اگرچه بین مکتب و مدرسه فاصله زیادی است اما ریشههای مدرسههای امروزی به نحوی در مکتبخانههای از یاد رفته دیروز محسوب میشود.
در گذشته این مکتبخانهها تنها کانون آموزش اجتماعی نیز محسوب میشده و امروز اهمیت آن فرهنگ و آموزش به فضاهای علمی و دانشگاهی منتهی شده است.
با ظهور دین مبین اسلام در اتصال و انسجام اقوام به یکدیگر سرعت و قوام و دوام بیشتر بخشید و برای پیشرفت جوامع جنوب و استان هرمزگان، مکتبخانههایی در سراسر مناطق برای آموختن خواندن و نوشتن به وجود آمد؛ آن طوری که اسناد موجود نشان م از یاران پیامبر گرامی اسلام در مکه بود.
هنگامی که پیامبراکرم(ص) به مدینه هجرت کرد مسجدی را که اکنون به نام او خوانده میشود، بنا نمود و این مسجد به عنوان مکانی برای عبادت و هم برای تعلیم پیروانش مورد استفاده قرار گرفت.
در آن زمان قرآن کلام الله شریف بدون اشتباه بیان و برای انتقال به دیگران به حافظه سپرده میشد، مومنان در حلقهای گرد معلم مینشستند و گوش فرا میدادند و تکرار میکردند و میکوشیدند تا مطالب را درک کنند.
در گزارش پیشرو نگاهی به تاریخچه مکتبخانهها و کارکردهای آموزش مکتبخانهها در استان هرمزگان داریم؛اهمیت این موضوع در کتاب «تاریخچه تعلیم و تربیت -فرهنگ نوین- استان هرمزگان» توسط محمد خطیبیزاده و محمد هاشمیپور از معلمان بازنشسته آموزش و پرورش هرمزگان نیز توضیح داده شده است.
در بخشی از این کتاب توضیح داده شده است که؛ اطلاعات ما درباره فرهنگ پیش از اسلام چنان که بیشترین افراد میدانند درهمه دورهها کامل نیست و اسنادی دال بر نوع آموزش و پرورش استان هرمزگان تا به حال مانده باشد، به دست نیامده است که بتوان از روی آنها تاریخ منظمی درباره آموزش و پرورش یا تعلیم و تربیت پیش از اسلام در منطقه فراهم کرد.
آنچه که میتوان با دلیل محکم درباره آموزش و پرورش در هرمزگان گفت، از ۱۴ قرن پیش به این طرف است که دین اسلام در دنیا ظهور کرد و مردم منطقه این دین شریف را پذیرفتند و برای پی بردن بهتر و بیشتر به کنه اسلام مبین از فن آموزش کمک گرفتند؛ میتوان گفت که کار تعلیم و تربیت از مکتبخانهها شروع و تا امروز به دانشکدهها و دانشگاهها منتهی شده است.
مکتبخانه
«آخوند»، «میرزا»، «ملا» اسم یا عنوان گرداننده یا مدیرمکتبخانههایی بوده که در بین مردم شهرهای مختلف ایران شهرت داشتهاند؛ این فرد علاوه بر کار تدریس امور تحریری محل را از قبیل تنظیم قباله و اجارهنامه، اجرای عقد ازدواج و طلاق بر عهده داشت و حتی برای بیسوادان محله نامه مینوشته و یا نامههای رسیده ایشان را میخوانده است.
«ملا»، «میرزا» و«آخوند» دستیاری داشته که او را «خلیفه» میگفتند و کارهایی اجرایی مکتب و حتی تدریس و تعلیم مبتدیها را برعهده داشت.
مکتبخانه در استان ما نظام مکتبخانهای به صورت یک نظام آموزشی تربیتی درآمد و قرنها پابرجا ماند و به عنوان یک نظام موثر و کارآمد تعلیم و تربیت وجود داشته و هنوز هم اثراتش مشهود است.
در مکتبخانه همه چیز حول یک محور اصلی و آن قرآن مجید بود، در گذشته ملای مکتبخانه هر شهر و روستا از ساکنان همان محل بود؛ درواقع پایه اصلی آموزش در مکتبخانهها و روشهای تدریس سنتی یادگیری و فراگیری قرآن است که خانوادهها از ابتدا کودکانشان را به نزد معلمانی با عنوان ملا میفرستادند تا از این طریق قرآن بیاموزند.
وقتی بچههای هر محل به مکتبخانه میرفتند حتی یک فرد غریبه آنجا دیده نمیشد درزمان گذشته در سرتاسر استان محل مکتبخانهها شبیه سرگ و کرگین و اتاق خانه خودشان بود.
مکتب خانهها محل انس و آشنایی و محبت بچه مکتبیها با ملا بود؛ روی این اصل متقابل محبت در روح لطیف و ظریف کودک اثر بسیار نیکویی داشته است، اما اکنون دوباره مکتبخانهها به ماسجد و مدارس انتقال یافتند.
یکی از خصوصیات مکتبخانههای قدیم آزادی در امر تعلیم و تربیت بود، آزادی سنّی در بدو ورود به مکتبخانهها، آزادی در شروع و ختم درس و غیره.
امتحان نیز به صورت انفرادی بود، ملا بعد از اینکه درس میداد مرتب از او سئوال میکرد و بچه مکتبی هم آن درس را تکرار مینمود و اگر در یادگیری مشکلی برایش پیش میآمد از خلیفه ملا میپرسید و مشکل خود را حل میکرد.
مکتبی در انتخاب ماههای سال برای درس گرفتن آزاد بود منظور از آموزش تعلیم گرفتن بود ولی مدرکی در کار نبود و هرکس بچهاش را به مکتبخانه میآورد، منظورش فقط یاد گرفتن بود و البته درس اصلی قرآن بود.
ملا در مقابل تعلیم قرآن به کودکان و بچه مکتبیها از والدین آنان مزدی دریافت میکرد و در مقابل یادگیری بعضی از سورهها، ملا پاداش مضاعفی نیز دریافت میکرد.
خواندن با تکانهای موزون سر و گردن و سینه و کمر خود از خصوصیات اینگونه آموزش بود و امروزه هم کم و بیش در بعضی از نقاظ استان هرمزگان چنین است.
مکتب یک آموزش ابتدایی بود که قبل از پیاده شدن نظام آموزش و پرورش نوین در استان هرمزگان و در سرتاسر جهان اسلام اجرا میشده است.
موقعیت کلی مکتبخانهها
در بیشتر مکتبخانههای بندرعباس و دیگر مناطق دور و نزدیک استان هرمزگان، دختران و پسران باهم درس میخواندند.
مکتبخانهها در منازل ملاهای مکتبدار بود و بیشتر بچهها در زیر سرگ که ساختمان آن از چند عدد چوب گز و تافال و کلیر و سوند درست شده بود، درس میخواندند.
(گونه کلیر گیاهی است که در جنوب ایران به فرم رویشی درختچهای یا درخت کوتاه، خاردار پرشاخه وسبز و ریشه عمیق دارد که در بیابان زدایی و درجلوگیری از فرسایش خاک اهمیت زیادی دارد این گونه گیاهی در استانهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان و بوشهر دیده میشود).
زیرانداز بچه مکتبیها چند عدد فرش(تک حصیر) محلی بود، بعضی از بچهها که از نظر مادی وضع بهتری داشتند از حصیرهای کوچک جانماز مینابی یا رویدری به عنوان زیرانداز استفاده میکردند.
در آن زمان که آب لولهکشی و یخچال و فلاسک نبود بچهها کوزهگر (کوزه کوچک) مینابی یا لاری و لشتغانی پر از آب نموده و در راستای استفاده با خود همراه میآوردند.
تا قبل از ایجاد مدارس جدید در مکتب خانههای استان هرمزگان الفبای عربی به طور کامل با تمام صداها و حرکات آموزش داده میشد و سپس ابجد و بعد از آن سورههای کوچک از جزء سیام قرآن مجید تدریس میشد.
مکتبخانهها کار خود را با عمه جزء شروع میکردند، کودکان در روز اول ورود به مکتبخانه آیه «بسمالله الرحمن الرحیم» را به وسیله ملا تعلیم میگرفتند و روزهای بعد شکل و اسم حروف الفبا عربی به آنها تعلیم داده میشد.
در بیشتر مکتبخانههای خصوصی در بندرعباس که ملاها در رشتههای خود مهارت داشتند سه مطلب مهم مورد توجه آنها بود.
*شناساندن و خود یاد دادن کامل اسم و شکل حروف الفبا عربی
*شناساندن و خوب یاد دادن کامل حرکات و علامتها
*ترکیب صدای حروف الفبا با صدای حرکات و علامتها
ملا ترکهای داشت و دستور میداد که شاگردان نیز هرکدام یک دار خط داشته باشند، بعضی از والدین خوش سلیقه، دار خط فرزندان خود را با ابریشم رنگی میکردند.
ملا در موقع تدریس الفبا ترکه خود را بالای شکل الف قرار داده و دستور میداد که بچهها دار خط خود را زیرشکل الف بگذارند و همراه و هماهنگ با ملا آن حروف را تکرار کنند و یک مرتبه دیگر خلیفه یا جانشین ملا همان درس را برای بچه روخوانی میکرد.
ملا معتقد بود که با این کار طرفین در یاد گرفتن و خواندن مهارت پیدا میکنند.
بعد از آموزش الفبا بوسیله ملا و خلیفه این حروف را با حرکات زبر، زیر، پیش (فتحه، کسره، ضمه) آموزش داده میشد.
بسیاری از نویسندگان بزرگ و افراد باسواد استان هرمزگان که نامی و نشانی از خود باقی گذاشته و مورد احترام بودهاند، از شاگردان مکتب خانههای قدیمی هستند.
کار مکتبخانه دو شیفته بود یعنی ازصبح زود شروع و با اذان ظهر شیفت صبح به پایان میرسید بعد از ظهر هم از ساعت ۲ شروع و تا پیش از غروب آفتاب پایان مییافت.
ملا پیش از غروب بچهها را مرخص میکرد اما قبل از مرخص کردن همه بچهها را یه صف میکرد، عین صف صبحگاهی مدارس فعلی، بعد خودش با ترکهای که به طور معمول از خیزران یا شیپاک و یا کنار یا چوج بود، جلو بچهها میایستاد و آنها را پند و اندرز میداد و هر ملا شعری از شاعران ایران که حاوی پند و اندرز و نصیحت بود، میخواند.
شعرهایی که ملا میخواند بچهها تکرار میکردند، ملا میگفت بچهها در خانه به پدر و مادر و بزرگان سلام بکیند بچهها جواب میدادند ایوالله سپس این شعر را میخواند:
پادشاهی پسر به مکتب داد
لوح سیمینش در کنار نهاد
بر سر لوح آن نوشت به زر
جور استاد به زمهر پدر
در برخی از مناطق و محلاها بین ملا و کلانتر محل تفاهم شده بود که اگر بزرگسالی مرتکب خطا میشد و خطایش قابل تنبیه بود کلانتر فرد خاطی را در ملا عام و به خصوص در حضور بچه مکتبیها تنبیه میکرد تا عبرت آینده بچهها باشد.
مکتبخانهها در دورانهای طولانی حافظ و ادامهدهنده بسیاری از سنتهای ایرانی در سراسر ایران و استان هرمزگان بوده و شایستگی خود را در حد امکان به خوبی نشان دادهاند.
مکتبخانههای هرمزگان استان هرمزگان به خصوص در اطراف دور و نزدیک بندرعباس تا ۸۸ سال پیش که نخستین دبستان در بندرعباس با برنامه کامل و رسمی شروع به کار کرد تا سالیان دراز دوام داشت.
همچنین محل نگهداری اطفال و سواد آموزی آنان بود و تا قبل از ایجاد مدرسههای جدید در مکتبخانههای استان هرمزگان علاوه بر قرآن مجید کتابهای جوهری فی آداب الوضو، ترسل،حمد بیحد، گلستان سعدی، دیوان حافظ، واجبات، کریما، مرثیه، ابوشجاع، عینالحیات و جامعالدعوت خوانده میشد.
اسامی مکتبخانههای هرمزگان
مکتبخانه مشهدی ملا حسن کاتوزی در رودان، مکتب خانه ملا احمد ملا در بندرعباس، مکتب خانه ملا علی رستمی، مکتبخانه ملاخدیجه حاج عبدالحسین بندرعباس، مکتبخانه مرحوم ملا غلام موذنی، مکتبخانه حاج ابراهیم ملاهوتی، مکتبخانه شیخ احمد، مکتبخانه ملاجهان، مکتبخانه مرحوم ملا احمد فقیهی؛ اسامی مکتبخانههایی است که در کتاب «تاریخچه تعلیم و تربیت -فرهنگ نوین- استان هرمزگان» معرفی شده است.
کتاب «تاریخچه تعلیم و تربیت -فرهنگ نوین- استان هرمزگان» توسط محمد خطیبیزاده و محمد هاشمیپور در۲۱۰ صفحه شهریور سال ۷۲ چاپ و منتشر شده است.
این کتاب دارای ۴ بخش است که در هر بخش به تاریخچه تعلیم و تربیت -فرهنگ نوین- استان هرمزگان شامل بهرهگیری از تعلیم و تربیت از گذشتههای دور تا امروز، تاریخچه مکتبخانه و معرفی آنها، معرفی معلمان این مکتبخانهها و دارالعلمهای بندرلنگه و قشم پرداخته است.
در بخش دوم کتاب تاریخچه تعلیم و تربیت -فرهنگ نوین- استان هرمزگان به معرفی دبستانها و مدرسههای قدیمی در کشور و استانها در بوشهر، بندرلنگه و بندرعباس پرداخته است.
در این بخش همچنین تاریخچه کودکستانهای بندرعباس، فهرست مدارس موجود در بندرعباس، اسامی هنرستانها و مراکز تربیت معلم و دانشسراهای در این شهرستان معرفی شده است.
بخش سوم شامل معرفی دانشگاههای آزاد واحد بندرعباس، علوم پزشکی، پیام نور، آموزش عالی فرهنگیان، دانشکده کشتیسازی و صنایع دریای و تاریخچه آموزشکده فنی و مهندسی و دانشگاه هرمزگان است.
نویسندگان این کتاب در بخش چهارم کتاب خود رویکرد ورزش و تربیت را مورد بررسی قرار داده و به معرفی تربیت بدنی در ایران، ورزش در دبستانها و تاریخچه تربیت بدنی آموزشگاههای بندرعباس پرداختهاند.