تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۷

به نظر می‌رسد که به علت وجود چند قرینه، نتایج مجمع عمومی برای هیأت ایرانی از طرف مقابل خود بهتر بوده است؛ یکی به علت حضور فعال‌تر هیأت ایرانی و دیگری به علت رفتار انفعالی و نیز اتهام‌زنی‌های بی‌دلیل امریکایی‌ها و بالاخره به دلیل مسائل جانبی که برای ترامپ به وجود آمد از جمله کلید خوردن استیضاح او که می‌توان گفت در مجموع هیأت ایرانی را در موقعیت برتری نسبت به طرف امریکایی قرار داد.

سفر هیأت ایرانی به مجمع عمومی سازمان ملل از چند جهت قابل توجه است. پیش از هر چیز معتقدم که برخی از حاشیه‌های آن نیز برخلاف تصور مفید بود. برای نمونه دیدار روحانی با نخست وزیر بریتانیا و آن خنده شدید از نظر من نه تنها بد نبود که مثبت هم بود. زیرا این عکس می‌تواند معنای در موضع اعتماد به نفس بودن را نیز به ذهن بیننده متبادر کند.

البته برحسب ذهنیت‌های فردی ممکن است برداشت‌ها متفاوت باشد، ولی گمان نمی‌کنم که چنین تصویری در ذهن عموم و متوسط بینندگان آن برداشتی منفی باشد. اتفاقاً این تصویر به نوعی سایر فعالیت‌های هیأت ایرانی را نیز تفسیر و تعبیر می‌کند که گویی آنان از نتایج و روند مجمع عمومی رضایت خاطر دارند.
اولین نکته مورد توجه، سیاست دفاعی و انفعالی ایالات متحده بود که در قالب محدودیت ویزا و نیز رفت و آمد هیأت ایرانی نمود یافت. بازتاب چنین رفتاری از طرف ایالات متحده طبعاً نمی‌تواند به نفع آنان باشد. این رفتار فقط مُعرّف یک چیز است. ترس از حضور هیأت ایرانی و اثرگذاری بر فضای مجمع عمومی.
نکته دوم که مهم‌تر است، وجود طرح و ایده‌ای از طرف ایران برای حل مناقشه موجود در منطقه بویژه درباره برجام است. واقعیت این است که ایالات متحده و ترامپ از برجام خارج شدند، بدون اینکه هیچ توجیه منطقی بیاورند. آنها معتقدند که چون قدرت دارند، دیگران باید مطیع اوامر آنان باشند. خروج آنان از برجام آن قدر غیرمنطقی بود که جز اسرائیل و عربستان هیچ کشور دیگری حاضر به همراهی با آن نشد، سهل است که نسبت به این خروج نیز معترض هم بودند و هستند.

با این حال انتظار می‌رفت که ترامپ و دولت ایالات متحده ایده روشنی در این باره ارائه کند. ولی ترامپ هیچ ایده‌ای نداشت و لذا معلوم نبود که پس چرا درخواست مذاکره می‌کند. مذاکره حول مسأله‌ای که اصلاً معلوم نبود؟ گاه می‌گفتند که مسأله فقط دسترسی به بمب اتم است، گاه مسائل منطقه‌ای و گاه تروریسم و این جور چیزها را طرح می‌کردند. از همه بدتر اینکه پیش از آغاز مجمع، ترامپ اعلام کرد که منتظر شنیدن ایده‌ها و طرح‌های ایران است!! در حالی که او باید طرح خود را ارائه می‌کرد. در هر حال ایران پیشدستی کرد و طرح روشن خود را ارائه داد. طرحی که متضمن حفظ برجام و اصلاحات جزئی در جزئیات آن با ارائه امتیازات مناسب از جانب طرف مقابل بود. متأسفانه ترامپ حتی پاسخی به این طرحی که شنیده بود، نداد. چرا؟ به این علت که طرحی منطقی بود و باید پذیرفته می‌شد. ولی او کماکان اقدامات خود را تشدید کرد.
نکته سوم شاید قدری نیازمند اطلاعات بیشتر باشد، ولی به نظر می‌رسد که به علت وجود چند قرینه، نتایج مجمع عمومی برای هیأت ایرانی از طرف مقابل خود بهتر بوده است. یکی به علت حضور فعال‌تر هیأت ایرانی و دیگری به علت رفتار انفعالی و نیز اتهام‌زنی‌های بی‌دلیل امریکایی‌ها و بالاخره به دلیل مسائل جانبی که برای ترامپ به وجود آمد از جمله کلید خوردن استیضاح او که می‌توان گفت در مجموع هیأت ایرانی را در موقعیت برتری نسبت به طرف امریکایی قرار داد.
نکته چهارم و پایانی نیز مربوط به اثرات چنین حضوری است. هرگونه حضور دیپلماتیکی در این‌گونه مجامع و به نسبت فعالیتی که انجام می‌دهند و متناسب با میزان اعتبار و دقت مواضع آنان؛ در اصلاح و تغییر سیاست طرف‌های دیگر مؤثر است.
از این رو این دیدار می‌تواند به کاهش تنش ها در منطقه کمک کند. هرچند فتیله تنش چنان در حال زبانه کشیدن است که معلوم نیست با این حد از گفت وگوها بتوان جلوی بحرانی‌تر شدن اوضاع را گرفت. در نتیجه نیازمند ابتکارات جهانی بیشتری هستیم تا منطقه وارد مرحله درگیری و جنگ نشود.

*تحلیلگر سیاسی
 

منبع: روزنامه ایران