تهران- ایرنا- ۱۷ شهریور سال ۵۷ که به جمعه خونین مشهور شد اگرچه به شهادت تعداد زیادی از هموطنان منتهی شد، اما دستاوردهای بزرگی داشت که مردم ایران راه پیروزی خود را با راهنمایی و دستورات امام خمینی (ره) بازکردند.

یوم الله ۱۷ شهریور سال ۵۷ دستاوردهای بزرگی برای مردم ایران داشت بطوریکه در این روز راه هرگونه ارتباط مخالفان با رژیم شاه بسته شد، ‌مردم به دستور امام خمینی (ره) حکومت نظامی ها را نادیده گرفتند، ‌رژیم شاهنشاهی رو به استحاله کرد و پیوستن ارتشی ها به مردم و حضور میلیونی ایرانیان در راهپیمایی ها زمینه ساز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران شد.

امام‌خمینی‌(ره) در پیامی‌ که‌ پس‌ از واقعه‌ ۱۷ شهریور به‌ مردم‌ دادند این‌ روز را «یوم‌الله» نامیدند. یقینا امام‌ با آن‌ درایت‌ خود، در این‌ واقعه‌ منافع‌ زیادی‌ برای‌ انقلاب‌ می‌دیدند که‌ قطعا آن‌ طور بود.  

می توان اینگونه گفت که ابتدایی ترین محصول واقعه‌ ۱۷ شهریور این‌ بود که‌ راه‌ هر گونه‌ ارتباط‌ و آشتی‌ مخالفان‌ با رژیم‌ بسته‌ شد. از آن‌ به‌ بعد شریف‌ امامی‌ نخست وزیر وقت رژیم شاه، ‌هر چه‌ در توان داشت نتوانست‌ هیج‌ مستمعی‌ برای‌ حرف‌ها و بحث‌هایش‌ پیدا کند؛ به‌طوری‌ که‌ حتی‌ افراد محافظه‌کار هم اعلامیه‌ تند دادند و کشتار مردم‌ را محکوم‌ کردند. خلاصه‌ آن‌که‌ واقعه‌ ۱۷ شهریور هیچ‌راهی‌ برای‌ ارتباط‌ با شاه‌ و نزدیکی‌ با دولت‌ و دربار باقی‌ نگذاشت‌ و این‌قوی‌ترین‌ بیت‌الغزل‌ آن‌ روز است. ‌ 
تهور و جسارت مردم و نادیده گرفتن حکومت نظامی به دستور امام خمینی (ره)  

دستاورد مهم واقعه‌ ۱۷ شهریور آن‌ بود مردم‌ بلافاصله‌ پس‌ از واقعه‌ جرات‌ و تهور پیدا کرده‌ و پیوسته‌ حکومت‌ نظامی‌ را نادیده‌ می‌گرفتند و بعضا اعتصاب‌هایی‌ به‌ راه‌ می‌انداختند و یا شب‌ها بر فراز بام‌ها شعارهای‌ ضدشاهنشاهی‌ می‌دادند. مثلاً دوم‌ مهرماه‌ کارکنان‌ پالایشگاه‌ آبادان، اعتصاب‌ کردند و بعد کارکنان‌ تأسیسات‌ بندری‌ و پالایشگاه‌ خارک‌ نیز به‌ آن‌ها پیوستند. بازار تبریز هم‌تعطیل‌ شده‌ بود. امام‌ پیام‌ داده‌ بودند که‌ عجله‌ای‌ برای‌ پایان‌ بخشیدن‌ به‌اعتصاب‌ نداشته‌ باشید. از این‌ رو اعتصاب‌ها طولانی‌ شد و اعتصاب‌ بازار تبریز سه‌ ماه‌ به ‌طول‌ انجامید. در کلیه‌ شهرهایی‌ که‌ حکومت‌ نظامی‌ اعلام‌ شده‌ بود تحرکات‌ زیادی‌ از جانب‌ مردم‌ برای‌ نادیده‌ گرفتن ‌آن‌ صورت‌ می‌گرفت. در قم، صولت‌حکومت‌ نظامی‌ کاملا شکسته‌ شد. ابتکار بسیار خوبی‌ که‌ آن‌جا پیاده‌ شده‌ بود این‌ بود که‌ مردم‌ شب‌ها بر فراز بام‌ها می‌رفتند و بدون‌ توجه‌ به‌حکومت‌ نظامی‌ شعار می‌دادند. هیچ‌ کس‌ جرئت‌ نمی‌کرد به‌ درون‌ کوچه‌ پس‌ کوچه‌ها برود و دنبال‌ آن‌ باشد که‌ ببیند شعار از کجاست.

درشهرهای‌ دیگر از جمله مشهد، تبریز، تهران‌ و قم‌ پیوسته‌ مردم و رژیم شاهد چنین‌ وضعیت‌هایی‌ بودند. در سایر شهرهایی‌ هم‌که‌ حکومت‌ نظامی‌ اعلام‌ شده‌ بود کمابیش‌ اخباری‌ حاکی‌ از تداوم‌ این‌وضعیت‌ شنیده می شد. البته‌ در شهرهای‌ مختلف‌ کشور، همه‌ نگاه‌ها متوجه‌ تهران‌ بود. هر تحولی‌ در تهران‌ به‌ وقوع‌ می‌پیوست‌ به‌ شهرهای‌دیگر نیز سرایت‌ می‌کرد و تحول‌ و اقدامی‌ مشابه‌ آفریده‌ می‌شد.

استحاله ارتش شاهنشاهی و پیام امام به نظامیان

دستاورد دیگر واقعه‌ ۱۷ شهریور استحاله‌ ارتش‌ شاهنشاهی‌بود. امام‌خمینی‌(ره) در پیامی‌ که‌ بعد از این‌ واقعه‌ دادند ارتش‌ را مورد خطاب‌ قرار داده‌ و فرمودند: ای‌ ارتش‌ وطن‌خواه‌ ایران؛ شما دیدید که‌ملت‌ دوست‌ شما است‌ و شما را گل‌باران‌ می‌کند و می‌دانید که‌ این‌چپاول‌گران‌ برای‌ ادامه‌ ستمگری‌ شما را آلت‌ قتل‌ برادران‌ خود قرارداده‌اند. به‌ دیگر برادران‌ ارتشی‌ خود که‌ شاه‌ را رها کردند و در پشتیبانی‌مردم‌ به‌ دشمن‌ حمله‌ نمودند، بپیوندید.  
شاه‌ با به‌وجود آوردن‌ واقعه‌ ۱۷ شهریور در پی‌ آن‌ بود که‌ از مردم‌ زهرچشم‌ بگیرد؛ ولی‌ امام‌ با این‌ گونه‌ پیام‌ها، مهم‌ترین‌ قدرت‌ شاه، یعنی‌ارتش‌ را به‌ هم‌ می‌ریختند. این‌ پیام‌ بر روی‌ جوانان‌ ارتشی‌ تأثیر زیادی‌ گذاشت‌ و خیلی‌ از آن‌ها استعفا دادند و بعضی‌ دیگر از داخل‌ ارتش‌ باانقلابیون‌ ارتباط‌ برقرار کردند و اطلاعات‌ درون‌ ارتش‌ را به‌ بیرون‌ انتقال‌می‌دادند.

 فرار ارتشی ها بزرگترین دستاورد 

فرار ارتشی‌ها از تبعات‌ بزرگ‌ ۱۷ شهریور بود. اگر چه‌ قبلا این‌ روند به‌ طور پراکنده‌ای‌ وجود داشت، اما پس‌ از این‌ واقعه، سرعت‌ بیشتری‌ پیدا کرد اوایل‌ سلاح‌ خودشان‌ را می‌گذاشتند و فرار می‌کردند، ولی‌ بعدها به‌ آن‌ها پیام‌ داده‌ شد که‌ سلاح‌هایشان‌ را هم‌ با خود بیاورند تا مردم‌ مسلح‌ شوند. رفته‌ رفته‌ تعدادی‌ از جوانان‌ مسلح‌ شدند.

حضور میلیونی مردم در صحنه

حضور میلیونی‌ مردم‌ در صحنه‌ و فروپاشی‌ تدریجی‌ رژیم، نیازی‌ به‌ قیام‌ مسلحانه ‌نداشت. ‌اجمال‌ قضیه‌ اینکه پس‌ از واقعه‌ ۱۷ شهریور تمرد و عصیان‌ به‌ نحو چشمگیری‌ در بین‌ ارتشیان‌ رسوخ‌ کرده، وضعیت‌ به‌ گونه‌ای‌ شده‌ بود که سربازان که‌ می‌بایست‌ به‌ دستور فرمانده‌ خود به‌ سوی‌ کسانی‌ که‌ حکومت‌ نظامی‌ را نادیده‌ می‌گرفتند شلیک‌ کند، عوامل رژیم ‌را هدف‌ قرار داده‌ و کشته‌ بود.

دیگر هیچ‌ کس‌ برای‌ حکومت‌ نظامی، که‌ به‌ تعبیر حضرت‌ امام‌ (ره)، قبلا یک‌ پاسبان‌ با اطاعت‌ از درجه‌ دارش‌ می‌توانست‌ یک‌ بازار را به‌ ستوه‌ آورد، تره‌ خرد نمی‌کرد. حالا دیگر باید گفت که‌ چرا و چگونه‌ انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ پیروزی‌ رسید؛ برای‌ سلطنتی‌که‌ هم و غم‌ و فکر و امیدش‌ به‌ این‌ آبا و اجداد سفاک‌ و خون‌ریزش‌ بود وبا آن‌ همه‌ خونریزی‌ که‌ کرده‌ بود هیچ‌ تأثیری‌ در مردم‌ مشاهده‌ نکرده‌ و از رسیدن‌ به‌ مقصود بازمانده‌ بود، دیگر چه‌ کاری‌ از دستش‌ برمی‌آمد که‌انجام‌ دهد.

تبعید عراق به پاریس 

 دستاورد واقعه‌ ۱۷ شهریور تبعید امام ‌(ره) از عراِق به ‌پاریس‌ بود. شاه‌ بعد از این‌ واقعه‌ دید هر کاری‌ انجام‌ می‌دهد امام‌ (ره) آن‌ را خنثی‌ می‌کند لذا با مشاوره‌ و هم‌دستی‌ دوستان‌ آمریکایی‌اش‌ با دولت ‌عراق تماس‌ گرفتند که‌ امام‌(ره) را از نجف‌ اخراج‌ کند. آن‌ها می‌خواستند امام‌(ره) را از دسترس‌ مردم‌ دور کنند تا ارتباط‌ ایشان‌ با مردم‌ قطع‌ شود. ابتدا بنا بود ایشان‌ را به‌ کویت‌ بفرستند، ولی‌ بعد دیدند که‌ کویت‌ هم‌ باتوجه‌ به‌ ارتباط‌ آن‌ با ایران‌ و وجود شیعیان، عراق کوچکی‌ خواهد بود. باوجودی‌ که‌ ویزای‌ کویت‌ را هم‌ به‌ ایشان‌ داده‌ بودند از مرز برگرداندند. بالاخره‌ امام‌ (ره) ۱۳ مهر ۵۷ از عراق به‌ سوی‌ پاریس‌ پرواز کردند. این پرواز خود زمینه هدایت  مردم از پاریس را فراهم کرد تا بعد از روزهایی پیروزی انقلاب اسلامی ایران در دهه مبارک فجر و یوم الله ۲۲ بهمن به نتیجه رسید.  

کتاب «عبور از شط شب»  و خاطراتی از ۱۷ شهریور 

علی‌محمد بشارتی از چهره‌های سیاسی جمهوری اسلامی ایران و وزیر کشور در دولت دوم مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی با بازگو نمودن خاطرات خود در کتاب «عبور از شط شب»  از واقعه ۱۷ شهریور می‌گوید:‌ روز ۱۷ شهریور فوج‌ عظیمی‌ از مردم، که‌ بسیاری‌ از آن‌ها، نسبت‌ به‌ اعلام‌ حکومت‌ نظامی‌ بی‌اطلاع‌ بودند، در تهران‌ به‌خیابان‌ها ریختند. در این‌ تظاهرات‌ در میدان ژاله شهدای امروزی یک‌ مرتبه‌ تیراندازی‌ از سوی عوامل رژیم شروع‌ شد و مردم‌ را به‌ رگباربستند؛ همه‌ متفرق شدند.

در این‌ راهپیمایی‌ جمع‌زیادی‌ از خانم‌ها شرکت‌ داشتند و در آن‌ وضعیت‌ بعضا با سر و پای‌ برهنه‌ به‌ این‌ طرف‌ و آن‌ طرف‌ می‌دویدند. بعضی‌ها بچه‌هایشان‌ را هم‌ آورده‌ بودند و شرایط‌ بسیار ناگواری‌ بود. بچه‌ها افتاده‌ بودند، جوان‌ها در خون ‌آغشته‌ بودند و کفش‌ها و چادرهای‌ زیادی‌ در خیابان‌ بود. در حاشیه  میدان فوزیه (امام حسین) ابتدای خیابان دماوند چند صد نفری‌ جمع‌ شده، شعار می‌دادند و می‌گفتند: کشتند ای‌ برادرها، هم‌وطنانتان‌ را کشتند.  
جمعیت‌ به‌ طرف‌میدان‌ امام‌ حسین‌ (ع) راه‌ افتاد که‌ در آن‌جا نیز خودروهای‌ نظامی‌ آمدند و مردم‌ را متفرق کردند. دیگر از آغاز درگیری ‌مدتی‌ گذشته‌ بود و مردم می‌خواستند ببینند چه‌ اتفاقی‌ افتاده‌ است. در نزدیک‌ میدان‌ امام حسین نظامیان‌ کلاه‌ خود گذاشته، مسلح‌ و مجهز شده بودند فرمانده آنان به‌ یکی‌ از سربازها دستور شلیک‌ داد و او نیز برای‌ این‌که‌ مردم رابترساند پشت‌ سر هم‌ سه‌ تیر هوایی‌ شلیک‌ کرد.  
وضعیت‌ جنگ‌ و گریز هم‌چنان‌ ادامه‌ داشت. یک‌ بخش‌ از مردم‌ هم‌ که‌ در تظاهرات‌ شرکت ‌نداشتند آمده‌ بودند ببینند که‌ چه‌ خبر شده‌ است. نظامیان‌ مصمم‌ بودند که‌ از به‌وجود آمدن‌ هرگونه‌ تجمعی‌ جلوگیری‌ کنند، ولی‌ مردم‌ به‌طور متفرِقه رفت‌ و آمد می‌کردند. این‌ وضعیت‌ ادامه‌ داشت.

 ۱۷ شهریور به‌ پایان‌ آمد و از آن‌ به‌ بعد، مردم‌ به‌ بهانه‌ تشییع‌ جنازه‌ شهدا در بهشت‌ زهرا (س) گردهم‌ می‌آمدند. آن‌جا دیگر حکومت‌ نظامی‌ نبود. آتش‌ روشن‌ می‌کردند و دور آن‌ جمع‌ می‌شدند، یا یکی‌ پیت‌ نفت‌ زیر پایش‌ می‌گذاشت‌ و در بالای‌آن‌ برای‌ افراد صحبت‌ می‌کرد.