در یک گفت و گوی راهبردی بین آمریکا و اروپا بین بخشهای دولتی و خصوصی دو طرف که ماه ژوئن در ورشو لهستان برگزار شد، ایده ای در خصوص چگونگی ایجاد شکاف بین چین و روسیه به منظور تقویت جایگاه غرب در رقابت استراتژیک در برابر چین مطرح شد.
به اعتقاد استراتژیست های نظامی در واشنگتن، به علت اقدام روسیه در انضمام شبه جزیره کریمه ممکن است آشتی اروپا با پوتین ناممکن باشد اما آمریکا باید برای کاهش تنشها با روسیه پس از پایان دوره ریاست جمهوری پوتین در سال ۲۰۲۴ تلاش کند و مسکو را برای کنترل بلندپروازی های چین تشویق کند.
چین و روسیه در حالی که دشمن مشترکی به نام آمریکا دارند در حال گرم کردن روابط خود هستند. در جریان سفر "شی جینپینگ" رئیس جمهوری چین به روسیه در اوایل ماه ژوئن، دو کشور بیانیه مشترکی با تعهد به تعمیق روابط و همچنین ۳۰ توافق اقتصادی امضا کردند.
ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه نیز از تحریم های تجاری و فناوری آمریکا علیه چین انتقاد کرده و متعهد به همکاری با چین برای مقاومت دربرابر تحریمهای آمریکا شده است. هر دو کشور همچنین با برنامه های آمریکا علیه کشورهای ایران و کره شمالی مقابله می کنند.
به گزارش پایگاه خبری ژاپنی "نیکی آسیا ریویو"، در حالی که تحلیلگران در این اندیشه هستند که آیا روابط دوستانه بین چین و روسیه به اوج خود رسیده یا هنوز جا برای نزدیکی بیشتر روابط هم وجود دارد، آنچه مشخص است اینکه دو کشور بیش از هر زمان دیگری به یکدیگر نیاز دارند.
رشد اقتصادی روسیه تحت تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا انتظار می رود که در سال جاری حدود یک درصد باشد. این امر موجب می شود که اتکای روسیه به چین بیشتر شود. برای "شی"، روسیه ابزار مناسبی در مقابله با سیاستهای تهاجمی واشنگتن علیه چین است. با این حال و با وجود نزدیکی فزاینده روابط چین و روسیه، این دو کشور باید به اصطکاکهایی در روابط نیز رسیدگی کنند. یک کارشناس امور نظامی آشنا به مسائل روسیه می گوید که این کشور یک تهدید بالقوه را از ناحیه چین احساس می کند.
اختلاف در قدرت دو کشور همچنان رو به گسترش است: تولید ناخالص داخلی چین تقریبا هشت برابر روسیه و جمعیت آن ۱۰ برابر روسیه است. روسیه بطور خاص درباره منطقه آسیای مرکزی نگرانی دارد که مبادا این منطقه تحت نفوذ و سیره چین قرار گیرد. آسیای میانه زمانی بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود و روسیه اکنون این منطقه را حیاط خلوت خود می داند.
** نفوذ اقتصادی چین در آسیای مرکزی در کنار حضور نظامی روسیه
این مساله (نفوذ و سیطره چین بر آسیای مرکزی) هم اکنون از لحاظ اقصادی در حال روی دادن است. چین در سال ۲۰۱۸ به بزرگترین شریک تجاری سه کشور از میان پنج جمهوری آسیای میانه یعنی کشورهای ازبکستان، ترکمنستان و قرقیزستان، تبدیل شد. بنا بر آمار رسمی اعلام شده در قرقیزستان و تاجیکستان، چین بزرگترین منبع سرمایه گذاری مستقیم خارجی دراین کشورها است. چین همچنین به عنوان چهارمین سرمایه گذار بزرگ در قزاقستان، جای روسیه را گرفت است.
روسیه پیشروی اقتصادی چین در آسیای مرکزی را تحمل می کند زیرا توسعه و بهبود زیرساختها و توسعه اقتصادی در این منطقه در نتیجه سرمایه گذاری های چین به نفع روسیه هم خواهد بود. اما امنیت موضوع دیگری است و روسیه نمی خواهد که چین بیش از حد پای خود را در مسائل امنیتی منطقه دراز کند.
در ازبکستان در اواسط ماه ژوئن (اواخر خرداد ماه) نشستی با حضور وزیران کابینه، مقامات ارشد و کارشناسانی از آمریکا، اروپا و کشورهای همسایه برای بحث و بررسی اوضاع منطقه ای برگزار شد. فعالیتهای چین در منطقه یکی از محورهای اصلی بررسی در این جلسه بود. به گفته کارشناسان محلی، محیط استراتژیک در این منطقه از چند سال پیش شروع به تغییر کرده است؛ زمانی که چین بطور محرمانه شروع به انتقال نیرو به تاجیکستان کرد.
هر چند که وزارت امور خارجه چین حضور نیروهای این کشور در تاجیکستان را تکذیب کرده است اما یک فرد آگاه از موضوع می گوید که علائم و شواهدی از حضور نیروهای چینی در افغانستان نیز وجود دارد. چین تا کنون با ملاحظه نگرانی های روسیه، از وارد شدن در موضوعات امنیتی منطقه خودداری کرده است اما اقدامات چین در تاجیکستان با هدف جلوگیری از ورود شبه نظامیان اسلامگرا به استان مسلمان نشین "سین کیانگ" چین می تواند نشانه ای از تغییر در نگرش پکن باشد.
با توجه به کنترلهای مرزی ضعیف در تاجیکستان، چین احتمالا با هدف کمک به تقویت کنترلهای مرزی تاجیکستان نیروهایی به این کشور اعزام کرده و این اقدام ممکن است با چراغ سبز روسیه انجام شده باشد. اما دیپلماتهای محلی می گویند که روسیه در حال نگران شدن از اقدامات نظامی چین است.
بزرگترین پایگاه نظامی روسیه در خارج از مرزهای این کشور در تاجیکستان قرار دارد. این پایگاه بنا به توافق دو کشور قرار است تا سال ۲۰۴۲ دایر باشد. یک استراتژیست نظامی در آسیای میانه می گوید با توجه به حضور ۸ هزار نیروی نظامی روس در این پایگاه، قابل تصور نیست که حضور همزمان نیروهای نظامی روسیه و چین در تاجیکستان در بلندمدت بدون تنش باشد. هدف چین این است که در چهارچوب راهبرد ضدتروریستی خود و البته بدون ایجاد حساسیت برای روسیه، نقش امنیتی بزرگتری در آسیای میانه ایفا کند. البته گفتن این حرف آسان است اما در عمل به این راحتی نیست. از سوی دیگر روسیه درباره آمال و برنامه های آمریکا در منطقه نیز نگران است.
رهبران پنج کشور آسیای میانه قرار بود دومین اجلاس خود را در ماه مارس برگزار کنند اما این اجلاس به علت تغییر ناگهانی رئیس جمهوری در قزاقستان لغو شد. تا کنون برنامه جدیدی برای برگزاری این اجلاس اعلام نشده و یک منبع دیپلماتیک محلی گفته که علت واقعی این است که مشارکت کنندگان در این اجلاس نگران واکنش روسیه هستند.
یک کارشناس سیاسی و رئیس یک موسسنه مستقل آموزشی و تحقیقاتی در تاشکند ازبکستان می گوید : بسیاری از افراد در روسیه هنوز ذهنیت امپراطوری دارند و مناطق تحت نفوذ اتحاد جماهیر شوروی را حوزه نفوذ خود می دانند. وی افزود: روسیه به اشتباه اعتقاد دارد که با تقویت همگرایی در بین کشورهای آسیای مرکزی این منطقه به تدریح به سمت آمریکا متمایل خواهد شد.
بر اساس این گزارش، در صورت وقوع اختلاف و نزاع بین چین و روسیه، این امر پیامدهای شدیدی برای سیاست جهانی خواهد داشت. تضعیف محور چین-روسیه به نفع غرب و ژاپن خواهد بود و همچنین به جامعه جهانی برای فشار بر کره شمالی کمک خواهد کرد. در یک گفت و گوی راهبردی بین آمریکا و اروپا بین بخشهای دولتی و خصوصی دو طرف که ماه ژوئن در ورشو لهستان برگزار شد، ایده ای در خصوص چگونگی ایجاد شکاف بین چین و روسیه به منظور تقویت جایگاه غرب در رقابت استراتژیک در برابر چین مطرح شد.
به اعتقاد استراتژیست های نظامی در واشنگتن، به علت اقدام روسیه در انضمام شبه جزیره کریمه ممکن است آشتی اروپا با پوتین ناممکن باشد اما آمریکا باید برای کاهش تنشها با روسیه پس از پایان دوره ریاست جمهوری پوتین در سال ۲۰۲۴ تلاش کند و مسکو را برای کنترل بلندپروازی های چین تشویق کند.
چین و روسیه بیش از ۴ هزار کیلومتر مرز مشترک دارند و هرچند بعید است که درگیری های نظامی سال ۱۹۶۹ را تکرار کنند اما با توجه به رقابتهای ژئوپلتیکی تاریخی آنها، همچنین بعید است که ماه عسل کنونی این دو کشور نیز همیشگی باشد.
زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی سابق و فقید آمریکا در سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ در دولت جیمی کارتر، در سال ۲۰۱۱ در کتاب "دیدگاه استراتژیک؛ آمریکا و بحران قدرت جهانی" ایده درگیری های قدرتهای آسیایی در عصر افول آمریکا را مطرح کرد. برژینسکی نوشت: غرب با وجود اختلافات و شکافهای ژئوپلتیک می تواند وارد دوره افول تاریخی شود و در عین حال قدرتهای شرق ممکن است اغوا شوند که رقابتهای قدرت خودویرانگر اروپای قرن بیستم را تکرار کنند.