مسیر تحریم شکنی روحانی

تهران- ایرنا- حضور حسن روحانی در جمع سران سازمان ملل در شرایطی رقم خورد که بدعهدی‌های مستمر دولت امریکا برجام را در مظان آسیب قرار داده است اما روحانی در چنین شرایطی تلاش کرد با حضور فعال در صحنه سیاسی نیویورک و با موضع دقیق و بموقع بر روند حوادث تأثیرات بیشتری بگذارد و با کم کردن خسارات، آورده خویش را با بازی درست در زمین تأمین منافع ملی افزایش دهد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجسته ترین گزارش های روزنامه های مختلف با عناوینی چون «مسیر تحریم شکنی روحانی، آشفتگی، از کِشت تا قیمت، امضاهای طلایی از کجا می آید، اروپا در اکثر موارد با آمریکا همراهی می کند، اطمینان را به فضای تولید بازگردانیم، رنج مضاعف، فرمانده تجارت کیست؟، آشفتگی دو هم پیمان و اسطوره ها از ما انتقام می گیرند» پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیده ای از این مطالب می پردازیم:

مسیر تحریم شکنی روحانی

روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «مسیر تحریم شکنی روحانی» آورد: هفتمین سفر رئیس جمهوری ایران به نیویورک با تحولات بین‌المللی پیچیده‌ای چون بن‌بست در اجرای توافق هسته‌ای و مخاطرات امنیتی جدی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس همزمان بود. تحولاتی که میدانی را برای عرض اندام بازیگرانی فراهم کرده که می‌کوشند با به بن بست کشاندن پیمان‌های صلحی چون برجام کشورهای بزرگ را در صحنه سیاست و امنیت جهانی به ضرر ایران  به صف کنند. این بار حضور حسن روحانی در جمع سران سازمان ملل در شرایطی رقم خورد که بدعهدی‌های مستمر دولت امریکا برجام را در مظان آسیب قرارداده است و دونالد ترامپ را در بحبوحه رسوایی انتخاباتی که شاید پای او را به جلسه استیضاح نیز باز کند، برای گرفتن امتیازی از تهران تحت تأثیر فشار فزاینده تحریم‌ها امیدوارتر سازد. از سوی دیگر ریاض تلاش می‌کرد از بهانه حمله پهپادی به تأسیسات نفتی آرامکو برای تشدید تقابل با ایران بهره گیرد. بنابراین قابل انتظار بود که تنگناهای سعودی آنان را وادار کند برای گریز از فشارهای جهانی و داخلی به ترفند نخ نمای «ایران‌هراسی» پناه ببرند.روحانی در چنین شرایطی تلاش کرد به رغم کارشکنی‌های کشور میزبان جهت صدور ویزا برای هیأت ایرانی، با حضور فعال در صحنه سیاسی نیویورک و با موضع دقیق و بموقع بر روند حوادث تأثیرات بیشتری بگذارد و با کم کردن خسارات، آورده خویش را با بازی درست در زمین تأمین منافع ملی افزایش دهد. به تجربه ثابت شده که برای رسیدن به میزان حداکثری از منافع ملی در عرصه جهانی، به وجود آوردن تناسب منطقی میان سهم قدرت سخت و قدرت نرم حائز اهمیت ویژه‌ای است و موضعگیری‌های صرفاً شعارگونه کمکی به کسب منافع ملی نمی کند.

آشفتگی، از کِشت تا قیمت

روزنامه «ابتکار» در گزارشی با درج عنوان «آشفتگی، از کِشت تا قیمت» نوشت: عدم مدیریت الگوی کشت موضوع همیشگی در حوزه کشاورزی بوده و صحبت امروز و دیروز نیست؛ مسئله‌ای که باعث می‌شود محصولی در یک سال به شدت افزایش قیمت را تجربه کند و سال بعد همان محصول ارزانی را پشت سر بگذارد. این در حالی است که در سال بعد محصولی دیگر طعمه گرانی‌ها می‌شود. مسئله‌ای آشنا که این ‌روزها مصرف‌کنندگان را با چالش‌های بی‌شماری روبه‌رو کرده است. اگر بخواهیم مثال روشنی دراین‌باره بزنیم می‌توانیم به بازی قیمت‌ها درخصوص محصولاتی همچون پیاز، سیب‌زمینی و گوجه اشاره کنیم. اما دلیل مشکلات موجود در بحث قیمت محصولات کشاورزی چیست؟ پرسشی‌ است که مسئولان و صاحب‌نظران پاسخ‌های متفاوتی را برای آن مطرح می‌کنند. عده‌ای معتقدند که کشاورزان ما بر اساس الگوی ذهنی غلط محصول گران و کمیاب سال گذشته را کشت می‌کنند و همین مسئله باعث به هم خوردن وضعیت بازار می‌شود و گرانی محصولی دیگر را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر برخی بر این باورند که بیشتر از همه عواملی که ممکن است در تغییر قیمت یک محصول اثرگذار باشد، جو روانی حاکم بر بازار و آزاد شدن ناگهانی صادرات است. اما در مقابل هستند افرادی که عواملی همچون سیل را بی‌تاثیر در گرانی مقطعی برخی از محصولات کشاورزی نمی‌دانند. البته که برای مشکلات موجود در این زمینه نیز راه‌حل‌هایی همانند جلوگیری از صادرات را در نظر می‌گیرند اما اینکه تا چه میزان این راه‌حل‌ها پاسخگوی مشکلات باشد سوالی است تنها صاحب‌نظران می‌توانند پاسخ آن را بدهند. این درحالی است که عده‌ای از فعالان در بخش کشاورزی بر این باورند که داشتن یک الگوی کشت مناسب می‌تواند مشکلات را به حداقل برساند و از این طریق می‌توان بازار محصولات را به سمت‌وسوی آرامش هدایت کرد.

امضاهای طلایی از کجا می آید
روزنامه «شرق» در مطلبی با عنوان «امضاهای طلایی از کجا می آید» در گفت و گو با حسین مرعشی می نویسد: بخشی از ریشه فساد در عدم تعادل‌های اقتصادی است؛ وقتی اقتصادی از تعادل خارج می‌شود زمینه‌های رانت به‌وجود می‌آید و امضاها طلایی می‌شود، این زمینه اصلی فساد است. یک زمینه فرعی هم وجود دارد که مربوط می‌شود به زمانی که دخل و خرج افراد با هم نمی‌خواند یعنی هزینه‌های زندگی افزایش پیدا می‌کند اما درآمدها به تناسب آن افزایش نمی‌یابد و این زمینه‌ساز فساد می‌شود. در یک جامعه که بازارهای آن متعادل‌ باشد، عرضه و تقاضا در آن به تعادل رسیده باشد، قیمت‌ها به گونه‌ای باشد که افزونه ایجاد نکند و دخل و خرج زندگی مدیران و کارکنان متعادل باشد، فساد به‌ندرت اتفاق می‌افتد. برخی کشورهای پیشرفته‌ای که آمار می‌دهند پاک‌ترین جامعه را دارند هنر نکرده‌اند بلکه سال‌ها زحمت کشیده‌اند تا اقتصادشان را به تعادل برسانند، حالا هم زندگی‌های متعادلی دارند و حقوقشان کفایت زندگی‌شان را می‌کند، علاوه بر آن می‌توانند با آن حقوق پس‌انداز هم بکنند پس طبیعی است که در آن کشورها فساد کم بوده یا ریشه‌کن شده باشد. اما در جامعه‌ای که هیچ‌چیز آن سر جای خودش نیست، قطعا فساد تشدید می‌شود.

اروپا در اکثر موارد با آمریکا همراهی می کند

روزنامه «آرمان ملی» در مطلبی با عنوان «اروپا در اکثر موارد با آمریکا همراهی می کند» در گفت و گو با امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا آورد: من موافق نیستم که صرفا در نیویورک اروپایی‌ها مواضعی علیه ایران اتخاذ کرده‌اند. پیش از آن نیز به خصوص در مسائل موشکی و منطقه‌ای همین نوع مواضع از سوی اروپا دنبال می‌شد، اما خب با صراحت اعلام نمی‌کردند. دست کم می‌توان گفت از زمانی که ایالات متحده از برجام خارج شد، اروپا از اتهام زنی آشکار علیه ایران پرهیز داشت. پیش از خروج ایالات متحده از برجام بارها گفته شده بود که جمهوری اسلامی باید فعالیت‌های موشکی خود را کنار بگذارد و مذاکرات موشکی و منطقه‌ای را با ۱+۵ آغاز کند. امروز نیز موضع آنها همان است و تفاوتی با قبل ندارد. در خصوص مباحث غیربرجامی، مواضع اروپا تغییر نکرده است. ایران و اروپا تصمیم داشتند، صرفا در حوزه برجام توافقی داشته باشند و آن را پیش ببرند که البته آن اتفاق هم نیفتاد. بنابراین می‌توان گفت بیانیه‌ای که از سوی سه کشور اروپایی صادر شد و همراستایی آنها با آمریکا علیه برنامه موشکی ایران و اتهام‌زنی در مساله آرامکو چندان دور از انتظار به‌نظر نمی‌رسید. از همین رو باید میان موضوع هسته‌ای که هنوز میان اروپا و آمریکا محل اختلاف است و موضوعات موشکی و منطقه‌ای که غرب موضعی واحد در خصوص آن دارد. این اشتراک مواضع از گذشته بوده، امروز وجود دارد و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.

اطمینان را به فضای تولید بازگردانیم

روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «اطمینان را به فضای تولید بازگردانیم» در گفت و گو با خسرو فروغان گران‌سایه عضو اتاق بازرگانی ایران نوشت: یکی از اساسی‌ترین مشکلاتی که اقتصاد ایران در سال‌های گذشته با آن رو به رو بوده همین پیش‌بینی‌ناپذیری است. تولید جدید به سرمایه‌گذاری جدید نیاز دارد و یک سرمایه‌گذار این سوال را از خود می‌پرسد که در صورت ورود به تولید جدید، چه اتفاقی برای سرمایه‌اش می‌افتد؟ ‌ اگر شرایط ثبات داشته باشد، فرد بر همان اساس برنامه‌ریزی کرده و پیش می‌رود، اما اگر ببیند که هفتگی و ماهانه همه‌چیز تغییر می‌کند، آنگاه از ریسک کردن دوری خواهد کرد. کاهش قیمت‌ها تحت تاثیر کاهش قیمت دلار نیز از همین تحلیل تبعیت می‌کند. اگر برای چند ماه قیمت دلار پایین بماند، تولیدکننده قیمت فروش کالاهای خود را نیز در یک منحنی با ثبات پیش می‌برد. اما اگر عدم پایداری و نااطمینانی از بازارها و قیمت‌ها وجود داشته نباشد، همه دست نگه می‌دارند. زیرا تولیدکننده بیم آن دارد که کالا را با قیمت پایین به فروش برساند اما برای خرید مواد اولیه بعدی قیمت‌ها دوباره بالا بروند.

رنج مضاعف

روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «رنج مضاعف» می نویسد: براساس قانون در جامعه ما معلولان باید از فرصت‌های برابر آموزشی مانند سایر افراد جامعه برخوردار باشند. کنوانسیون بین‌المللی حقوق معلولان که ایران نیز از سال ۱۳۸۷ عضویت آن را پذیرفته است نیز می‌گوید دسترسی به آموزش فراگیر در نزدیک‌ترین محل به زندگی فرد در کنار سایرین حق افراد معلول است و دولت‌های عضو موظف به رعایت این اصل هستند. ماده هفتم این کنوانسیون از دولت‌ها خواسته است برای کودکانی که معلولیت دارند شرایطی برابر با سایر کودکان فراهم کند. ماده ۲۴ این کنوانسیون نیز حق آموزش برای افراد دارای معلولیت، فارغ از هر تبعیض و مبتنی بر فرصت‌های برابر را مورد تاکید قرار داده است اما شواهد حاکی است نه الزامات قانونی داخل کشور و نه تعهدهای بین‌المللی هیچ کدام نتوانسته است ارمغانی برای معلولان علاقه‌مند به تحصیل و فراگیری دانش و آموزش به همراه آورد. سرباز زدن برخی از مهدکودک‌ها برای ثبت نام کودکان معلول که می‌توان آن را -متوقف کردن کودکان در گام اول آموزش دانست-شاهدی بر این ادعاست.

چند روز پیش علی‌همت محمودنژاد، رئیس انجمن دفاع از حقوق معلولان ایران، از سنگ‌اندازی برخی از مهدکودک‌ها برای ثبت نام کودکان معلول خبر داد. او به تسنیم گفت: «حضور کودکان دارای معلولیت در مهدهای کودک، در حد حرف باقی مانده و کودکستان‌های خصوصی که مجوز سازمان بهزیستی را هم دارند، از پذیرش بچه‌های دارای معلولیت به بهانه تاثیر بر روحیه سایرین خودداری می‌کنند و همین موضوع تجربیات اجتماعی و استقلال کودک معلول را به مخاطره می‌اندازد.» در حالی که برخی از مهدکودک‌ها به گفته محمودنژاد از پذیرش کودکان معلول خودداری می‌کنند که کودک معلول ممکن است نیازمند نوع رفتار ویژه در تمام دوران رشد خود باشد، اما به گفته کارشناسان و به حکم مسئولیت‌های اخلاقی باید با آنان درست مثل سایر کودکان رفتار شود. باید فرصت یادگیری کنش و واکنش با سایر کودکان از سن پایین به او داده شود تا بتوانند در آینده نقش خود را در جامعه به درستی ایفا کنند.

فرمانده تجارت کیست؟

روزنامه «دنیای اقتصاد» در مطلبی با عنوان «فرمانده تجارت کیست؟» در گفت و گو با حمید زادبوم رئیس‌کل سازمان توسعه تجارت و معاون وزیر صمت آورد: دخالت‌ها در حوزه مقررات گذاری از وزارت صمت و دفتر مقررات نیست، بعضی از دستگاه‌ها خارج از وزارت صمت و بخش‌هایی از دیگر وزارتخانه‌ها به این عرصه ورود می‌کنند. اگر همه‌ دستگاه‌های مربوطه کمک کنند و ما بتوانیم از اختیارات مان به‌طور کامل استفاده کنیم، مطمئنا نتایج مطلوبی به‌دست می‌آید. در این راستا وزیر صمت و قائم‌مقام وزیر در امور بازرگانی بر این امر تاکید کرده‌اند که کلیه واحدهایی که مربوط به تجارت خارجی می‌شوند، باید از یک وحدت فرماندهی برخوردار باشند. البته در این مسیر هماهنگی ما با دیگر واحدهای مربوط به صادرات و واردات مانند صندوق ضمانت صادرات، بانک توسعه صادرات، شرکت سهامی نمایشگاه‌های بین‌المللی و... حائز اهمیت است.

آشفتگی دو هم پیمان
روزنامه «جهان صنعت» در گزارشی با عنوان «آشفتگی دو هم پیمان» نوشت: ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا و بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا یک هفته پر مخاطره را که می‌تواند پایانی بر حیات سیاسی آنها باشد و آنها را از قدرت کنار بزند، پشت‌سر گذاشتند. آغاز فرمان استیضاح ترامپ در آمریکا رسما کلید خورد و نخستین گام برگزیتی جانسون در بریتانیا با شکست مواجه شد و دیوان عالی بریتانیا فرمان تعلیق پارلمان غیرقانونی اعلام کرد. ترامپ و جانسون در بد مخمصه‌ای گرفتار شده‌اند، هر دو روزهای بدی را در نشست مجمع عمومی سازمان ملل پشت‌سر گذاشتند. دو رییس دولت نژادپرست و راست‌گرا در جهان، با بحران‌های سیاسی بزرگی مواجه هستند که می‌تواند آنها را از قدرت کنار بزند؛ ترامپ که در مقابل تحقیقاتی در مورد قانون‌شکنی او در جریان رقابت با جو بایدن و همکاری با رییس‌جمهور اوکراین قرار گرفته است و بوریس جانسون، نخست‌وزیر بریتانیا که با نقض قانون اساسی، تلاش کرد بدون هیچ توافقی، این کشور را از اتحادیه اروپا خارج کند. هر دوی این مردان که اصلا لیاقت نقش‌شان را ندارند، تنها از این جهت که برگزیت به قوانین سیاسی عادی پایان داد، حال در این جایگاه قرار گرفته‌اند. این هفته پر ماجرا آشکارتر از هر زمانی نشان داد تا زمانی که رابطه بریتانیا با اتحادیه اروپا حل‌وفصل نشود، سیاست‌های گسترده‌تر آن به شکل خطرناکی ناکارآمد خواهد بود.

اسطوره ها از ما انتقام می گیرند

روزنامه «توسعه ایرانی» در مطلبی با عنوان «اسطوره ها از ما انتقام می گیرند» در گفت و گو با بهمن نامور مطلق استاد دانشگاه می نویسد: هیچ کسی نمی‌داند که چه کسی برای نخستین بار داستان رستم و سهراب را نقل کرد؛ هیچ کسی نمی‌تواند بگوید که داستان کیخسرو را چه کسی برای نخستین بار مطرح کرده است و اگر بتوان چنین چیزی را گفت و مشخص کرد، آن روایت، دیگر اسطوره نیست. زیرا بر اساس تعریف اسطوره که تاحدود زیادی یونگی است، هیچ کسی در هیچ زمانی نمی‌تواند بگوید این یا آن اسطوره را من ساخته‌ام. وقتی گوته نیز از فاوست حرف می‌زند، از قول دیگران می‌گوید، زیرا گوته یک اسطوره‌نگار است، نه یک اسطوره ساز. این دو با یکدیگر فرق می‌کنند.

فقط ملت‌ها هستند که می‌توانند اسطوره‌سازی کنند. شاعران اسطوره‌نگاری می‌کنند و بنابراین می‌توانند در انتشار اسطوره‌ها نقش داشته باشند و به اسطوره‌ها کمک کنند، اما اسطوره‌سازی کار ملت‌هاست. حالا ما تصور کردیم که به‌راحتی می‌توان جای اسطوره‌ها را با یکدیگر عوض کرد، اما اسطوره‌ها از ما انتقام گرفتند. ما با نفی اسطوره‌ها در واقع هویت خودمان را از دست دادیم، انسجام خودمان را از دست دادیم، نه فقط ما در ایران چنین کاری کردیم، بلکه این وضعیتی است که تقریبا اغلب انسان‌ها و جوامع معاصر گرفتار آن شده‌اند. حالا یک سری کشورها شبه اسطوره‌سازی خوبی دارند، مثل آمریکا که نه اسطوره، بلکه دستگاه شبه اسطوره‌سازی مانند هالیوود دارد و حتی جوایزی که به موزیسین‌ها تعلق می‌گیرد، به اندازه هالیوود مؤثر هستند و شبه اسطوره‌سازی می‌کنند و تاحدودی به این روش خلأ اسطوره‌ها را برطرف می‌کنند.


 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha