تهران- ایرنا- اولگا توکارچوک، نویسنده و روانشناس لهستانی و برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۱۸، معتقد است ادبیات باید اندیشه برانگیزد و اذهان مخاطبان را به تردید در مفاهیم و موضوعاتی ترغیب کند که پیش از آن عادی تلقی می‌کرده‌اند.

اولگا توکارچوک، Olga Tokarczuk نویسنده، روانشناس و کنشگر پنجاه‌و هفت‌ساله لهستانی پنجشنبه قبل (۱۰ اکتبر۲۰۱۹/ ۱۸ مهر۱۳۹۸) به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ انتخاب شد، زیرا آکادمی سوئد که مسئول برنده جایزه نوبل ادبیات است در سال گذشته به دلیل رسوایی های مالی و جنسی فردی را به عنوان برنده انتخاب و معرفی نکرد و امسال برنده سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ را همزمان انتخاب کرد.

وی که پیش از این برنده جایزه من بوکر بین المللی در سال گذشته برای رمان پروازها شده بود، با کسب عنوان برنده جایزه نوبل پانزدهمین زنی است که این عنوان را از ابتدای اعطای آن در سال ۱۹۰۱ و بعد از اعطای ۱۱۰ جایزه نوبل ادبیات کسب کرده است. توکارچوک در سالی برنده جایزه نوبل شد که پیش از آن به دلیل تعویق یک‌ساله آکادمی سوئد برای معرفی برنده جایزه به اندازه کافی هیجان ها در مورد فرد برنده بالا گرفته بود و از طرف دیگر آکادمی اعلام کرده بود از این پس رویکرد متفاوت تری را برای انتخاب برنده ها برگزیده و سعی می کند به نویسنده های غیراروپایی نیز توجه کند. با وجود این اعلام نام پیتر هاندکه، نویسنده هفتادوشش ساله اتریشی به عنوان برنده سال ۲۰۱۹ حرف و بحث های زیادی را به دلیل گرایش های سیاسی او در میان نشریات ادبی موجب شد.

توکارچوک در کتاب هایش فانتزی ها و داستان های پریان، اسطوره ها و تاریخ را با واقعیت در هم می آمیزد. رمان چندپاره وی به نام پروازها توانست هیات انتخاب جایزه نوبل یعنی آکادمی سوئد را تحت تاثیر قرار دهد، این کتاب داستان مردی سربه‌سفر و خانه‌به دوش در روزگار معاصر است که در قالب سفر یا داستان های اسطوره‌شناختی و تعاملات فلسفی نوشته شده است. اولگا توکارچوک که در زمینه سیاسی نیز فعال است به عنوان کنشگر حوزه زنان نیز شناخته می شود. وی طی سال های اخیر هر زمان که تغییرات سیاسی و اجتماعی در لهستان روی داده نقش فعالی ایفا کرده است. این نویسنده همزمان با اعلام برنده جایزه نوبل در سفری برای خواندن کتاب جدیدش به نام دست‌نوشته های یعقوب/Jacob's Scriptures در آلمان در حال سفر بوده و با وب سایت شبکه دویچه‌وله مصاحبه کرده است.

وی در پاسخ به سوالی در مورد دریافت جایزه نوبل ادبیات گفت: به سختی می توانم بپذیرم، هنوز نمی توانم نامم را با این عنوان جدید هضم کنم.

توکارچوک در مورد کتاب هایش گفت: کتاب های من سیاسی نیستند و من درخواست های سیاسی ندارم. کتاب های من زندگی را توصیف می کنند، اما وقتی به زندگی بشری می نگریم؛ سیاست در همه ابعاد آن ریشه دوانده است.

کتاب استخوان‌ های مردگان را شخم بزن (۲۰۱۸) در واقع داستان وادادگی زنی سالمند است که نمی تواند کشتن حیوانات را تحمل کند و به طرزی ناگهانی در روند جدید رویدادها در لهستان، کتاب به شدت سیاسی تلقی می شود. من چنین قصدی نداشتم و نمی خواستم کتاب سیاسی باشد. کتاب می نویسم تا ذهن خوانندگان را باز کنم، تا چشم‌اندازهای جدید را در برابر آنها بگشایم، تا به آنها بفهمانم آنچه بسیار واضح می پندارند خیلی واضح نیست، اینکه می توان یک موقعیت کم‌اهمیت را از زاویه دید متفاوتی دید و ناگهان معانی دیگری را در سطوح جدیدی برای آن کشف کرد.

ادبیات برای همین خلق شده است؛ بنابراین می توانیم احساسات و دریافت های‌مان را گسترش دهیم، توانایی تعبیر زندگی و اتفاقات روزمره را کسب کنیم. برای نمونه اگر تصور کنیم قهرمان استخوان‌های مردگان را شخم بزن که برای نجات جان حیوانات قتل می کند، گناهی مرتکب می شود شاید اصلا گناهکار نباشد. در حالیکه بعضی خواننده ها گناه وی را به عنوان یک مشکل و اشتباه می بینند. این شیوه داستان‌گویی من است که در ذهن خواننده تردید ایجاد کنم؛ ادبیات برای همین به وجود آمده است: برانگیختن و ایجاد تردید در ذهن مخاطب؛ در نتیجه گفت‌و گو در مورد موضوعاتی که واضح نیستند. ادبیات برای واداشتن مخاطب به اندیشیدن خلق شده است.

وی با پذیرش اینکه کتاب هایش برای همه نوع سلیقه ای مناسب نیست گفت: خواندن و لذت بردن از این آثار بستگی به سلیقه ادبی، عادت های خاص و روحیه هر فرد بستگی دارد و قطعا از همه نمی خواهم آثار مرا بخوانند.

برداشت توکارچوک از دنیای امروز: دنیا به دو بخش تقسیم شده است؛ عده ای فکر می کنند بهترین کار قدم گذاشتن در گام های گذشته و احیای ارزش های قدیمی به نام سنت است، عده ای دیگر معتقدند، نه این کافی نیست، باید دنیای متفاوتی بسازیم. نظم پیشین جهانی سیاره زمین را ویران کرد، تبعیض را برای ما به ارمغان آورد و ظلم های فراوانی را شاهد بود و اکنون ما به دنبال پاسخی برای این مشکلات هستیم.

اما اینها سوالات یک نویسنده نیستند، بهتر است پاپ یا فلاسفه به این سوالات پاسخ دهند. من داستان می گویم و سعی می کنم این کار را به شکل صادقانه ای انجام دهم تا مردم به آن علاقه نشان داده و از آن لذت ببرند، اما از همه اینها گذشته؛ دنیای داستان و ادبیات داستانی اذهان مردم را توسعه داده، آنها را جست و جو گر می کند و وامی‌دارد در مورد رویدادهایی که تاکنون عادی تصور می‌کرده اند، شک کنند.