دریای خزر با طول حدود ۱۰۳۰ تا ۱۲۰۰ کیلومتر و عرض بین ۱۹۶ تا ۴۳۵ کیلومتر، بزرگترین دریاچه جهان در شمال ایران واقع شده است که بنابر اعتقاد کارشناسان امر میتوان به آن به عنوان یک ظرفیت مناسب برای رفع بحران کمآبی در سالهای آینده کشور نگاه کرد.
امروزه که ایران به ویژه بخشهای مرکزی آن با کمبود منابع آبی روبهرو شده است، بحث انتقال آب از منابع غنی از جمله دریای خزر به موضوعی داغ تبدیل شده که هرچند وقت یکبار مانند آتش زیر خاکستر شعلهور میشود و بعد از اظهارنظرهای متفاوت دوباره آرام میگیرد اما سوال اصلی اینجاست که اصولا انتقال آب خزر کار درستی است یا خیر؟
کارشناسان زیادی معتقدند که انتقال آب از نظر علمی کار درستی نیست بلکه میتوان با مدیریت صحیح و علمی منابع آبی، کمبود آب در مناطق مختلف را جبران کرد؛ مثلا بخش کشاورزی بیش از ۹۰ درصد از آبهای تجدیدپذیر کشور را به خود اختصاص داده است در حالی که به نظر نمیرسد تا این میزان بازدهی داشته باشد بنابراین میتوان با تغییر گونه کشت بر اساس آمایش سرزمین از هدر رفت منابع آبی تا حد زیادی جلوگیری کرد.
بنابراین باید تلاش کنیم تا الگوی کشت را تغییر دهیم، صرفهجویی کرده و سیستمهای توزیع منابع را بهینهسازی کنیم نه اینکه همان اول کار به سراغ انتقال آب برویم، به اعتقاد کارشناسان انتقال آخرین راهحل است که آن هم باید برای مصارف شرب مورد استفاده قرار گیرد.
رئیس گروه پژوهشی مدیریت محیط زیست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درباره انتقال آب خزر به فلات مرکزی به خبرنگار علمی ایرنا گفت: نکتهای که به لحاظ استراتژیک و ژئوپلتیک در هزاره سوم میلادی در منطقه خزر مطرح است اینکه بیاییم کمبودهای موجود در مناطق فلات قاره را با ظرفیتهای دریای خزر جبران کنیم که یکی از آنها بحث استفاده از آب شیرینکنها است.
همایون خوشروان افزود: شوری آب دریای خزر، یک سوم آب اقیانوسها یعنی حدود ۱۱ تا ۱۳ گرم در لیتر است در حالی که شوری آب اقیانوسها حدود ۳۰ تا ۳۳ گرم در لیتر است، بنابراین استفاده از آب دریای خزر که به اصطلاح به آن آب لبشور گفته میشود میتواند برای ظرفیت شیرینسازی و بهرهمندی از آن در کشاورزی و شرب مناسب باشد که اکنون کشورهایی مانند ترکمنستان و قزاقستان پیشتاز استفاده از آب خزر برای تولید آب شرب هستند و کارخانههایی دارند که آب خزر را به آب شیرین برای مصارف شرب و کشاورزی تبدیل میکند.
عضو کمیته ملی نجات خلیج گرگان افزود: بخش شرقی دریای خزر کاملا بیابانی و بیلان بارندگی آن بسیار پایین و بیشتر مناطق آن خشک است، بنابراین کشورهای این منطقه ناچارند که از آب دریای خزر برای تولید آب شیرین استفاده کنند، کشور ما نیز اکنون در مرحله خشکسالی قرار گرفته و از ۶۱۰ دشت بزرگی که در حوضههای آبریز کشور وجود دارد بیش از ۳۰۸ دشت در شرایط بحران و ممنوعه قرار گرفتند، یعنی میزان تغذیه سفرههای آب زیر زمینی آنها نسبت به میزان برداشتی که صورت میگیرد بسیار پایین است و ما با افت منابع آب مواجه شدهایم.
به اعتقاد وی، تامین آب مورد نیاز بخش وسیعی از کشور میتواند توجه لازم را به استفاده از آبهای غیر متعارف دریای خزر معطوف کند که با شیرینسازی میتوانیم از آن آبها برای تامین مناطق خشکی مانند دشت ترکمن، منطقه گمیشان، منطقه گرگان و حتی استانهای ساحلی و استانهای همجوار با استانهای ساحلی که از کم آبی رنج میبرند مانند استان سمنان شاهرود، تهران و مرکزی استفاده کنیم.
مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر وزارت نیرو گفت: استانهایی همجوار دریای خزر هستند اما از کم آبی رنج میبرند بنابراین خزر پتانسیلی است که در این زمینه وجود دارد، حالا واقعیت این است که اگر ۵ کشور در حاشیه خزر با استفاده از فناوری شیرینسازی بخواهند از منابع آبی خزر استفاده کنند آیا برای این پهنه آبی ضرری خواهد داشت؟ این یک سوال اساسی است که اظهارنظرهای زیادی درباره آن میشود، عدهای آن را فعالیت خوبی از لحاظ زیست محیطی نمیدانند و عدهای هم آنرا کار درستی میدانند؛ اما من معتقدم ما میتوانیم از آب دریای خزر استفاده کنیم چرا که اگر ظرفیت فناوری ما به گونهای باشد که بتوانیم سالانه چهار میلیارد متر مکعب آب را استحصال کنیم این باعث میشود که خزر یک سانتیمتر افت سطح تراز داشته باشد که در مقابل حجم کلی آب خزر بسیار ناچیز است.
نمک خزر منبع درآمد و اشتغال
خوشروان افزود: یعنی اگر هر کدام از کشورهای ساحلی همین مقدار آب را برداشت کنند اتفاق خاص و ناگواری برای خزر رخ نمیدهد اما بحث این است که وقتی شیرینسازی را انجام میدهیم توام با ضایعاتی است که یکی از آنها، نمکی است که از آب دریا استحصال میشود، حال سوال این است که با این نمک باید چکار کنیم ؟ نمک دریای خزر بر خلاف نمکهای آب اقیانوسها و خلیج فارس است و عمدتا از کانیهای بسیار باارزشی مانند سولفات سدیم تشکیل شده که در صنعت سرامیک، دارویی و بسیاری صنایع دیگر کاربرد دارد و اکنون قزاقستان و ترکمنستان در خلیج قرهبغاز از این ماده شیمیایی با ارزش استفاده میکنند.
وی گفت: با استحصال این نمک میتوانیم با کارآفرینی، نرخ بیکاری را کاهش دهیم و هم اینکه از محل فروش این نمک، طرحهای خود را رو به جلو هدایت کنیم. بنابراین در مجموع با شیرینسازی آب دریای خزر برای برطرف کردن چالشهای آبی کشور کاملا موافقم و اگر این کار را نکنیم از رقبای خود که کشورهای حاشیه دریای خزر هستند عقب میمانیم به شرطی که از فناوری روز استفاده کنیم، همچنین از ضایعات حاصل از این فناوری برای فروش در بازارهای جهانی بهره ببریم، در واقع با این کار میتوان ثروت کلانی را وارد کشور کرد.
با انتقال آب خزر موافق نیستم
خوشروان با اعلام مخالفت صریح خود با انتقال آب خزر، اظهار داشت: بحث انتقال آب خزر یعنی اینکه در چند مورد دخل و تصرف کنیم؛ اولین نکته این است که وقتی بخواهیم مادهای را از یک نقطه به نقطه دیگر منتقل کنیم نیاز به ترانزیت دارد یعنی فرض کنید فردی میخواهد از نقطهای به نقطه دیگری برود این فرد یا باید خودش حرکت کند یا اینکه وسیلهای آن را جابجا کند بنابراین وقتی بخواهیم حجم وسیعی از آب را از نقطه خزر مثلا به استانهای همجوار منتقل کنیم باید خط لوله داشته باشیم، خطوط لوله باید از جاهایی عبور کند که زیستگاههای مختلفی وجود دارد مانند جنگلهای هیرکانی و مناطق تحت حفاظت که در اثر ساخت و ساز آسیب جدی میبینند بنابراین انتقال آب اصلا کار صحیحی نیست زیرا اگر خود این خطوط انتقال هم بر اثر فرسودگی یا خرابکاری یا هر اتفاقی منهدم شوند تراوش آب لبشور دریای خزر در محیط زیست طبیعی خشک میتواند فاجعه زیست محیطی را رقم بزند، پس انتقال آب دریای خزر به این شکل یک روش صحیح و پسندیده نیست.
وی یادآور شد: همواره گفتهام برای تامین آب شرب به جای اینکه از ارتفاعات البرز، آب را به دشتهای ساحلی انتقال دهیم، از آب دریای خزر برای همان نقطه استفاده کنیم زیرا هم هزینهای برای انتقال لوله صورت نخواهد گرفت، فرسودگی خطوط ما را تهدید نخواهد کرد و هم اینکه آب سالمی داریم در عوض اگر بتوانیم آبی که در بالادست رودخانهها وجود دارد قبل از ورود به دشت و آلوده شدن را به استانهایی مانند سمنان که خشکی و تشنگی آنها را تهدید میکند منتقل کنیم، مشکل آن مناطق را بدون نابودی منبع دیگری برطرف کردهایم.
از منابع یک مکان برای رفع نیاز همان مکان استفاده شود
خوشروان افزود: یعنی اگر مثلا سدی به نام البرز داریم (آب مورد نیاز ۵۴ هزار هکتار از اراضی کشاورزی شهرستانهای بابل، بابلسر، قائمشهر و جویبار را تامین میکند) به جای اینکه آب این سد را به استانهای ساحلی بدهیم، بخشی از این آبها را به استانهای تشنه منتقل کنیم و خودمان از آب دریای خزر استفاده کنیم، این کار برای تامین آبهای مورد نیاز شهرهای ساحلی خزر در طولانیمدت به رفع چالش کم آبی کمک میکند و میتواند چالشهای زیست محیطی را به شدت کاهش دهد که متاسفانه در این زمینه هنوز اقدام جدی صورت نگرفته است که برای هر منطقه از منابع آبی همان منطقه استفاده شود.
وی اظهار داشت: به عنوان مثال در استان مازندران به علت فعالیتهای کشاورزی بیشتر چاههای آن به سموم کشاورزی آلوده است بنابراین به جای استحصال و تصفیه آب برای استفاده مردم، که در نهایت با صرف هزینه گزاف آب با کیفیتی هم به دست نمیآید، آب تمیز را از دریای خزر استحصال کنیم و در اختیار مردم قرار دهیم تا مشکل آب شرب برطرف شود و آبهایی که به سموم کشاورزی آلوده شدهاند را پس از تصفیه، در اختیار کشاورزان قرار دهیم.
خزر راه برونرفت از چالشهای کم آبی در هزاره سوم
مدیر سابق مرکز ملی مطالعات و تحقیقات دریای خزر وزارت نیرو تاکید کرد: برای رفع بحران یک مدیریت کلان آب میتواند راهگشا باشد، دریای خزر هم به عنوان یک پتانسیل کارآمد میتواند ما را در هزاره سوم از خطر نابودی تمدن محافظت کند چون اگر خشکسالیها ادامه یابد و روند گرمایش زمین با همین شکل پیش رود و درکنار آن همچنان شرایط ناگوار منابع آبی را در کشور داشته باشیم یک خطر جدی برای تمدن ما محسوب میشود کما اینکه این اتفاق ۱۳۰۰ سال قبل در حد فاصل زمان ساسانیان و زمانی که اعراب به کشور ما حمله کردند رخ داده است.
وی افزود: آن زمان خشکسالی بسیار وسیعی داشتیم که سلسله ساسانیان را تحت تاثیر قرار داده بود و حتی قومهای دیگری که در امریکای جنوبی زندگی میکردند هم در اثر فرایند خشکسالی آسیبهای جدی دیدند. بنابراین باید خیلی هوشمندانه رفتارهای هیدرولوژیکی خود را مهندسی کنیم که بتوانیم با این نوع فعالیتها مقابله کنیم، بنابراین دریای خزر ظرفیت حیاتی برای برونرفت ما از آسیبهای مخرب گرمایش جهانی در هزاره سوم میلادی و چالشهای کم آبی است که اگر خوب به آن توجه نکنیم و از ظرفیتهای موجود آن بهینه استفاده نکنیم، دچار مشکلات بسیار بزرگی خواهیم شد که دیگر جبران آن شاید غیر ممکن باشد.
استانهای ساحلی مولد آب کشور شوند
خوشروان ادامه داد: به طور کلی با اصل انتقال آب خزر مخالفم و معتقدم نباید لولهای برای انتقال آب کشیده شود چون انتقال لوله یعنی اینکه در هر نقطهای که این لوله دچار مشکل شود شرایط تخریب محیط زیست پیرامون آن لوله رقم میخورد که اگر این اتفاق بیفتد واقعا غیر قابل جبران است اما اگر آب خزر در همان نقطه خودش یعنی در محل مورد استفاده قرار گیرد خطری زیست محیطی منطقه را تهدید نخواهد کرد؛ یعنی باید بتوانیم آنقدر فناوری را بالا ببریم که استانهای ساحلی، مناطق مولد آب کشور شوند که آب شرب مورد نیاز کشور در آن منطقه تولید و از طریق ترانزیت در اختیار کل کشور قرار گیرد، کاری که اکنون عربستان انجام میدهد یعنی آب مورد نیاز خود را از خلیج فارس تامین و آن را به تمام کشور منتقل می کند، حتی امارات و دیگر کشورهای واقع در حاشیه خلیج فارس، این کار را میکنند این یعنی یک تحول اقتصادی برای استانهای ساحلی ما که باید جدی گرفته شود.
وی تاکید کرد: اما کاری مانند احداث خط لوله برای انتقال نفت، کاملا اشتباه است چون خط لوله ساختاری است که به هر دلیلی چه انسانی چه طبیعی میتواند آسیبزا و جبرانناپذیر باشد و به نابودی بخش وسیعی از یک زیستگاه طبیعی منجر شود.
قوانین کنوانسیونهای موجود اجازه انتقال آب خزر را نمیدهند
خوشروان درباره قوانین و کنوانسیونهای موجود دراین باره گفت: کنوانسیونهای مصوب دریای خزر اجازه چنین کاری را نمیدهد اینکه بیاییم از خزر به سمت استانهای دیگر لوله آب بکشیم؛ چون هر اتفاق و دخل و تصرفی در دریای خزر باید با موافقت ۵ کشور حاشیه آن صورت گیرد و این اصلا دیده نشده که هر کشوری برای خودش لوله بکشد و آب را منتقل کند بلکه میتوان از خزر در همان محدوده ساحلی استفاده کرد چون آبهای سرزمینی ما این اجازه را به ما میدهند اما نمیتوانیم آن را به جاهای دور منتقل کنیم.
عضو کمیته ملی نجات خلیج گرگان اظهار داشت: این روند در هیچ کدام از کشورهای اطراف خزر سابقه ندارد، فقط آبراهه ولگادون است که در ابتدای قرن بیستم توسط روسها ساخته شد تا بتوانند کشتیهای خود را از خزر به دریای آزاد و سیاه منتقل کنند اما استفاده از آب خزر برای شرب و کشاورزی با انتقال خط لوله سابقه ندارد.