تهران- ایرنا- سال گذشته تاکنون ۴ عملیات اهدای عضو پروازی انجام شده و قرار بود صبح امروز در پنجمین عملیات، ششمین قلب اهدایی هم پرواز کند. قلب‌هایی که با زمان جنگیده تا در سینه بیمار نیازمند نشسته و جانی دوباره بدهند. قلب‌هایی که تپش را در جسمی دیگر ادامه می‌دهند و زمان و عشق به هم نوع را به چالش می‌کشند.

گاهی زمان همه آن چیزی نیست که ما انتظارش را داریم. زمان گاهی در اکنون می‌ایستد، گاهی در گذشته غرق می‌شود و حتی به آینده پرواز می‌کند. همیشه هم نمی‌شود زمان را به ثانیه، دقیقه و ساعت تقسیم کرد. هرچند امانوئل کانت معتقد است زمان شرط ادراک و وجدان همه امور، خواه بیرونی و خواه درونی است و می‌گوید زمان و مکان جزء ذهن انسان هستند و در خارج وجودی ندارند، اما ماجرای زمان برای افراد مرگ مغزی قدری متفاوت است. افرادی که به دلایل مختلف از جمله تصادفات دچار مرگ مغزی می‌شوند، زمان و عشق به هم نوع را به چالش می‌کشند. زیرا این افراد حتی بعد از مرگ هم زنده هستند و با اهدای عضو جاودانه می‌شوند. ۸ عضو و ۵۳ نسج از افراد مرگ مغزی قابل اهدا است و این یعنی هر فرد مرگ مغزی با اقدامی انسانی می‌تواند جان بیماران زیادی را نجات داده و مفهوم تازه‌ای به زمان بدهد.

سالانه تعداد زیادی از افراد دچار مرگ مغزی بدون اهدای عضو از سوی خانواده‌ها دفن می‌شوند و این در حالی است که بیماران زیادی در انتظار دریافت اعضای پیوندی بوده و محقق نشدن آن منجر به مرگ بیمار می‌شود. این در شرایطی است که باید بدانیم سالانه حداقل ۶ هزار عضو انسانی قابل اهدا خاک می‌شود، در حالی که روزانه ۷ تا ۱۰ بیمار به خاطر نرسیدن اعضای پیوندی جان خود را از دست می‌دهند.

صبح یازدهمین روز شهریور ۹۸ قرار بود تیم های مدیریت پیوند وزارت بهداشت و سازمان اورژانس کشور به سمت یزد پرواز کنند تا در کمتر از ۴ ساعت، قلب اهدایی یک دختر ۱۹ ساله را که به واسطه تصادف دچار مرگ مغزی شده بود به تهران بیاورند و پیوند بزنند. همه چیز برنامه ریزی شده بود، اما قلب آن دختر در آخرین ساعت ها ایستاد. وقتی این خبر در ساعت ۴ صبح رسید، نه فقط یک قلب، بلکه زمان برای من خبرنگار سلامت لحظه ای متوقف شد. قلبی بزرگ که به واسطه عشق و هم نوع دوستی خانواده، اهدا شده بود، در لحظه ای تصمیم گرفت به زندگی خود پایان بدهد.

امروز کسی پرسید: «وقتی فرد مرگ مغزی فوت کند، دیگر نمی شود اعضا را پیوند زد؟» گفتم: «قلب نقطه ادامه زندگی است. نقطه ای که وقتی از تپش باز می ماند، همه ارگان های دیگر به او نگاه می کنند که حالا چه کنیم؟ وقتی قلب می ایستد، ارگان های بدن چند ثانیه و دقیقه ای صبر می کنند و بعد در اقدامی هماهنگ، از ادامه زندگی منصرف می شوند.» این ها یعنی زندگی. یعنی همه آنچه ما از صبح تا شب در جسم و جان خود داریم، اما غافلیم. قلبی که می تپد و با هر تپش خود، خون را به همه ارگان های بدن می رساند. جسم و جانی که گاهی کدورت و ناراحتی ایجاد می کنند و گاهی عشق و محبت را نثار انسان های دیگر می کند.

قلب دختر ۱۹ ساله در یزد، صبح امروز از تپش باز ماند، اما آنچه این دختر و امثال او را که توانی برای ادامه زندگی ندارند جاودانه می کند، مفهوم زمان است. مفهومی که می تواند با بخشیدن زندگی به هم نوع، عشق را ادامه دار کند. تعریفی که خیلی از ما فراموش کردیم و شاید نیاز به بازنمایی آن در وجود خود هستیم. قرار بود این قلب، ششمین قلب پروازی باشد و رکورد یزدی ها در اهدای قلب و انتقال به صورت پروازی از ۳ به ۴ برسد، اما زمان تصمیم به توقف گرفت.

*خبرنگار سلامت ایرنا