** از کجا شروع شد
دولت بریتانیا چهارم ژوئیه نفت کش پانامایی حامل نفت ایران (گریس 1) را در تنگه جبل الطارق توقیف کرد؛ آن هم به بهانه نقض تحریم های اتحادیه اروپا علیه سوریه که بعدا مشخص شد این نفت کش ربطی به سوریه نداشته و ضمن آنکه تحریم این کشور هم در فروش نفت است نه خرید آن!
اما این اقدام انگلیسی ها که بعدها محافل و شخصیت های مختلف اروپایی از جمله وزیر دفاع اسپانیا فاش کردند که به تحریک آمریکایی ها صورت گرفته ، فضای منطقه را ملتهب و فاز جدیدی از کشمکش ها را به دنبال داشت.
جریان تندرو در آمریکا و متحدان تندروتر آنان در منطقه ، با این حرکت شتابزده و هیجانی انگلیسی ها تلاش کردند که به ماجرای نفت کش ها ، ابعاد جنگی و نظامی بدهند و عامل شروع آن را ایران معرفی کنند، بطوری که از آن به عنوان "جنگ نفت کش ها" تعبیر کردند. آنها سعی کردند این اصطلاح را در رسانه های بین المللی هم جا بیندازند. برای مثال نشریه صهیونیست "جرزالم پست" در گزارشی در ارتباط با ماجرای نفت کش ها نوشت: تهران نه تنها تنش ها در خلیج فارس را تشدید کرده ، بلکه در مناقشه هسته ای نیز فشار را به قدرت های جهانی افزایش داده است.
این رسانه صهیونیست، در عین حال افزود که چه کسی ابتدا از "برجام" خارج شد(ترامپ) و کدام طرف به تعهدات خود عمل نکرد(اتحادیه اروپا) و کدام طرف منطقه خلیج فارس را تبدیل به اردوگاه نظامی کرده است.
این جریان ضد ایرانی در همین حال از کنار بسیاری موضوعات واضح عبور می کند و به رغم حقایق روشن، دروغ سازی و بدتر آنکه موج سازی می کنند؛ بطوری که انگلیسی ها ، در ماجرای توقیف نفت کش حامل نفت ایران ، یک اقدام غیر حقوقی و غیرقانونی مرتکب شدند، ولی موضوع با سکوت بین المللی همراه شد، اما کشتی انگلیسی توقیف شده در تنگه هرمز توسط ایران ، به رغم تخطی از قوانین بین المللی ، به یک ماجرای پر سر و صدا تبدیل شد.
** بازی ائتلاف ها در خلیج فارس
حالا با این بازی بد و خارج از قاعده آمریکایی ها و انگلیسی ها، مساله امنیت تنگه هرمز که شاهراه حیاتی در تامین انرژی جهان محسوب می شود، وارد یک فاز جدید شده است. آمریکایی ها با متحدان خود از یک سو و انگلیس به پشتوانه اتحادیه اروپا از سوی دیگر قصد دارند که با تشکیل ائتلاف هایی ، به اصطلاح امنیت تردد کشتیرانی را برای شناورهای خود در تنگه هرمز تامین کنند.
این در حالی است که حتی بر اساس معاهدات نیم بند مربوط به تنگه ها از جمله کنوانسیون های 1958 و 1982، مسئولیت تردد از این تنگه با ایران و عمان است و ایرانی ها در چارچوب کنوانسیون 58 و ذیل اصل عبور بی ضرر ، مجاز به کنترل تنگه برای جلوگیری از حوادث و تخلفات هستند و کشتی های انگلیسی نیز از این امر مسثنی نیستند، چنانچه کشتی انگلیسی توقیف شده، درست زمانی از سوی نیروهای ایرانی متوقف شد که علاوه بر نقض قوانین بین الملل مانند خاموش کردن سامانه ناوبری ، از مسیر عکس در حال عبور از تنگه بود.
حالا در حالی آمریکایی ها سرگرم یارکشی برای تشکیل ائتلاف مورد نظر خود هستند که کشورهایی مانند پاکستان، ژاپن و برخی متحدان در منطقه قصد پیوستن به چنین ائتلافی را ندارند و کشورهایی مانند کویت ، عمان ، قطر و عراق در خلیج فارس نیز خواستار تنش زدایی هستند و رغبتی برای همکاری با آمریکایی ها ندارند.
آمریکایی ها که هنوز موفق به تشکیل چنین ائتلافی نشده اند و در صورت تشکیل هم کارشناسان شانس زیادی برای آن قائل نشده اند، ابتدا از اروپایی ها برای پیوستن به ائتلاف خود دعوت کردند، اما پاسخ دولت های اروپایی به فراخوان "دونالد ترامپ" چندان گرم نبود، حالا اما انگلیس فراخوان برای تشکیل یک ائتلاف جدا از آمریکا داده است.
اگر چه برخی کشورهای درجه دوم اروپایی به این فراخوان پاسخ داده اند، اما دولت هایی مانند آلمان و فرانسه به ائتلاف انگلیسی بی اعتنایی کرده اند.
این تحرکات خارج از قاعده آمریکا و انگلیس در هفته گذشته باعث شده که زمزمه هایی از سوی برخی دیگر از کشورها از جمله چین و روسیه برای یک ائتلاف تازه برای تامین امنیت کشتی ها شنیده شود. قطعا این دو کشور نیز متحدانی در جهان خواهند یافت.
اما در عین حال سوالی که باید از انگلیسی ها پرسیده شود، این است که این روند نظامی کردن خلیج فارس و تنگه هرمز که حرف آخر در آن را ایران خواهد زد، با منافع آنان همسو و سازگار خواهد بود؟
** ماجرای نفت کش ها یا جنگ نفت کش ها
آدرس غلطی که صهیونیست ها در ارتباط با ماجرای نفت کش ها داده اند و تلاش دارند با تعبیر جنگ نفت کش ها از آن منطقه را ملتهب نگه دارند، کاملا غیر حرفه ای است، درست مانند گاف های همیشگی "بنیامین نتانیاهو". اما حرکت های ایران کاملا حساب شده و منطبق بر قوانین بین المللی است و علاوه بر آن صریح ، سریع و پر قدرت در صحنه ها ظاهر شده است.
بنابر این دولت های میهمان منطقه برای جلوگیری از هرگونه اتفاق غیر قابل جبرانی، لازم است قواعد کار و حضور در خلیج فارس را بهتر درک کنند؛ عدم کارشکنی در مدیریت تنگه هرمز ، پایبندی به مقررات و قوانین و عرف بین المللی ، همکاری در برقراری امنیت آبراهه از طریق هماهنگی با نیروهای محافظ ایرانی و عدم مداخله در سیستم تامین امنیت آن، اجتناب از ماجراجویی و توجه جدی به اخطارهای نیروهای حافظ امنیت تنگه .
قطعا ایرانی ها مانند صهیونیست ها و برخی دیگران، ماجرای نفت کش ها را به مفهوم جنگ تلقی نمی کنند و در همین چارچوب برای پایان قائله پیروز یا شکست خورده قائل نیستند، بلکه به دنبال حل مساله با عقل و درایت هستند که در آن صورت سطح تنش ها در منطقه قابل کنترل خواهد بود.
بی شک ائتلاف بازی غربی ها ، منافعی برایشان نخواهد داشت، حتی خود آمریکایی ها هم برای نظامی کردن تردد کشتی ها از تنگه هرمز دچار تردید هستند.