محرم که میرسد بیرقهای سیاه به اهتزاز در میآید، کربلائیان از حسین(ع) اذن میگیرند تا برایش مجلس عزا برپا کنند و هر کسی به زبانی از محرم و کاروان کربلا میگوید، اینجا فرسنگها دور از کربلا، دین و مذهب همه عزت و آزادگی میشود و این رویه مختص پیروان هیچ مذهبی نیست.
عاشورا رمزی برای همه آزادیخواهان جهان ست و فرقی ندارد اهل کدام دین و مذهب باشند، چرا که با آغاز سال قمری، کربلا کربلا، واژهایشان معنا مییابد و عاشورا عاشورا، دعایشان رنگ و بوی آزادگی میگیرد.
کربلا در ادب اهل تسنن
مصداق این را می توان در شعر شیخ رضا طالبانی کرکوکی از شاعران مشهور کُرد زبان عراق در تمجید از امام حسین (ع) دید که چنین میسراید:
لافت از عشق حسین است و سرت برگردن است
عشق بازی، سر به میدان وفا افکندن است
گر هواخواه حسینی، ترک سرکن چون حسین
شرط این میدان به خون خویش بازی کرده است
سنیم، سنی ولیکن حب آل مصطفی
دین و آیین من و آباء و اجداد من است
شیعه و سنی ندانم، دوستم با هرکه او
دوست باشد، دشمنم آن را که با او دشمن است
یا در شعر رضا درویش عبدالقادر کردکستانی آمده است:
در ماتم آل علی خون همچو دریا میرود
تیغ است و بر سر میزند دست است و بالا میرود
از عشق آل ابوالحسن این تیغ زن آن سینه زن
داد و فغان مرد و زن تا عرش اعلا میرود
از بهر آن شمع خدا یعنی حسین کربلا
جانها همی گردد فدا سرها به یغما میرود
کوتاه کن افکار را بدعت مگو این کار را
این سوگ آل حیدر است این خون نه بیجا میرود
از ابن سعد بی وفا شامی و شمر بی حیا
بر اهل بیت مصطفی چندین تعدّا میرود
خون سیاوش شد بپا در ماتم آل عبا
تا دامن روز جزا تا جیب عقبا میرود
من سنّیم نامم رضا کلب امام مرتضی
درویش عبدالقادرم راهم بمولی میرود
فعالیت ۴۰۰ هیات مذهبی
رئیس شورای هیاتهای مذهبی کردستان می گوید: امسال ۴۰۰ هیات مذهبی در این استان مراسمهای عزاداری و سوگواری این ایام را برگزار میکنند که ۱۶ هیات مربوط به اهل تسنن است.
نورعلی خزایی اظهار داشت: در مجموع ۶۱۰ هیات مذهبی در سطح استان وجود دارد که یکی از برنامههای این هیاتها در محرم برگزاری محافل قرآنی است که که در هیاتهای مذهبی اهل تسنن استان برگزار می شود.
وی افزود: همچنین با برنامهریزی هایی که انجام شده در مراسم عزاداری حسینی از مداحان بومی استان استفاده میشود و ۵۰۰ مداح آمادگی خود را برای اجرای مداحی در ایام سوگواری سید و سالار شهیدان دشت کربلا اعلام کردهاند.
اعلان عزا با طشت گذاری
کردستان مهد آیین های سنتی و فرهنگی است و اعلان عزای حسینی همه ساله از مناطق شرقی این استان آغاز می شود و با وجودی که فرسنگها از کربلا دور هستند اما در دلهایشان حرارتی است که تا ابد سرد نمی شود.
نقطه آغاز عزای حسینی از طشتگذاری سریشآبادی ها آغاز می شود.
بیرقهای سیاه در کنار طشت خالی از آب به حرکت در می آیند و دلهای پرسوز که میدانند حادثه در راه است و پابه پای کاروان به سرزمین بلا نزدیک میشوند، کاروانی که کعبه را با خود به کربلا آورده است و کربلاییها آماده میشوند تا در طواف ناتمام کاروان کربلا به دور خانه خدا، به دور یک طشت بگردند، طشتی نه پر از آب که مملو از معرفت...
عصر آخرین روز ذیحجه، حلقه عزا بسته میشود و ریش سفیدان میدان دار حلقه می شوند و با بغضی که سالهاست در ماه محرم با حنجره آنان آشناست سر می دهند: یا حسین وا حسین، شهید کربلا، یا حسین وا حسین؛
حلقه گستردهتر میشود و چشمها بارانیتر؛ طنین شاهحسین خوانی از محوطه حسینیه ها به آسمان میرسد و ملائک نیز آماده به سوگ نشستن در عزای اشرف اولاد آدم میشوند.
طشتها که پر از آب میشود، ۷۲ سیب سرخ به میهمانی آب میروند و همه جا را بوی سیب در بر میگیرد.
شمع عزای حسینی روشن میشود و قرآنی بر روی طشت قرار می گیرد آخر می دانند که کربلا شبیه قرآن است و شهدای آخر آن علیاصغر و عبدالله مثل سورههای آخر قرآن کوچک هستند.
آب درون طشت ریخته میشود دلها با آن گره میخورد، خیلیها از این آب شفا گرفتهاند، اما این آب که همانی است که هر روز از آن میخوریم پس چرا این شفابخش است؟
طشتها و آبها که تقدس ندارند، این کربلاست که به آن حرمت داده، به حرمت لبهای خشکیدهای که در کنار آب با خون سیراب شدند.
آیین طشتگذاری نخستین آیین عاشورایی در کردستان است که شورای ثبت ملی کشور در ۲۱ آذر ۹۱ به شماره ۶۸۸ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد.
شاحسین خوانی
شهرها و مردمانش که سیاهپوش میشوند، دیگر هر محله و خیابانی میشود کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.
عصر آخرین روز ذیحجه در مناطق ترکنشین کردستان، شاحسین خوانان در مقابل تکایا و هیاتها حلقه عزا می بندند و بر سر و سینه زنان، از غربت خاندان اهل بیت در دشت نینوا می خوانند.
این مراسم معنوی هم سال ۹۵ به ثبت ملی رسیده است.
این حلقه عزا در روز عاشورا به اوج خود می رسد و خورشید عاشورا که می تابد، گویی که عاشورای سال ۶۱ هجری است که مردم اینگونه پریشان هستند.
بیشترشان آن روز کفشی به پا ندارند و خود را گل اندود کرده اند، رسمی که بیشتر در بیجار به چشم می خورد.
زنها اما گل اندود نیستند و به نشانه عزا، برشانه ها و روی سرشان کمی گل می مالند.
از روز سوم محرم، هیاتهای عزادار به کوچه و خیابانها می آیند و دستههای سینهزنی و زنجیرزنی برپا می شود.
مداحان هم با گویش های مختلف مرثیه سرایی میکنند، برخی به زبان ترکی و برخی به زبان کردی و فارسی، اما به هر زبانی که باشد، از عزای اشرف اولاد آدم میخوانند.
نذر و روضه
بازار روضه های خانگی در محافل زنانه گرم می شود و خانه ها رنگ و بوی حسینیه می گیرند.
اگرچه بازار نذر و نیاز از همان اوایل محرم داغ است اما اوج آن از شب هفتم محرم به بعد است که آب بر روی کاروانیان کربلا بسته می شود و داغ عطش بر دل دوستداران اهل بیت بیش از هر زمان دیگری می نشیند.
امامزاده هاجر خاتون (س) سنندج در این میان، حال و هوای دیگری دارد و بانوان سنندجی نذورات خود را در این بقعه متبرکه توزیع می کنند.
ارادت اهل سنت کردستان به ساحت خاندان نبی (ص) بر کسی پوشیده نیست و در این میان زنان کرد، بیش از هر کسی اهل راز و نیاز هستند و امامزادههای استان در مناسبتهای خاص از جمله ایام محرم، مامن شیفتگانی است که برگزیدگان خدا را واسطه قرار می دهند تا به حاجات خود برسند و نام نامی قمر بینی هاشم حضرت ابالفضل(ع) در راس همه برگزیدگان قرار دارد.
حال و هوای متفاوت شرق استان
شبهای محرم در مناطق قروه و بیجار حال و هوای متفاوتی دارد و هیاتها هر شب به خیابان می آیند و مسافتی را سینه زنان و زنجیرزنان طی میکنند.
از جمله آیین های مرسوم در شهر سریش آباد از توابع قروه، زینب خوانی است که طی آن دو مداح در ابتدای دسته سینه زنی، مرثیه هایی را از زبان حضرت زینب (س) و امام حسین(ع) می خوانند.
یکی دیگر از آیین ها هم دسته اعراب است که نمادی از بازماندگان کربلاست و دورتادور اسبی که به منزله ذوالجناح به شمار می رود، فریاد حسین حسین سر می دهند.
این دسته عزاداری از جمله هیاتهایی است که شبها در خانه حاجتمندانی که مریض و یا گرفتاری دارند، حاضر می شوند و مجلس عزا برپا می کنند.
تاسوعاییان
روز تاسوعا، همه چشم ها و زبانها می شود یک کلمه و آن هم «علمدار» است.
چندین سال است که هیاتها در این روز در مکانهای خاصی تجمع می کنند و در روزی که منتسب به علمدار بی دست کربلاست، عزاداری میکنند.
سریش آباد، قروه، دلبران، بیجار، یاسوکند و بیشتر شهرها و روستاها در این روز سوگوار جوانمردی می شوند که تا لب آب رفت ولی به عشق مولایش تشنه برگشت تا تاریخ جوانمردی از کربلا و از کنار فرات آغاز شود.
مکن ای صبح طلوع
صبح عاشورا غمبارترین روز در تاریخ است هر چند که ۱۴ قرن فاصله تاریخی با روز واقعه داریم اما عاشورای هر سال داغ جگرگوشه پیامبر اکرم (ص) تازه تر از قبل می شود.
در سریشآباد در این روز در بیشتر خانه ها دیگ حلیم برپاست و نذری میدهند.
۱۰ روز اول محرم هم در هیاتها و هم خانه هایی که رنگ و بوی هیات دارند، غذای نذری می دهند، غذاهایی که بوی عشق می دهد.
آفتاب عاشورا که به ظهر می رسد، هنگامه نماز است و نوای اذان در مناره ها و هیاتها بلند می شود و این تنها اذانی است که با شنیدن آن نمی شود ضجه نزد، به یاد آخرین نمازی که امام امر به معروف و نهی از منکر خواند.
عاشورا یک روز و چند حرف نیست، علمهایی که در ابتدای شروع عزاداری استوار بود، عصر عاشورا افقی می شود و این یعنی، کاروان کربلا بی علمدار و شاه سرجدا، بی سردار مانده است.
گل گیران بیجار
یکی از آیینهای تاریخی و کهن که برگرفته از تمدن غنی و اسلامی مردم مسلمان کردستان است و هر ساله در روز عاشورای حسینی برگزار می شود مراسم گل گیرانی است که به گفته افراد محلی از گذشته های دور تاکنون و هر سال باشکوه خاصی در شهر بیجار برگزار می شود و عزاداران حسینی در این روز با گل گیران غرب اهل بیت امام حسین (ع) و یاران با وفایش را در صحرای کربلا روایت می کند.
مراسم گل گیران مردم بیجار در روز عاشورا علاوه بر آنکه نمادی از غم و اندوه مردمان این دیار در شهادت سید و سالار شهیدان است، نمادی از غربت شهدای واقعه عاشوراست و شاید هم بیش از آنکه نماد غربت شهدای کربلا و امام حسین(ع) باشد، نمادی از خاک آلودگی کودکان یتیم و اسیر کربلا باشد و مردمان این دیار غم خود را در عزای سالار شهیدان با گلهایی که بر سر و روی خود میمالند، نشان میدهند.
آیین گل گیران در روز عاشورای حسینی از صبح و با حضور مردم در خیابان های اصلی شهر بیجار آغاز می شود که تمام هیات های مذهبی و دسته های عزاداری با نظم و ترتیب خاصی در برگزاری هر چه باشکوهتر آن با هم متحد و یکدل هستند.
مقدمات برگزاری این مراسم دو هفته قبل از روز عاشورا و با تهیه خاک رس از دشت های اطراف شهر و الک کردن آن آغاز می شود و در روز عاشورا گل مخصوص این مراسم در داخل ظرف های مختلف تهیه و عزاداران با گل به سر کردن به سوگ سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله حسین (ع) می نشینند.
شام پایان عاشورا و آغاز معرفت
شام عاشورا در کمتر خانهای بوی غذا بلند است، به یاد یتیمانی که در چادرهای نیم سوخته سر می کنند، کمتر کسی لب به غذا می زند، اینجا پایان عاشوراست ولی آغاز معرفتی برای شناخت بیشتر از آنچه که کربلاییان برایش قیام کردند.
رنجی بزرگ بر مدار زمین می چرخد، ریگ های داغ هنوز بر تن پراز خاطره خونرنگ کربلاست.
شب عاشوراست و عاشوراییان در تدارک رسیدن به اربعین هستند تا در اجتماع بزرگ حسینیون، فریاد لبیک سر بدهند.
۹۹۳۷/۹۱۰۲