آستارا - ایرنا - ترویج ازدواج های صرفا آسان و کم هزینه، گاه سبب بی توجهی به ویژگی ها و موقعیت های ناهمخوان زوجین می شود و در نهایت زن و شوهر برای رهایی از مشکلات خودساخته، راهی جز طلاق توافقی پیش روی خود نمی بینند.

مشاهده مراجعه روزانه زوج‌های جوان به اداره‌های بهزیستی برای طلاق توافقی بیانگر مشخص شدن تضادها و تناقض‌های فردی و خانوادگی آنها در مدت چند هفته یا چند ماه زندگی مشترک است که اگر قبل از پیوند زناشویی، به جای تن دادن به ازدواج آسان و سریع، به شناخت کافی همدیگر سوق داده می‌شدند، به یقین از شمار متقاضیان طلاق توافقی کاسته می‌شد.

برخی زوج‌های جوان متقاضی طلاق توافقی از یک نوع اخلاق، عقیده، سلیقه، رفتار فردی و خانوادگی و بینش خاص شریک زندگی خود ابزار انزجار کرده و معتقد هستند که با این وضعیت، امکان ادامه زندگانی وجود ندارد و قبل از آنکه فرزندی حاصل از این ازدواج به دنیا پا بگذارد، بهتر است به این پیوند نامتناسب و ناهمگون خاتمه دهیم.

شکی نیست اگر زمینه شناخت زوجین به هم، قبل از ازدواج فراهم شود و سطح آگاهی‌های آنها نسبت به زندگی مشترک، قبل از رفتن به زیر یک سقف ارتقا یابد، مشکلات و موانع آینده را پیش از جاری شدن صیغه عقد رصد خواهند کرد و یا با لحاظ ناهمگونی‌ها برای زندگی مشترک مصمم خواهند بود، یا به دنبال نیمه واقعی خود خواهند گشت.

آسیب‌ها و تبعات طلاق توافقی به مراتب بیش از خود این پدیده نامبارک و ناگزیر است و بخصوص زن‌ها بیش از مردان، بعد از متارکه دچار افسردگی و ناامیدی از دستیابی به همسری دلخواه و زندگانی پربار می‌شوند.

گاهی متقاضیان طلاق توافقی فرزند نیز دارند و مشخص می‌شود ناسازگاری فردی یا خانوادگی آنها به قدری شدید بوده که با وجود لبخند یک فرزند دلبند در زندگی، امکان ادامه مسیر وجود ندارد و به تبع، ناهنجاری‌ها و ناملایماتی که فرزندان طلاق به آن مبتلا می‌شوند، حکایتی دیگر و دردآورتر دارد.

ازدواج تا دیروز در چشم جوانان هفت خوانی غیر قابل تسخیر می‌نمود و امروز نیز با توجه به تنگناهای مالی بسیاری از خانواده‌ها، ترتیب و تدارک مقدمات آن، کاری بزرگ و خطیر است اما به تدریج با رواج ازدواج‌های آسان و تسهیل این سنت حسنه، گام‌های بلندی برای رفع تشریفات و حاشیه‌های غیر ضروری آن برداشته شد؛ اما متأسفانه رواج سادگی ازدواج، منجر به نادیده گرفته شدن ابعاد ناهمگون بسیاری از زوجین و در نهایت تن دادن به طلاق توافقی شده است.

یک مراجعه ساده به پرونده‌های طلاق توافقی در اداره‌های بهزیستی عمق این مشکل و مساله را روشن می‌کند و به عقیده کارشناسان امر، در کنار تلاش‌ها برای زدودن تشریفات ازدواج، باید به ارائه شناخت کافی زوج به همدیگر و بررسی ویژگی‌های فردی و خانوادگی و فاصله‌های فکری، فرهنگی، مالی و طبقاتی آنها وقت گذاشته شود و از این موارد نباید به بهانه برگزاری ازدواج آسان به سادگی عبور کرد.

خاطرات، دریافت‌ها، مشاهدات و تجربه‌های زوج‌های طلاق گرفته می‌تواند کتابی قطور و منعکس کننده مشکلات ناشی از ترویج ازدواج‌های آسان در جامعه باشد و باید جوانان دم بخت به آن اطلاعات مهم به منزله چراغ فرا روی راه خود، دست یابند و هرگز در تاریکی اوهام، قدم برندارند و به جای خانه سعادت و خوشبختی، از ویرانه مشقت و بدبختی سر در نیاورند.

به نظر می‌رسد این مهم باید از سوی کارشناسان و متولیان امر ازدواج جدی گرفته شود و ترویج سادگی ازدواج، فقط به بخش تشریفات و هزینه‌های غیرضروری آن منحصر باشد و برای راهی کردن زوج‌ها زیر سقف آرزوها، عجله‌ای در میان نباشد و جهت شناخت کافی زوجین و خانواده‌های آنها از همدیگر، فرصت وافی تأمین و دوره‌های آموزش متعالی برگزار شود تا جوانان به جای ملکه رویاها، سیمای واقعی شریک زندگانی خود را در آینه بخت مشاهده کنند.

خبرنگار ایرنا

۷۱۲۴