خشم واکنشی مرتبط با تنش و خصومت است که با قرار گرفتن در موقعیتهای گوناگونی از ناکامیهای واقعی یا خیالی، آسیبها، تحقیرها، تهدیدها یا بیعدالتیها برانگیخته میشود که ممکن است به پاسخهای غیرارادی مانند افزایش فشار خون، ضربان قلب، تعریق و افزایش قند خون منجر شود.
واکنشهای رفتاری میتواند طیفی از اجتناب از منشأ خشم تا خشونت کلامی یا رفتاری را در برگیرد به همین دلیل، این مسئله توجه متخصصان به ویژه دندانپزشکان و روانشناسان را به خود جلب کرده است.
هدف از مدیریت خشم، کاهش احساسهای عاطفی و تحریکهای فیزیولوژیکی است که خشم آنها را ایجاد میکند. روانپزشکان و روانشناسان در مطالعات خود به این نکته دست یافتند که برخی از انواع تفکر منفی به نام تحریف شناختی (به عنوان مثال بزرگ نمایی مشکلات به شکلی فراتر از واقعیتهای موجود، یا "ذهن خوانی" افکار و احساسات بدون دلیل یا مدرک) در مشکلات خشم نقش دارد و درمان شناختی-رفتاری (CBT) در کنترل هیجانات و عواطف و دستیابی به راه حلی مناسب برای چالشهای زندگی بسیار مؤثر بوده است.
برنامه آموزش مدیریت خشم، یک مداخله روانی-تربیتی است که طبق رویکرد شناختی-رفتاری اجرا میشود، در بازسازی شناختی،فرد خرده مهارتهای رفتاری کنترل خشم و شیوه متفاوتی از تفکر و تفسیر موقعیت را فرا گرفته تا بتوانند به هنگام مواجه شدن با موقعیتهای خشم برانگیز به نحو مناسب عمل کنند.
آموزش کنترل خشم از چندین جهت زمینه ساز ارتقای تاب آوری است. از یک سو موجب افزایش سرمایههای روانشناختی فرد میشود و از سوی دیگری با تاثیر بر روابط اجتماعی، میزان و کیفیت منابع در دسترس بیماران را افزایش می دهد، و همان طور که پیشتر مطرح شد هر دو عامل در تاب آور کردن فرد در برابر شرایط دشوار و خطر ساز اهمیت بالایی دارند . در شرایط دشوارتر و مشکل ساز تر اضافه کردن دارو به رواندرمانی در کنترل بهتر شرایط کمک کننده است.
دانشیار روانپزشکی