در گزیده ای از گزارش روزنامه همدلی، آمده است: کلید واژه «اصلاح اصلاحات» چند وقتی هست که از زبان چهرههای مختلف جریان اصلاحطلبی شنیده میشود، اما این تغییر در چه صورت امکانپذیر است؟ بسیاری از تئوریسینهای جریان اصلاحطلبی معتقدند که اصلاحات اگر بخواهد نقش تاریخی خود را در جامعه ایفا کند، چارهای جز بازتعریف خود، تغییر گفتمان و بازتعریف اصلاحطلبان ندارد. این تغییر، ضرورتی انکارناپذیر برای تطبیق با شرایط کنونی جامعه و تداوم کارآمدی است.
«مشکل اصلاحطلبان نداشتن یک گفتمان جدید و ناظر به اصلیترین مشکلات کشور است که عدالتخواهی و فسادستیزی بخشی از آن است. مشکل اصلاحطلبان به گمان من این است که گفتمان آنها به اندازه کافی منسجم، رادیکال، صریح و شفاف نیست. گفتمانی که پیش از این وجود داشت با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر نیاز به بازسازی دارد.» این روایت محسن آرمین از وضعیت کنونی جریان اصلاحات است. در کنار این بسیاری معتقدند که اصلاحات مانند سابق در میان افکار عمومی و مردم جایگاه ندارد و علت آن را هم عملکرد نامناسب منتخبان میدانند.
ارزیابی عملکرد و پذیرش خطاها و اشتباهات
شاید بهترین تحلیل از وضعیت کنونی را بتوان در صحبتهای محسن آرمین جستوجو کرد. آرمین در گفتوگویی با ایرنا توضیح داده است که اصلاحطلبان باید به ارزیابی عملکرد خود بنشینند و خطاها و اشتباهات خود را صادقانه بپذیرند. عناصر فرصتطلب و آلوده و جاهطلب را از خود دور کنند. رودربایستی را کنار بگذارند. فرمان هدایت جریان اصلاحات را به دست افرادی ندهند که قادر به نمایندگی مطالبات اصلاحطلبانه نیستند.
این فعال سیاسی معتقد است: «متاسفانه هرگز نتوانستم با شعار جوانگرایی که چند سالی است مطرح شده، کنار بیایم. نه از این حیث که با جوانگرایی مخالفم، بر عکس معتقدم شرط حیات و پویایی یک جریان دمیدن خون جدید در رگهای آن است.» او اما به این خرده میگیرد و میگوید: «البته اصلاحطلبان همچنان از این حیث قابل انتقادند. آنان به رغم تمام محدودیتهای فعالیت سازمانی و تشکیلاتی میباید نیروهای بیشتر را تربیت میکردند و به نیروهای جوان بیشتری میدان رشد میدادند.» البته او توضیح داده است: «مشکل اصلاحطلبان نداشتن یک گفتمان جدید و ناظر به اصلیترین مشکلات کشور است که عدالتخواهی و فسادستیزی بخشی از آن است. مشکل اصلاحطلبان به گمان من این است که گفتمان آنها به اندازه کافی منسجم، رادیکال، صریح و شفاف نیست. گفتمانی که پیش از این وجود داشت با توجه به تحولات سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر نیاز به بازسازی دارد.» تحلیلی که میتوان از این صحبتهای آرمین داشت، این است که اصلاحطلبان نیاز به انقلاب در اصلاحات و تغییر اساسی در خود دارند.
اصلاحطلبان به استراحت نیاز دارند
درباره این وضعیت در اصلاحطلبان محمدرضا تاجیک، تئوریسین و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب هم اخیرا به خبرآنلاین گفته بود: «تحلیلم این است که اصلاحطلبان به یک دوران دور از خانه قدرت احتیاج دارند، یعنی این فضا مجال دیدن، محاسبه نفس و نقد خود را از آنها گرفته و احتیاج دارند که یک مدتی از این فضا خارج باشند و خودشان را ریکاوری کنند تا آن منزلت و شانیت اجتماعی از دست رفته را با آن مقبولیت و مشروعیتی که خدشهدار شده را به شکلی باز بگردانند. این فقط یک ایده است، تردید ندارم که جریان اصلی اصلاحطلبی در انتخابات شرکت خواهد کرد و برای کسب اکثریت و برای پیروزی هم شرکت خواهد کرد.» تاجیک میگوید: «منطق منطقِ قدرت است، بازی بازیِ قدرت است، مناسبات مناسباتِ قدرت است و حتی اخلاق به صورت آپاراتوس استفاده میشود، یا ارزشها به صورت آپاراتوس استفاده میشود، باید از آن فضا یک مقداری فاصله گرفت. این یعنی ریکاوری قدرت، معنایش از دست دادن قدرت نیست.»
مردم از مجریان اصلاحطلب دلخور هستند
در این باره حمیده زرآبادی، از نمایندههای اصلاحطلب مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی همدلی گفته: «سرمایههای اجتماعی در حال حاضر از مجریان تفکر اصلاحات دلخور هستند، نه از تفکر اصلاحات. اینکه مردم از افراد اصلاحطلب دلخور باشند به معنی این نیست که گرایششان را تغییر دهند، این دو مقوله متفاوتی است.»
زرآبادی در این باره افزود: «یک موقع شما از تفکر دلخور هستید یک وقت از مجری تفکر دلخورید. من فکر میکنم سرمایه اجتماعی در حال حاضر از مجریان تفکر اصلاحات دلخور هست که این باید اصلاح شود. چیزی که مطرح میشود درواقع دلخوری از مجریان اصلاحات است که مردم از آنها انتظار داشتند گام های بهتر و موثر تری بردارند.»
این نماینده مجلس درباره اینکه اصلاحطلبان باید به چه سمتی پیش بروند گفت: «من فکر میکنم حل مشکلات اساسی کشور، حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و بحث شفافیت، سه موضوع اصلی است که اگر اصلاحطلبان برای این مشکلات راهکارها و پاسخگویی لازم را داشته باشند، قطعا مخاطبان آنها اقناع میشوند و میتوانند این همراهی را در ادامه راه هم داشته باشند.» عضو کمیسیون صنایع و معادن درباره اینکه آیا اصلاحطلبان نیاز به تغییر رویه دارند، معتقد است: «در اینکه هدف اصلی و ساختار باید حل مشکلات اساسی کشور باشد، هیچ تغییر رویهای نباید انجام شود و ما باید به سمت اصلاح امور پیش برویم.»
از سوی دیگرجریان اصلاحات در سالهای اخیر برای تغییر در این زمینه کارهایی انجام داده است اما به نظر میرسد این اقدامات کارایی لازم را برای رشد و پیشرفت این جناح نداشت. «پارلمان اصلاحات» یا «شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان» یکی از بحثهای داغ این جریان برای تعیین سازوکار انتخاباتی آنهاست. برخی اصلاحطلبان بر این عقیدهاند که در باید بر پاشنه سابق بگردد و به نوعی به ترکیب برنده دست نزد. با این تعریف آنها معتقدند از آنجا که در چند انتخابات اخیر جریان اصلاحات با توسل به سازوکار انتخاباتی شورای عالی توانسته پیروزی را از آن خود کند، برای انتخابات آتی هم همین سازوکار انتخاباتی را باید انتخاب و دنبال کند.
این درحالی است که به نظر میرسد اصلاحطلبان اعتبار و منابع و سرمایههای اجتماعی خود را از دست دادهاند. آرمین در بخشی دیگری از سخنانش گفته است: «وقتی اعتماد جامعه به کارآمدی نظام در حل مشکلات و امید به آینده بهتر کاهش مییابد طبیعتاً اعتماد و امید به همه نیروهایی که معتقد به اصلاحات در چارچوب نظام هستند، کاهش مییابد. به گمان من علت ریزش بدنه اجتماعی اصلاحطلبان را باید در این واقعیت جستوجو کرد.»