نویسنده این مطلب با پرداختن به درگیری نظامی اخیر میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی نوشت: تا این لحظه کسی نمی تواند بگوید که سرنوشت تنش و درگیری میان رژیم صهیونیستی و لبنان در هفته های آینده به کجا منتهی می شود و در صورت وقوع یک درگیری دیگر آِیا بازهم لبنان به دایره ضربات خود در مرزهای فلسطین اشغالی اکتفا می کند یا خیر؟.
عصمت نوشت: درست است که درگیری میان لبنان و رژیم صهیونیستی در مرزهای فلسطین اشغالی چند ساعت بیشتر طول نکشید، اما همین معادله کافی بود تا تکلیف بسیاری از سیاست ها و راهبردها در منطقه مشخص شود.
غالب کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به همراه چند کشور عربی دیگر در سالیان اخیر، دیگر رژیم صهیونیستی را دشمن خود نمی دانند و سعی در عادی سازی روابط خود با این رژیم دارند و بسیاری از آنان با چرخش در مواضع جوهری خود، ایران را به عنوان خطر اصلی جهان عرب معرفی کرده و آن را حتی خطرناک تر از رژیم صهیونیستی در منطقه می دانند.
این کشورها به اتفاق نظر رسیده اند که رژیم تل آویو می تواند در صلح و دوستی کشورها در خاورمیانه نقش موثری داشته باشد و از طریق همکاری با این رژیم می شود بسیاری از مشکلات را حل کرد.
اما رژیم اشغالگر اسراییل با اشغال یک کشور اسلامی، کشتار روزانه مردم مسلمان فلسطین و تجاوز به کشورهای عربی در منطقه راهی برای گفت و گو باقی نگذاشته است.
این نویسنده مصری چرخش موضع کشورهای عربی را در راستای جلب رضایت "کابینه صهیونیستی دونالد ترامپ" می داند و می نویسد: این دگرگونی مواضع جوهری کشورهای عربی در تعارض با منافع ملت های عربی است و ما می توانیم در صورت وجود اختلاف با ایران، مشکلات خود را از طریق راهکارهایی مانند تقریب مذاهب اسلامی حل و فصل کنیم.
نویسنده مصری در پایان مطلب خود نوشت: راه صحیح این است که برای دستیابی به یک ائتلاف راهبردی با ایران تلاش کنیم تا بتواینم از خلال آن در ابتدا اختلافات خود را حل و فصل کنیم و سپس با تمرکز بر روی نقاط اشتراک خود به منظور مقابله با رژیم صهیونیستی در یک صف بایستیم.
سرمایه عربی به همراه توانایی ایرانی می تواند با تشکیل یک ائتلاف به هر هدفی که می خواهد دست یابد، اما این مساله در ابتدا به یک اراده سیاسی محکم نیاز دارد که در کشورهای عربی، نبود آن حس می شود.