روح الله هادی در نشست یاد شاعر که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، قیصر امینپور را یک شخصیت انسانی فوق العاده دانست و گفت: در سال های اخیر به این نتیجه رسیده ام که دانش در اخلاق افراد تجلی می کند و فرد هر چه اخلاقی تر است دانشمندانه تر زندگی می کند. قیصر نیز هر چه داشت در شخصیتش متجلی بود.
استاد ادبیات دانشگاه تهران، نخستین ویژگی امینپور را حقیقتجویی خواند و ادامه داد: او حقیقت را طلب میکرد و دست از جستوجو برنمیداشت و حقیقت را در شعر یافته بود، شعر هنری دارد که حتی آنها که اهل شاعری نیستند میتوانند به آن پناه ببرند. شعر آنچه دارد را نمایان میکند و آنچه ندارد را هم میآفریند.
این استاد دانشگاه افزود: قیصر امینپور در آرمان جوییاش، حقیقت ناب را مییافت، اگر مجموعه شعر امینپور مورد مطالعه اجتماعی قرار بگیرد، یک دوره تاریخ اجتماعی ایران است، اگر قیصر تا سال ۱۳۸۸ زنده میماند، گزارش کمنظیری از وضعیت اجتماعی آن دوره ارائه میکرد.
وی، امینپور را انسانی رفیق خواند و گفت: حرمت رفاقت را نگه میداشت، با همه وجود به دوستانش دلگرمی میداد و معتقد بود همیشه امید هست و بزرگترین سم و گرفتاری برای جامعه ناامیدی است. مهربانی قیصر به همه انگیزه میداد و برای دانشگاه هم حرمت میساخت. جایگاه رفیعی داشت و به هیچکس منتسب نشد.
هادی، بابیان اینکه باید شاعری قیصر را درست بفهمیم، افزود: فاصلهای که از تنفس صبح تا دستور زبان عشق آمده را بسیار زود طی کرده است، شعر او از بیرون آغاز شد و در اندرون پایان یافت و هر چه گذشت میل ترک دنیای بیرونی و پناه بردن به دنیای درونی بیشتر شد.
شعر او در آغاز رگههای هیجانی دارد، در ادامه، به سمت فلسفی شدن میرود، شعری که در آغاز عصیان بود، در پایان به عشق میرسد.
او با بازگوکردن خاطراتی از همکاری با امینپور، ادامه داد: شاملو گفته مرگ هیچ شاعری را باور نمیکنم، من هم درباره قیصر همین احساس را دارم و معتقد باید از یک شاعر زندگی کردن و انسان بودن را بیاموزیم تا انسانیت بیشتر شود.
فاطمه راکعی با اشاره به روزگار آشنایی و همکاری با قیصر امینپور، گفت: ما در حوزه هنری، همکار بودیم و حتی زمانی که قیصر امینپور و سیدحسن حسینی، به خاطر مشکلاتی که در حوزه به وجود آمد قصد ترک آن را داشتند، من بسیار تلاش کردم که این اتفاق نیفتد اما متأسفانه نشد.
وی ادامه داد: در سال ۶۶، حوزه هنری با دو مشکل روبهرو شد، مدیران جدید به دنبال گزارش عملکردهای سخت و مقررات پیچیده اداری بودند اما دوستان ما، فضای باز و آزادی را برای پرورش میخواستند. نکته دیگر هم نظارت شدید بر محتوای مجله سوره بود که به سانسور هم میانجامید و هرگز قابلبخشش نبود. اعضای حوزه هنری در بخش شعر و سینما، با یک نامه سرگشاده از مجموعه بیرون رفتند.
راکعی، درباره حضور حسینی و امینپور در محافل فرهنگی و دانشگاهی اظهارداشت: دغدغه آنها بازگو کردن ارزشهای انقلاب به زبان شعر بود، من از آنها دعوت کردم که به دانشگاه الزهرا بیایند و ادبیات را تدریس کنند. دانشجویان و علاقهمندان از دانشگاههای بسیاری به این جلسات میآمدند. پس از آن قیصر امینپور به دانشگاه تهران رفت و سیدحسن حسینی نیز دانشگاه دیگری را برگزید.
این شاعر، از راهاندازی دفتر شعر جوان و سردبیری سروش نوجوان توسط امینپور، چنین گفت: دفتر شعر جوان با الهام از برنامه رادیویی ساعد باقری به نام جنگ شعر جوان، آغاز شد، در دوره وزارت سیدمحمد خاتمی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود و صباح زنگنه و ارشاد لاهوتی نیز برای این موضوع بسیار تلاش کردند. پس از آن با همراهی مشفق، حسین آهی و حمید سبزواری، انجمن شاعران ایران را به راه انداختیم و مجوز هر دو را در سال ۱۳۷۸ گرفتیم. این دو نهاد، مستقل از هم اما در کنار یکدیگر کار میکنند.
راکعی به ویژگیهای شخصی امینپور اشاره کرد و ادامه داد: قیصر، منظومهای بود از شاعری نمونه، پژوهشگری دانا، استادی دلسوز، همسر و پدری مهربان، همکاری بینظیر و انسانی مردمی. او بهقدری ظرفیت مدارا داشت که با همه ارتباط برقرار میکرد.
وی در پایان خاطراتی از همکاری با قیصر امینپور را بازگو کرد.
محمد شادروی منش، با بازگو کردن خاطراتی از شاگردی قیصر نزد استاد مرحوم مظاهر مصفا و جلسه دفاع دکترای او، گفت: دکتر مصفا به داوری او اهمیت میداد.
وی درباره عنوان رساله پایاننامه امینپور، گفت: کلمه نوآوری وقتی در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مطرح میشود، روی آن حساسیت وجود دارد و فکر میکنم نوآوری جایگزین مدرنیسم شده است.
شادروی منش، با برشمردن ویژگیهای مدرنیسم، افزود: قیصر شاخه نویی از درخت سنت است، چون شعرش با ویژگیهایی چون انسانگرایی یا سکولاریسم درگیر نشده، شعر او در شعر فارسی نوآوری و تازگی بسیار دارد اما به سنت ادبی هم پیوند خورده است. نهایت ترکیب ذوق دانش را در قیصر امینپور میتوانید ببینید اما علاوه بر شاعری قیصر باید به چهره دانشگاهی او هم نگاه کرد.
اسماعیل امینی، مدرس دانشگاه و شاعر، با گفتن خاطرهای از روزهای همکاری در انجمن شاعران گفت: وقتی درباره کسانی که زندهاند اینهمه نقلقول نادرست وجود دارد، من در همه تاریخ ادبیات تردید میکنم.
وی ادامه داد: گاهی عوام به غلط نقلقول میکنند، تلویزیون هم میگوید، برنامههای تخصصی شعر هم میگویند، حتی در بزرگداشت شاعر هم میگویند اما دانشگاهها، رسالههای پایاننامه یا مجلات علمی پژوهشی که دیگر عوام نیستند اما انگار استادها، مقالات را ندیده امضا میکنند.
امینی افزود: من همه پایاننامهها و مقالات علمی پژوهشی درباره قیصر امینپور را خواندهام و در بیشتر آنها این نقلقولهای نادرست وجود دارد. باید تلاش کنیم، که فضای فکری در دست دانشگاههای پر شعبه نیفتد و باید درباره افراد مهم، منابع دست اولی تهیه کنیم که بتوان دربارهشان پژوهش کرد.
عبدالجبار کاکایی، استاد دانشگاه و شاعر با اشاره به آشنایی با قیصر امینپور، در حوزه هنری گفت: من پژوهشگر و معلم بودم و درباره یوسف الکندی (حکیم اسلامی) کار میکردم، نخست از سیدحسن حسینی، سؤال کردم، او مرا به امینپور ارجاع داد و میخ ارادتم به او کوبیده شد.
او دورههای زندگی قیصر را برشمرد و گفت:
نخست آرمانگرایی با شور و شوق است، بعد از آن به بیان رنج و درد انسانی میپردازد و در بخش سوم، دوباره اتوپیایی میشود و آرمانخواهی را به گونه دیگری تجربه میکند.
کاکایی ادامه داد: نسبت دادن وقایع تاریخی به شعر و شاعران، پیشینه بسیار دارد و انقلاب به خاطر شرایط ویژهاش، دو جریان قالب داشته، یکی چپ مارکسیستی، که بزرگان و متفکران دهه ۲۰ و ۳۰ اکثراً تمایلات چپ داشتهاند، دوم تفکر بینابینی که گاهی معنوی و گاهی مذهبی تعبیر میشد و قیصر امینپور از دسته دوم بود.
وی با اشاره به اینکه روح پرسشگر و شاعرانه امینپور و حسینی به آنها اجازه ماندن در حوزه هنری نداده، گفت: قیصر امینپور یک نظام نشانهشناسی در ادبیات انقلاب تأسیس کرد که غالب شبکههای ذهنی و زبانی به آن مایل شدند. قیصر شاعر آرایهها و بیان مفاهیم بود و با نزدیک شدن به شعر کودک و نوجوان، زبانی نرم و چندوجهی پیدا کرد.
کاکایی گفت: آثار امینپور، رابطه صادقانه و عاطفی با زبان دارد، او با کلمات بازی میکند، او را تنها با فروغ میتوان مقایسه کرد، هر دو در توصیف اوتوپیا سابقه دارند، از نظر من شعر او، شناسنامهاش و سند همراهیاش با مردم است.
در پایان این نشست، زیبا اشراقی همسر قیصر امینپور، با بازگو کردن خاطراتی، یاد او را گرامی داشت و از حاضران تشکر کرد.
این نشست با حضور استادانی چون تقی پورنامداریان و محمد دهقانی، استادان دانشگاه تهران، دانشگاه الزهرا (س)، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در محل پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد.