزارشهای صوری و آماری که کمترین ارتباط با رفاه و زندگی روزمره مردم دارد را بسیار ناکارآمد توصیف کرد و افزود: مدیریتهای محلی تنها مسببان حمایت مودیان از اقتصاد مالیات است.
حسینی به بهانه مدیران محلی نیز اشاره کرد و گفت: متأسفانه با اینکه همواره هم منابع مالیاتی کشور و هم درآمدهای نفتی به دستگاههای محلی سرازیر شده است، اما همواره آنها به نبود اعتبارات معترض هستند که به نوعی اپیدمی بهانه جویی تبدیل شده است.
دولتها در نخستین قدم باید تمام تلاش خود را بر پیگیری نتایج اعتباراتی که چندین دهه به مدیریت محلی تخصیص یافته متمرکز کنند که چگونه این حجم عظیم از اعتبارات نتوانسته رضایت مردم را جلب کند.
**نظارت مستقیم نهاد مالیات گیرنده بر عملکرد دستگاهها
این استاد اقتصاد دانشگاه مازندران نظارت چند دستگاهی بر عملکرد دستگاهها را امری شکست خورده توصیف کرد و افزود: همانند کشورهای توسعه یافته، دستگاه مالیات گیرنده باید بر روی هرم نظارت قرار گیرد و به طور مستقیم و محلی بر عملکرد دستگاهها نظارت کند.
حسینی تصریح کرد: نظارت مستقیم امور مالیاتی بر سرنوشت سرمایه مردم، این نهاد را بیش از هر دستگاهی پاسخگو خواهد کرد.
وی اظهار داشت: متأسفانه امور مالیاتی کشور فقط نقش دریافت کننده و جریمه کننده عوارض از مودیان را بر عهده دارد و هیچگونه پاسخگویی به مودیان بر دوش آن سنگینی نمیکند.
وی اینگونه ساختار مالیاتی را محکوم به شکست عنوان کرد و گفت: باید بازنگری اساسی در مدیریتهای محلی و نقش مالیات بر زندگی مردم دیده شود.
این اقتصاددان تاکید کرد: مردم حق دارند نسبت به سرنوشت سرمایههای خود که به اسم مالیات در اختیار دولت قرار میدهد آگاه باشند و آن را در زندگی خود لمس کنند.
حسینی در پایان گفت: چنانچه صد درصد از درآمدهای کشور از منبع مالیات ارتزاق کند، تا زمانی که بر زندگی مردم تأثیر گذار نباشد و آن را در حیات روزمره خود لمس نکنند، نه تنها نمیتوان نام کارآمد بر آن گذاشت، بلکه خود نارضایتی عمومی را افزایش میدهد.
به گفته او شاید مردم بر درآمدهای نفتی که زحمتی برای آن نکشیده تعصبی نداشته باشند، اما هیچگاه از پول و سرمایه خود که با زحمت به دست آورده و به عنوان مالیات پرداخت میکنند نخواهند گذشت.
/ ۱۸۹۹/۷۳۳۵