انتشار رمان رویا تعداد رمانهای کلاسیکی را که نشر افق در مجموعه عاشقانههای کلاسیک با قطع پالتویی بازمنتشر کرده به ۱۶ اثر رساند؛ پیشتر غرور و تعصب، بابا لنگ دراز، دزیره (در دو جلد)، عقل و احساس، ربکا، زنان کوچک، بلندی های بادگیر، جین ایر، قصر آبی، اوژنی گرانده، اِما، دشمن عزیز، مادام کاملیا و مرد کوچک عناوین دیگر رمانهایی هستند که پیشتر در این قالب چاپ شدهاند.
رویا، خود شانزدهمین کتاب از رمان های بیستگانه مجموعه خانواده روگن ماکار (Les Rougon-Macquart) محسوب میشود که نویسنده ناتورالیست فرانسوی آن در سال ۱۸۸۸ نگاشته است.
زولا در سال ۱۸۶۸ طرح کلی رمان خانواده روگن ماکار را زد و در بیست جلد کتاب، سیر تحولات و سرگذشت اجتماعی این خانواده را در دوران امپراتوری دوم فرانسه روایت میکند. نویسنده در این مجموعه نیز همانند دیگر آثارش به وضعیت زندگی کارگران و تسلط سرمایه و بورسبازی در نظام سرمایهداری پرداخته است.
زولا در رویا، مضمونی مذهبی را برگزید اما به شیوهای که کمتر از از کتابهای دیگرش مجادله برانگیزد. این کتاب که در نیمه دوم قرن نوزدهم محبوبیت قابل توجهی یافت، ماجرای دختری یتیمی به نام آنژلیک روگُن (Angélique Rougon) را روایت میکند.
دختر از خانه قیم بیرحم خود میگریزد و در خانه زوجی پناه می گیرد که نزدیک کلیسا زندگی میکنند. پسر اسقف پس از سالها نزد پدر خود باز میگردد و درگیر عشقی پر فراز و نشیب با آنژلیک میشود. دخترک چنان رؤیای این عشق را محال میداند که سرانجان در ناباوری سعادت وصال، تاب نمی آورد و میمیرد.
زولا از مطرحترین نویسندگان مکتب طبیعتگرایی (ناتورالیسم) فرانسه محسوب میشود، او به شدت به علم و به ویژه علم وراثت و تاثیر محیط زیست بر زندگی بشر، اعتقاد داشت. همین نگاه دقیق او به علم در برشمردن نشانگان بیماری و پریشانی روانی آنژلیک به خوبی آشکار است:
روز بعد آنژلیک سرشار از اضطراب از خواب برخاست. چند شب دیگر نیز سپری شد بیآنکه بتواند تصمیمی بگیرد. (...) جنون صدقه دادن دوباره به جانش افتاده بود، با کمترین رنجها دلش میسوخت، چشمانش همیشه پر از اشکهایی بود که آماده بودند سرازیر شوند. (ص. ۲۹۸)
آن شب آنژلیک نتوانست بخواند. در حالت ضعف مفرطی که به آن مبتلا بود، بیخوابی پلکهایش را داغ نگه داشته بود...نفسش بند میآمد. ربندوشامبری پوشید، خودش را تا پای پنجره کشاند و آن را کاملا باز کرد. هوای زمستان بارانی بود، با لطافتی خیس... آنجا کنار کتاب افسانه طلایی همان دستهگل ختمی و ادریسی بود که از روی آن گلدوزی میکرد و برای اینکه مجددا به زندگی بازگردد، هوس کار به سرش زد. دارچوبکش را جلوکشید و با دست های بی تعادلش چند گره زد. ابریشم قرمز یک گل رز میان انگشتان سفیدش به رنگ خون بود، به نظر میرسید خون رگهایش بود که سرانجام قطره قطره جاری میشد. (ص. ۳۱۶-۱۳۷)
از همان صفحه نخست نسخه فارسی رمان دو نکته مهم به چشم میآید؛ نخست، نبود زیرنویس توضیح منطقه جغرافیایی مناطقی که از نخستین عبارات رمان مخاطب با آن مواجه است. اگر نویسنده از همان ابتدای اثر با اشاره به رود اوآز/ Oise و منطقه پیکاردی Picardie مشخص میکند محل جغرافیایی وقوع ماجرا جایی در شمال فرانسه است چرا این تلاش در نسخه فارسی رعایت نشده است.
مساله دیگر نبود معادل لاتین نامهای خاص است که می تواند خواننده را در تلفظ دچار مشکل کند و اورفور (Orfèvres) از همین کلمات است.
البته مترجم در موارد محدودی که در کل کتاب از تعداد انگشتان یک دست هم کمتر است در پانویس توضیحاتی در مورد برخی کلمات داده است و حتی ترجمه عبارات لاتین رایج در مراسم مذهبی را نیز به فارسی پانویس کرده است.
رمان رویا را نشر افق در شمارگان سه هزار نسخه و با بهار ۴۸ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.