به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، با نزدیک شدن به انتخابات مجلس یازدهم موضوع مشارکت سیاسی از طریق نظام حزبی و به ویژه جایگاه احزاب و گروه های فعال در دو جریان اصلی اصولگرایی و اصلاح طلبی از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و ضرورت پرداختن به چالش ها و مشکلات موجود بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.
در همین راستا گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا اقدام به برگزاری میزگردی با حضور «احمد حکیمی پور» فعال سیاسی اصلاح طلب و «حسین کنعانی مقدم» فعال سیاسی اصولگرا کرده است. کلیاتی از این میزگرد در پی خواهد آمد.
صورت بندی فعلی سیاسی کشور جوابگوی نیازهای جامعه نیست
حکیمی پور در پاسخ به پژوهشگر ایرنا و در ابتدای سخنانش به وضعیت کنونی اصولگرایان اشاره کرد و گفت: وضعیت اصولگرایان چندان فرقی نکرده است. پایگاه اجتماعی آنها ثابت است. اما دیگر آن انسجام سابق را ندارند. دچار چند دستگی و رقابت های درونی شده اند. دیگر در گفتمان اصولگرایی از نوسازی و حرف های جدیدی که بتواند سبد رأی آنها را بیشتر کند، خبری نیست.
او افزود: البته در جناح مقابل هم مشکلات وجود دارد. اما به طور کل به نظر من صورت بندی سیاسی رسمی موجود اصولگرا-اصلاح طلب دیگر جوابگوی مسائل سیاسی جامعه نیست. این تقسیم بندگی دوگانه بیانگر واقعیت های سیاسی جامعه ما نیست. مسائل و مشکلات جدیدی وجود دارد و نیروهای جوان انتقاد دارند. این دو جریان دیگر انگیزه بخش نیستند. نمی توانند در جریان انتخابات و ترغیب مردم به مشارکت تأثیر گذاری سابق را داشته باشند.
حکیمی پور ادامه داد: اما مسئله اصلی من این نیست. موضوع معیوب بودن نظام انتخاباتی ما است. هم نظام حزبی و هم نظام انتخاباتی معیوب است. باید این دو به همدیگر پیوند بخورند. البته این موضوع ربطی به نوع نظام سیاسی ندارد. یعنی الگویی است که در تمام دنیا دنبال می شود و موفق بوده است.
در ادامه این میزگرد حسین کنعانی مقدم نیز به نقد جریان اصلاح طلبی پرداخت و گفت: این جریان رهبری مشخصی ندارد. معلوم نیست که آیا رهبر در سایه دارد؟ آیا پدرخوانده دارد؟ برای من مشخص نیست که رهبری این جریان با آقای خاتمی است، با کارگزاران است و یا با اشخاص و گروه های دیگر. به علاوه مانیفست مشخصی هم ندارد یعنی مشخص نیست که با اصولگرایان چه اختلافات و یا چه نقاط مشترکی دارند.
او افزود: هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا دارای یک کارنامه عملکرد هستند. مردم از هر دو جریان نقد دارند. عملکرد اصلاح طلبان از سال ۱۳۸۸ به بعد در جامعه زیر سؤال رفته است. این جریان در جامعه رنگ باخته است. به نظر می رسد هسته مرکزی اصلاح طلبان جریان سال ۱۳۸۸ را یک جنبش می دانند که ما با این امر مخالف هستیم. اصلاح طلبان اگر خواهان بازگشت به قدرت هستند باید به مردم جواب دهند.آنها نباید روی شانه های آقای روحانی و غیره قرار گیرند.
مردم کاری به خط کشی های سیاسی ندارند
حکیمی پور در پاسخ به نقدهای کنعانی مقدم گفت: جریان اصلاح طلبی در حال تجدید سازمان و ساماندهی نیروهای خود است؛ چه در تهران و چه در شهرهای دیگر. اما در مورد رهبری باید بگویم که اصلاح طلبان اتقادی به رهبری فردی ندارند. معتقد به رهبری گروهی هستند. به نظر من آقای خاتمی یک ظرفیت ملی و یک فرد فراجناحی است.
او تصریح کرد: مردم خیلی به این خط کشی های سیاسی توجه نمی کنند. بخش قابل توجهی از شرکت کنندگان در انتخابات یعنی بیش از ۷۰ درصد آنها در ۱۰ روز آخر و حتی در روز انتخابات در مورد کاندیداها می پرسند و به دنبال شناسایی آنها هستند. در کشورهایی که سنت دیرینه حزبی وجود دارد به این شکل نیست. در آنجا نهاد حزب در انتخابات جا افتاده است و مشارکت از طریق احزاب صورت می گیرد. حزب و انتخابات به همدیگر پیوند خورده است.
حکیمی پور گفت: معتقدم در ایران دوره گذار به چنین سنتی قفل شده و خیلی طولانی شده است. تلاش هایی مانند «قانون جامع انتخابات» صورت می گیرد اما خیلی کند پیش می رود. پیوند حزب و انتخابات روندی جهانی است و تا کنون بدیلی برای آن پیدا نشده است. ما باید این روند را دنبال کنیم. سیستم انتخاباتی ما یک سیستم ناکارآمد است. مشکل ما میزان مشارکت نیست. با سازوکارهایی که در نظر گرفته شده در هر صورت مشارکت ۵۰ درصدی را خواهیم داشت.
این فعال سیاسی ادامه داد: اما تمام حرف من این است که تا زمانی که حکمروایی حزبی حاکم نشود مشکل بر جای خود باقی است. مشکل ما بر سر کار آمدن یک مجلس کارآمد و پاسخگو است که این امر در قالب حکمروایی حزبی ممکن است. در نبود حکمروایی حزبی آدم ها با انگیزه و شایسته منزوی می شوند و آدم های دلال و کاسب وارد عرصه سیاسی می شوند.
مشارکت کمتر از ۵۰ درصد است
در ادامه کنعانی مقدم به پیش بینی میزان مشارکت در انتخابات مجلس پرداخت و گفت: بر اساس مطالعاتی که انجام داده اند میزان مشارکت زیر ۵۰ درصد خواهد بود مگر اینکه شرایطی خاص پیش بیاید. یعنی از نظر سیاسی اتفاقاتی بیافتد که میزان مشارکت را بالا ببرد. در همه انتخابات انجام شده ۷۰ درصد آرا غیر جناحی و ۳۰ درصد جناحی است. از این ۷۰ درصد نیز ۴۰ درصد جزو آرای خاکستری به شمار می رود و ۳۰ درصد نیز آرای هیجانی است.
حکیمی پور هم در ادامه انتقادات خود به نظام حزبی کشور اظهار داشت: باید احزاب کارویژه های مشخصی داشته و کاملاً مشخص و شفاف باشند. احزاب باید کارخانه شهروند سازی باشند. اما متأسفانه احزاب در نیازهای اولیه خود مانده اند. درگیر زد و بند های پشت پرده هستند. چگونه در چنین فضایی حزب فراگیر می تواند شکل بگیرد؟
او گفت: در قانون اساسی حزب دیده شده است اما سازوکار آن مشخص نیست. مافیای قدرت و ثروت منافع خود را در این می بینند که حکمروایی حزبی حاکم نشود. مشکل دیگر این است که در نبود نظام حزبی و سرکوب احزاب جا برای سلبریتی ها و امثال آنها باز شده است.
حذف اصلاح طلبان با انگ «ضد ولایت فقیه بودن»
حکیمی پور به نقد فرایند گزینش کاندیداها و یا تأیید صلاحیت آنها پرداخت و گفت: جامعه این احساس را ندارد که نهاد نظارتی بر انتخابات بی طرف است. همچنین بحث شورای نگهبان مهمترین دغدغه اصلاح طلبان است. بسیاری از کاندیداها رد صلاحیت می شوند. این رد صلاحیت ها منجر به بی انگیزه شدن نیروهای اصلی و مهم جریان اصلاحات شده است. برای مثال لیست «امید» یک لیست ائتلافی بود. نگذاشتند که با نیروهای اصلی وارد انتخابات شویم. بسیاری را رد صلاحیت کردند. این رد صلاحیت ها ممکن است برای برخی مهم نباشد اما برای برخی بسیار مهم است. زیرا آبرویشان به خطر می افتد.
او در ادامه سخنان خود اظهار داشت: اصولگرا ها با مارک و برچسب «ضد ولایت فقیه بودن» اصلا ح طلبان را حذف می کنند. آنها انگ ضدیت با ولایت فقیه را به ابزاری برای حذف اصلاح طلبان تبدیل کرده اند. درواقع با یک تبر نامرئی نیروهای انقلابی را حذف می کنند. کار به جایی رسیده است که با این تبر نیروهای خود جریان اصولگرایی را هم حذف می شوند.
حکیمی پور گفت: شبکه وسیع شورای نگهبان در سراسر کشور از اصولگرایان هستند و دارند برای اصلاح طلبان پرونده سازی می کنند. برای ایجاد احساس بی طرفی در مردم باید تعدادی از افراد درون این شبکه از اصلاح طلبان باشند. ما نمی گوییم شورای نگهبان نباشد بلکه اگر نظام حزبی حاکم شود خود احزاب شایسته ها را انتخاب می کنند و کار شورای نگهبان هم راحت تر می شود.
استانی کردن انتخابات و دیکتاتوری حزبی؟!
در پایان این میزگرد کنعانی مقدم به انتقاد از استانی شدن انتخابات پرداخت و گفت: استانی کردن انتخابات به دیکتاتوری حزبی می انجامد. ما دنبال تک حزبی، دو حزبی و چند حزبی ناکارآمد که پشتش زر و زور و تزویر باشد نیستیم. در مشارکت سیاسی مردم در امور خود، احزاب ابزاری هستند که می توانند اراده مردم را تبدیل به یک خواسته بکنند و این خواسته را به عنوان یک پل ارتباطی بین مردم و حاکمیت منتقل کنند و این کار هم با فرستادن نمایندگان خود در مجلس یا انتخاب های مختلف محقق شود. البته ما هنوز چهل سال است که در حال تمرین هستیم و حالا حالا ها باید در زمینه حزب کار کنیم.
او افزود: ما باید زمینه را برای فعالیت احزاب فراهم کنیم و ابزار لازم را در اختیار آنها قرار بدهیم تا افراد از کانال حزبی وارد انتخابات و در نهایت مجلس شوند. اما اگر قرار باشد در ورود افراد به احزاب و کاندید شدنشان قدرت و ثروت دخیل باشد فایده ندارد.
مشروح این گزارش طی روزهای آتی در ایرنا منتشر می شود.